RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
من اعتراض دارم! :)
این داستان خیالی توسط یک خانمی که ضد مردها است نوشته شده.
وگرنه من مرد به این دست و پا چلفتی ندیدم! :311:
نقل قول:
توی حمام هم افتضاحی شده، لوله گرفته اما مهم نیست من که دیکر دوش نمیگیرم!
راستی از کی تاحالا خانمها وقتی لوله می گیره، لوله رو باز می کنند که حالا این بنده خدا نمی دونه باید چی کار کنه؟! :311:
به هر حال این داستان کاملاً تخیلیه!
به این میگن داستان واقعی: دفتر خاطرات یک عروس خانم! :311:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
زنی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل"
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. زن نفسش را در سینه حبس می کند
دکتر به سمت او می رود. زن با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن زن شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه زن می گذارد و میگوید: شوخی کردم... شوهرت همون اولش مُرد.:311::311:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
زن ایرانی به شوهرش : من پنج دقیقه! میرم خونه همسایه، تو نیم ساعت یک بار !!! :311::311:غذا رو هم بزن
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
پسره:من تا25 سالم نشه ازدواج نمیکنم.:81:
دختره:منم تاازدواج نکنم 25 سالم نمیشه.:43:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
مرد ها را باید کشت.
جور دیگر باید زیست!
:311:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
زن خودش راخوشگل میکندچون خوب فهمیده ،که چشم مردتکامل یافته ترازمغزاوست.:D
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
مردبه خدامیگه:چرازن روزیباافریدی؟
خدامیگه واسه اینکه تودوستش داشته باشی!
دوباره می پرسه پس چراناقص العقله؟
خداهم درجواب این سئوال احمقانه مردپاسخ میده:
واسه اینکه تورودوست داشته باشه!!!
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
لغت نامه آقایان!
چه جالب . بعد چی شد؟
ترجمه : هنوز داری حرف می زنی؟ بس کن دیگه.
این بار دیگه چیکار کردم؟
ترجمه: این بار چطوری مچم رو گرفتی؟
عزیزم خسته ای . بیا یه کم استراحت کن.
ترجمه: صدای جارو برقی نمی ذاره پلی استیشن بازی کنم. خاموش کن.
یااااادم رفت.
ترجمه: کد پستی سی و چهار رقمی خاله اولین دوست دخترم رو هنوز یادمه اما
روز تولد تو رو یادم رفته.
از صبح تا شب دارم جون می کنم بخاطر تو و این بچه.
ترجمه: امروز از محل کار مرخصی گرفتم با رفقا رفتیم کنار رودخونه کباب خوردیم.
عزیزم راهو بلدم.
ترجمه: می تونم راهو پیدا کنم به شرطی که بفهمم تو کدوم کشوریم.
نتونستم پیداش کنم.
ترجمه: شئی مورد نظر بیش از یه متر با من فاصله داشت. حوصله نداشتم پاشم.
برای تمام کارهام یه دلیل منطقی دارم.
ترجمه: یه کم فرصت بده یه خالی بندی جور کنم
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد :
700 هزار تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده
اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده الاغ؟؟:311::311::311:
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده
مرد: میخوام ببرمت دور دنیا بگردونمت
زن: نه! بریم یه جای دیگه...
:311: