RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
بابا خیلی سخت میگیرید !بحث سر محبت های قدیم و دوستیهای جدیده نه محکوم کردن یاحاکم کردن فرهنگ و...
به نظر من زندگی مهمه و اینکه ماها انسان هستیم (دنبال انس هستیم )یعنی اجتماعی حالا توی هر فرهنگی ارتباطات طوری تعریف شده .همون همخونه ها در اروپا یه نوع صیغه اسلامی است همونها هم تعهداتی دارند (پرداخت اجاره ،شارژو...)در فرهنگ ما ایرانیها راه حل تمام ارتباطات موجوده ولی نمی دانم چرا نمیبینیم یا نمیخواهیم ببینیم شاید از اروپا مثال آوردن با کلاس تره !قبلا" هم عرض کردم به نوع نگاه ما به جهان بستگی داره و دنیا هم اینقدر که بعضی میگن کدر و تاریک نیست :عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست :72:
RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
خیلی ممنونم از همه دوستانی که در پیشبرد بحث همکاری داشتند .
دوستان لطفا پیشنهادات خودتون رو برای جلوگیری از وضعیتی بدی که حاکم هست هم بفرمائید .
بنظر من بهتره که زندگی اکنون و نسلهای گذشته رو واکاوی کنیم و ببینیم چه نقاط قوتی در زندگی گذشتگان بوده که میتونه مشکلات امروز رو کمتر کنه و از اون نقاط مثبت الگو برداری کنیم .
--------------------------------------------
اینم نظر یه کارشناس که به موضوع بث ما هم مربوط میشه :
تاثیر روابط قبل از ازدواج در زندگی متاهلی
جهان نیوز: دکتر رقيه سادات موسوي عضو هيئت علمي و استاد دانشگاه شاهد در رشته روانشناسی درباره تاثیر الگوهای نامناسب انتخاب همسر در میزان آسیب های موجود در روابط زوجین گفت: بيشک الگوهاي انتخاب همسر، به ميزان زيادي در بروز و رشد آسيبها مؤثرند. در الگوي سنتي، پدر و مادر و يا يکي از اقوام و آشنايان، شخصي را معرفي ميکردند و بعد از بررسي و چند جلسه معاشرت، زوجين زندگي مشترک خود را شروع ميکردند؛ ولي امروزه اين برنامه به شکلهاي مختلف صورت ميگيرد، به طوري که زوجين خودشان همديگر را انتخاب ميکنند و مدتها با يکديگر معاشرت دارند و بعد از مدتي يا با هم ازدواج ميکنند و يا ممکن است اين رابطه هرگز به ازدواج منجر نشود.
وی افزود: اگر چه ممکن بود در شکل سنتي، زوجين با شناخت کمتر و در برخي موارد، بدون علاقه وارد زندگي ميشدند؛ اما اين مزيت را داشت که زن و مرد با سن پايينتر وارد زندگي شوند لذا اولاً: موقعيتشان با هم تثبيت ميشد و با هم رشد ميکردند. ثانياً: چون رابطه ديگري را به جز رابطه فعلي تجربه نکرده بودند ملاک مقايسه نداشتند. چون ملاک مقايسه نداشتند، دلبستگيها و تعهد به همسر بسيار بالاتر بود.
وی ضمن اظهار نگرانی از وضعیت به وجود آمده گفت: وقتي با زن و يا مردهایي که براي طلاق مراجعه ميکنند به تنهايي صحبت ميکنم، متوجه ميشوم، مشکل آنها اين است که رابطهشان را با روابط قبلي که داشتند مقايسه ميکنند. مثلاً زن عنوان ميکند من دوستپسري داشتم که خيلي گرمتر بود. آن احساس، آن رابطه، آن خاطرات در رابطه فعلي که رابطهاي دائم و ثابت است تأثير ميگذارد، رابطه فعلي را تضعيف ميکند و تحمل سختيها در زندگي را کاهش ميدهد.
وی خاطر نشان کرد: امروزه دختران و پسران در سنين بالا ازدواج ميکنند، شخصيتشان تثبيت شده و لذا براي اينکه بتوانند با هم سازگار باشند به آموزشهاي قبل از ورود به زندگي نياز دارند. اين درصد بالاي طلاق به دليل اين است که زوجين تحملهاي قديم را ندارند. همهچيز عوض شده است. پس با مراجعه به مشاور قبل از ازدواج، حداقل يک پيشبيني صورت ميگيرد که اين دو نفر از لحاظ روانشناختي و از لحاظ شخصيتي چقدر با هم کفويت دارند. به علاوه زوجين براي شروع زندگي در زمينه مهارتهاي ارتباطي بايد تقويت و با وظايف و نقشهاي خود آشنا شوند.
موسوی در پایان پیشنهاد کرد: زوجين بايد از ابتدا با قواعد و نقشهاي خودشان در زندگي آشنا شوند. مشکلي که امروزه پيش آمده اين است که نقش پدر در خانواده به صورت جدي تضعيف شده است. البته نقش مادري هم تضعيف شده است. فرزندان از پدر و مادر تبعيت نميکنند. در اين زمينه تعداد زيادي کلاس آموزشي به صورت کارگاهي بايد در دانشگاهها، حوزههاي علميه، سازمان تبليغات صدا و سيما و ساير مراکز آموزشي برگزار گردد.
http://www.karmandnews.ir/shownews.aspx?ID_News=6117
:72:
RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
اینهم یک نمونه از این دوسی های امروزی !
http://www.hamdardi.net/thread-11251-post-104155.html#pid104155
RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
راستش بحث فوق العاده جالبه. فقط موضوع اینجاست که جتی خودم که می خوام جواب بدم بین سنت و مدرنیته گیر کردم. نمی تونم جواب بدون نقص بدم!
من فکر می کنم مسیری یه که باید رفت. هرچه قدر منطقی تر رفتار کنیم زود تر به ثبات می رسیم و تلفاتمون هم کمتره.
اما جدا از سنت و مدرنیزه، در این روابط نیاز به "انسانیت" هست که کلا داره از کره زمین رخت می بنده
RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
من چند سوال دارم که فکر می کنم پایه های اصلی این بحث باشند.
1)در چند درصد موارد دیگری(هر کسی روی کره زمین) رو به خودتون ترجیح می دید؟
2)در چند درصد موارد برای شاد کردن دیگران حساب کتاب می کنید؟ (مثلا فلانی برا تولدم کادو خرید، منم برا تولدش می خرم. فلانی کادو نخرید منم نمی خرم. یا فلان قیمت خرید، منم فلان قیمت می خرم)
و اما مهمترین سوال::
3)دلیل اصلی که کار "خوب" (کاملا نسبی و وابسته به فرهنگه) و کار "خیر" انجام میدید چیست؟ این که با انجام دادنش هورمونی درونتون ترشح می شه که باعث شادی شما می شه؟؟
****************************************
من فکر می کنم حتی در این سطح هم، تمامی کارهای ما از روی "خودخواهی" و "حساب و کتاب" هست.
کار خوب می کنیم، چون شادی درونی برامون میاره.
عرق ملی داریم، چون به نفعمونه.
یکی رو دوست داریم چون بهمون آرامش می ده.
همش به خودخواهی بر می گرده.
حالا چرا ما انتظار داریم در ازدواج که تمامی شخصیت فرد رو درگیر می کنه این "خودخواهی" رو نبینیم؟
به نظر من یا باید قبول کنیم که انسان ذاتا "خودخواه" هست و درنتیجه دنیای امروزی رو بپذیریم.
و یا اینکه اثبات کنیم این نیست و فراتر از اینه و باید شروع کنیم خودخواهی رو از موارد کوچیک زندگی کنار بگذاریم تا به مراحل بالاتر برسیم.
RE: +محبت های قدیم و دوسی های جدید !
با احترام به نظرات دوستمون ریحانه ، نظر خودم رو در مورد سنت و مدرنیته ، محبت های قدیم و جدید میگمک
دنیا در همه دوره ها در حال تغییره. دوره ای رو که مرد دیجیتالی دارند با الان مقایسه میکنن مثلا حدود نیم قرن قبله ، خود این دوره نسبت به یه قرن قبل دچار تغییرات زیادی شده و همینطور..... البته در مقام مقایسه سرعت تغییرات در این سالها بخاطر تکنولوژیهای مخابرات و ارتباطات بسیار بیشتر از گذشته شده ... (کتاب مدیریت تکنولوژی - طارق خلیل)
به تبع تغییرات در تکنولوژی ، تغییراتی در فرهنگ ونحوه زندگی بشر بوجود میاد. می خوام بگم این تغییرات در طول زندگی بشر غیر قابل اجتنابه .... خداوند هم در همه اطوار تاریخ حجت خود (پیامبر وامام ) رو برای هدایت بشر فرستاده و هیچگاه نبوده که زمین از حجت خدا خالی باشه. اخلاقیات هم بنظر من اموری مطلقند ، نبوده یه دوره ای که دروغ امری پسندیده باشه و حالا امری ناپسند شده باشه..... می خوام بگم درخصوص اعتقادات و اخلاق تکلیف آدمها در هر دوره مشخص و معلوم بوده.
حالا وظیفه من بعنوان یه انسان در این برهه از زمان چیه؟
تغییرات رو بشناسم .
تغیرات رو بپذیرم.
تاثیر این تغییرات رو بر مسائل اعتقادی و اخلاقیم بدونم و مراقب تهدیدات از این سو باشم.
بتونم خودم رو سالم (ازنظر اعتقادی و اخلاقی) نگه دارم.
سپس به اندازه حوزه ارتباطاتم ، رو اطرافیام - خانواده و دوستام- تاثیر مثبت بذارم.
کل زمان در دسترسم رو به دنبال مادیات نباشم و در طول روز قسمتی از زمانم رو بخاطر دستور خدا و انجام وظیفه بندگی به امور معنوی اختصاص بدم. (نه بخاطر خودم و خودخواهی هام - نه برای رسیدن خودم به آرامش دیگران رو ببخشم ، گذشت کنم چون مورد رضایت خدا و ولی خداست ، محوریت انجام اعمالم رو رضایت خدا و ولی اون قرار بدم.