RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
( صحبتي با تمام دوستان )اين روزها به اين فكر مي كنم
چرا همه ي مردم در عرصه واقعي و حقيقي زندگي و حتي در دنياي مجازي همچون بمبهاي آماده انفجار هستند ؟چرا آستانه تحمل ها پائين آمده ؟! اين خداحافظي ها به چه معناست ؟! اشكال ما در كجاست ؟
وقت آن نرسيده حداقل در اين فضاي مجازي به معناي واقعي كلمه ، در كنار هم لختي بياسائيم و آرام جان يكديگر باشيم و با مهر بيشتري به داد دلهاي شكسته و تنها برسيم ؟!!
اين همه مشكلات ريز و درشت بياييد تصميم بگيريم با هم مهربان تر باشيم . مراعات حال يكديگر را بكنيم . دست يكديگر را به واقع بگيريم و سرسري از موضوعات نگذريم و قدري دامنه افكارمان را گسترش دهيم و عميق تر و گسترده تر به مسائل دوستان فكر كنيم و به حرفهايشان بينديشيم .بياييد دامنه مسئوليت خود را گسترش دهيم و به بعد از بلند شدن از پاي دستگاه هاي كامپيوتر و خارج شدن از تالار هم بينديشيم . كه كلام و حرف ما مي تواند چه بلايي بر سر مخاطب بياورد و او را درگير چه مسائلي بكند ،حتي تا به آنجا كه ممكن است يك حرف بي ربط بتواند دوستي را از زندگي ناميد و وحشت زده كند !ما چه مي دانيم كسي كه آن سوي خط نشسته از چه روحيه اي برخوردار است پس تا اقدام به خود كشي افراد پشت دستگاه هم فكر كنيم !
بفرما و بنشين و بتمرگ يك معني را مي دهد ولي از واژه هاي زيبا و دلنشين و روح نواز استفاده كنيم و از واژه ها و گويش تلخ استفاده نكنيم كه باور دارم زبان خوش مار را از سوراخ بيرون مي كشد .
قرار نيست ما به لحاظ اعتقادي و رفتاري باب طبع همه باشيم . قرار هم نيست همه از همديگر خوشمان بيايد ولي مي توانيم در اين ميان مرزها را رعايت كنيم .چه لزومي دارد دائم در حال جنگ باشيم تنها با اين دليل كه اين فضا فضاي مجازي است هر چه كه دلمان خواست بگوييم و هر كار دلمان خواست بكنيم چرا كه كسي ما را نمي شناسد ولي غافل باشيم از حال و روز كسي كه آنسوي ديگر دنيا تنها به اميد همدلي پاي دستگاه اش نشسته تا من و تو ياري اش دهيم وغمخوار روز سخت و دل تنگ اش باشيم و ... . (از ابتدا تا به اينجا صحبت من عمومي و رو به همه دوستان بود )
و حال تنها و تنها اين قسمت روي صحبت من با گرد آفريد نازنين است .
گرد آفريد برادر ارجمندم كه بسيار هم دوستتان دارم و با هر باور و عقيده اي و هر سبك و سياق زندگي براي من بسيار محترم هستيد . آيا به واقع نياز شما دوري از اين فضاست ؟ با خودتان صادق باشيد .
من مي دانم كه برادر ارجمندم گرد آفريد مردي است قوي و منطقي پس
اگر جوابتان به واقع مثبت بود اين كار را حتما بكنيد و با تالار خداحافظي كنيد ولي اگر به واقع به پاسخ ديگري رسيديد لختي تامل كنيد و يك باز نگري بر آنچه باعث دل آزردگي هاي شماست و راه حلي براي دوباره آمدن و چگونه آمدن و چگونه بودن و چگونه ماندن در جهت تجربه اي نو از چشم اندازي تازه .
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
من نمی دونم این روزها چرا همه میروند؟
تو زندگی حقیقی که همه انقدر از هم دورن که همدیگه رو نمی بینن ،اومدم اینجا با خودم گفتم به به اینجا چقدر صمیمیه ،همه حتی اگه کسی اشتباهی کرده باشه ،با محبت وبا گفتار خوب طوری راهنماییش می کنن که اون شخص از اشتباهش پشیمون میشه وبهترین راهو انتخاب میکنه
ولی حالا ................................
یعنی ما انقدر صبر مون کم شده؟
انگار جدایی خواهی دنیای حقیقی به این دنیا ی مجازی هم سرایت کرده
به نظر من مدیر محترم یه فکری به حال این موضوع بکنن
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
ANI عزيز نتونستم بخاطر گفته هاي درست و به جاتون فقط به يه تشكر اكتفا كنم كه هر چه گفتيد همه حرف حساب بود ممنونم از اينكه حرف دل لااقل من يكي را گفتيد
اي كاش به جاي اين ساز رفتن كوك كردنها باز دست به دست هم مي داديم و سعي مي كرديم همانطور كه پيشتر با هر مشكلي كه داشتيم باز هم در صدد حل مشكلات ديگران مي بوديم و يا لااقل گوشي شنوا ، و دلي پاي درد دلهاي عزيزاني مي گذاشتيم كه با هزاران اميد در بي پناهي رو به سوي دوستاني كه نمي شناسند اما منتظر ياري و راهنمايي بودند مي داديم اي كاش باز هم دردهاي ديگران ارجح بر درد خودمان بود و اينقدر صبور مي بوديم كه به هر نحوي ترك ياري نمي كرديم و سعي در حذف صورتهاي مسائل نمي نموديم بلكه باز هم صميمانه دستاني را كه براي كمك به سوي ما دراز مي شد به گرمي مي فشرديم و اونها را با نصايح راهنمايي ها دلداريها همراهي مي كرديم ...
اگر الگوي ما حضرت علي و فاطمه هستند پس چرا محبت كردن و كمك و ياري و دوست داشتن و درد كشيدن را از آنها ياد نمي گيريم اينكه فقط بگيم يا علي كافيه يا اينكه واقعا بايد علي را در مواجهه با سختيها به ياد بياريم ... شجاعت و صداقت و شهامت مقاومت كردن در برابر مشكلات رو نگذاريد ما هم بشيم مثل كوفيها نباشيم
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
سلامی دیگر...
سخنان دوستان و بخصوص بر ""گردآفرید"" استاد خوب و توانایم که سخنانش را شنیدم(من به شخصه بسیار از ایشان اموخته ام)...
اما گرد افرید عزیز و دیگر دوستان می دانید منشا تمام مشکلات....دلخوری ها....دل ازاری ها.... بی احترامی ها......و کم طاغتی ها ....و عدم صبر و.......... در چیست:::؟؟
>>>>>در اینکه """هیچ یک از ما به حق خود قانع نیستیم"""..
من نقاب نمی خواهم بپذیرم هر کس مسولیتی خاص خودش را دارد و هر کس اختیارات خودش و هر انسانی افکار خودش را.....
من نقاب به حق خود قانع نیستم و انتظاری دارم فراتر از خودم و توانایم....و بر حسب این انتظار غلط ....متقابلا انتظار بی جایی از دیگران دارم...
من به شخصه با گفت های شما موافقم.....ولی هیچ گاه ""رفتن"" و ""خداحافظی"" کردن را صلاح نمی دانم.........
اگر شما خداحافظی کنید و دیگر اعضا قدیمی و با تجربه هم بروند مطمئنا خللی ایجاد خواهد شد و سوءبرداشت های غلطی...
چرا نمی مانیم و با باورها و افکار درست را ترویج نمی دهیم.
اگر امروز کسی شما را زیر سوال برده است و از دید خودش بر شما نگاهی انداخته دلیلی نمی شود که ...................یعنی باید تر هم به آتش خشک بسوزد...
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
سلام تالار فضای خیلی بد شده است اقای ارمان 26 یکی از بهترین مدیر تالار بود خیلی زحمت کشید جا دارد از ایشان تشکر و قدردانی می کنم مدیر همدردی مدیریت خیلی بد شده است شما مدیریت تالار هستی فضای تالار درست کنیدباید از بزرگان تالار اقای نقاب خانم مثل من شاد عزیز شیلا خانم ارزو خانم راهکاری برای بهتر شدن فضای تالار کار کنیم
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
حضرت آقای سنگ تراشان بنده نه خسته شده ام و نه کاسه صبرم لبریز شده است.یک جوان بی ادب به بنده توهین کرد و مرا تهدید به ban شدن کرد تا با این آی پی به هیچ طریقی نتوانم وارد این سایت شوم،شما دفاعیات مرا در برابر توهین ها و تمسخرهای این پسر حذف کردید و مرا بیمار خواندید و پارسال هم پنجاه تا از نوشتارهایم را حذف کردید و این پسر بی ادب در عین اینکه به او اختیاراتی بیش از سایر مدیران انتصابی دادید،به حرف شما گوش نمی کند و به سیاهکاریهایش ادامه می دهد و شما هم از او دفاع می کنید.
متأسفانه برای شما عمداً و برای دیگر اعضاء سهواً این اشتباه بوجود آمده که چون بنده دلیل رفتنم را در این گفتار و یا این عنوان آورده ام،پس به مانند بار پیش خسته ام یا ناراحتم و . . .
خانم ها و آقایان عضو این سایت،بنده به دلیل توهین،استهزاء و تهمت خوردن و دشنام شنیدن و سوءمدیریت آقای سنگ تراشان و جهت دهی هدفمندانه سایت و کاهش شدید سطح کیفی آن قصد ترک اینجا را کردم.
من نه کاسه صبرم لبریز شده و نه نیاز به استراحت دارم و اگر آن جوانی که به من توهین نمود و خود آقای سنگ تراشان به دلیل کارهایشان از بنده پوزش بخواهند،چون همیشه و با انرژی بیشتر در خدمتتان خواهم بود.
آقای سنگ تراشان لطفاً نعل وارونه نزنید و توهین ها و تمسخرها و تهمت هایی که بر روا داشته شده است را به دروغ به خسته شدنم یا نیاز به استراحت فراافکنی یا تحریف نکنید.
دوستان برای اینکه به عمق زخمی که بر دلم نشسته و با توهین ها و سانسورهایی که این اواخر بر من روا داشته شد،سر باز کرد؛پی ببرید توجه شما را به پیوند زیر جلب می نمایم:
حذف 50 عدد از نوشتارهایم که سابقه هم دارد
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
سلامی دیگر.........
استاد عزیزم گرد افرید اما بنده فکر نکردم شما خسته شدید یا هر چیز دیگری...........
ماجرا را می دانستم.....برای همین هم گفتم بمانید و با گفتن و بیان نمودن سخنان خود .... حق مطلب را ادا نموده و بدنبال حل مشکلات از طریق گفت و گو باشیم....
چناچه می بیند تا حال هم این روش جواب داده است...
با سلام خدمت آقای سنگ تراشان مدیر همدردی ......بنده و سایر اعضا و همچنین خود شما قطعا این پست(277) اقای گردافرید را مطالعه نمودید و سخنان او را شنیدید.....
اگر سخنان اقای گردافرید صحیح است ......خب قطعا پاسخی می طلبد تا هم ایشان از حق و حقوق طبیعی خود که همان رعایت ""صداقت"" و ""عدالت"" از سوی شماست بهره مند کردند و هم بنده و دیگر اعضا از این سوءبرداشت ها خلاص شویم..
پس اگر سخنان ایشان را تایید می کنید.... به عنوان عضوی کوچکی از این تالار از شما می خواهم پاسخی قانع کننده چه در این جا و اگر نشد از طریق پیغام خصوصی برای اقای گردافرید بفرستید....(اما در این تاپیک پاسخ را بگویید بهتر است)...تشکر.
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
دلم مي خواست با يك تشكر زير پست نقاب نازنين بگويم آفرين به نسل توانا و دانا و با شهامت ايران زمين و همينطور به نقاب بگويم شيوه ي قشنگ گويش ات را مي ستايم .آفرين پسرم . نقاب چقدر قشنگ و مودب حرفها ي ات را زدي و خواسته ات را عنوان كرده اي .
مرسي گرد آفريد
بنده حقير هم از دل آزردگي و رنجيدگي شما خبر داشته و دارم .هر چند آن شب كلاغ پر بازي ما آن دوست ديگرمان از شما عذر خواهي هم كردند و عنوان داشتند از سر خشم حرفي زده اند كه خودشان هم باوري به انجام آن ندارند ولي چون پستها پريد شما شاهد دفاعيات ايشان نبوديد. ولي من شاهد بودم . و چون اين دوستمان هم امروز جزوخداحافظي كرده ها هستند اميد شما به عذر خواهي مجدد ميسر نمي باشد .
ولي حيفم آمد كه شما ندانيد كه آن ديگر دوستمان تمام خواستهاي شما را حاضر بود رعايت كند تا گوشه اي از رنجش شما از ميان برود .
به هر حال اين ديني بود به گردن من كه چون مطلب ايشان را خواندم و ديدم بايد به اطلاع شما مي رساندم .
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
#1:305:---:163:--:81:----:101:----:97:---:161:-----:223:----#279 --------------.:304:نقطه سر خط
بیاید تا جبران محبتهای نا کرده کنیم.
بیاید آغاز کنیم..
همدیگر رادوست داشته باشیم
به عقاید همدیگر احترام بگذاریم
با عشق با هم برخورد کنیم.
فرصتی گران را به دشمن خوئی از کف داده ایم.
و کسی نمیداند که چقدر فرصت باقیست تا جبران گذشته کنیم.
دستم را بگیر............:72:
RE: من از تالار می روم ؛ خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
#1--------#279 --------------.نقطه سر خط
بیاید تا جبران محبتهای نا کرده کنیم.
بیاید آغاز کنیم..
همدیگر رادوست داشته باشیم
به عقاید همدیگر احترام بگذاریم
با عشق با هم برخورد کنیم.
فرصتی گران را به دشمن خوئی از کف داده ایم.
و کسی نمیداند که چقدر فرصت باقیست تا جبران گذشته کنیم.
دستم را بگیر............
كيوان
اي كاش مي شد به جهت متن پر بار و انساني و مهر و دقت نظرتان هزاران بار روي كليد تشكر كليك مي كردم .
اينجا خانه مهر من و توست . دستم را بگير .