سلام بر بالهای صداقت،
امیدوارم که همیشه شاد و خرم باشی،:72:
1- فرض کن می خواهیم معنی یه سری لغت رو یاد بگیریم و بدونیم تعریف این لغت چی هستش و به چی می گن! خیلی از لغت ها، یه تعریفی دارن که به خوبی درک می شه و در نتیجه برای افراد مختلف معنی کاملاً یکسان و مشخصی داره!
اما این لغات نه، حالا شما یه لطفی کن و برای منی که بر فرض درک درستی از این لغات ندارم و تازه می خوام باهاشون آشناشم، تعریفشون کن:
احساس تنفر:
وقتی از یه چیزی خیلی خوشت میاد، خیلی بهش علاقه مند میشی ، برایش کارهایی انجام می دهی و برخوردهایی که باهاش داری متاثر از اون علاقه میشه، بعد توی ذهنت برای خودت حساب و کتاب می کنی که اون چیزی که خیلی بهش علاقه داری و خوشحالت می کنه و این همه برایش هزینه کردی ،چه جوری باید باشه و چه جوری باید رفتار کنه
و وقتی که اون چیز و یا اون شخص اون طور که تو در ذهنت تصور داشتی ، رفتار نمی کنه ، و تمام محاسبه های ذهنی ات رو بهم میریزه
یه احساس ناخوشایندی بهت دست میده ، به این احساس می گویند " احساس تنفر "
به عبارت دیگر : احساس تنفر زاییده ذهن هر انسان هست ، و در دست خودش هست ، همون طور که تو می توانی خودت را خوشحال کنی ، همون طور هم تو می توانی خودت را ناراحت کنی
احساس دوست داشتن:
وقتی چیزی رو همان جوری که هست بپذیریش ، و در کنارش ارزش و حقوق خودت را نیز پایمال نکنی و بدون چشم داشت و انتظار از روی محبت برای آن چیز یا شخص ایثار کنی ، احساسی در وجودت شکل می گیرد به نام دوست داشتن، که فوق العاده لذت بخش هست
احساس دلتنگی:
وقتی از منبعی مثل وجودی که ازش نشات گرفتی ،بانک عاطفی ات و ... دور می افتی ، و خلا را حس می کنی ، این احساس به دلتنگی تعبیر می شود
2- یه خصوصیت اخلاقی که من دارم و سعی می کنم داشته باشم، اینه که اصلاً اهل قهر کردن نیستم، یعنی یکی من رو بکشه، باهاش قهر نمی کنم، فقط ارتباطم رو باهاش محدود می کنم. حالا، چند وقت پیش، من توی فضای مجازی، با یه دوستی آشنا شدم، بعدش این خانوم، یه مقدار اخلاقش با من سازگار نبود و من اذیت شدم، اما بازم سعی کردم که یه جوری ارتباطم رو مدیریت کنم و محدودترش کنم و کمتر اذیت بشم، خلاصه این قضیه ادامه داشت تا این که یه مزاحم تلفنی پیدا کردم که راجع به یه مسائلی صحبت می کرد که این خانوم فقط در جریان بود، من اصلاً به روی خودم نیوردم که این اتفاق افتاده، اما خیلی ناراحت هستم، به نظر شما، من چه برخوردی باید با این خانوم داشته باشم؟
شما باید برای این موضوع تاپیکی جداگانه باز کنید و در آن تاپیک به راهکارها و مشاوره ها عمل کنید:311:
نقل قول:
دوستی یک تعهد نیست. یک وابستگی هم نیست.
یک تعامل هست.
و افراد حق دارند همانطور که هستند در رابطه باشند.
البته اگر در این تعامل یا معامله فکر کنند که دیگری خیلی ارزش دوستی دارد شروع به پرداخت هزینه می کنند که گاهی این هزینه یعنی زیر پا گذاشتن خیلی چیزها....
حالا شما اول باید دوستانت را و نیازت را به آنها ارزش گذاری کنی و ببینی تا تا کجا حاضری از خودت هزینه کنی.
یعنی خطوط قرمز و آخر میزان هزینه ای که می توانی برای فردی خاص بکنی چقدر هست و از این بابت چه چیزی به دست می آری.
=====
بنابراین با توجه به نکته بالا ، ناراحتی شما می بایست از عملکرد خودتون باشه ، و این ناراحتی تبعات همان رابطه دوستی است که شما خواهانش بوده و هستی
اگر مطرح کردنش برای شما نتیجه ای دارد و مفید هست ، ناراحتی ات را به ایشون منتقل کن ، اما اگر این احتمال را می دهی که با مطرح کردن این مطلب دوستتون تغییری در رفتارش حاصل نمیشه و دست به توجیه می زند ، به نظر من ضرورتی ندارد
و من اگر باشم ، می پذیرم که اعتمادم از روی ارتباط سطحی باعث به وجود آمدن رنجش برایم شده ، لذا در موارد دیگه با احتیاط بیشتری عمل می کنم و نکته دیگر ارتباطم را بسیار بسیار محدود و به صفر می رسانم
3- دوست شما، چه خصوصیاتی اگه داشته باشه، شما دورش رو خط می کشید؟
عادت کردن به منتقل کردن بار احساسی و عاطفی اش به من جوری که در زندگی شخصی ام تاثیرگذار شود ، وابستگی ، همش دردودل کردن
در گذشته اغلب به عنوان دوست انتخاب می شدم ، اما یادگرفتم که خودم ، انتخاب کنم با چه افرادی ارتباط برقرار کنم و دوست باشم ،
اگر ببینم وقتم با شخصی به بیهوده مصرف می شود ، ارتباطم را به صفر می رسونم ، با دوستی های دم دستی که مثل چای کیسه ای هست ، اصلا حال نمی کنم
4- معمولاً تو خونه ی پدری، فرزندا، یه اسمه مستعار که نمی شه گفت، یه اسمی دارن که موقعه شوخی کردن همدیگه رو با اون اسم صدا می زنن، مثلاً اسامی شخصیت های کارتونی! آیا شما هم از این اسمها داشتید؟
نه ، نداشتم
اگه داشتید، چی بوده و آیا بعد از ازدواج خواهر و برادراتون گاهی وقت ها با اون اسم صداتون می زنن؟
نه نداشتم
ممنون از پاسخ هاتون،:72::72::72:
من هم متشکرم:72: