با درود؛
هوشیار خوبم!مثلاً می اندیشی با آوردن تک تک جملات بنده و نیز پاسخ خودت زیر آنها،از نظر منطقی به من جواب داده ای!!؟
ببینید شما و همانندان شما یک موردی را بنا بر تقلید و همرنگی با جامعه ای که در آن رشد کرده اید،پذیرفته اید و اگر دلیل هم می آورید،آن دلایل در خدمت این اعتقاد شمایند و نه آنکه واقعاً آن اعتقاد تنها باور درست در جهان است و اینها هم علل آن؛
اگر دقت کرده باشید،من بنابر منش دیگرخواهی و شکیبایانه ام،حتی نگفتم دلایلی برای درستی اعتقادتان،بلکه گفتم تنها اعتقاد درست،اکنون برای اینکه بدانید بنده چه می گویم،می خواهم نظر شما را درباره این جمله زیر بدانم:
در جهان،مردمانی با بی شمار باور،مسلک،دین و روش زندگانی دارند زندگی می کنند و باورهای آنها برایشان مهم است.اکنون باید همه ما و تک تک ما انسانها به باورها و عقاید دیگرانی که چون ما نمی اندیشند احترام بگذاریم و اگر در جایگاهی عمومی(مجازی یا واقعی) می خواهیم در راستای باور یا عادت خود سخن بگوییم و نظر دیگران را هم جویا شویم،لاجرم باید گوش شنوایی برای شنیدن حرفها و انتقادات آنها داشته باشیم و نیز کنترلی بر زبان و قلم خویش در جهت احترام به بیانات آنها؛
اگر دیدیم که به نقطه نظر مشترکی نمی زسیم که کاملاً عادی و طبیعی این طور نپنداریم که آنها گمراه،لجوج یا فاسد و یا نفهم هستند و زبان خود را از تهمت،توهین و تمسخر باز داریم و بالاخره زمانی به بحث پایان دهیم تا مباحثات به مجادلات مبدّل نشوند.
آیا شما هوشیار گرامی و همه دوستان با این پاراگراف آخر موافق هستند؟