آدم اگر خلاف جریان شنا کنه،بزودی خسته می شه و آب مسیرشو با خودش یکی می کنه.
نمایش نسخه قابل چاپ
آدم اگر خلاف جریان شنا کنه،بزودی خسته می شه و آب مسیرشو با خودش یکی می کنه.
سلام:72:
گفتنیها گفته شد خودت با خودت رو راست باش.
ببخشید این و می گم شما فقط ادای ادمای منطقی و عقل گرا رو در میارین می گین نه:
[size=large]همین الان [size=x-large]مثلا تصمیم بگیر این ازدواج به صلاح نیست و ازش دل بکن می تونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/size]
:72:[/size]
با سلام خدمت همه دوستان و تبریک شب یلدای ایرانی
با عرض ادب و احترام بهشت عزیز ما همین امروز مشاوره بودیم در خدمت خانم مشاوری که ارشد روانشناسی داشتن ایشان به نظرم خیلی منطقی به این مسئله نگاه کردن (از بیرون گود با دانش علمی)
ما خیلی چیزارو مطرح کردیم چیزایی که اینجا از حوصله بحث خارجه
ایشون ما رو خیلی خوب راهنمایی کرد از تمام جوانب بررسی کرد در کل مارو با وجود این تفاوت سنی شایسته زندگی مشترک دید چند نکته رو که مهم مینویسم مثلا فرمودن:1 رابطه ما هوس نیست 2.وابستگی بین ما خارج از عرف نیست3.ما هردو عاشق کور نیستسم4.من عقل گرا و جزئی نگرم که جزئی نگر بودن منو زیاد خوب ندیدن5.ما هردو درون گرا هستیم من خیلی بیشتر6.ایشون منطقی و ارام هستند من بر عکس تند خو ،که فرمودن در تضاد بودن این مسئله خوبه چون وقتی من عصبانیم ایشون ارامم میکند7. فرمودن هردو به رشد و بلوغ ذهنی که لازمه ازدواجه رسیدیم در کل اهداف و طرز فکرمان خیلی به هم نزدیکه و کلا فرمودن با توجه به این نقاط مشترک میشه اینده روشنی را برای ما متصور بود
حالا جواب دوست عزیزم سیسلی عزیز با توجه به نظرات کارشناسانه مشاور مربوطه من دیگه فکر نمیکنم این ازدواج اشتباه باشد زیرا مشاو رمحترم در حدود 4 ساعت در حال بررسی شخصیت و خصوصیت ما بودن شما هم با من موافق هستید؟
در ضمن ایشان راه کار هایی را برای تفاوت سنیمون فرمودن که واقعا کمکمون کرد
جواب دوست عزیزم فرهنگ قبل از ما یک زوج در حال طلاق پهلوی مشاور بود که من از حرفاشون متوجه شدم که بدون عقل گرایی و شناخت از هم ازدواج کرده بودن وحالا به اینجا رسیدن این زوج خلاف جهت اب شنا کردن یعنی یک تصمیم از سر احساس و توجه به ظواهر چون هم خانم وهم اقا دارای چهره معقولی بودن مخصوصا خانم که واقعا امروزی بودن که به نظر من دلیل اصلی ازدواجشون بوده،نه ما که در حال بررسی کامل مسئه هستیم و با عقلو منطق تصمیم به ازدواج داریم می گیریم
ضمنا بگم که زوج هایی مثل ما تو جامعه زیادن شاید تو خانواده همه یک نمونش باشه ولی به دلیل عدم پذیرش اجتماع این مسئله رو مخفی میکنن و شما هرگز متوجه نشدین ولی واقعا خوشبختن و الگو میباشند
با سلام خدمت دوست گرامی گرین
من با شما موافقم من با این مسئله مشکل داشتم البته قبل از مشاوره و تنها دلیل مشکل من جامعه بود که من همیشه فکر میکردم به ما بد نگاه میکنن و همه در حال تمسخر ما هستن که خانم مشاور به من این جمله معروف روانشناسی رو گفت : ادما همون چیزی رو که میخواهن میبینن و میشنون همه تو جامعه با ما کار ندارن و این فقط طرز فکر منه البته ادمای با شعور پایین همه جا هستن که نباید اهمیت داد
:323:
خودت برا خودت تصمیم بگیر نه اینکه دیگران برات تصمیم بگیرن
خودت به این نتیجه برس که ازدواج با طرف مقابلت برات خوبه. نه اینکه مشاوری بگه برا هم خوبید و نه دوستان و نه آشنایان و نه ...
من دوست ندارم بعد چند سال به خودم بگم که کاش به توصیه ی فلان کس گوش نمیدادم
:72:تصمیم گرفتن برای کاری مهمتر از انجام اون کاره:72:
:72:به این باور برس :72:
ما فقط میتونیم راهنماییت کنیم فقط همین
تصمیم گیرنده خودتی
آرزوی قلبی منه که همه تو زندگیشون خوشبخت بشن و شاد زندگی کنن
و همچنین شما
ممنون امید جان منم باهات صد در صد موافقم ما هم تصمیمونو گرفتیم ولی به نظر من چون این تصمیم خیلی مهمه بایداز نظر چند نفر بیطرف که خارج گودن استفاده کرد تا به تصیم درست برسی
در این که ما تو تصمیم به ازدواجمون جدی هستیم شکی نیست ولی به نظر من راهنمایی دوستانی مثل شما خیلی کمک کننده است چون من هر قدرم بگم تو این تصیمم احساستمو کنار میذارم و با عقل گرایی صرف تصمیم میگرم باور کن بازم ممکن نیست چون احساسات خیلی دخیله البته علاقه برای زندگی مشترک لازمه ولی نباید زیاد تو تصمیم تاثیر گذار بشه که این برای ما ممکن نیست پس تصمیم گرفتم از کمک دیگران و دوستان تحصیل کرده در این رشته کمک بگیرم وبه همین منظور پیش مشاور رفتم تا از بیرون گود به مسئله نگاه کنه و با علمی که داره کمکم کنه نمیدونی چه تاثیر مثبتی داشت واقعا کمکم کرد نسبت به قبل راسخ تر شدم (نظر من تو ازدواج یک ازدواج عاقلانه است نه احساسی)
بازم یک دنیا ممنون
امیدوارم که خوشبخت بشین.:72:
هر از چند گاهی یه سری به تالار بزن و از زندگیتون بگو.
شب یلداتون هم مبارک.
ممنون بهشت جان اگه خدا بخواهد به امید خدا همه چیز داره می افته رو غلطک فردا قراره با پدر ایشون حرفای نهایی رو بزنم فقط مونده مشکل کارم که میدونی من بر خلاف سایر دوستان که از نبود کار ناراحتن من چند موقعیت کاری دارم ولی حقوقاشون خیلی کمه در حد 300 تا 400 تومنه که اصلا باهاشون نمیشه به فکر تشکیل زندگی مشترک افتاد مثلا امروز تو مصاحبه دوم شرکت ماتریکس قبول شدم ولی اینجا حقوقش کمه
از سازمان هوا فضا هم فعلا خبری نشده
راستی تو مرحله اول مصاحبه شرکت بین المللی اس جی اسم قبول شدم باید برای مرحله دوم برم اینو حقوقشو نمیدونم ولی کارش تو بخش مالیه بد نیست به رشتمم نزدیک
ولی تورو خدا همتون دعا کنید کارم تو هوافضا جوربشه چون حقوقش مکفیه
میدونی بهشت جان امروز با شنیندن قیمت جدید نون لواش که قرار صد تومن بشه پشتم لرزید واقعا نمیشه با 300 تومن زندگی کرد این حقوق حتی کرایه خونتم نمیشه ترو خدا دعا کنید همه دوستانی که اینجا هستن واقعا دلشون پاک من به دعای شما ایمان دارم پس دریغ نکنید ممنونتون میشم
:323::323::323::323::323:
امیدوارم تصمیمت هر چی که باشه موفق باشی
1-فکر 10 سال دیگه را بکن که نامزدت 40 سال داره و شما 35 سال.اون موقع هم می تونی همین نظر را داشته باشی چون یه مرد 35 ساله از لحاظ ظاهری زیاد نشون نمیده ولی یه زن 40 ساله مخصوصا اگه زایمان هم داشته باشه بزرگتر از سنش نشون میده و اون موقع تفاوت ظاهریتون بیشتر از الان میشه پس باید این را هم در نظر گرفت واگه میتونینن باهاش کنار بیاین تصمیم به ازدواج بگیرین.
2-به نظر من هم نامزدتون انتخاب زیادی نداشتن 2خواستگار در 6سال انتخاب زیادی نیست.
3-در این که شما هردو در زمینه های زیادی با هم تفاهم دارین وشما نیازهای عاطفی ایشون را بر طرف میکنین شکی نیست.شما دوستهای خوبی هستین ولی لزوما هر دوستی خوب منجر به ازدواج موفق نمی شه.برای ازدواج معیارهای دیگری را باید در نظر گرفت.
4-شاید هنوز تحت تاثیر احساسات خود هستین وانتخاب بر اساس احساس هست و اینکه 6ساله رابطه دارین و اینکه حتی در قبال ایشون حس مسئولیت هم میکنین.وگرنه احساس میشه که تفاوت سنی برای خود شما هم هنوز حل نشده.
عرض ادب و احترام گلناز جان
در مرد مسئله اول اره من اصلابا این موضوع مشکلی ندارم یعنی با کمک از مشاورمون سعی میکنم بر این مشکل فائق بیام من ادم ظاهر بینی نیستم همین الانم هم میتونم دخترای زیباتری رو انتخاب کنم ولی دلیل من برای ازدواج ظاهر نیست و اگه در مورد بچه دار شدن و پیر شدن میگی خانوم من به دلیل مشکلات ارثی همین الانم موی سفید داره ایشون از 12 سالگی موهاش سفید شده تو اول رابطتمون که ایشون 23 سال داشتن من متوجه این موضوع شدم یک مسئله مهم دیگه من فرزند ارشدم به خاطر همین همیشه از نظر خانواده من بزرگ بودم و مرد شده بودم یعنی از 7 سالگی ،بعد من ضریب هوشیم 186 هستش که این مسلئه باعث میشد ادم درون گرایی باشم و به سمت افراد پخته تر از خودم جذب بشم چون حرف همو میفهمیم و تمام دوستامم چند سالی از خودم بزرگترن تازه باور کن نمیخوام اغراق کنم ولی من بهشون مشورت میدم نه اونا به من
اما در مورد مسئله دوم خواهر بزرگتر ایشون تازه 2 سال پیش ازدواج کردن که به نظر من 2 خواستگار با توجه به شرایط جامعه که پسرا زیر بار مسئولیت نمیرن کافیه تا ادم بتونه انتخاب کنه اکثر دختر خانوم ها که با اولین خواستگارشون ازدواج میکنن چون از تنهایی میترسن در مورد ایشون که اینطور نبوده ایشون حتی به خاطر من اجازه نداد یکی از همکارای دامادشون که مهندس مکانیک شرکت سایپا بودن پا پیش بگذاره این برای من حائز اهمیته
اما در ورد مطلب 3 درسته منم با شما صد در صد موافقم و به خاطر همین پیش مشاور رفتیم تا یک نفر با دانش علمی از خارج گود این مسئله را به ما بگه ،این موضوع یعنی عقل گرایی صرف و به دور از هرگونه احساس تصمیم گرفتن با من موافق هستید؟
در مورد حل نشدن مسئله تفاوت سنی منم هم با نظر شما و هم مدیر محترم بازم قاطعا موافقم به همین خاطر از مشاورمون تو اون 4 ساعتی که عرض کردم راهنمایی هایی گرفتم که صد در صد کمکم کرد اصلا دلیل مشورت با یک کارشناس و افراد اگاهی مثل شما همینه مگه نه؟
در پایان در خواست دارم در حق ما دعا کنید:72:
:323::323::323:
کوروش عزیز
برای اینکه راحتتر تصمیم بگیری دلایل انتخاب نامزدت را لیست کن.بعد بررسی کن اگه بدون این دلایل نمیتونی زندگی کنی فکر نکنم در ازدواجتون مشکلی داشته باشین.دلایلت را اینجا بنویس تا دوستان هم راحتتر راهنماییت کنن.
ولی به هر حال این زندگی شماست و نتیجه گیری نهایی به عهده شما میباشد.