-
بعد از اینهمه کارهای سخت و گذروندن روزهای سخت یه مسافرت چندروزه واقعا دلچسبه ..که ..
جای همگیتون خالی هفته پیش تشریف فرما شدیم به اصفهان ، نصف جهان ..خیلی خوش گذشت فقط یه زاینده رود کم بود...
دیروز ظهر هم که رسیدیم باز هم انرژی کم نیاوردیم و سیزه را بدر کردیم ...
کاش زندگی همینطور بود و به هیچی فکر نمی کردیم و مسئولیتی نبود و از این مخ کارنمی کشیدیم یعنی عایا می شه؟؟؟؟؟؟!!!!
از شما چه خبر ؟ خوشید؟
از بچه های قدیم هم خبری نیست و فقط دالی کنان میان و میرن ....ااااااااا....نه بابا ...نکنه چشمک دالی می کنه ؟!!
:wink:
-
این روزها معتاد همدردی شدم یعنی معتاد این تالار. اگه بهش سر نزم انگار یه چیزی کم دارم
خوشحالم که گاه گاهی میام و صحبت های ارزشمند و گاهی پرمغز دوستان و می خونم
این روزها دارم سعی میکنم شاد باشم اما انگار هر چه بیشتر سعی میکنم کمتر می یابم
-
سلام
راحیل جان نمی دونم طبق قوانین قدیمی اینجا میشه تبریک گفت یانه!پس با اجازتون::)
من از همین جا می خواستم ترفیع رتبه دوست عزیزم"میشل" رو بهش تبریک میگم.:228:ایشون به "عضو کوشا" ارتقا پیدا کردند:310::104::104:
هرچند فکرکنم چندروزی میشه ولی من متوجه نشده بودم!
روزی بقیه اعضا
یه نفر هم دیگه سمتش عوض شده،هر چند که نباید بهتون بگم ولی چون دوستون دارم میگم!
برادر خوبم "آقاصابر" هم به سمتی جدید دست یافتن،که البته اینو خودم کفش کردم:triumphant:
ایشونم " پلیس مخفی " شدن به گمانم!:anonymous:
تازه منم خیلی باهوش بودم که فهمیدم.آخه آروم و بی سروصدا میاد و میره.منم از رد پاهایی که از خودش به جا میذاره،اینو کفش کردم.به هیچکی هم نمیگم:loyal:
راستی هنوز "پدربزرگ:305: " مهربون رو کفش نکردم!نمی دونم ایشون به گشت وگذارهای عید منتقل شدن ومیخوان همون جا بمونن یا به اصرار بچه های اینجا بر می گردن:203:
یا شایدم ایشون هم مثل آقا صابر پلیس مخفی شدن و از اون زرنگاس که تا حالا لو نرفته؟؟؟؟:confused::pirate:
ولی اینم کفش می کنم،نگران نباشید.
پایان :103:
-
سلام
حال دوستان و اعضاء همدردی انشاء الله خوب باشه
من هم مشکل در دسترسی به همدردی داشتم .
-
سلام خوشحالم که شما رو اینجا می بینم( هرچند نمی شناسم!!!!)
ولی دوستان خیلی ذکر خیرتون رو گفتن!!:)
-
سلام به همه دوستای خوب خودم
سال نوی همگی مبارک :D ببخشین دیر تبریک گفتم فرصت نمی شد بیام
خوب می بینم که تالار پر از عضو جدید و دوست داشتنی شده که نمی شناسم و ورودشون رو خوشامد می گم
چشمک و سرافراز و دختر مهربون و پدر بزرگ و راحیل جونم هم گوش شیطون کر شارژ کردن و به تالار افتخار دادن.
خوش تشریف آوردین :)
فقط جایبی دل و رایحه عشق و زهره و baby و ani و سارا بانو و بقیه دوستا خالیه.
همینطور فائزه خانم مهاجر و پاییزان و دستور العمل های غذایی خوبشون.
کارشناسا هم کم میان و انگار هنوز تو تعطیلات به سر می برن. انشالا که بهشون خوش گذشته باشه. همینطور مدیرای صورتی پوش و محترم زحمت کش.
انشالا که سالی باشه با مشکلات کمتر برای خانواده ها و ازدواج های خوب واسه مجردا به خصوص مجردای تالار همدردی.
خوب بریم سراغ احوالات خودم :
دیدین بالاخره دانشگاه تهرانی شدم؟ :o :p
خدا رو شکر تو آزمون تخصصی خود دانشگاه تهران شرکت کردم و بعد از چند مرحله آزمون و مصاحبه قبول شدم و شدم دانشجوی ارشد دانشگاه مورد علاقم.
اوضاع کار هم خوبه...اوضاع چیزهای دیگه هم انشالا که خوبه.
خوب خوب خیلی صحبت نمودم. راستی زهره هم حالش خوبه و سلام میرسونه.
مریم 123 عزیزم و ترانه گلم هم که همچنان دوستای زحمت کش و راهنماهای خوب تالار هستن و چشم و چراغ تالارن
موفق باشین دوستای گلم...به قول "فامیل دور" هر روزتان نوروز .. نوروزتان پیروز ;)
-
سلام
امروز خوشحالم . چون بعد از مدتی مدیر همدردی عزیز دارن خودشون به تالار سر میزنن و توی تاپیک ها مشاوره میدن و انصافاً مشاوره شون هم حاوی نکات مهم و پر ارزشیه. من که نوشته هاشونو دنبال میکنم و چیزهای مفید یاد میگیرم امید که دوستان هم راهنمایی های ایشون رو جدی بگیرند
شاد باشین :72:
-
امیدوارم هموطنای عزیزمون در شهر کاکی هر چه زودتر آرامش خونه هاشون برگرده.وامیدوارم هر چه زودتر این پس لرزه ها تموم بشه.
ما هم اینجا باهاشون همدردی می کنیم.و دعاشون می کنیم
خدا کنه دیگه تو این کشو شاهد ازدست دادن عزیزانمون در اثر زلزله نباشیم.
خدایا به مردمی که در این زمین لرزه عزیزانشون رو از دست داده صبربده و به مردم کشورم سلامتی
-
چهار سال كامل از اولين روزي كه اينجا عضو شدم، گذشت.
چهار سال اندازه ي دوره ي كارشناسي هست، شايد وقتش باشه از اينجا فارغ التحصيل بشم، نمي دونم مي تونم به تمام نوشته هام در اينجا خودم هم عمل كنم يا نه؟ بار عالم بي عمل بودن رو به دوش كشيدن، سخته، خيلي هم سخته.
اينجا فرصت هاي زيادي رو برام فراهم كرد:
عصاره تجربه هاي خيلي ها اينجا بهم تزريق شد، درس هايي كه اينجا ياد گرفتم، با شخصيت هايي كه اينجا آشنا شدم، آشنايي با افرادي كه فرسنگ ها از نظر مكاني و فكري ازشون دور بودم همه و همه حاصل عضويت تو يه محيط مجازي بود.
شايد با نوشته هام قلب خيلي ها رو شكوندم، شايد تونستم بار فكري يه نفر رو سبك كنم، خيلي موقع ها احساس وظيفه مي كردم و مي نوشتم و خيلي موقع ها مي نوشتم تا درد خودم رو فراموش كنم.
يه حس دروني ميگه از اينجا فاصله بگيرم و خودم و عملكرد خودم رو بسنجم نه تو حرف تو عمل.
نمي خوام خداحافظي كنم چون يادم نمياد وقتي دبيرستانم تموم شده بود يا وقتي دوره كارشناسيم تموم شد، براي هميشه خداحافظي كرده باشم، اون مدرسه، اون دانشگاه براي هميشه مدرسه و دانشگاه من باقي موندن و هميشه دلم مي خواست دينم رو بهشون ادا كنم.
اينجا تاپيك حال و احواله منم فقط حال دلم رو دلم گفتم.:18:
ايام به كام
مي دوستمتون
-
با سلام
حس دلبستگی به افراد، اشیاء ، موقعیت ها و .... بسیار جالب هست و به همان اندازه وابستگی و اعتیاد زیان آور و نگران کننده می باشد.
تعادل بین دوست داشتن و عدم وابستگی موجب آزادگی می شود. در این تعادل نه نیاز به اجتناب و فرار هست و نه نیاز به چسبندگی .
حالتی هست که با حریمی موجه ، هم به دیگران سود می رسانیم و هم سود می بریم.
سخنان دلنشین و با محتوای صبا_2009 در پست بالا متضمن همین دلبستگی بود.
یعنی بهره گرفتن و بهره رساندن
یعنی دوست داشتن و دوست داشته شدن
یعنی یادگیری و یاد گرفتن
یعنی نرنجیدن و نرنجاندن
یعنی دلبستگی بدون اعتیاد
یعنی همه یا هیچ نکردن
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است