RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
از دوستای عزیزم ممنونم..دیروز خیلی فکر کردم .سعی کردم بهش فکر نکنم .با اینکه هنوز امیدوارم که میاد اما دارم سعی میکنم موضوعو فراموش کنم و برگردم به زندگی عادی به 10 روز پیش ....میدونم میشه ..اینو باور دارم...با تمام وجودم خدا رو حس میکنم و اینکه حتما حکمتی داشته..واسه خدا که کاری نداره اما مهم خواستن اونه..سعی میکنم بهش فکر نکنم.
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
نمیدونم ولی من زیاد به این آقا مطمئن نیستم. یه جورایی مشکوک می زنه. ایشالا که اشتباه فکر میکنم. توکل به خدا.
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
مشکوک .. واسه چی ؟؟؟
حرف واسه گفتن زیاده . من با مردها و پسرهای زیادی سروکار داشتم و دارم ..حالا چه در محیط کار و چه در دانشگاه...تقریبا اخلاقشون نسبتا دستم اومده..اون پسره هم که میگم میخواد بیاد خواستگاری فقط منتظره من بگم تا بیاد.اما خوب شرایط خاص خودشو داره ...نمیدونم چرا باید یکی مثل علی یدفه بیاد تو زندگیم و بعد جواب درستو حسابی بهم نده و یه جورایی منو سردرگم کنه...نه میگه نه.نه میگه میام....من روزای سختی رو دارم میگذرونم...الان سرکار هستم .جالبه آی دیش online .با اینکه میتونم بهش پیام بدم ولی خودمو کنترل میکنم.......چه لحظات سختیه..خدایا چقدر تنهام..
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
شما سخت درگیری احساسی پیدا کردید ، هیچ پشتوانه عقلایی برای این انتظار و توقع شما نیست عزیز جان ، به احتمال قوی همین بی اعتنایی هااز سوی ایشون شما رو بیشتر به طرفش مشتاق می کنه .
تمرکز زدایی کنید ، یعنی اصلاً بهش فکر نکنید ، از هر چه که تمرکز شما رو روی ایشون بیشتر می کنه دوری کنید .
حتی ادامه این تاپیک با آن که راه کارهای لازمه بهتون داده شده ، شما رو بیشتر به سمت تمرکز بر این آقا می کشونه . با دوری از فکر و خیال در باره ایشون خود را خلاص کنید .
به خواستگارتون هم اجازه جلو اومدن بدهید و بگذارید خواستگاری رسمی بیان و وارد فاز شناخت در مورد ایشون شوید همین خودش در مسیر تمرکز زدایی کمکتون می کنه .
شاد و سرافراز باشید
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
سلام
من سال گذشته توي شرايطي تقريبا مثل شما قرار داشتم.اصلا به كسيكه قرار بود به خواستگاريم بياد فكر نميكردم و دائم توي گذشته سير ميكردم.با وجود اينكه مطمئن بودم برگشتن به گذشته كار درستي نيست اما دائم فكر ميكردم كه ديگه من با هيچكي خوشبخت نميشم.حالا كه انتخابم رو انجام دادم و به خواستگارم اجازه دادم بياد و يكسال از زندگي مشتركمون ميگذره خدا رو شكر ميكنم كه اون زمان كمك كرد بر احساساتم غلبه كنم.حاضر نيستم يك تار موي همسرم رو با اون كسيكه يه وقتي تمام فكر و ذكرم رو مشغول كرده بود عوض كنم.حتما به خواستگار جديدت اجازه بده بياد نه بخاطر اينكه لزوما باهاش ازدواج كني بلكه حداقل سودي كه داره اينه كه بصورت مقطعي از اين افكاري كه داره اذيتت ميكنه جدا ميشي شايدم ازش خوشت اومد و....
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
شما برین توی مرحله رهائی...
اگه علی آقا برگشتند و تصمیمشون جدی بود اونوقت حسن این رهائی اینه که بهتر تصمیم میگری
اگه هم علی آقا کلا نظرشون مساعد نبوده و... این رهائی سبب میشه آسیب نبینین
خلاصه همونطوری که دوستان گفتن:
رهائی=چوب دوسر طلا
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
دوستان سلام.اگه یادتون باشه قبلا گفتم علی بهم گفته میخواد بره چین و 12 روز سفرش طول میکشه.حالا بعد گذشت 12 روز علی برگشته..توروخدا نگین احساسیم..اما میدونم برگشته.چون این مدت همراش خاموش بود و دیشب از یه شماره دیگه بهش تک زنگ زدم و گوشیش روشن بود.راستش دلم طاقت نیاوردو یه اس ام اس معمولی بهش زدم که سفرش رضایت بخش بوده یا نه.اما جوابمو نداد.با اینکه به ازدواج با اون دیگه مثل ااون روزا فکرنمیکنم اما نمیخام رابطمو قطع کنم..یعنی یدفه نمیتونم فراموشش کنم..خیلی میخام بدونم سفرش چطور بوده ؟و نتیجه مثبت داشته یا نه و به هدف کاریش رسیده....اشکال داره زنگش بزنم؟
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
سلام، فکر می کنم هم شما و هم اون طرف به خوبی می دونین که هدف این تماس احتمالی این نیست که مثلا شما بدونین به هدف کاریش رسیده و از این حرفا! مسئله چیز دیگه ایه که زیاد در موردش بحث داشتین با دوستانتون در این جا... از من می شنوین، این که فکر کنین به جای یه دفعه کنار گذاشتن و فراموش کردن، می شه به تدریج و با حفظ تماس فراموشش کرد کاملا اشتباهه، هر چه این تماسا و فکرا رو ادامه بدین کار برای خودتون سخت تر می شه، خیلی سخت تر. ببینید اگه قراره فراموشش کنید خیلی خیلی بهتره که با اقتدار و حفظ سنگینی خودتون این کار رو بکنین نه بعد کوچیک شدت و احیانا ضربه خوردن، از موضع یه آدم مقتدر و کسی که قدر خودشو می دونه فراموشش کنین نه آدمی که خدای نکرده بعد کم محلی دیدن و تحقیر شدن...
دیشب تک رنگ زدین بعدش هم اس ام اس، من جای ایشون بودم بلافاصله می فهمیدم که تک زنگه به احتمال زیاد کار کی بوده، پس تا همین جا هم به نظرم ضعف نشون دادین و این به خصوص از طرف یه دختر خوب نیست، اصلا اصلا اصلا خوب نیست، تازه جواب هم که نداده دیگه بدتر...
حالا تازه با این شرایط و بازخوردی که دیدین می خواین زنگ هم بزنین؟ خودتونو کوچیک نکنین، در آینده از این رفتارها پشیمون می شین، زمانی که ابرای احساس کنار رفت، خودتون می فهمین چی میگم...
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
اي خداااااا
پريماه جان خودت هم ميدوني كه قصد تو دونستن نتيجه سفر كاريو ....نيست تو فقط ميخواي سر حرف باز بشه....
عزيزم...گلم....جانم....اين ره كه تو ميروي به تركستان است....
چند بار ديگه ميخواي ردت كنه؟
چرا جوابتو نداد؟؟
بابا تو غرور نداري؟
چرا براي خودت احترام قائل نيستي؟
ميخواي خوردت كنه و بگه من از تو بدم مياد دست از سرم بردار؟بعدش افسردگي بگيري و بياي اينجا بنويسي كه اي مردم كمك من افسرده شدم!!!
عزيزكم اين اقا مايل به ازدواج با شما نيست...اين تاپيك با 29 پست هنوز نتونسته نظر شما رو حتي يه درجه هم تغيير بده...
شما كه ميخواي كار خودتو بكني ديگه چرا نظرسنجي ميكني؟؟
پست من و امديوار هم زمان شد...عذر ميخوام اگه تكراري شد...:72:
با فرض خوش بيني زياد اگه اين ازدواج سر بگيره هم اوني كه هر روز بايد كوتاه بياد و اين جمله رو "من نميخواستم خودت اويزون من بودي تا بگيرمت!!!"بشنوه شمايي...
يادت باشه با اين منت كشي هاي بچگانه داري راه اعتراض در زندگي اينده ات رو ميبندي....
خدا همه ما رو به راه راست هدايت كنه....:323:
RE: باید چیکار کنم؟از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
با اینکه به ازدواج با اون دیگه مثل ااون روزا فکرنمیکنم اما نمیخام رابطمو قطع کنم..یعنی یدفه نمیتونم فراموشش کنم..خیلی میخام بدونم سفرش چطور بوده ؟و نتیجه مثبت داشته یا نه و به هدف کاریش رسیده....اشکال داره زنگش بزنم؟
دقیقا به همین دلیل که می گی نمی خوام رابطمو قطع کنم ، یه دفعه نمی تونم فراموش کنم
باید این رابطه رو به طور کامل و از همین الان قطع کنی .
این رابطه هرچند کوتاه و معمولی ادامه داشته باشه فقط و فقط به احساسات شما بیشتر دامن میزنه و مطمئن باش هیچ کمکی به تو برای فراموش کردنش نمی کنه بلکه وابستگی احساسیت رو بیشتر می کنه