باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
رهی معیری
نمایش نسخه قابل چاپ
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
رهی معیری
سحر بهاری عزیز جاتون خالیه، ان شالله هرجا هستی خوش و سلامت باشی:72:
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم
به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم
تازیان را غم احوال گران باران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم
حافظ:72:
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر / آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کارکنم تدبیر / رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
تسلیم به معنی انفعال ، شکست ، هیچ کاری نکردن ، بی تفاوت بودن نیست .
تسلیم یعنی تصمیم به یه اقدام درست در لحظه ... یعنی میخواهیم در لحظه اونچه که هست را تمام و کمال بپذیریم و بابت اون مسئله و شرایط یه اقدام درست انجام بدیم ....
وقتی اتفاق زمان حال را میپذیریم (بدون مقاومت - قضاوت - عکس العمل ذهنی ) یعنی خودمون را در اختیار خدا قرار میدیم ، این باعث میشه احساساتمون را بهتر مدیریت کنیم ،،، اینجوری آرامشی در وجودمون نمایان میشه (آهو)
این آرامش دیدمون را بهتر میکنه - دیگه دنبال بایدها و نبایدهای خودمون نیستیم - وابسته به نتیجه نیستیم -میدونیم علاوه بر تدبیر خودمون تدبیر دیگری هم هست -انعطاف و ذهنیت رشد داریم در مسائل ،،، شجاعت و اقدام داریم (شیر)
این آرامش بدست آمده از تسلیم نعمتهای فراوانی در ما و زندگیمون ایجاد میکنه - این آرامش داره به ما یه عادت جدید یاد میده ... این لحظات لحظاتی هست که داریم رشد میکنیم .
اما اگه در لحظه حال ، اتفاق و مسئله مون را نپذیریم و فقط دنبال چراها و اما و اگرها باشیم ،،، اینجوری آرامش درونی خودمون را از دست میدیم و فکر میکنیم به بن بست رسیده ایم ....
دردمند از کوچه ی دلدار میآییم ما
آه کز دار الشفا بیمار میآییم ما!
واقف لاهوری