RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
تبریک، خوشحالم که اولین قدم را برداشتین. :72:
من مشاور نیستم و در مسایل زندگیم خودم خیلی به کمک و راهنمایی احتیاج دارم. اینجا فقط به عنوان یک دوست باهاتون صحبت می کنم و کنارتون می مونم تا انشالله مشکل با راهنمایی دوستان عزیز و کارشناسان حل بشه.
باید برای خودتون در نبودن همسرتون سرگرمیها و برنامه های بیشتری بذارین. البته من فکر می کنم با توجه به شاغل بودنتون وداشتن دو فرزند وقت زیادی براتون نمی مونه. اما خب اگه اینطوره، می تونید این وقت را با ورزش و تفریحات سالم در کنار خانواده خودتون و خانواده همسرتون پر کنید. به پدر مادر ایشون سر بزنید. به پدر مادر خودتون. با دوستانتون دوره و مهمونی برگزار کنید و ... حتی اگه وقت دارید می تونید در یک فعالیت اجتماعی داوطلبانه شرکت کنید.
وقتی را که صرف صحبت با اون آقا می کنید با یک مشاور مجرب صحبت کنید تا یادتون بده که چطوری زندگی زناشوییتون را به جهتی که دوست دارید و براتون لذت بخشه سوق بدین ...
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
نگران نباش، ما تو را تنها نمی گذاریم. :122:همین که توی این 2 روز، 20 پیام برات اومده، یعنی این که تنها نیستی.
من که حداقل روزی یه بار توی این تالارم :322: و یه جورایی این جا شده دیگه خونه ی من. :311:
مشکل شما هم از اونهایی است که همه سعی برای حل کردنش داریم. :325:
باز هم میگم با اون مرد شیطان صفت کاملا قطع ارتباط کن. ما همه کنارتیم تا زندگی ات با همسرت اونی بشه که آرزوش را داری. :310:
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
خيلى زنگ زد،خيلى،طاقت نياوردم و جواب دادم ولى جواب نهايى كه ديگه نميخوام به اين گناه ادامه بدم،ديگه بايد تموم اش كرد و خواهش كردم باهام تماس nagireh،فقط گوش دادو گوش داد،خدايا خودت كمكم كن،فكر injasho و اينكه اون چه برخوردى خواهد كرد و رو نكردم.
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
خب اگه باز هم زنگ بزنه، باز می خوای بگی طافت نیاوردم؟
قرار شد که دیگه کاملا قطع بشه. کامل، قاطع، ضربتی.
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
بهشتِ عزيز،صحبت از طاقت آوردنِ دلم نيست،اين يك اصطلاحِ كلامى بود،يعنى ميخوام بگم آيا نبايد اون آدم رو كه حداقل گناه كار تر از من نيست،در جريان اين تصميم قرار ميدادم؟يعنى كارم اشتباه بود؟ولى حداقل دليلى نيست كه فردا فكر كنه،در نبود همسرم اتفاقى واسمون افتاده و بياد درِ خونه مون،اينجورى اون هم دليل جواب ندادن ها رو كامل مى دونه،شما mifarmaid نبايد؟
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
دوست خوبم
چه خوبه که متوجه کار اشتباهتون شدین
بهترین راه برای اجتناب از یه کار اشتباه اینه که عواقبشو تجسم کنید، لحظه ای رو تجسم کنید که همسرتون فهمید، به خانواده تو گفت... تا آخر عمر خانواده تونو متلاشی خواهید کرد و خودتونو بدنام
این اتفاق برای یکی از آشنایان من افتاد و خیانت خانوم برملا شد و عواقب خیلی بدی داشت، بچه هاش عصبی شدند، زندگیش به هم ریخت
هونطور که دوستان گفتن باید ضربطی با این آقا قطع رابطه کنید و نگین نمی خوام ادامه بدم چون ممکنه شما رو متقاعد کنه و شما هم که بهش وابسته اید نتونید باز قطع رابطه کنید
بهتره بگید شوهرم شک کرده یا داداشم دیده و همچین چیزی که ایشون هم دیگه اصلا نتونن به سمت شما بیان
از ریشه بزنین رابطه رو
یه مدت ناراحت می شین طبیعیه ولی چند سال بعد پی می برید که با قطع رابطه چه خوبی بزرگی در حق خودتون کردین
شما احساس می کنید این فرد کامله و شما رو درک می کنه، علت این امر در اینه که شما با ایشون زیر یک سقف زندگی نمی کنید، تو یه رابطه پنهانی اونهم از این نوعش چقدر مگه طرفین می تونن همدیگه رو بشناسن؟؟ همه این ها و این عامل که ایشون برای شما دست نیافتنیه باعث میشه شما نقاط ضعف ایشونو کمرنگ ببینید و نقاط قوتشو پر رنگ، بنابراین شناخت شما از ایشون یک شناخت مبتنی بر احساساته و مخدوشه ، انگار تو یه اینه شکسته و کج و کوله صورتشو ببینید!!
بعد از قطع ارتباط همیشگی با این فرد ( به نظر من حتما باید محل کارتون رو عوض کنید، حتی اگه کارتونو از دست بدین بهتر از اینه که با ایشون در یک محل باشید چون ممکنه دوباره وسوسه بشید ) دو تا مسئله رو باید حل کنید:
1- چرا و به چه علت شما اینجوری وابسته شدین که فکر می کنید بدون اون هیچ هستید؟ بهتره دنبال نقاط ضعف و خلا شخصیتیتون باشید و این خلا رو پر کنید و برای همیشه خودتونو در برابر این جور وسوسه ها بیمه کنید
2- مطمئنا ارتباط شما با شوهرتون خوب و ایده آل نیست که شما به اینجور رابطه ها کشیده شدید، وقت بذارید و این رابطه رو بهتر و بهتر کنید
حل شدن مشکل شما بستگی به اراده تون داره. بهتره تا دیر نشده اراده کنید
می بخشید طولانی شد
امیدوارم مشکلتون حل بشه:72:
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
خب شاید به دلیلی که گفتین بشه قبول کرد که لازم بوده بهشون اطلاع بدین. آخه من که حد و حدود رابطه شما را نمی دونم. چه می دونستم که خونه شما را بلده و ممکنه بیاد در خونه تون.
اما به هر حال امیدوارم که واقعا تموم شده باشه. در جواب شما چیز خاصی نگفتن؟
امیدوارم که فردا دوباره زنگ نزنن.
کار سختیه. اما باید بتونی.
به شوهرت زنگ بزن و سعی کن نیاز عاطفیت را با ایشون برطرف کنی.
فعلا تنها تمرکز و تلاشت این باشه که به هیچ وجه باهاش ارتباط برقرار نکنی و کلا بذاریش کنار. عواقب این کار وحشتناکه. من از فکر کردن بهش وحشت می کنم، شما را نمی دونم!
چرا از مشاور حضوری کمک نمیگیری؟
در ضمن میزان گناهکار تر بودن شما دو نفر را خدا مشخص میکنه. به هر حال مردی که از مشکلات روحی و نیاز عاطفی یک زن سواستفاده کرده و وارد زندگیش شده، کم گناهی نکرده. فکر نکن که اون کمتر از تو گناه کاره. اون که حالش خوب بود و مشکل روحی نداشت و ادعای کمک داشت، این بود کمکش؟؟ پس خیلی هم بی تقصیر نیست. دلت براش نسوزه.
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
[quote=بهشت]
خب شاید به دلیلی که گفتین بشه قبول کرد که لازم بوده بهشون اطلاع بدین. آخه من که حد و حدود رابطه شما را نمی دونم. چه می دونستم که خونه شما را بلده و ممکنه بیاد در خونه تون.
اما به هر حال امیدوارم که واقعا تموم شده باشه. در جواب شما چیز خاصی نگفتن؟
امیدوارم که فردا دوباره زنگ نزنن.
کار سختیه. اما باید بتونی.
به شوهرت زنگ بزن و سعی کن نیاز عاطفیت را با ایشون برطرف کنی.
فعلا تنها تمرکز و تلاشت این باشه که به هیچ وجه باهاش ارتباط برقرار نکنی و کلا بذاریش کنار. عواقب این کار وحشتناکه. من از فکر کردن بهش وحشت می کنم، شما را نمی دونم!
چرا از مشاور حضوری کمک نمیگیری؟
در ضمن میزان گناهکار تر بودن شما دو نفر را خدا مشخص میکنه. به هر حال مردی که از مشکلات روحی و نیاز عاطفی یک زن سواستفاده کرده و وارد زندگیش شده، کم گناهی نکرده. فکر نکن که اون کمتر از تو گناه کاره. اون که حالش خوب بود و مشکل روحی نداشت و ادعای کمک داشت، این بود کمکش؟؟ پس خیلی هم بی تقصیر نیست. دلت براش نسوزه.
[/quo
ممنون از توضیحات کاملت دوست عزیز
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
با سلام
ببخشید اگه پست من بر خلاف پست سایر دوستان امیدوارانه نیست
:72:
یعنی چی که نوشتید:
نقل قول:
فكر injasho و اينكه اون چه برخوردى خواهد كرد و رو نكردم.
به شما چه ربطی داره ایشون چه برخوردی از خودش نشون میده ؟
شما خیلی زرنگ و توانا باشید بتونید توبه کنید و از راه نادرستی که رفتید برگردید و امید داشته باشید که خدا شما رو ببخشه
ایشون هم اگه خیلی با منطق و فکر باشند راضی نمی شوند آشیانه زندگی دوتا بچه و یک زن و شوهر از هم بپاشه
و یه نکته خیلی مهم
امیدوارم قبح این قضیه برات نریزه
شما مدام دارید تشکر می کنید که دوستان در این تالار شما را پذیرفته اند و دارند بهتون کمک فکری می کنند و راه حل نشون میدهند ... به نظرم بعد از 28 پست فهمیده باشید بچه ها دارند با شما همدردی می کنند تا کمی بر اوضاع مسلط بشوید و همان طور که خودتون هم می دونید این ارتباط ولو به خاطر هر دلیلی مثل تنهایی و عدم رفتار صحیح شوهر ، خستگی ، عدم درک نشدن و خیلی دلایلی دیگه ای که خودمون رو باهاشون گول میزنیم از بیخ و بن اشتباه بوده
خدا را شاکر باش فقط به خاطر حس عذاب وجدانی که داری
اگر هم واقعا این اقا را دوست داری و مطئمنی که با از بین بردن زندگی زناشویی و دو فرزندت زندگی بهتری بدست می اوری به دنبال توجیه رابطه ات نباش
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
:104::104:
سلام
افرین اولین قدم و خیلی بلند و خوب برداشتی. به قول delعزیز ما شاید تو این شرایط نبودیم و خوب درک نمی کنیم اما این و همه می دونیم که دل کندن سخته. حالا تو هر مرحله ای و به هر شکلی که می خواد باشه. اما نشدنی نیست. شما دقیقا مثل معتادی می مونی که هم می دونه این مواد زندگیش و به خطر می اندازه و هم به قول خودشون با این مواد حال می کنه و می خواد به خاطر اینده ترک کنه.
خب این ترک کردن درد استخوان داره سختی داره و هوس برگشت داره به خاطر سختی زیاد نصفه راه بارها و بارها این فکر میاد که ولش کن بر می گردم و ... اما یه اراده راسخ و قوی می خواد که همین اول کار ما در شما دیدیم پس به امید خدا شما می تونی می ریم جلو.
فقط یه چیز دیگه: باتوجه به اینکه شوهر شما خارج از ایران می ره و نیمی از ماه و نیست این هم به نفع شماست و هم زنگ خطره.
به نفعتونه که انرژیتون و جمع کنید و وقتی میاد خونه کنار شما و فرزندانتون نثار هر سه تاشون کنید نه اینکه تازه خسته بشید و کم بیارید.
و زنگ خطره چون وقتی همسرتون تو خونه دلگرمی نداشته باشه و محبت لازم و نبینه از خونه فراری می شه و عواقب جالبی نداره.
تو همین تالار مطالب فراوونی در مورد مهارتهای ارتباطی زن وشوهر هست لطفا با دقت بخون و مو به مو انجام بده
نتایج کارات و به ما بگو ما کنارتیم:72::43: