تا حالا به این فکر کردی که هم می خواد تو رو داشته باشه هم النازو؟
نمایش نسخه قابل چاپ
تا حالا به این فکر کردی که هم می خواد تو رو داشته باشه هم النازو؟
سلام فرهنگ عزیز
آره به همه چیز فکر کردم همهههههه چیز ... بعضی وقتا فکر می کنم می گم کسی که این کارو می کنه نمی تونه به کسی قضیه مارو بگه چطور می تونم باهاش زندگی کنم؟؟؟!!
خودش می گه از خودم متنفرم که همچین کاری کردم. می گه بهت زنگ نزدم چون در حقت نامردی کردم...
هر کی یه نظری بده تو رو خدا من الان رو هواام...
می خوام دیدگاه همه رو بدونم بعد تصمیم نهایی رو بگیرم البته الانم گرفتم دیگه باهاش تماسی نمی گیرم . مهسا خانم گفتن هر موقع اقدام کردن بهش فکر کن... سعی می کنم خودمو قانع کنم...
بعضی وقتا دلم براش می سوزه...:302:
سلام الهه جان
اينكه به شما گفته من نتونستم از شرم بهت زنگ نزدم اگه انقدر شرمنده شده اونكه شماره الناز را داشته وقتي بهش زنگ زده براي سري دوم از شرم اينكه چطور با تو روبهرو شه جوابش را نميداد و يا ميگفت اشتباه تماس گرفتيد پس اين و بدون ما انسانها هميشه بهونه براي كارهامون داريم اين براي همه است مثل نتونستم بهش نه بگم
ببين الهه جان به نظر من اين آقا هم ميخواد با اون باشه هم از اينكه تو را داشته باشه بدش نمياد كه هر وقت با اون مشكل داشت به شما پناه بياره
خيلي عذر ميخوام كه انقدر رك صحبت كيكنم اما ميخوام بديها را بهت نشون بدم چون تو خودت خوبيهاي بودن با اون را درك كردي
:310::310::310: روحت را از بودن با اون آزاد كن و تصميم بگير
الهه جان عزیزم هیچ وقت از روی دلسوزی در یک رابطه ی اشتباه با کسی نمان مطمئن باش که ضرر می کنی.
مهم نیست که قبلا چه کاری کرده ای مهم این است که الان کار درست را انجام بدهی.
پرنده ایی که دوست داری رهایش کن اگر عاشق است برمیگردد وگرنه از اول مال تو نبوده است.
الهه جان
هرچند سخت است ولی رهایش کن و بگذار تصمیم بگیرد، اگر دل یک مرد پیش کس دیگری باشد تا آخر عمر، هم زن و هم شوهر عذاب خواهند کشید. چون اگر با عشق به آن دختر از او روبگرداند، خاطره عشقش تا ابد در ذهنش باقی می ماند، چون هیچ بدی از او ندیده است که این عشق کم رنگ شود.
شاید با وصال یا حتی تعامل رفتارهایی ببیند که عشقش به کلی از یادش برود، اما در غیر اینصورت تا ابد در عشق خیالیش باقی می ماند.
خودت گفتی قوی هستی، پس به خودت اعتماد کن و فراموشش کن.
سلام دوستای گلم ممنون از هادی و مهسا خانم و آسمان آبی
واقعا ازتون تشکر می کنم که وقت گذاشتین و باهام همدردی کردین .
شما درست می گین من اشتباه کردم تو همه چیز اشتباه کردم . دارم سعی خودمو می کنم دیگه به این رابطه فکر نکنم با اینکه تنها 2ماهه رابطمون صمیمی شده ولی 2سال بود به فکرش بودم . الانم از یادم نرفته ولی به خودم باید بقبولونم که هیچ امیدی به این رابطه نیست ...
راستش من بازم فکر کردم دیدم اون می تونست این قضیه رو از من پنهون کنه که الناز بهش زنگ زده و به کاراش رسیده... ولی بهم اینارو گفت . گفت تا بدونم . اگه کسی اشتباهاتشو بگه امیدی به بخشیدنش هست؟!!:33:
اگه بعدا پشیمون شد و اقدام به خواستگاری کرد؟! این قضایارو باید فراموش کنم؟! یا کلا جواب رد بدم؟! به نظرتون دیگه بهش نمی شه اعتماد کرد؟!؟
شما فعلا باید صبر کنی. همین و بس. به قولی دیگه نباید بهش فکر کنی. این بهترررررررررریییییییینننن ننننننن عکس العمله. اگر بعدا خواستگاری کرد، بعدا بهش فکر می کنی. "چو فردا شود فکر فردا کنیم"
سلام الهه جان
ببين شما چون اون را دوست داري پس هميشه خودت سعي ميكني اشتباهش را بپوشوني
بزار بياد بعدا ميتوني با اطمينان بيشتري به اين مساله فكر كني
سلام
ممنون دوستای عزیزم :72::72::72::72::72::72::46:
چشم دیگه به این رابطه فکر نمی کنم و صبر می کنم ... هر چی قسمت باشه...
سلام الهه خانم
شر ح حالتو خوندم .
دوستان نظرات خوبی داده بودن . باورکن شاید خیلی از همدردان تالار از جمله من ، شرایط مثل تو رو داشته باشن که حتی یه لحظه هم نتونن به این فکر کنن که در آینده دور از محبوبشان با شن و عشقشون به سر انجام نرسه و ......
هر چند این مقطع سنی و زمانی رو که داری میگذرونی خیلی سخت و دشواره ، ولی به خدا توکل داشته باش و سرت رو بالا بگیر و سینه ات رو بده جلو و به آیندت امیدوار باش . و یقین بدون که هر اقدامی که می تونست از جانب تو انجام بگیره ، انجام گرفته و تو هر کاری رو برای عشقت کردی .
این رو هم یادآوری بکنم که گذشت زمان خیلی از چیز ها رو حل میکنه ، خودتو تو منگنه نذار که اگه این نشه من دیگه نمی تونم ........... با این کار فقط خودتو شکنجه و عذاب خواهی داد .
قدر مادرت رو هم بدون که خوب نقش مادریش رو ادا می کنه . می تونی باهاش برای گذار از این مقطع خیلی کمک بگیری و مستقیما ساپور تت کنه .
این که می گم " گذار از این مقطع " نه اینکه پسر مورد علاقت تو رو فراموش کرده باشه یا برعکس .
منظورم اینه که بنظرم بهترین راهکار اینه که خودت رو تو یه بازه زمانی حدودا 3 - 4 - 5 ماهه آرو کنی و این موضوعات رو به کلی از وجودت تصعید بکنی . بعد که به ثبات نسبی از لحاظ احساسی و عاطفی و فکری رسیدی ، بتونی تصمیم صحیحی بگیری .
اینم از دیدگاه پسرا بگم که : هر چقدر برامون سهل الوصول تر باشید و آ سون بدستمون رسیده باشین ، قدرتون رو کمتر خو اهیم دانست و بر عکس .
این جمله آخرمو خیلی جدی بگیر .
موفق باشید .