نمایش نسخه قابل چاپ
نمیدونم والا...خیلی تنهای عزیز شما به این رفتار میگید عادی اما با شناختی که من از ایشون دارم اصلا و ابدا عادی نیست..!!!!
درسته الان نباید چشم ها رو به روی اشتباهات بست ولی نباید از اونها کوه ساخت یا صرف انجام یکی دو اشتباه خصوصیات خوب دیگه ی اون فرد رو نادیده گرفت....!
خب این هم یه نشونه ی دیگه از مغرور نبودن اون دختر!!
milad2 گرامی
بهتره از این ارتباطها صرفنظر کنید ، کمترین آسیبهاش همین دغدغه ایه که ذهن شما رو مشغول کرده ، ذهنی که باید به مسائل مهمتر از این از جمله درس و تحصیلت توجه کنه .
ایشان را اگر برای ازدواج مد نظر قرار داده اید ، صبر کنید تا شرایطتان برای ازدواج آماده بشه و اونوقت با اطلاع خانواده ها با رسمیت وارد بحث اصلی یعنی شناخت برای ازدواج شوید . در این موقعیت هر گونه ارتباطی جز آسیب های ناشی از گره های عاطفی و وابستگی و .... هیچ چیزی برای شما نداره .
کات کنید این رابطه را و از ذهن دور کنید این دغدغه ها را و بر مسائل مهمتر تمرکز کنید
.
میلاد جان ، سلام
فکرت خیلی خیلی مشغوله ها!!:D ببین همه ی دوستان متفق القول یه نظر رو دارند اما شما فقط حرف خودت رو میزنی. همون حرف روز اولت ، این یعنی اصلاً متحول نشدی!!!:162: جالبه که خودت همه ی این چیزها رو حتی بهتر از ما میدونی!!! خودت بهتر میدونی که: " حب شیئ یعمی و یصم | عشق آدمو کور و کر میکنه " و ...
اما چرا باز اصرار داری خودت رو توی دردسر بندازی ؛ نمیدونم
هیچکس دوست نداره فرداروزی بیاد که شما یه تاپیک باز کنی و شروع کنی به درددل که: ... با احساساتم بازی شده ... قدر عشقمو ندونست ... غرورم خورد شد ... از دخترها متنفرم! (بدون شک این مورد مشترک همه ی اینجور تاپیکاست!!:311:) ... عمرم هدر رفت ... و... و... و...
آدمها اصلاً شبیه هم نیستند اما نتایج این تاپیک رو هم یه نگاه بنداز:
شما رو به خدا کمکم کنین !!
من هر حرفی رو چند بار زدم چون نمیخوام اشتباهی بکنی اما حرف آخرم اینه:
1) عنوان تاپیکت یه سوال بود ، و جواب اغلب دوستان این بود که به شما اهانت شده
2) با تأکید فراوان و چند باره بهت توصیه کردم که بدونی " پیشنهاد ازدواج دادن پایان کار نیست ، وسطش هم نیست ، شروع مجموعه دردسرهای پیچیده و پیش بینی نشده ایه که شما بالطبع نمیتونی تصوری ازشون داشته باشی"
3) بااهمیت ترین چیزی که داری فکرته ، مراقب مشغولیش باش
4) نمیتونم بگم این خانم رو دوست نداشته باش یا شخص دیگه ای رو دوست داشته باش ، نه میگم و نه شما گوش میکنی چون دوست داشتن یه چیز احساسیه
5) اما آخرین راه: شما هر رابطه ای با ایشون داری رو کات کن | فکرت رو آزاد کن و فقط به درس و آینده ات فکر کن | رفتاری بی تفاوت داشته باش | صبر داشته باش ، حالت رو درک میکنم و میدونم اصلاً کار راحتی نیست اما بهترین کار هست ، اجازه بده "گذشت زمان" در مورد بد یا خوب بودن رفتار ایشون ، علاقه ی شما و حتی علاقه ی ایشون قضاوت کنه. فقط "گذشت زمان" عیار آدمها و رفتارهاشون رو مشخص میکنه. مطمئن باش نتیجه ی این کار قطعیه ، در آینده به این تصمیمت افتخار خواهی کرد. به نظرم این آخرین کاره ، از این پیش تر و فراتر توی دردسر میوفتی
موفق باشی:72:
سلام میلاد جان. در مورد جلب توجه کردن اون خانم باید بگم .ایشون از نظر شخصیتی یه جای کارش ایراد داره که با این حرکات داره جبران میکنه . احساس میکنم شاید تو طول زندگیش به این دختر خانم بیتوجهی زیاد شده و حالا چون یکی پیدا شده و داره بهش توجه میکنه و علاقه نشون میده .یه جورایی ایندفعه میخواد اون تلافی کنه وحالا میخواد اشنا باشه یا غریبه. ایشون ضعف شخصیت دارن و نوع عملکردشون رو با طرفه مقابل مخصوصا با جنس مخالف رو هنوز روش کار نکردن و یا بلد نیستن.من نمیخوام به ایشون توهین کنم نه اصلا شاید صفات خوبی هم داشته باشن ولی خب من فکر میکنم ابراز محبت و ابراز علاقه دیگه اونم به کسی که بهش علاقه داره کاره زیاد سختی نباشه اگر ابزاز نشه نشات میگیره از خودخواهی و غرور.
بابت راهنمایی و همفکری که کردین از همه شما دوستای خوبم سپاسگزارم.....