RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
سلام به همه
ممنونم از همه دوستان. این مدت ایران بودم هرکاری میکردم که براتون بنویسم نمیشد.
تو این مدت خیلی اذیتم کرد.همینکه میرفت اون شهری که کار میکنه گوشیشو خامش میکرد، زنگم رو جواب نمیداد. داد میزد....
تا اینکه شب آخر که ایران بودم ، میخواستم به خوابم که گفت حقیقتش رابطه من با این خانم فقط تلفنی هست، گفتم فرقی نمیکنه که چطوری هست ، مهم اینه که اون مهمتر هست برات. گفت این دختر یه مشکله بزرگ داشت، داشت میمرد از ناراحتی، نامزدش ولش کرده بود بخاطر اینکه مادر پدرش طلاق گرفته بودن.... ( من فقط گوش کردم) بعد گفت دلم خیلی سوخت براش ، براش قرص تجویز کردم، میگفت خیلی الان بهتر شده فقط وابسته به شوهرم شده. منم گفتم تو درسته کمکش داری میکنی، اما از راه درستی نرفتی. چون اگر تو هم ولش کنی دوباره همون آاش و همون کس.
دیگه دیروز تو فرودگاه به شوهرم گفتم سعی کن بهش کمک کنی اما به عنوانه یه پزشک نه دوست پسر یا دوست، چون اینجوری از طرف تو هم ضربهٔ بعدی میخوره، شوهرم هم با سر اشاره کرد که یعنی باشه!!
حالا نمیدونم دیگه درست تاه کردم باهاش یا نه
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
هیچ کس از جدایی از نامزدش نمرده که اون خانوم دومیش باشه.
همسر شما هم کانون خیریه حمایت از نامزدهای دلشکسته که نداره.
شغلشون هم پزشکی است نه مشاوره و روانشناسی.
همه حرفها بهانه ای بیش نیست.
امیدوارم مثل اون یکی تاپیک که ناراحت شدید، بهتون برنخوره.
همسرتون دروغ گفته. شما هم خانوم مهربان و آرومی هستید که با ایشون دائما تحت هر شرایط و رفتاری کنار می آیید. اینکارتان اشتباه است. به نظرم بهتره در مورد نحوه ی برخورد با همسرتان مشاوره ی جدی بگیرید.
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
من از رفتار شما با شوهرتون خيلي خوشم اومد
شما واقعا خيلي صبور و مهربونيد نميدونم حرفاتون درسته تو اين شرايط يا نه من كه كارشناس نيستم
شايد به قول بهشت زياد هم خوب نيست كه با همسرتون براي دوست دختر داشتن هيچ برخوردي نميكنيد
شايد اگر يه كم جدي تر برخورد كنيد بهتره...
شايد هم اگر با مهربوني برين در گوشش بگين من دوستت دارم و دلم ميخواد تو فقط و فقط مال خودم باشي پس خواهش ميكنم اين رابطه رو تمومش كن ...
يا مثلا بهش اولتيماتوم بدين كه لطفا اين رابطه رو تا ... موقع تموم كن.
...
اما به صبر و مهربوني شما حسوديم شد :43:
اميدوارم همسرتون قدر اين همسرو بدونه
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
عزیزم واقعا صبرت زیاده !
:300:
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
شما واقعا صبورید من با خانم بهشت هم نظرم بهتر شما یه برخورد جدی تری با همسرتون بکنید کار ایشون کاملا اشتباه بوده
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
آزاده جان چرا قبول نداری که شوهرت داره بهت دروغ میگه و حرفاش با هم تناقض داره.ببین عزیزم منطقی فکر کن اون یه بار بهت گفته واسه سرگرمی میخواد !:300:یه بار بهت میگه مریضم بوده !یه بار میگه فقط تلفنی بوده!ولی خودت گفتی بهش اس داده که شنبه میام میبینمت !
چرا قبول نمیکنی این مرد داره خیلی راحت بهت خیانت میکنه؟!
تو از اون ور دنیا اومدی اونو ببینی بعد اون همش اذیتت کرده!
ببین گلم من اصلا ادعا ندارم نظراتم کارشناسانه هست ولی خواهش میکنم حالا که داری محل زندگیتو اونم توی یه کشور دیگه رو ترک میکنی بیای پیش این آقا با جای پای محکم بیای .
خوب فکر کن شوهرت اصلا وجه خوبی نداره .تو هم ظاهرا خیلی ساده برخورد میکنی اصلا محکم نیستی فقط گریه میکنی !
بیشتر دقت کن تا دیر نشده:300:
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
ه نظر من شما خیلی ساده برخورد کردید این شما هستید که به شوهرتان این اجازه را می دهید که این رفتار رو باشما داشته باشه.
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
سلام:72:
راستش خیلی تعجب کردم وقتی مطالبت و خوندم.
با اون همه ابراز علاقه ای که شما بهش می کردید با اون همه توجهی که شما بهش داشتید بازم.........
ای بابا از دست مردان تنوع طلب:161: :161:
واقعا نمی دونم چی باید بگم.
فقط این و می دونم منطقی رفتار کردن خیلی خوبه صبوری تو زندگی خیلی خوبه اما نه به این روش که شما داشتید.
شما اون موقع که باید صبوری می کردی و مدام زنگ نمی زدی و دور از دسترسش می موندی, نمی تونستی و می زنگیدی, حالا که باید جدی تر عمل می کردی صبوری می کنی.:316:
به نظرم شما به خاطر علاقه زیاد به همسرت نمی تونی و نمی خوای باهاش برخورد جدی داشته باشی. شما عمیقا از این اینکه اونو از دست بدی می ترسی و احتمالا می ترسی زیاد در این زمینه بهش گیر بدی و او دیگه نخوادت.:163:
اما به نظر من رفتارت خیلی شل و ول بود نمی گم باید گریه سر می دادی و داد و هوار که باید تمومش کنی و باید فقط من تو زندگیت باشم و ....
بلکه خیلی منطقی باهاش می رفتی بیرون و علت کارش و می پرسیدی. بهش میگفتی من می دونم همه اینا بهانس مریض بوده و نامزدش ولش کرده و .... بهانس.
اگرم در حد تلفن بوده پس برای چی بهش گفتی میام می بینمت پس معلومه قبلا هم این اتفاق افتاده حتی تو مطبت.
من میخوام بدونم چه چیز اون دختر تو رو جذب کرده؟
و در واقع ریشه یابی می کردی. اگه خودت چیزی و کم داشتی جبرانش می کردی و اگه او جزء مردای تنوع طلب بود لااقل راهی برای درمانش پیدا می کردی.
بازم بیشتر فکر کن.
نسنجیده زنگ نزن و سوال پیچش کن.
موفق باشی:72:
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
با سلام
دوستان در مقام راهنمایی و مشاوره فقط احساسی را که تجربه می کنید به مراجع انعکاس ندهید. مراجع خودش تحت تاثیر احساساتش هست. او اگر کمک می خواهد نیاز هست چون سنگ صبور باشید و احساسات خود را کنترل کنید و روش با ثباتی را پیشنهاد دهید.
به نظر می رسد که azadehh_mm نیاز به مهارتهای بیشتری برای اصلاح رفتار شوهرش نیاز دارد. اما این مهارتها هفت تیر کشی و شمشیر زنی نیست.
مهارت قاطعیت، پیگیری و تغییر شرایط از مهمترین مولفه های لازم برای اصلاح همسرشون هست.
شما قبل از اینکه از ایران بروید باید مرزهای قرمز خودتون را برای این زندگی پر رنگ کنید. به این منظور حتما باید او را به جلسات حضوری مشاوره بکشانید و یک قرارداد درمانی تنظیم کنید. و در این قرار داد برای او تفهمیم کنید که باید مسئولیت رفتار غیر متعهدانه خود را پذیرا باشد.
به جای دعوا، درگیری، نق زدن، سرک کشیدن، چانه زدن، قهر کردن، خودخوری، و افکار اتوماتیک باید به او بگویید که تحمل ارتباطهای غیر متعارف و ناهنجار را در زندگی زناشویی ندارید.
در جلسه مشاوره او باید مرزهای خانواده برایش مهم تلقی شود. متاسفانه همسر شما لغزش خود را جزئی دانسته و از میزان آسیبی که به زندگی می زند کاملا مطلع نیست یا درک نمی کند.
معمولا باید این آسیب ها به طور رسمی و زیر نظر متخصص زیر ذره بین قرار بگیرد. و همسر شما متوجه شود که زندگیش با ادامه این روند در معرض فروپاشی قرار می گیرد.
شما به کمک مشاور باید روند این آسیب را برای او مشخص کنید.
مثلاً
- در صورت تکرار ممکن است اخلاق حرفه ای اش زیر سئوال برود و پروانه پزشکی او در خطر بیفتد
- همچنین باید متوجه محدودیت ظرفیت شما شده و احتمال اینکه این مسئله به صورت یک مشکل برای خانواده های طرفین رو شود، بررسی شود.
و مسائل دیگری که بسته ظرفیتهای خانوادگی و فردی شما وهمسرتان در جلسات مشاوره باز می شود.
RE: شوهرم دوست دختر داره،نمیدونم چیکار کنم
سلام، خیلی وقت هست که ننوشتم. چون همش در حال خوندن تایپکهای دیگران هستم.
هنوز مشکلم همونه. این روزا که اومدم لندن خیلی سعی کردم که زیاد فکرای منفی نکنم. بعضی وقتها که تلفنی با شوهرم صحبت میکنم ازش سوال میکنم که باهم تماس دارین؟ بر خلاف اون موقعهای که پیشش بودم و خیلی روک بهم میگفت آره باهم میریم و میایم / یا مثلا به تو چه که سوال میکنی / یا اینکه دلم میخواد که باهاشم..... این چند وقت که ازش سوال میکنم میگه نه دیگه.../ یا اینکه میگه خبری ندارم ازش... (موندم که این حرفاشو رو چه حسابی بذارم)؟؟؟
به خدا دیگه خسته شدم، ۳ ساله که همینجوری دارم خونه بابام زندگی میکنم، تازگیا هم تو سرش افتاده که دوباره یک ساله دیگه بمونم...من خودم به خودم میگم این دیگه احساس بی مسولیتی میکنه،،میبینه زنشو داره،،، خرجی نمیخواد بده،،، خونه و زندگی هم که نمیخواد،، خودش هم که مثل مجردها هر کاری دلش بخواد میکنه،،، دیگه زندگی از این بهتر نمیشه براش.....اینا همش مقصر خودم هستم، چون هیچوقت سعی نکردم که مسٔولیت بهش بدم
فکرم اینه که به محض اینکه پایان ناممو دادم میرم ایران،،اینقدر میمونم که بره یه خونه بگیر..آخه اینجوری که نمیشه زندگی کرد...
وقتی هم زنگش میزنم،،اینقدر سرد باهم صحبت میکنه که از خودیم متنفر میشم که چرا اصلا زنگ زدم یا اینکه چرا اصلا دلم براش تنگ بشه؟؟؟
هروقت پیشش هستم خیلی باهم خوبیم، یا حداقل چیزی که میتونم بگم اصلا باهم دعوا نمیکنیم، اما به محض اینکه یکم فاصله راه میوفته بینمون وااا ویییلا میشه.. جالب اینجاست که وقتی به خودش میگم میگه نه حمصهین چیزی نیست، یا سکوت میکنه.
شما بگید یه راهی بگید یه چیزی بگید، خسته شدم دیگه. امیدم اول به خدا دوم هم به خدا سوم به بندهٔ خدا