-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
ديروز با همسرم حسابي دعوا كردم باور كنيد اين چند روزه از بي محليهاش خسته شده بودم ديگه نميتونستم توي خونه نفس بكشم دوست داشتم از خونه برم بيرون ولي وقتي هم كه برميگشتم مدام ميگفت كه رفتي خونه پدر و مادرت و اونا تو رو پر كردند و من خسته از اين حرفهاي مزخرف! ديروز ديگه كاسه صبرم لبريز شد و دعواي حسابي البته توي ماشين با هم كرديم ( واي خداي من جلوي بچه 6 ساله) اول ازش خواهش كردم كه كوتاه بياد ولي وقتي كوتاه نيومد منم داغ كردم و خلاصه بحث شديدي با هم داشتيم
ولي آخرش كم اوردو زد زير گريه كه تو نميدوني من عاشقتم ولي بازم منو اذيت ميكني اون موقع بود كه دلم شكست و از دعوامون پشيمون شدم ولي نميدونم چرا همسرم فقط ميخواد منو مقصر جلوه بده كما اينكه مدتي بعد اعتراف خواهد كرد كه خودش مقصر بوده
با چنين همسري چه بايد بكنم؟ بخدا ديگه دارم كم ميارم؟؟؟؟؟ از زبان تلخش بايد بنالم يا افكار نادرستش يا اينكه عاشقم است