RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ailara77
:311:زنگ زدم فرانك جون :323:كلي خندوندمش ولي مشتري داشت نتونست زياد حرف بزنه گفتش كه ظهر زنگ ميزنه:43:ولي فكر كنم گلايه هاش مونده باشه :163::316:
:104::104::104:
آفرین دختر خوب
گلایه هاش رو هم گوش کن و حرفای سیما رو بهش بگو ...
بگو بهم اعتماد کن پشیمان نمیشی
مینا جون گفتم که : حرف سیما درست تره به نظرم
یعنی از یه طرف تا حدی براش روشن میکنه که یه چیزی هست اما نمیتونه بگه از طرفی هم راز دار بوده
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانك جون اگه بهش بگم يه چيزي هست ولي قسمم داده تا براش همه چيز رو نگم بي خيال اين موضوع نميشه
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
پس بهتره تا باز هم ازت سوال نکرده به خواهر شوهرات بگی وگرنه باز ممکنه میونه تون بهم بخوره:316:
بهشون بگو به خاطر اینکه از گرفتن پول منصرف شدم مشکوک شده و میخواد ببینه قضیه چیه ؟
اما من به خاطر قولی که به شما دادم نمیتونم بهش بگم از طرفی هم شوهرم بهم بدبین و مشکوک میشه .
موفق باشی عزیزم
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
فرانك جون بخاطر اينكه مجبورم و گفتم كه 30 بهمن عمل دارم نميتونم از گرفتن پول منصرف بشم بنظرت اگه پول رو ازش بگيرم ادم بدي هستم ؟
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
شما چرا انقدر سخت میگیری عزیزم
اولا به خوب شدن رابطه شوهرت و خواهرش کار نداشته باش و اصلا حرفی در این رابطه با همسرت نزن
درمورد پول هم به همسرت بگو که متوجه شدم که خواهرت واقعا توان پس دادن پول رو فعلا نداره . همین . توضیح دیگه ای هم نمیخواد .
برات امکان نداره همین پول رو از کسی قرض بگیری؟؟؟
خواهرشوهرتون چطور طلاق گرفتن که هیچ کسی از این طلاق با خبر نیست؟؟ مگه میشه؟؟
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام.
شما الان دو تا موضوع را با هم قاطی کردید و من درست متوجه نشدم توجهتان متمرکز کدام است؟
1- طلاق خواهر شوهرتان و پنهانی بودن آن! عجیبه که ایشون به برادرشون اعتماد ندارند که موضوع جداییشون را بگن اما به نامزد برادرشون که دور هم هستند گفتند. شما این موضوع را کاملا نشنیده بگیر و اصلا فکر شما هم خبر نداری. اینجوری خودت هم راحت تری.
طلاق مساله ی کوچیک یا ساده ای نیست که آدم بتونه از خانواده اش پنهان کنه. این موضوع یک کم غیرعادی به نظر می رسه و هر چی ازش دورتر بمونی بهتره.
طلاق توافقی پنهانی از یک زندگی 15 ساله یعنی این که دخالت نکنی بهتره!
2- مشکل بین شوهر خواهر و خواهرتان! نشنیدین می گن خواهر و برادر ممکنه گوشت تن هم را بخورن اما استخون هم را دور نمی ندازن؟؟ مشکل خواهر برادریه و اصلا به شما هیچ ربطی نداره. کسی هم که از شما نخواسته مداخله کنید. نه همسرتون و نه خواهرش. به هیچکدوم هیچی نگید و بذارید کار خودشون را بکنند. مخصوصا با این اخلاق همسرتون و اختلاف جزیی که بالاخره معلوم نشد چی شد ( علیرغم درخواست فرانک جان، وسط راه رهامون کردید!) لزومی نداره برای خودتون مشکل بیافرینید. زندگی خودتون را بکنید. به اون خواهر و برادر چیکار دارید؟
خانمی که 15 سال زندگی مشترک داشته احتمالا از شما باید خیلی بزرگتر باشند و با تجربه تر. فکر می کنم رازشون را نگه دارید و کاری به مسایلشون نداشته باشید بهتره.
3- درخواست طلبتون از خواهرشوهرتان! گویا مبلغ این پول قابل توجه است که شما علیرغم میلتون نمی تونید اون را از کس دیگه ای قرض بگیرید و به خواهرشوهرتون فرصت بیشتری بدید.
این مبلغ قابل توجه را به چه دلیلی به ایشون قرض دادید؟ همسرشون در جریان بودند یا خیر ( قبل از طلاقشون )؟ این کارهای پنهانی و ... خیلی جالب نیست و به نظرم خانواده ای نیستند که راحت بشه با مسایل این مدلیشون قاطی شد. بهتره از همین اول حد و مرز خودت را برای خودت دقیقا مشخص کنی و توی یکسری از مسایلشون وارد نشی.
چه تضمینی برای برگردوندن پولتون داشتید؟
مثلا ایشون شاغل بودند و خوش قول و شما خیالتون راحت بود که پول را دیر یا زود خواهند داد یا اینکه خانم مطلقه ای بودند که مبلغ کلانی را از شما درخواست کردند که نمی دانید برای چی و کمی هم مشکوک درخواست می کردند ( پنهان از همسر و مادر و ... ). در این حالت احتمال می دادید که به این راحتی برگشتنی نیست و در صورت عدم نیاز خودتون و اطمینان از اینکه اگه پول برنگشت به مشکل مادی برنمی خورید می دادید بهشون.
شرایط قرض دادنتون (مثلا پنهان از همه خانواده ) و دلایل ایشون و شرایط زندگی ایشون... مهمه. شاید باید دیگه فعلا منتظر اون پول نباشید.
پول را دادی و الان لازمش داری و به قول خودت هم نمی تونی از هیچ منبع دیگه ای تامینش کنی. حالا باید منتظر باشی تا اون خانم پولت را بده. دیگه گریه کردم و تلفنم را خاموش کردم و با نامزدم حرف نمی زنم و ... را من نمی فهمم.
شوهرتون به خاطر شما با خواهرش صحبت کرده که پولش را زودتر بده خودش لازم داره. یه دلخوری خواهر برادری پیش اومده. تمام. دیگه پیچیده ترش نکن و دخالت نکن.
پولت را هم انشالله می ده دیگه. کاری نمی شه کرد جز صبر و امیدبه این که بدهند. بهشون بگو که برای جراحی لازم داری و اگه ممکنه دقیقا بگن که کی می تونن بدن و یا از کسی قرض کنند و بهتون بدهند.
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام به همه ي دوستاي گلم
باران جان بهشت جان از راهنمائيتون ممنونم واقعا استفاده كردم
بهشت عزيزم من خانواده همسرم رو كامل مي شناسم بايد بگم همسرم پسرعمه ي خودم هستش و خواهرشوهرم هم كه ميشه خترعمه - در مورد پولي كه قرض دادم همسرم در جريان بود هم همسرم و هم عمه خودم و قرار اين بود كه 20 روزه پول رو بهم برگردونه ، همسرم هم بخاطر اين بدقولي خيلي ناراحته كه چرا پول من رو به موقع پس نداده ، ولي بحدي ديشب خواهرشوهرم از همسرم بدگفت كه اينكارو كرده اونكارو كرده كه يك لحظه واقعا از همسرم ناراحت شدم - خواهرشوهرم توي زندگي به چيزي كه داشت قناعت نكرد و خودش رو درگير مسائلي كرده بود كه به جرات ميتونم بگم كه يك آقا از انجام همچين ريسكي ترس داره چه رسد به يك خانم ولي خواهرشوهرم از اول راه رو اشتباه رفته بود و فكر ميكنم علت اختلافش با همسرش و جاشدن از اون به همين خاطر بوده البته همسرش زياد تعهدي به زندگي نداشت و با وجود داشتن 2 فرزند ولي انگار نه انگار كه مسئوليتي داره از اين طرف وقتي با طلبكارا روبرو شد جازده و گفته من نميتونم و به اين دلايل از هم جدا شدن اونم توافقي ولي خودم از اين تعجب ميكنم كه چرا اين موضوع رو هيچكس نبايد بدونه حتي عمه ي من واقعا براشون ناراحتم نميدونم چه اتفاقي ميفته اگه از موضوع باخبر بشن و بدونن كه چيزي بهشون نگفته ، حالا از اين ميترسم كه پول رو بگيرم بعدا بفهمن رفتن عمل ديگه واويلا ميگه منو توي فشار گذاشت و رفت عمل كرد خودشو قشنگ كنه ، نميدونم چي بگم
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام
ببخشید مورد شماره 2 مشکل بین شوهر و خواهرشوهرتان بود. اشتباه نوشتم.
:72:
RE: من و همسرم و خواهرشوهرم
سلام عزيزم
اشكال نداره بهشت جونم