RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
سلام به دوستان همدردی
خوبین؟
من امروز امتحانام تموم شد
یعنی راستی راستی فارغ التحصیل شدم:302:
تموم شد:302:
بچه ها
حالا که جشن پشت سر جشنه
لطفا یکی از دوستان واسه من تو تالار جشن فارغ التحصیلی بگیره.:311:خودم نمیتونم که
جشن تولد که نگرفتین واسم:163:.ان شا ا... سال بعد.
آنی جونم
من جشن میخوام.جشن فارق التحصیلی میخوام.نوازش میخوام
ببخشید اینقدر رک گفتم ها
اینجا(دنیای حقیقی رو میگم) که کسی جشن برام نمیگیره
حداقل جشن مجازی بگیرین شما برام
شما شدین شب و روز من
یه بخش بزرگ از زندگیم
وقتی یه روز نمیتونم بیام تالار دلم براتون خیلی تنگ میشه.
من جشن میخوام یالا:72::72::72:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
[color=#1E90FF]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
[size=small]سلام به دوستان همدردی
شما شدین شب و روز من
یه بخش بزرگ از زندگیم
وقتی یه روز نمیتونم بیام تالار دلم براتون خیلی تنگ میشه.
مهتاب جان باور كن همين قسمت بهت ضربه ميزنه....دنياي مجازي به هيچ دردت نميخوره... تو بچسب به دنياي حقيقي...ما كه از مجازي خيري نديديم در واقع چيزي نديديم جز حذف و انهدام و ....:311:
بچسب به كار وزندگي و شوهرت تتلار هم به اندازه اش ...يه وقت ميبيني توي دنياي مجازي گم شدي ها:311:
بيشتر مراقب باش:46:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
الان خودم شخصا برات جشن می گیرم عزیزم
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
:305:بابا کوتاه بیا غزاله
خب دوستتون دارم دیگه:46:
نگفتم که زندگیمو تعطیل کردم بخاطر اینجا:82:
گفتم دلم براتو تنگ میشه و به یادتونم
همینکه دلم وا میشه با شماها حرف میزنم و مطالب زیبا و مفید رو میخونم کلی خیر میرسونه بهم
غزاله سخت نگیر آبجی:43:
فکر کردم خواستی بهم تبریک بگی:302:
:72::72::72:
مرسی گل مریم گلم
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
عزيزم تبريك هم ميگم بهت اما فكر كردم كه اينجا تاپيك مناسبي براي تبريك نيست و ...اما خب من هم خيلي خوشحالم كه ديگه فارغالتحصيل شدي...به شرطي كه از اوقات فراغتت براي فكرهاي مخرب استفاده نكني برات يه جشن ميگرم:46:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
خبر خبر :
مهتاب جونم فارغ التحصيليت مبارك[color=#4682B4]
:123:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
سلام دوستای گلم
ممنون از لطف همتون.رفته رفته تو تالار کمتر احساس غریبی میکنم
خیلی به من لطف دارین عزیزان
میخوام دیگه شروع کنم.اونم بطور جدی.دیگه بهانه ای ندارم
کتابهایی رو که یادداشت کردم میخرم.میخونم :303:و به یاری خدا عمل خواهم کرد
خیلی دلم میخواد یه لحظه ،فقط یه لحظه آروم باشم.آرامش داشته باشم.فکر منفی نداشته باشم
دلم لک زده واسه اینکه یه شب دیگه با خیال آسوده بخوابم
بدون هراس
البته شکر خدا الان خیلی بهتر هستم
راستی به فکر کار هم هستم.ان شاا... که جور بشه
در ضمن همینجا با اجازه مدیران تالار میخواستم یه کتاب خیلی خوب معرفی کنم
خیلی وقت پیش مشاور بهم پیشنهاد داد ولی از دستم رفت.الان دوباره اومده به زندگیم.تقریبا با پای خودش
خیلی دوستش دارم.حس خوبی بهم میده.امیدوارم شما هم لذت ببرین و ذهنتون باهاش متحول بشه:
نام کتاب:شفای زندگی
نویسنده:لوئیز هی
مترجم:گیتی خوشدل
انتشارات پیکان
بها:50000 ریال
امیدوارم این هدیه یاریتان کند تا آن جایگاه درونی را که خانه حرمت و عشق خالص و پذیرش خود است،بیابید
لوئیز هی
:72::72::72:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
سلام
از امروز دارم شروع میکنم
قراره برم از دانشگاه امضا بگیرم که من این ترم درسمو تموم کردم و ببرم به جایی که میخوام کار کنم نشون بدم
امیدوارم تنبلی بذاره:311:
به سر و وضع خونه هم میرسم
راستی
یکی دو روز بعد عروسی خاله مه.:227:
شما هم دعوتین:82:
بای بای:72::72::72:
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
سلام به دوستان همدردی
خوبین؟
من امروز امتحانام تموم شد
یعنی راستی راستی فارغ التحصیل شدم:302:
تموم شد:302:
بچه ها
حالا که جشن پشت سر جشنه
لطفا یکی از دوستان واسه من تو تالار جشن فارغ التحصیلی بگیره.:311:خودم نمیتونم که
جشن تولد که نگرفتین واسم:163:.ان شا ا... سال بعد.
آنی جونم
من جشن میخوام.جشن فارق التحصیلی میخوام.نوازش میخوام
ببخشید اینقدر رک گفتم ها
اینجا(دنیای حقیقی رو میگم) که کسی جشن برام نمیگیره
حداقل جشن مجازی بگیرین شما برام
شما شدین شب و روز من
یه بخش بزرگ از زندگیم
وقتی یه روز نمیتونم بیام تالار دلم براتون خیلی تنگ میشه.
من جشن میخوام یالا:72::72::72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lvlahtab
سلام
از امروز دارم شروع میکنم
قراره برم از دانشگاه امضا بگیرم که من این ترم درسمو تموم کردم و ببرم به جایی که میخوام کار کنم نشون بدم
امیدوارم تنبلی بذاره:311:
به سر و وضع خونه هم میرسم
راستی
یکی دو روز بعد عروسی خاله مه.:227:
شما هم دعوتین:82:
بای بای:72::72::72:
لطفا در تاپيكي كه باز مي كنيد، براي دستيابي به نتيجه مطلوب سعي كنيد به طور اختصار در همان زمينه كه مشكل داريد، پست زده و به مطالب دوستان توجه ويژه كنيد و به كار بگيريد و و از زدن مطالب چت گونه و جزئي در تاپيك پرهيز كنيد.
با تشكر
RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم
اجازه آقای مدیر؟
چندان بی ربط هم نبود ها!
گفتم که حالم خوبه و خواستم از کارهایی که در این راسته انجام میدم خبر داده باشم
خب تو تاپیک حاو احوال یاران همدردی که نمیتونم پست بذارم
چطور خبر بدم چیکار میکنم؟
بنظرم اومد مربوط به تاپیکه حرفم
اما چشم
مدیر شمایید.حرف حرف شماست
:72: