RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
چکامه جون عزیزم آروم باش
من می فهمم تو چی میگی تو پیام خصوصیم بهت گفتم تو خیلی از نظر شخصیتی شبیه منی
عزیزم اگه بی محلی کردن به نیما عذابت می ده خوب بهش بی محلی نکن ما دوست داریم تو به آرامش برسی گلم اگه با محبت کردن احساس نزدیکی بیشتری بهش می کنی
بهش محبت کن شاید در مورد نیما محبت بیشتر جواب بده شرمنه اش کن ولی به روی خودتم نیار که داری بی توجهی می بینی در مورد کارات ازش نظر بخواه هر چقدرم که گفت به من ربطی نداره تو بازم بپرس
از خواهرات و از خواهر خودش استفاده کن
حسادت تو همه ی خانوما هست عزیزم تو کاره بدی نکردی پس خودتو سرزنش نکن
منم اگه جای تو بودم نیما رو رها نمی کردم نمی دونم پست منو خوندی یا نه ولی منم بخاطر همین دوست داشتن زیاد دارم خیلی چیزا رو تحمل می کنم
شاید نظری که دادم اشتباه باشه ولی حرف دلمو گفتم
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
من می فهممت چکامه. به خدا می فهمم. برای همین می گم.
دوست من تو پست های بعدی خودمم نوشتم که اشتباه کردم تمام زندگیمو ریختم تو امین.
خانمی تمام این توصیه ها به خاطره اینکه نیما کمی به خودش بیاد. نیما شاید خودشم متوجه این رفتارهای زشتش نیست.
نمی دونم شاید نظر من اشتباهه. من دیگه چیزی نمی گم ولی برات دعا می کنم خانم گل.:203: خیلی هم دعا می کنم. :203:
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
BLOOM عزيزم هميشه پستاتو دنبال ميکنم قربونت برم.مرصي از توجهت.
ميدوني چيه بي محلي کردن به نيما عذابم نميده.الان هم همش دارم همين کاررو ميکنم چون کاملا حس کردم هر چي بيشتر بهش محبت ميکنم بيشتر خودشو ميکشه عقب.يعني در مورد من حداقل محبت جواب عکس ميده.ولي همچنان احتراممو بهش دارم.بي محبتي اون به منه که عذابم ميده اونم توي جمع.هرچقدر هم بخوام اصلا سعي کنم برام وجود نداشته باشه بازم نميشه.بابا آخه دارم باهاش زندگي ميکنم.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
نازنين عزيزم ميدونم چي ميگي.به خدا ميگيرم چي ميگي.نميدونم گير کارم کجاست.نميدونم.هنوز خيلي ضعيفم.خيلي
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
TARAVAT جان پيغامتو ديدم عزيزم.ميخوام جواب سوالاتو بدم.
گفتي چرا طلاق نميگيري و يه زندگي درست و حسابي رو شروع نميکني؟راستش به چند دليل.يکي اينکه هنوز همسرمو دوسش دارم و ازش تنفر پيدا نکردم.هنوز دلم ميخواد تلاش کنم.چون حس ميکنم زندگيمون سر هيچ و پوچ داره از هم ميپاشه.راستش فکر ميکنم اين جدائي دليل منطقي نداره.بعدشم 5 سال زندگيه.شوخي نيست.من تا عيد به خودم و زندگيم فرصت دادم.ولي بعدش اگه نشه شايد اين کار رو بکنم.يه دليل ديگه براي جدا نشدنم ترسه.ترس از تنهاييهام ترس از جامعه خرابي که داريم.نميدونم شايد براي شما اين دلايل منطقي نباشه ولي آدم تا توي شرايط قرار نگيره متوجه نميشه.
پرسيدي چرا نيما اينطوري شد؟خودش که ميگه بخاطر گيردادناي تو.ميگه هرکي يه ظرفيتي داره ظرفيت منم همين قدر بود.ولي راستش الان ديگه حس ميکنم کاملا دليلش غير منطقيه.قبلا احساس گناه ميکردم.ولي الان ديگه نه.تو خودت اگه همکار همسرت که خانوم هم باشه مثلا بهش SMS عاشقانه بده به همسرت گير نميدي؟يا مثلا به رفت و آمدش حساس نيستي؟که با کي ميره کجا ميره.مطمئنا اونم به تو حساسه.ببين نميگم کارم درست بوده خيلي هم اشتباه بوده ولي ميخوام بگم اين حساسيتارو همه خانوما دارن.من استثنا نبودم.
نوشته بودي چه تضميني وجود داره که اين مرد واقعا تورو بخواد؟راستش نميدونم.بهم ميگه ديگه دوستت ندارم.تو عشق منو به نفرت تبديل کردي.راستش هنوز نميدونم باور کنم يا نه.چون بعضي حساسيتهايي که گاه و بيگاه نشون ميده منو به شک ميندازه.شايد هم نميخوام باور کنم که ديگه دوستم نداره.هنوز خودم هم نميدونم.
نوشته بودي شايد چون دلش برات سوخته باهات مونده؟نميدونم.دلش که نسوخته.ولي گاهي اوقات فکر ميکنم شايد به قول خودش بهم تعهدي داره و از آينده ام توي اين اجتماع خراب ميترسه.نميخواد منو همينطوري ول کنه.براي همينم از طلاق منصرف شده.شايد هم غير از اين باشه.به خدا نميدونم.
نوشته بودي اگه به نيما بگي خداحافظ مهرمو بده من ديگه باهات کاري ندارم اون چي ميگه؟ميگه من از خودم چيزي ندارم بعنوان مهريه بهت بدم.همون ماهي يه سکه رو ميتونم بهت بدم.در ضمن اون کاملا از طلاق منصرف شده.اون بقول خودش داره خودشو با همين زندگي وفق ميده.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
نازنين چه جوري بهت پيغام خصوصي بدم؟هرکاري ميکنم نميشه.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
عزیزم روی اسمم کلیلک کن همین جا.
یک صفحه برا باز می شه . سمت راست توی مستطیل دوم نوشته : ارسال پیغام خصوصی به نازنین غ. روی اون کلیک کن. پیغامتو بذار. پایین صفحه نوشته ارسال -
یا به این لینک مراجعه کن. http://www.hamdardi.net/private.php?action=send&uid=5502
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
چکامه منم نظر بقیه دوستان رو دارم. ببین چند نفر دارن این حرفو می زنن.
یکم قوی باش. مگه تو محتاجی که شوهرت ارزش و جایگاهت رو در جمع تعیین کنه؟ پس خودت چی داری؟
ضمن اینکه پیشنهادهای دوستان رو عملی می کنی، اگه کسی در مورد علت تغییر رفتارتون پرسید، بسته به شرایط یه چیزی بگو؛ مثلا بگو دارم سعی می کنم یکم وابستگیم رو به شوهرم کم کنم، شاید یه وقت براش ماموریتی پیش بیاد که من مجبور بشم یه مدت تنها بمونم...
اگه احیانا بهت بی احترامی کرد، بگو بیچاره نیما چند وقته خیلی کارش زیاد شده و به اعصابش فشار میاره، خیلی زود کنترلشو از دست می ده، منم نگرانشم ...
و امثال اینها.
چکامه تو باید بتونی بدون شوهرت شاد بودن و زندگی کردن رو یاد بگیری، باید.
اصلا شاید نیما فکر می کنه که تو دوستش نداری و فقط بهش نیاز داری. بهش نشون بده که برای شاد بودن و زندگی کردن بهش نیازی نداری(در عمل نشون بده) تا بفهمه که اگه می خوای باهاش زندگی کنی به خاطر خودشه و نه ترس از نیاز خودت.