دلم میخواد مشکلاتم حل بشه، دارم تلاش میکنم ولی هنوز نیاز به کمک دارم

سلام اقلیما جان
راستش از مواردی که گفتی همسرم چند تاشو داره، نه فقط بحث مالی
شاید این یکی از همه پر رنگ تره
اینکه همسرم بیاد پول شارژ و سیم مودمو برداره برای من خیلی مهمه، بهم بر میخوره، این رفتارو پدر مادرم هم تو دوران طفولیت باهام نداشتن
اینکه همسرم غیرتش قبول کنه بهم پول نده و جیبم خالی باشه و اینکه برم از پدر مادرم پول بگیرم خیلی برام مهمه
مگه وظیفه مرد چیه؟
طلاق بهتر از موندن و سالها ساختن با بی مسئولیتی و بی غیرتی یه نفره
چرا طلاق نه؟
چرا باید بمونم و به یه بچه ای که نبودنش بهتر از بودنش تو خونه ای هست که پدر خانواده تا تقی به توقی بخوره میخواد یه چیزی رو از دست اون بچه قایم کنه ؟ من چی به بچم بگم؟ آیا شوهرم فهم و درک اینو داره که با اینکارش فقط شخصیت خودشو پائین میاره؟ من اینجا تو نتم، شبا که میرم خونه اونقدر خستم که نمیشینم پای نت و فقط تو تعطیلات اونم اگه فرصت میشد میشستم یه کم دنبال دستور آشپزی یا اطلاعات دیگه بودم
با اینکارش میخواد چی رو ثابت کنه؟
آیا منو از نت دور نگه داشت؟
یا فقط شخصیت خودشو بیشتر از قبل تو ذهنم آورد پائین؟
یه بچه تو این شرایط چکار میکنه؟ آیا مثل من نمیره کاری که میخواد و تو محیطهای دیگه انجام بده؟
من باید بمونم وقتی دور از جون بچم ، به خلاف یا اشتباه افتاد بگم عجب حماقتی کردم که ادامه دادم؟
اونوقت جواب اون بچه رو چی بدم؟
و خیلی چیزای دیگه که بهش فکر میکنم

همسر تو رفتاراش الان دقیقا مثل یه پسر بچه 5 ساله شده که احتمالا تحت تاثیر حرفای بقیه و لجبازی با تو هم هست مثل خواهر و......
آیا تو هم باید به بچه بازی های اون دامن بزنی.........
آیا نشستی بقیه برات تصمیم بگیرند
تازه از بازی اونا خوشت اونده و داری با لجبازی اونا لجبازی هم می کنی ........
دختر زندگیه توئه درست تصمیم بگیر
درست فکر کن فقط معیارت این دو هفته اخیر و بدیها نباشه
پدر و مادر ادما بخاطر دلسوزیه زیادشون گاهی وقتا به ضرر ادم تصمیم می گیرند

اقلیما جان تو دیگه چرا؟
بحث این دو هفتس؟
نه عزیزم بحث دو ساله
تو این دوسال همش همین بوده
من تو این دوسال خیلی اذیت شدم، منی که شاد و پر انرژی بودم الآن از اون شور افتادم
همیشه بهم استرس وارد میکنه
لحظات شادی هم که کنار هم داریم، فقط زمانیه که من به عنوان همسر نه توقع در جریان بودن مسئله ای رو داشته باشم، نه پول بخوام، نه به پزشک نیاز داشته باشم و نه ...
فقط یه عروسک که وقتی حوصلشو داری خوشحالت میکنه
همین
اونا لجبازن
خب من 2سال باهاشون جنگیدم ولی اونا اینطورین
چرا باید ادامه بدم؟
باید اینقدری بمونم که یه مریضی سخت بگیرم بعد برم کنار یا بزارنم کنار؟

بهم بگو چرا باید ادامه بدم؟
و چرا میگی این زندگی منه؟ چیش مال منه؟ همینکه اسممون تو شناسنامه هم هست این زندگی رو مال من میکنه؟

مگه هدف تو فقط تو زندگی بچه دار شدنه
شاید اصلا خدا نخواست تو بچه دار شی اونوقت چی؟!!!

شمیم جان تو فقط راه طلاق گذاشتی جلوت و داری بقیه رو قانع می کنی که بهت بگن آره راه درستی رو انتخاب کردی....
پس چه نیازی به مشورت داری خوب تصمیمتو گرفتی که!!!
هیچ وقت نیومدی بگی که ایا من راه حل دیگه دارم همش داری از راهی که انتخاب کردی دفاع می کنی
اصلا قانع کردن ما به چه دردت می خوده!!!

به نظر من تا وقتي آدم 100 درصد نخواد طلاق بگيره. نبايد حتي حرف طلاق را هم به زبون بياره.

پس بهتره فعلا حرفي از طلاق نزني چون ممكنه شوخي شوخي جدي بشه.

اقلیما جان
من دلایلمو برای تصمیمم میگم
اگه کسی میتونه منو قانع کنه
ولی هیچکس نمیاد بگه اگه نگرانیت اینه ، اینطوری میشه درستش کرد
همه در کل میگن باید بمونی و بسازی
یه جور که انگار یه قاعده کلیه
من برای بچه ازدواج نکردم
ولی میدونم که میخوام بچه دار بشم
و بستری که اون بچه میخواد توش پرورش پیدا کنه برام خیلی مهمه
یعنی چی که میگی شاید بچه دار نشم؟ احتمال کدومش بیشتره؟ به نظرت برای 10% باید همه چیو خراب کنم؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

لیلا جون برای من دیگه اونقدرها هم شوخی نیست
من سریع نرفتم دنبال این گزینه
بعد از خستگی 2ساله این یکی دوماه اخیر هی بهش فکر میکنم
من اگه میخواستم طلاق بگیرم دو هفته بعد از عقدم طلاق میگرفتم، دقیقا اولین باری که به پدر مادرم توهین کرد و من اینقدر در مقابل خانوادش احترام گذاشتم که یاد گرفت رفتارشو اصلاح کرد
من خیلی تلاش کردم
به اندازه سنم، تجربم و ظرفیتم
دوسال که گذشته، از 24 ماهش شاید سرجمع من 2ماه بهم خوش گذشته
میدونی این یعنی چی؟
یعنی چند درصد؟

این قاعده ی کلی نیست(سازش) و طلاق هم گزینه ای هستش
ولی من که دارم از بیرون زندگیتو نگاه می کنم زندگیت قابل اصلاح و درست شدنه
همون طور که احترام به پدر و مادرتو یاد گرفت اینم یاد میگیره

وقتی خودت نمی خوای قبول کنی راه دیگه ای هم هست
وقتی خودت هدفو گذاشتی طلاق
ما چه جوری می تونیم کمک کنیم

عزیزم من به اقای sci پیام دادم که به شما هم سر بزنه نگرانتم و امیدوارم زودتر ایشون بیان
امیدوارم مشکلت حل شه اینو گفتم یکم اروم تر بشی و بدونی پشتت خالی نیست
:46:

فرانک جون
واقعا ازت ممنونم عزیزم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اقلیما جان
هدف من طلاق نیست
همونطور که هدف هیچکس نیست
آخه کدوم آدم عاقلی ازدواج میکنه که طلاق بگیره

ولی دیگه باید چکار کنم؟
با وچود توهینهایی که بهم شده باید بشینم عین سیب زمینی انگار نه انگار؟

باید بشینی باهاش حرف بزنی نه با دعوا و جنگ
اینکه اون sms داده خداحافظ تو هم بگی باشه که نشد راه حل
مگه تو با sms باهاش ازدواج کردی که بخوای با sms تموم کنی
اگه به نتیجه ای نرسیدید حالا که خانواده ها فهمیدن یه جلسه ی خانوادگی بذارید خونه خودتون و صحبتاتونو بکنید قطعا اونم حرفایی برای زدن داره عین تو...........