نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
همتونو دعا کردم همه تون
روز شهادت قبل نماز صبح همه تون یاد کردم . از خدا خواستم گره از کارتون برداره .
وقتی میگم همه تون باور نمیکید قبل رفتن از اعضای این انجمن کپی کرفتم با خودم بردم تو حرم تا از قلم نیفته کسی .
زندگی موفق و دیگر دوستان مخصوص دعا کردم ونماز خوندم براشون تا مشکلشون حل بشه . چند تا از خواهرام کم رنگ شدن نمیتونم پیغام بدم فقط بگم موارد ستاره دار گفتم و سفارش به حاجت روایی کردم خیالتون راحت .
ممنون
سلام دوستان....باید این پست رو در حال و احوال میذاشتم که چون عوض ویژه نیستم امکانش نبود.از این بابت عذر خواهی میکنم از مدیران سایت و دوستان.....فقط میخواستم یه چیزی بگم....
لطفا برای من دعا کنید...این روزها حالم خوب نیست....
سلام دوستان خوب همدردی
یه خبر بد
من شهید نشدم
و
.
.
.
.
.
برگشتم
راستی تقریباً کل مردم دنیا رو دعا کردم ولی بچه های همدردی رو اختصاصی تر دعا کردم.
ان شاالله ظهور آقامون همه مون باشیم و به وجود پربرکتشون افتخار کنیم.
دیگه کار به جای کشید که کاری از بنده خدا هم ساخته نیست
دکترها جوابش کردن و گفتن فقط براش دعا کنید، مگر معجزه ای بشه
از دیروز دوبار ایست قلبی داده
ای کاش همه این ها یه خواب بود، ای کاش
دوستان خواهش می کنم دعا کنید، دعا کنید خدا بهش زندگی دوباره بده
خیلی زود ما رو تنها گذاشت
15 شهریور عروسیش بود، 15 آذر تصادف کرد، بعد 24 روز انتظار و دعا آخرش ما رو تنها گذاشت
مگر خود خدا بدونه داره چی به ما میگذره
دعاهای ما برای زنده موندش بی فایده بود، تنها دعا می کنم خدا بهمون صبر بده بتونیم این مصیبت رو تحمل کنیم
آرزو می کنم همچنین چیزی برای هیچکس پیش نیاد
سلام
کیوان جان بهتون تسلیت می گویم.
اگرچه ما نمی دونیم این سوم شخص مغفور که خدایش رحمت کند ، چه کسی بود و اگر دوست داشتی بگو، اما از خدای می خواهیم خدا به شما صبر عطا کند.
ممنون جناب سنگتراشان
خیلی وقت بود می شناختمش، از زمانی که پای من به بدمینتون باز شد
یک سال و نیم پیش دوستم راجب به ازدواج باهاش صحبت کرد، دیگه از اون موقع به بعد خیلی بیشتر در ارتباط بودیم، جای یک خواهر رو برام پر کرده بود. هر چی بیشتر زمان می گذشت احساس اینکه یه خواهر دارم برام بیشتر می شد. یعنی به خاطر رابطه خیلی قوی دوستی من با دوستم باعث شده بوده اینقدر بهم نزدیک باشیم. اما حیف تک دختر خانواده با 26 سال سن خیلی زود رفت
میدونی چی سخته؟ غم از دست رفتنش خیلی سخته اما سخت تر از اون حال و روز دوستم هست، همه اقوام دوستم حتی پدر و مادرش بهم میگن مواظب باش، تنها تو می تونی کنترلش کنی و نذاری وضعش از اینکه هست بدتر بشه
با هیچکس حرف نمیزنه، فقط کافیه یه لحظه تنها بمونیم تا هر چی توی دلش هست رو بگه
من حتی اگر خواب این رو می دیدم که یه روز برم جسد همسر دوستم رو از سردخانه بیارم و زیر تابوتش برم دیوانه می شدم، اما در واقعیت دیدم
من هر چقدر از خوبی های اون بگم کم گفتم. فقط از خدا میخوام در کنار اینکه بهمون صبر بده این قدرت و توانایی رو بهم بده تا بتونم به دوستم کمک کنم به زندگی برگرده
چقدر خبر شنیدن فوت یک جوون یا یک بچه درد ناکه، چند وقت پیش هم یکی از فرشته کوچولوهای زمینی این دنیای فانی و ترک کرد، هنوز مامان وباباش طعم شیرین بابا، مامان شدن و نچشیدن، هنوز صدای شیرین کلمه " بابا" و " مامان " و نشنیدن، فرزند دلبندشون از این دنیا رفت گویا قلب کوچولوش توان تحمل این دنیای فانی و نداشت .
مامانم وقتی بابابزرگ فوت کردن میگفتن :
بجای گریه و زاری برای بابایی دعا بخون، قرآن و صلوات بخون، خیرات کن، الان بابابزرگ چشمشون به ماهاست، براش ون دعا کن تا اون دنیا زندگی خوبی داشته باشن .
مامانم میگن بابابزرگم شب های جمعه برمیگردن خونه، پس براش دعاهای خوب بکن تا بهت افتخار کنن!
******
امیدوارم خداوند به خانواده و همسرشون صبر بده، خیلی سخته از دست دادن یک عزیز، خیلی! حتی تصورش هم دردناکه!
ان شالله بتونند این غم بزرگ و فراموش کنند.
و دوباره به آرامش قبل برگردند.
آمین
تسلیت می گم کیوان عزیزم،
بعضی از "از دست دادنها" خیلی بزرگ و گاهی خیلی غیرمنتظره هستند ..
و در اینگونه شرایط چاره ای نیست جز ، سر نهادن در پیشگاه قادر مطلق ..
برای دوستتون رحمت آرزو می کنم و برای شما و خانواده شون صبری به قدرت درک پیچیدگیهای زندگی ..
اون چیزی که در فقدان کسانی که دوستشون داشتم و دارم ، یاد گرفتم اینه که :
« هر چند گاهی زخمها خیلی عمیق هستند و عبور از اونها شاید مثل عبور از گذرگاهی باشه که یه طرفش پرتگاه و سمت دیگش کوه سخته و هیچ راه گریزی ازش نداری .. اما این نوید هست که اگر از این گذرگاه سخت و صعب العبور بگذری شاید طی ادامه مسیر هموارتر و سهل تر به نظر بیاد .. »
مراقب خودتون و دوستتون باشید.
فوت های اینچنینی رو فقط خدا صبرشو میتونه بده . کیوان جان تسلیت میگم هم به شما هم به همسر گرامی ایشون اونم در آغاز یه زندگی و استوپ آرزوها . حتی شنیدنش هم سخته .
در ختم قرآن جدیدی که شروع کردم دو حذب به ایشون اختصاص میدم . خدا رحمتشون کنه :72: