سلام طاهره خانم مهربون و دلسوز:72:
چقدر از وقتتون رو به بودن در تالار اختصاص می دین؟
از خودتون بگید لطفا.
:72::72::72:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام طاهره خانم مهربون و دلسوز:72:
چقدر از وقتتون رو به بودن در تالار اختصاص می دین؟
از خودتون بگید لطفا.
:72::72::72:
سلام طاهره ؛
1- چقدر عقلت رو به کار میندازی ؟
2- ملاکت برای تصمیم گیری درباره ی آدما چیه ؟
3- چرا من از تو خوشم میاد نمی دونم از چیت ولی از نحوه ی شرکت کردنت توی بحث ها بدم میاد ؟
4- چرا خیلی وقته به وبلاگم نیومدی ؟ نکنه تو هم مثل بعضی ها تحت تاثیر جوسازی مدیر قرار گرفتی ؟
5- به نظرت تعطیلی اخیر سایت، مدیر رو از خواب بیدار می کنه یا تو هم مثل من به ایشون امید نداری ( البته از تو بعید می دونم )
سرفراز باشی .
طاهره جون: میشه طرز پختن کلم پلو شیرازی رو به همه دوستانون یاد بدی که بفهمن شیرازیها چه غذای خوشمزه ای دارن
به نظرتون از موقع اومدن تو تالار چه تغییری کردید؟
شما چه موسیقی دوست دارید و کدام خواننده دوست دارید به کدام رشته ورزشی بانوان دوست دارید موفق وشاد باشید
سلام به دوستان دوست داشتنی خودم :43::72:
کاش می دونستید چقدر دلم برای نوشته های پرروح و زنده ی تک تکتون که غالبا منو از آرزوی دیدن صورت و چهره ی ظاهری شما بی نیاز می کنه تنگ شده ...
بزارین قبل از اینکه به سوالا جواب بدم یه خواهش داشته باشم :
می شه در کنار سوالات داغتون ، نظرات و انتقاداتون رو هم در مورد خودم بشنوم ؟:73:
این کار شما باعث خواهد شد ذهنیات من نسبت به خودم به واقعیت نزدیکتر بشه و از این نظر بی نهایت ممنون شما خواهم بود .
پیشاپیش مرسی.
زیبا ده عزیزم :72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط زیبا.ده
- از احوال پرسیت ممنونم . شکر خدا خوبم و پر از انرژی و سرشار از کنجکاوی برای شناختن بیشتر خودم و زندگی .
- مثل همه شما ، همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن دارم که ربط داره به بخشهای مختلف زندگیم : مثلا نوشتن ، بال بال زدن تو اداره ، ور رفتن با موضوع پایان نامه ، کارای تمام نشدنی خونه ، چک و چونه زدن با استادام ، سر و کله زدن با دانشجوهام ، دیدن فیلم ، کتاب خوندن ، گوش دادن موسیقی ، حرف زدن با آدمایی که دوستشون دارم ، فکر کردن به چیزایی که برام مهم هستن و ... خوب ، یکی دیگه از اونها هم سرزدن به این تالار و انتظار کشیدن برای تولد دوبارش .
- بعضی وقتها تا از جایی یا کسی دور نشی و بعد دوباره لذت بودنشون ، هم نشینی و هم صحبتی باهاشون رو تجربه نکنی به عمق علاقه و نیازت به اونها پی نمی بری و این چیزیه که برای من و در ارتباط با این تالار اتفاق افتاده ...
هوشیار نازنین :72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط هوشیار
از اینکه با توصیف محبت آمیزت منو مورد لطف و نوازش خودت قرار دادی ممنونم و امیدوارم همونطوری باشم که تو در موردم فکر می کنی .
- در مدت تقریبا یکساله ای که عضو تالار هستم برای حضور در فضای دوست داشتنی اینجا، بنا به دلایل مختلف شرایط زمانی متغیری رو پشت سر گذاشتم . اما در اغلب اوقات سعی کردم حتی اگر شده به صورت مهمان به تالار سر بزنم و مطالب رو بخونم .
- از خودم ؟ خوب، من طاهره هستم .
این طاهره ای که می گم ، ساکن شیرازه ، متولد اریبهشت 57 ، شاغل ، آخرین و لوس ترین بچه ی خونه ،در حال گذروندن آخرین مراحل ارائه ی پایان نامه فوق لیسانس و امیدوار به دفاع تا پایان تابستون.
کارش و رشته ی تحصیلیش از مقطع لیسانس تا حالا در حیطه ی امور مربوط به جهانگردی بوده (چیزی که جزء علاقه و رویاهای بچگیش بوده و هنوزم هست ) . اما یه چیزی هست که بویژه از زمان حضور در این تالار براش اتفاق افتاده و اونم اینه که در حال حاضر علاقه و کنجکاویهاش در حوزه ی روانشناسی تا جایی پیش رفته که مدتیه وسوسه ی ورود به دنیای روانشناسی اون هم از بعد تخصصی، ذهنش رو به شدت مشغول کرده .
نظر شما چیه ؟ تغییر رشته بدم ؟
با سلام انتقادات درباره شما شما باید در تالار در همه قسمت جواب سوال اعضا بدهید موضوع جدید زیاد بزنید شما اعتماد بنفس بالا است درباره کنترل خشم در تالار حرف بزنید موفق وشاد باشید
118 عزیز ،:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط 118
خوبی؟ حال دوستت هادی چطوره ؟ امیدوارم حالش خوب باشه .
-معمولا سعیم بر اینه که در همه چیز تعادل بین عقل و احساسم رو رعایت کنم. اما خوب ، عدم اشراف انسان به مسائل و شناخت ناکافی از خودش و زندگی ، جزء لاینفک وجود آدمی ست که گاهی منجر به سر زدن اشتباه می شه که همه ی ما (از جمله من) از آن نصیب برده ایم .
-به نظر من هیچ کسی حق تصمیم گیری برای دیگری رو نداره . ما می تونیم آگاهیها و دانش و تجربه ی خودمون رو (برای گرفتن یک تصمیم بهتر) در اختیار دیگران قرار بدیم اما حق نداریم چیزی رو به کسی دیکته کنیم چرا که انتخاب گری یکی از ویژگیهای منحصر بفرد انسانه که باید به اون احترام گذاشت .
اما اگر منظورت قضاوت ، ارزشگذاری و دسته بندی افراد باشه ، باید بگم به شدت از اون دوری می کنم . چون فکر می کنم آدمها موجودات پیچیده ای هستند که هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی نمی شه به صورت مطلق و قاطع در مورد اونها نظر داد. البته ما در طول زندگی و برای اینکه بتونیم نقشهای مختلفمون رو (در خونه ، مدرسه ،خیابون ، محیط کار ، دانشگاه و ... ) ایفا کنیم ناگزیریم برحسب یک شناخت نسبی از دیگران ، حریم ها و رفتارها و اعمالمون رو در ارتباط با اونها تعریف کنیم اما حق قضاوت و مطلق نگری در مورد کسی رو نداریم .
-خوشحالم که از من خوشت میاد و خوشحال تر می شم اگر بتونی بهم بگی از چه چیز من خوشت میاد . و به احتمال قوی دلیل بد اومدنت از نحوه ی شرکت من در بحثها هم برمی گرده به اختلاف نظر اساسی ما در برخی از مسائل (مسبوق به سابقه).
-از این نظر باید عذرخواهی کنم . این مساله شاید برمیگرده به اختلاف نظرهایی که با هم داریم . البته همونطور که قبلا بهت گفتم از نوشتار و قضاوتهای تندت گاهی عصبانی شدم اما این تنها دلیل سر نزدن به وبلاگت نبوده ، در اغلب اوقات مشغولیات زیادم منو شرمنده ی اطرافیانم می کنه . اما سعی می کنم این بی توجهی رو جبران کنم .
-می دونی که با این موضع که همیشه خودمون رو حق به جانب بدونیم و دیگران رو خطاکار ، به شدت مخالفم چون گاهی ممکنه عکسش هم صادق باشه در حالی که خودمون اینو ندونیم. اما فکر می کنم هرچیزی ولو کوچک می تونه باعث بیداری و روشنگری هرکسی بشه . مدیر ، من ، تو و ... بستگی داره آدم از چه دریچه ای روشنی رو ببینه و بیداری رو با چه طعمی مزمزه کنه ...
الینای گل ،:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط elina
مرسی به خاطر اطلاعات ذیقیمتی که از شیرازیها داری . چون حتما می دونی یکی از جاذبه های گردشگری مناطق مختلف ، معروفیت اونها در غذاهای خاص و محلیه . و من به عنوان کسی که در رشته ی گردشگری یه کمی چیز می دونه و به نمایندگی از شیرازیها به خاطر این تعریف و بازاریابی ظریف تشکر می کنم .
- یه خاطره از کلم پلو شیرازی براتون تعریف کنم یکمی باهم بخندیم :
نوروز 85 سه تا از دوستانم از شهرهای دیگه مهمونم بودن و من اونقدر براشون از کلم پلو شیرازی حرف زده بودم که از من خواستن این معجون لذیذ و اعجاب انگیز رو براشون درست کنم . خوب ، من هم با شوق و ذوق اینکارو کردم . برای ناهار 2 تا از همکارم رو هم دعوت کردم که یکیشون به اتفاق همسرش به این مهمونی اومد. خلاصه ... غذا رو کشیدیم ... یه دفعه همسر همکارم گفت : خانم ... پس سبزیش کو ؟
اونایی که می دونن ، می دونن که کلم پلو بدون سبزی مخصوصش معنا نداره و شما تصور کنین من چه حالی شدم ... مشکل اینجا بود که من تا اون موقع خودم کلم پلو درست نکرده بودم ....:P:shy:
- تقریبا یکساله که با تالار همدردی مانوسم و می تونم بگم تغییرات زیادی کردم . مهمترین اونها درک ارتباط عمیق مفهوم رنج و آرامش بود و نقش انتخابهای ما ( نه فقط در مقاطع مهم و سرنوشت ساز که در لحظه لحظه های زندگیمون ) در رسیدن به آرامشی با تمام وجود . از اون گذشته تونستم معنای فرافکنی رو در مورد خودم بفهمم و درک کنم که بخشی از قضاوتهای ما به واقعیت ربطی نداره بلکه ناشی از تفکر ما در مورد خودماست که به اشتباه به دیگران و گاهی به همه چیز و همه کس نسبت می دیم . و ...
محمد ابراهیمی مهربون،:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط محمدابراهیمی
چه سوال های قشنگی . معلومه خودت هم اهل ورزش و موسیقی هستی .
- علیرغم عدم آشنایی تخصصی و عمیق با موسیقی، به شنیدن موسیقی خیلی علاقه دارم . انواع موسیقی رو می شنوم . هرچند معمولا انتخاب اصلیم آهنگهای آروم و ملایمه. در بین سازهای مختلف اول تنبور و بعد پیانو رو ترجیح می دم که دارم برنامه ریزی می کنم در اولین فرصت برای یادگیری یکی از اونا اقدام کنم .و آلبوم های شهرام ناظری ظاهرا با روح من پیوند نزدیکی داره .
- ورزشکار نیستم اما ورزشکاران رو دوست دارم . قبلنا اهل بدمینتون و والیبال بودم اما سالهاست که متاسفانه به دلیل مشغله ی زیاد ... فعالیتهای ورزشیم به علایق دور از دسترس تبدیل شدن ...
سلام
امیدوارم همیشه هیمن طور پر انرژی باشی. صاف میرم سر اصل مطلب:
وقتی خیلی دلت می گیره چگونه خودتو آروم می کنی؟
بزرگترین شادی و بزرگترین غمی که تجربه کردی چی هست؟
اساسی ترین مشکلی که جهت انتخاب همسر برای دختران و همچنین برای پسران دردسر ساز است با توجه به تجاربی که در تالار دیدی کدامها هستند؟
مهمترین مشکلات خانواده ها ، علت و راه حلش که در تالار زیاد بهش برخوردی چی هست؟
آیا با این ایده مدیر تالار موافقید که مدتی ، مدیریت تالار به فرد دیگری تفویض شود؟
دیگه نمی پرسم چون ممکنه وقت پایان نامه ات رو هم مجبور بشی در تالار صرف کنی.