نمایش نسخه قابل چاپ
آناهیتا جان سلام یکی از نشانه های علاقه مرد به زن درخواست رابطه جنسیه مطمئن باش دوست داره ولی سر لج افتاده سعی کن بهش محبت کنی تا دوباره تو دلش جا باز کنی حتی اگه از دستش دلگیری خودت و متقاعد کن که هنوز میتونی به خاطر خوبیاش دوسش داشته باشی و بهش محبت کنی.
آناهیتای عزیز سلام
خودت مشکل رو می دونی چیه عزیز دلم پس چرا تلاش نمی کنی؟ به خدا زندگی به همین راحتی که فکرش رو بکنی از دست می ره سعی کن حرمتها را حفظ کنی و در زندگی سیاست داشته باشی هر مردی یه اخلاقی داره سعی کن ریشه های اخلاقی شوهرت که خوشحال و راضی می شه رو پیدا کنی و یه سفارش خواهرانه اینکه عزیز من تا می تونی سعی کن با مادر شوهر کنار بیای اگه اون موقع می تونی جواب بده ولی اگه نمی تونی سعی کن بیخیال بشی واقعا این کار رو بکن و از مشاوره هم کمک بگیر . ببین با شوهرت دعوا کردی نتیجه ای داشته؟
نه جز به هم خوردن زندگی تون هیچ فایده ای نداشته پس خودت تلاش کن تا شرایط رو تغییر بدی حتما با مشاوره صحبت کن حتما . موفق باشید. :82:
سلام دوست عزيز
منم بايد بگم نميتوني با پس زدن مادر شوهر دل همسرت رو بدست بياري ،اين اشتباه محضه،همونطور که تو دائم از مادر شوهر پيش همسرت شکايت کني اون به مادر نزديک تر خواهد شد و مطمئنا تو رو مقصر خواهد دونست و بعيده طرف تو رو بگيره برعکسش هم هست يعني اين احتمال هست که اگه دائم مادر شوهر از تو پيش پسرش بدگويي کنه شوهرت از تو دفاع کنه ولي چون اون مادر شوهرته برعکسش کمتر اتفاق ميفته.خوب تو هم نبايد بي سياستي کني و بخواهي اين تفکر رو ايجاد کني که ميخواهي مادر رو از فرزند دور کني و رابطشون رو خراب کني هر چند حق با تو باشه مطمئنا شوهرت نسبت به مادر حساسه و خوب حق هم داره،تو ميتونستي در کمال آرامش نه بصورت شکايت و گله بلکه بصورت همدردي با همسرت اون حرفها رو پيش بکشي و البته بايد در اين زمينه گذشت و تحمل هم داشت چرا که خدا با صابرينه،خوب مادر و بالاخره يه جورايي دلش نميخواد بچه اي که چندين سال براش زحمت کشيده به همين راحتي از دستش در بيارن بايد درک کني،پس سعي کن کنار بياي،يه مدت با همسرت از در محبت وارد شو ولي بهش باج نده و سعي کن به اشتباهاتت اعتراف کني نه اينکه کوتاه بياي و بهش بفهموني اون هم اشتباهي داشته.
البته به نظر من يه مشاور خوب تو اين شرايط بحراني بهتر از همه است چون بايد رک و پوست کنده گفت ممکنه ما هر کدوم از دوستان از ديد خودمون و تحت تاثير مشکلاتي که داريم جواب بديم براي حل ممشکل شما درست نباشه.
آناهیتای عزیز مشکلات عروس و مادرشوهر همیشه و در همه ی ازدواج ها وجود داره فقط شدت و ضعفش فرق میکنه پس زندگیت و فدای این خاله زنک بازیا نکن. هر وقت مادرشوهرت چیزی گفت همونجا جوابش و بده البته با کمال احترام شوهرت که تقصیری نداره مادرشه دیگه نمیتونه که طلاقش بده. اصلا وقتی چیزی شنیدی فکر کن یه آدم دیوونه است که یه حرفی زده فقط تو دلت بهش بخند. میدونم سخته ولی ارزشش رو داره و کسایی که از این روش بیخیالی استفاده کردن همشون راضین و آروم. راستی فعلا سعی کن شوهرت رو جذب خودت کنی به نظر من بهترین و سریعترین راه اینه که خودت و براش درست کنی حتی برو آرایشگاه و غافلگیرش کن.
ممنون دوستای خوبم که من رو راهنمایی کردید
راستش رو بخواهید شوهرم خونه رو ترک کرده و رفته خونه مامانش اینا حالا جالبه به بهانه پسرم هر روز می اد خونه و غذاش و می خوره و رابطه جنسی هم می خواد از طرفی پرونده طلاقش توی این دادگاه هاس
راستش و بخواید شوهرم عادتش ه که مدام بگه طلاق من هم سری های گذشته خیلی نازش و میکشیدم ولی این سری دیگه از خودم هم بدم اومده راستش رو بخواید مثل یه شوک بهم وارد شده و گیج ومنگ شدم
من سری های گذشته خیلی خیلی تلاش می کردم ولی این سری خودم هم نمی دونم چم شده ؟:302:
تورو خدا باز هم راهنمایی کنید مخصوصا اقایون و خانم هایی که تجربه مشابه دارند:316:
در مورد مادر شوهر من همیشه کوتاه اومدم و تمام تقصیر هارو به گردن گرفتم
ولی اونا هیچ وقت زیر بار اشتباهاشون نرفتن و شوهرم هم هیچ کدوم از حرف های منو قبول نداره
می شه توی زندگی من همش معذرت خواهی کنم و تقصیر های اونها رو به گردن بگیرم و به روی مبارک شون هم نیارم
بچه ها به خدا من هم یه زنم و نیاز دارم شوهر حداقل وقتی من جواب خانواده اش را نمی دم از من حمایت کنه نه اینکه در برابر من چبه بگیره
مگه من چی می خوام فقط می خواستم شوهرم به حرف هام گوش بده اخه این درسته که تا بگم کشمش دم داره یه پرونده طلاق برای من درست بشه
جایگاه من کجاست ؟ من عضو ثابت این زندگی ام به عنوان مادر پسرم و همسرم یا عضو غیر ثابت
من اصلا نمی تونم بگم یه ماه دیگه توی این زندگی هستم یا نه حتی زمانی که اوضاع خونه ارومه
آناهیتای عزیز اگر تاپیک من رو بخونی متوجه میشی که من هم چند شب پیش دقیقا همین حالت برام پیش اومد و مثل شما گیج و منگ شدم و غرورم هم اجازه نمیداد که کم بیارم ولی یه موقعی به خودم اومدم که احساس کردم با جدایی چند قدمی بیشتر فاصله ندارم شوهرم انگار من و نمیدید اون موقع بود که برای نجات زندگیم همه غرورم رو زیر پام گذاشتم و ملتمسانه برای زندگیم تلاش کردم در صورتی که اگه زودتر خودم و میشکستم خیلی اتفاقات بد و آبروریزی ها به وجود نمی اومد. برای خانوما خیلی سخته ولی بعضی جاها لازمه و در ضمن خدا هم به آدمای بخشنده خیلی توجه میکنه. شما به نیت رضایت خدا این کار و بکن یک بار دیگه شوهرت و ببخش من دقیقا میدونم چه حسی داری.همه چیز و فراموش کن فقط به آینده خودت و بچت فکر کن.فعلا سعی کن شوهرت برگرده و به زندگی امیدوار بشه بهترین راهم تو پست قبلی بهت گفتم.بعد که روابطتون عادی شد،به مرور زمان و کم کم طوری باید شوهرت رو از نظر عاطفی تأمین کنی و براش کم نذاری که فکر طلاق رو هم نکنه چه برسه به اقدام. موفق باشی گلم.
سلام دوست عزيز هر چه زودتر اين سايت را ملاحظه كنيد:نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا
http://stopdivorce.blogfa.com
سلام دوست من
نیاز جنسی یک نیازه مثل خوردن و خوابیدن و همسر شما گرفتار این نیازشه و برای همین در این شرایط از شما رابطه می خواد
من فکر می کنم با توجه به اینکه اگه واقعا ازتون بریده بود این رابطه رو نمی خواست و یه جورایی خودشو نمی شکست همسر شما هنوز تصمیم قطعی نداره و خودش هم سردرگمه چون مدام میاد خونه سر میزنه و ...
خوب به نظر میاد شما درست حدس زدید شاید مادرشوهرتون ایشونو تشویق به طلاق می کنن و ایشون هنوز صد درصد مطمئن نیست که می خواد طلاق بگیره یا خیر
ایشون از طلاق برای تحریک شما استفاده می کنه که خوب شما هم قبلا نباید نقطه ضعف نشون می دادین
شما اصلا ازشون سوال کردین که تو که میخوای منو طلاق بدی رابطه رو میخوای چیکار؟؟؟
به هر حال بهتره یه بار این خواسته شو قبول کنید و وقتی ایشون میخوان شروع به رابطه کنن سعی کنید از زیر زبونش حرف بکشید این بهترین فرصته
ولی اگه بعد یه بار دیدین داره سو استفاده می کنه دیگه تن به رابطه ندین
سلام دوستای خوبم
متشکرم از راهنمایی هاتون . راستش من تصمیم گرفتم دیگه تن به رابطه جنسی ندم راست شو بخواهید احساس بدی بهم دست می ده از یه طرف پرونده طلاق دارم از طرف دیگه از من درخواست رابطه جنسی داره
دیگه بریدم ممممممممممممممممممممممممم
سلام دوست عزیز:72:
زیاد در مورد خانوادش بهش گیر نمی دی؟ ممکنه هنوزم دوستت داره اما از این گیر دادنها خسته شده و حرف طلاق و پیش می کشه.
اکثر مادر شوهرها بعد از ازدواج دیگه به پسراشون نمی گن زنت این جوری یا زنت اون جوری اما ما زنها هی می گیم و این باعث می شه ناخوداگاه همسرانمون به سمت مادراشون برن. البته من نمی گم باید یک پسر و از مادرش جدا کرد اصلا و ابدا اما می گم باید ما هم رفتار درستی داشته باشیم.
اما در مورد رابطه جنسی شوهر شما 100% شما رو دوست داره و طلاق و پیش کشیده تا شاید شما بترسید و دیگه در مورد خانوادش یا هر موضوع دیگه ای بهش گیر ندید. اگه علاقه ای به شما نداشت در گیر رابطه جنسی با غیر شما می شد. اما او هنوز نیازاشو با شما بر طرف می کنه پس ازش دریغ نکن تا به سمت دیگران کشیده نشه. تو رفتارهای خودتون
تجدید نظر کنید. سعی کنید با هم زندگی کنید این دوری اصلا به صلاح هیچ کدومتون نیست.
موفق باشید:72: