RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
آره دیروز موضوع رو به خانوادم گفتم و اونها گفتن چون هیچ شناختی نداریم باید رسما بیان و مفصل بریم تحقیق..در مورد دخترای شهرشون باید بگم ایشون واسه یکی از شهرستان های استان کرمان هستن نه خود کرمان و در اون شهرستان که جمعیت زیادی نداره دختراش معمولا تحصیلات دانشگاهی ندارن و اونایی که دارن هم..البته گفت معمولا اینجوریه نه همه.البته پرسیدم چطورن مگه ؟ که در جواب چند موردو مثال زد از دخترای همسایه و حتی از فامیلشون و گفت قبلا میخواسته اقدام کنه واسه ازدواج که وقتی درمورد اون دخترا تحقیق کرده به دلایلی با معیاراش تطابق نداشتن.به طور مثال یکی رو گفت که میخواسته بره خواستگاریش ولی با تحقیق متوجه شده دختره در مجالس عروسی با مردها میرقصه و وقتی شنیده اصلا باورش نشده و منصرف شده.یا دختر همسایشون که در شهرشون خیلی سروسنگین بوده اما وقتی واسه درسش رفته خود کرمان در اون شهر دیده شده که با چه وضع ظاهری وحشتناکی هستن.
..از طرفی چون داداشش شهرما زندگی میکنه میگفت میتونه کمکمش کنه واسه شناخت بیشتر از خانوادم.خلاصه قراره مامانش اینا تا قبل ماه رمضان بیان خونمون.یعد یک ماه که ماه رمضانه بابا برن تحقیق و ماه مهر که ایشون سرکار رفتن اگر قسمت شد عقدکنیم.البته چندتا از دوستای پدرم در همون شهرستان ساکنن که میتونن در تحقیقات کمکم کنن.
حتی اگه لازم باشه چندماه تحقیق میکنیم بعد عقد..این نظر خانوادم هم هست
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
پنداری همه چیز داره خوب پیش می ره.شیرینی من فراموش نشه پریماه.یک کلیو تر بفرست به آدرسی که می دم.
کرج،معرفتشهر،خیابان انگیزه،بین محبت و علاقه،ساختمان عشق.
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
پریماه جان:72: صحبت از عقد الان یه کم زود نیست ؟
درسته که قضیه ازدواج مطرحه ولی اول شناخت مقدماتی بعد حرف عقد و عروسی و...
شما اصلا شهری که ایشون زندگی میکنند رو دیدید و میتونید با آداب و رسوم و فرهنگشون هماهنگ بشید؟
یا ازدواج که بکنید همه چی اتوماتیک درست میشه ؟
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
صبا جونم قرار نیست اینقدر زود عقد کنیم وقتی رسما اومدن خونمون تازه مراحل شناخت طی میشه و شاید چندماه بگذره.من و خانوادم میریم و شهرشون و خونه و زندگیشونو از نزدیک میبینیم بنابراین چندماهی تحقیقات مفصل ادامه پیدا میکنه بعد عقد میکنیم.البته اگه قسمت باشه و تحقیقات مثبت.
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
سلام به دوستای عزیزم .تا اونجایی که واستون تعریف کردم من از طریق یه سایت همسریابی با آقایی آشنا شدم که گفت هدفش ازدواج بوده و یه سری ملاکهایی رو داشت که بعد از یه آشنایی اولیه در من دیده بود .من اولش بهش اعتماد نداشتم تا جایی که بهم ثابت کردو به خانوادش موضوعو گفت .منم به خانوادم گفتم..حالا قراره دو سه روز دیگه رسما بیان خواستگاری و پدرم مفصل بره تحقیق...واسم دعا کنین
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
همه چی تموم شد.چندبار مامانش زنگ زد که بیان رسمی خونمون ولی در کمال ناباوری به علت اینکه در یه شهردیگه زندگی میکنن بابم گفت نه و تموم
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
شاید صلاح در همین بوده اما شما هم یک تجربه بدست آوردی
و اون اینکه خانواده شما در زمینه ازدواج فقط با همشهری موافقن. :305:
این موضوع رو در دفعات آتی برای خواستگارهات به عنوان معیار
لحاظ کن.
موفق باشی :72: :72: :72:
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
دوست گلم من حرف این دوستانمون رو که میگن کارش ایرادی نداره قبول ندارم درست هست چیزی بین شما وجود نداره و فقط حرفی زده شده ولی باز هم اون حق نداشت اینجور کنه از طرفی اینجور بهونه که همدیگررو ببینیم که به دل هم میشینیم یا نه اغلب اینها بهونه پسرهایی هست که فقط دنبال وقت گذرانی هستن فراموشم نکن اگر واقعا براش مهم بودی با گزینه دیگه تا حد تلفنی پیش نمی رفت تا تکلیفش با شما مشخص شه دوست گلم این امتحانی که شما انجام دادی درست بود من هم اگر جای شما بودم همین کارو میکردم پس رابطهخودت رو بهم بزن به این سایتهای همسریابی به عنوان عاملی برای پیداکردن شوهر ایندت اعتماد نکن ازدواج خیلی مرحله حساسی هست
نتیجه رو حتما بگو
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
سلام
من رابطه مشابهي مانند اونچه كه شما داشتين، داشتم ولي خوب به دلايلي به نتيجه نرسيد مشكل منم اصل قضيه آشنايي بود كه از نت شروع شده بود...
تاپيك رو از اول تا آخر خوندم و باورم نميشد كه قضايا اينقدر راحت و خوب واسه شما پيش بره و شما راحت به هم برسيد. تا اينكه پست آخر شمارو كه گفتين پدرتون با قضيه مخالفت كرده ديدم. شما هم به همون مشكلي رسيدين كه من رسيدم. يه سوال، شما و اون پسره به خونواده هاتون گفتين چطوري با هم آشنا شدين؟ نت يا ... چجوري؟
RE: من فقط امروزو وقت دارم.خواهش میکنم کمکم کنین
فقط میخوام اینجا یه مسائلی رو مطرح کنم که واسه خودکم جالب بود .این یه تجربه فوق العاده مهم و حساس بود که میخوام بهتون بگم.اون آقا دوهفته گذشته اومده بود شهرما و مایکبار همو دیدیم و تاحدی باهم آشنا شدیم.آره ایشون خیلی بنظر باشخصیت میرسید وسریع موضوع رو رسمی کرد واینجور که مامانش میگفت تقریبا همه اعضای خانوادش ماجرارو میدونستن و واسه خواستگاری به همشون گفته بود.آره بنظر همه چیز خوب میومد اما وقتی خانوادم بشدت با رفتن من بشهرشون مخالفت کردن منم دیگه چیزی نگفتم به چند دلیل. که مهمترینشون این بود که باورداشتم پدر و مادرم صلاح منو میخوان و دلیل مخالفت پدرم ناشناس بودن و دور بودن بود .درضمن مامانم وقتی با مادر ایشون صحبت کرد بعدش به من گفت اون خانواده بدرد تو نمیخورن چون از لحاظ فرهنگی از ما پایین ترن .و بعد که یه خورده تحقیق کردم از حرفای خود اون آقا فهمیدم مامانم درست حدس زده .من به ایشون دل نبسته بودم فقط موضوع رو جدی فرض میکردم و به خودم قول داده بودم تا قطعی شدن احساسی برخورد نکنم . و همه چیزو تموم کردم.نمیخوام دوباره بگین جاسوس بازی در آوردم ولی جالبه فردای اون روز که ما گفتیم نه اون آقا به ایمیل من یه عکس خانم فرستادن و نوشته بودن این عکس خانم جدیدیمه...خیلی واسم جالب بود این حرکت بچگانش باعث شد مطمئن بشم کارم درست بود که تمومش کردم.جالب اینجاست که دوباره بهم زنگ زدو گفت بذار بیام خواستگاریت من قول میدم بیام شهرشما دنبال کار بگردم...منم گفتم نه.و جالب تر اینکه به اون آیدی ساختگی هم ایمیل زده بود که حاضره با اون دختر فرضی که نمیدونست من بودم دوست بشه به قصد ازدواج و شماره داده بود..................من که فهمیدم سایتهای همسریابی قابل اعتماد نیستن و تجربه خوبی شد واسه من ..........دوستای گلم از حرفای من درس بگیرین.