نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
سلام . خوبی؟ فکر کنم دیر رسیدم
سلام عزیزم ...دلجو جونم دیر نرسیدی تازه زود هم رسیدی به خاطر همان اختلاف زمانی که ما جلوتریم:311::46:
1- آیا واقعا از همسرت برای شب کاریهات در همدردی رضایت نامه داری؟
رضایت نامه که نه ولی ازش همیشه به صورت لفظی اجازه می گیرم ..یعنی بهش می گم من برم همدردی اونم انقدر خوبه که میگه برو عزیزم :311:
2- روزها می تونی به کارهات برسی وقتی شبها بیدار می مونی؟
بله ..روزها زود بیدار میشم و کارهام رو انجام میدم و ناهارم رو درست می کنم و میام اینجا و غروب هم که همسرم میادمی ریم خونه فامیلها و پدر و مادر و بعضی اوقات تفریح و بعضی اوقات خرید ...شام رو اغلب خونه مادرم یا مادرش می خوریم و شب هم که میاییم ، میام اینجا ....
3- اگر بخواهی با همسرت درد دل کنی ولی نخواهی که راه حل بده چطور درددل می کنی؟
بهش می گم دلم گرفته ..دلم می خواد حرف بزنم و یکی باهام همدردی کنه ...اونم میگه من حاضرم همه حرفهات رو با جون و دل گوش بدم:46:
4- کلا زن با مهارتی هستی (در مورد مسائل زندگی مشترک)؟
بارها همسرم این حرف را زده ( باور بفرمایید تعریف از خودم نیست ) ولی همیشه بهم میگه خیالم ازت خیلی راحته چون می تونی تنهایی هم از پس همه کارها بر بیایی ...
5-اگر جوابت بله است اکتسابیه یا ارثی؟
فکر کنم ارثیه ...:shy:
6- اگر ارثیه از کی اگر اکتسابیه از کجا؟
مادرم;)
7- تو مدرسه از اون شاگردایی بودی که زیاد سوال می کنند؟
بله زیاد..
8- اگر بله آیا معلمها حوصله داشتند سوالهاتو جواب بدن؟ اگر خیر پس چرا اینجا این همه سوال می کنی؟
اگه من سوال نمی پرسیدم معلم شک می کرد که هیچی نفهمیدم ...
ولی می دونی یاد چی افتادم اینکه ناظم مدرسه رو می گرفتم به سوال و اخرش با خط کش دنبال می کرد ...ولی همیشه بهم می گفت که دوستم داره.....اخی یهو یادم افتاد دلم براش تنگ شد:46:
دوست داشتم ازت 100 تا سوال مثل نمونه سوالهای خودت بکنم. حیف که زمان زیادی ندارم.
خوبه زمان نداشتی اخه فکر کنم باید آتش نشانی خبر کنم !:P
دلجو جان مرسی که سوال پرسیدی باور بفرما اون سوالها خودشون یهویی میان من اصلا بی گناهم:D