صندلی داغ سری 13

سلام:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبا_2009

سلام
سلام
وقت هست هنوز منم سوال بپرسم؟
بله.البته اگر مدير دعوامون نكنه.
اگر پول رو از زندگی تون حذف کنند، هم نیاز به پول و هم نیاز به پول درآوردن، زندگی تون چقدر تغییر میکنه؟ (نحوه زندگی کردنتون، اهداف، آرمانها و...)
اي كاش اينطور بود.
اگر پول تو زندگي اهميت نداشت دوباره شروع ميكردم به درس خوندن و تا آخر عمر فعاليت علمي ميكردم .
به دور از تمام دغدغه هاي فعلي مسافرت چندماهه ميرفتم.
اگر دین رو از زندگی تون حذف کنند زندگی تون چقدر تغییر میکنه؟
تغيير زيادي نداشت. چون انسان معتدلي هستم.
تعریف خاصی برای روزی حلال دارید؟
بله.من پولي را ميگم حلال كه با بركت باشه و سبب خير باشه.
بزرگترین چیزی که تو زندگی تون دنبالش هستین چیه؟ (مادی و معنوی)
دوست دارم مالك ي كمپاني بزرگ باشم و آنقدر پول داشته باشم كه بتونم ي خيريه بزرگ تاسيس كنم.
چه مواقعی دروغ هاتون اسمشون میشه مصلحتی؟ البته اول باید بپرسم دروغ هم میگید؟
بله گاهي اوقات دروغ ميگم البته به همه نه.
در واقع باید بپذیریم که خیلی از افراد به شیوه‌های متفاوتی در زندگی دروغ می‌گویند. بسیاری از آن‌ها معتقدند که قرار گرفتن در بعضی شرایط ، آن‌ها را وادار به دروغ‌گویی می‌کند. در بعضی موارد دیگر، افراد برای حفظ منافع و علایق شخصی خود دروغ می‌گویند.به عقيده من كسي كه تحت هر شرايط وادار به دروغ گويي مي شود و دروغش جلوي ضرر و زيان هاي مادي و معنوي را ميگيرد ميتوان گفت دروغ مصلحتي گفته شده.
اگر یه روز بچه دار بشین به نظرتون شما پدر بهتری نسبت به پدرتون میشید؟
فكر نميكنم نسبت به پدرم براي فرزندم پدر بهتري باشم.
تا حالا به داشتن فرزندخوانده فکر کردین؟
نه متاسفانه به صورت جدي به اين موضوع فكر نكردم فكر ميكنم شرايط سرپرستي (فرزند خوانده) يكم سخت باشه.
ممنون از پاسخ گویی تون
خواهش ميكنم .برايتان بهترين ها آرزو دارم.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

سلام جناب sia518
سلام جناب اثر راشومون
اینم سوالات من:

آیا در یکی دو سال اخیر کارهایی رو انجام دادین که مثلا 10 سال قبل در مورد کسی که چنان کارهایی رو انجام بده قضاوت خیلی منفی داشتین و اون رو آدم خبیث و رذلی میدونستین؟ (سوالم واضح بود؟) اگر از نظر اخلاقی و عفت عمومی مورد دار نیست میتونین بگین چه کارهایی بودن؟
بله متاسفانه انجام دادم.قبلا من افرادي كه براي پيش رفت كارشان شيريني ميداده اند را نكوهش ميكردم. الان خودم در زمره اين افراد قرار گرفته ام و ي جورهايي حس خوبي ندارم نسبت به اين موضوع.اما اي كاش سيستم هاي ما از ژاپن يا آلمان الگو برداري ميكردند.
در مورد موارد اخلاقي و.... بنده خط قرمزهاي شديد و سخت گيرانه اي دارم.و اميدوارم تا آخر عمر مجبور نشوم خط قرمز هايم را تغيير بدهم.

چه موقع بیشترین حس حسادت رو در خودتون مشاهده کردین؟ کلا تا چه حد خودتون رو حسود میدونین؟
خوشبختانه آدم حسودي نبوده و نيستم.

به چه چیزی در نظام طبیعت و دنیا اعتراض دارین؟ (البته اگر مثل مدیر همدردی عارف واصل نیستین که به قطعیت میگن خطا بر قلم صنع نرفت و اعتراضی دارین چند تا از اعتراضات خودتون رو به نظام حاکم بر طبیعت بنویسین)
چرا كشورمون روي كمربند خشك واقع شده؟
چرا فرهنگ مون مثل ژاپن يا كشور هاي اروپايي نيست؟
چرا فقر و گرسنگي هست؟
و....
دو بار آخری که حس عصبانیت شدید رو تجربه کردین تعریف کنین.
چند ماه پيش ماشينم عوض كردم. ماشين جديد را حسابي مواظبش بودم و باهاش مهربون بودم... قبل عيد ي خانم محترم با من تصادف كرد و ماشينم حدود15تومن خرج برداشت متاسفانه بيمه ايشان تا مبلغ 7 تومن خسارت پوشش ميده من از اون خانم خسارتي نگرفتم و عصباني نيستم چون اتفاقه ميفته همين كه كسي آسيب نديد براي من يك دنيا ارزش داره اما از دست بيمه و سيستم بيمه بدجور عصبانيم.
مورد دوم كه بدجور عصبانيم ميكنه تو محل كارم متاسفانه همكارهايي كه براشون احترام خاصي قايل هستم با كمال ناباوري به نا حق رفتن زيرآب زني كردن برام. البته اتفاق خاصي نيفتاد. فقط نميدونن چه خوابهايي ديدم براشون .
دو بار آخری که حس دلشکستگی شدید رو تجربه کردین تعریف کنین.
شهادت شهيد حججي و مراسم خاك سپاري ايشان.
سقوط هواپيماي.... كه متاسفانه منجر به از دست دادن يكي از دوستان صميم شد.

آیا از شهر و کشوری که الان درش ساکن هستین رضایت کامل دارین؟ اگر به انتخاب خودتون و با شناختی که الان از دنیا دارین میخواستین شهر و کشوری رو برای به دنیا اومدنتون انتخاب کنین کجا رو انتخاب میکنین؟
من ساكن نصف جهان هستم و ازش راضيم.اگر بخام بدون شعار و.... بگم سويس يا اتريش.
تا بحال شده که ظاهر یک نفر رو در شکل طبیعیش یا بدلیل عوارض ناشی از یک بیماری یا تصادف و ... نفرت انگیز و غیر قابل تحمل بدونین و به همین دلیل از نگاه کردن بهش حتی المقدور احتراز کنین؟
نه . آنها هم آدم هستن و من براي همه ارزش و احترام قايلم . چه بسا براي اين دسته از افراد هم بيشتر احترام قايلم.

آیا رفتاری هست که اگر همسر آیندتونتون مرتکب بشه بدون امکان بخشش به فکر جدایی بیفتین یا اگر دوست صمیمیتون مرتکب بشه بدون امکان بخشش به فکر قطع ارتباط بیفتین؟
بله اگه خطوط قرمز رد كنه صد البته كه به فكر جدايي ميفتم . در مورد دوستان هم خطوط قرمز تعريف شد اي وجود داره و اگر آن دوست عزيز آن خطوط قرمز را رعايت نكند منجر به قطع ارتباط ميشود.

تا بحال شده که انقدر از خودتون متنفر بشین که به فکر خودکشی بیفتین؟
نه به هيچ وجه . هيچ چيز عزيز تر از جون آدمي نيست.

شده که انقدر از شرایط حاکم بر زندگیتون خسته و ناامید بشین که به فکر خودکشی بیفتین؟
نه به هيچ عنوان. تو بدترين شرايط من حاضرم مبارزه كنم.

تا چه حد خوش قول هستین؟ شده کسی بخاطر بدقولیتون ازتون خیلی عصبانی بشه؟ تا چه حد برای تحقق قولی که دادین حاضرین مایه بذارین؟
من هميشه خوش قول بوده و هستم چون نميخام اعتبارم از بين بره. براي اينكه خوش قول باشم از تمام وجود مايه ميزارم.

یه سوال آسون: تا بحال شده که بخاطر شک به داشتن یه بیماری خاص جسمی و روحی به پزشک یا روانشناس مراجعه کنین؟
خوشبختانه چنين شكي نداشته و ندارم.

تا بحال شده از مرگ یا اعدام کسی لذت ببرین؟ تا بحال شده از اعدام کسی خیلی ناراحت شده باشین؟
بله از اعدام يك كثافت كه به نواميس مردم تجاوز ميكرد از ته دل خوشحال شدم.
از اعدام شيخ نمر هم بد جور حالم گرفته شد.

خودتون رو خوش شانس میدونین یا بدشانس؟ خوش شانس ترین آدمی که میشناسین کیه؟
در مورد خوش شانس بودن يا بد شانس بودن افراد نميشه نظري داد چون ما به حكمت خدا نا آگاه هستيم.
من در اوج بدشانسي خيلي خوش شانسم. در مورد من ميانه وجود ندارد يا بالا هستم يا پايين چراش را نميدونم واقعا.
براتون بهترين ها آرزو مي كنم :72:

---

سلام خانم پاييزه حالتون خوبه ؟ چه خبر از كوچولو نازننيتون؟
برم سر اصل مطلب
1- چرا آمدي همدردي؟از همدردي چي ياد گرفتي؟
2- تا چند سالگی دوست داری عمر کنی؟نظرت در مورد پیری چیه؟ازش میترسی؟
3- اگه قرار باشه نحوه مرگتو دور از خونت خودت انتخاب کنی بین این چند گزینه کدوم؟
پرت شدن از ارتفاع
غرق شدن در وسط دریا
خورده شدن توسط حیوانات وحشی
برق گرفتگي
4- بچه بودی ضایع ترین آرزوت چی بود؟ الان چیه؟
5- دوست داشتی اسب داشتی؟ اگه داشتی دندوناش رو میشمردی؟
6- علم بهتره یا ثروت؟چرا؟
7- اگه تا الان کسی رو ناراحت کردی یا از دست کسی ناراحت شدی توضیح بده؟
8- اولین چیزی که با این کلمات به ذهنت میرسه؟
مذهب
خانواده سلطنتی انگلستان
مهد کودک
آزادی
آتشنشان
بخشش
عشق
آرامش
هلند
آلمان

9- به كوچولوتون اگه ميتونه نقاشي بكشه بگو بكشه و بفرست اگه هم نميتونه نقاشي بكشه خودتون بكشيد اگه حوصله نقاشي نداريد 4 بيت شعر بگيد.
10- طرز تهيه فلافل ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

به به ای جان پاییزه خانم گل، ممنون بی نهایت عزیزم.کلی انرژی گرفتم ازجمله اولت.خداخیرت بده روحیه دادی واسه صندلیم:43:
من که حسابی مشتاق بودم نوبت به شما برسه چون خیلی دلم جزغاله کردن می خواست. ممنون عزیزم لطف داری تاببینیم به هدفت میرسی یانه:311:

إ إ ببخشید. سلام به همگی. عید همتون مبارک. سلام عزیزم عجله نکن هنوزوقت هست واسه سلام!عیدتوهم مبارک
پاییزه جان دیگه خودت می دونی هیچ راه در رویی نداری. حالا میبینی:310:
1. چقدر تابع قوانین تالار همدردی هستید؟ به عنوان مثال عدم ارتباط خصوصی با سایر کاربران؟ :18:اِاِاِ مگه همچین قانونی هم هست؟؟؟اینو که رعایت نکردم.البته تاجایی که خودم بدونم مشکلی نیست
امابقیه قوانین روتاحدامکان سعی میکنم رعایت کنم.البته توی فرستادن پست واسه دوستان شده که ازروی احساس اینکاروکنم وخیلی هم پشیمون میشم ونگران طرف مقابل
2.چه نقدی به مدیریت آقای مدیر همدردی دارید؟ایشون کارشون روخوب بلدن امابه نظرم اگه توی پستهاشون سعی کنن کمی نرمش نشون بدن ویه مقدارازجدی بودن وخشک بودن شون کمترکنن احتمالا تاثیر بیشتری روی مراجع میزاره
3.توی مشاجراتتون با همسر دست بزن هم دارید؟ :311:
یکی دوسال اول بله امابعدش نه البته وقتی میخوردم واسه دفاع.اینومیگم چون همه میدونن که شوهرم چه اخلاقی داشت البته خداروشکرخیلی خیلی خوب شده وتقریبا برطرفش کرده
4.معنای زیر آبی رفتن؟ یعنی اینکه حق روناحق کنی وفکرکنی خیلی زرنگی اما غافل ازاینکه خداشاهدوناظره...
5.احساساتتون را در مورد کلمات زیر بیان کنید.
_دریا وقتی نگاه میکنم ومیبینم انتها نداره میترسم ازش
_کویر من روز کویررودیدم که هیچ خوشم نیومد امادوست دارم شبش روببینم.ازکویرهم میترسم
_مادر شوهراحساس خوبی دارم نسبت بهش جدیداً،صمیمی شدن باهاش سخت نیست

_خورشت قیمهآخه احساسِ به خورش قیمه گفتنیه یاخوردنی؟؟؟دختر
_شبخیلی دوستش دارم.بهترین لحظات رومیشه درش سپری کرد.مخصوصا ازتنهایی توی شب لذت خاصی میبرم
_جاده اگه کوتاه باشه وباصفا خیلی هم عالیه
_جنوب تپش قلبم میره بالا وقتی اسم جنوب واهواز میاد.جنوب یعنی زندگی
_سرطان ترسناک نیست.حسم بهش خیلی عجیب نیست
_ دوست دوست مثل شمعه هم اینکه نورمیشه واست توی تاریکی وهم درکنارت باغم وغصه هات آب میشه البته دوست خوب وبامعرفت

6.تا حالا شده در مورد درخواستی که ازت شده در بدو امر نظر واقعی ات را بگی اما مجبور بشی نظر خودت را نقض کنی؟
بله شده بعدش چه حسی بهت دست می ده؟اگه مسئله مهمی باشه خب واقعا ناراحت میشم ولزدست خودم حرص میخورماگر زیاد اتفاق می افتد به نظرت باید چه کار کنی؟ باید کمترتحت تاثیر احساساتم باشم چون میدونی که احساساتی ام.تعقل بیشترباید!
7. در 15 سال پیش چه هدف و آرزوی داشتی؟
اووووه کی یادشه!!اماخب بیشترتحصیلی بوددیگه.دوست داشتم توی رشته صنایع غذایی درس بخونم در چه حد به آن رسیدی؟ هیچی دیگه یه رشته دیگه خوندم اصلاسال پیش چطور؟ ده سال پیش هم زیادازلحاظ هدف گذاری پیشرفت نداشتم. 5 سال پیش چطور؟ پنج سال پیش آرزوم یه زندگی آروم وآرمانی بود.دلم میخواست فقط روزهای سخت بگذره.به بطالت گذشت کلا و الان چه آرزو و هدفی را در زندگی دنبال می کنی؟ آهااا الان قضیه فرق میکنه.تاحدودی به آرزوی پنج سال پیش رسیدم.کمی هدف گذاریم پیشرفت کرده.دنبال رشد معنوی وعرفانی هستم.کلا هدفم بهره بردن ازتک تک لحظات زندگیمه چون خیلی ازلحظات روازدست دادم که واقعا حسرت میخورم چرازودتر عاقل نشدم:311: اماالان واقعا میدونم چی میخوام.دلم میخوادازلحاظ شخصیتی خیلی رشد کنم که درمقابلش میدونم خیلی ازآرزوهام به دست میاد.پس اول هدف بعدآرزو...این دوتاباهم فرق میکنه
8. تا کی در تالار تشریف خواهید داشت؟
تاهرموقع که بدونم باید باشم البته اگه بیرونم نکنناگر یک روزی تالار را ترک کنی به نظرت چی شده و یا چه اتفاقی افتاده؟ نمیدونم.فکرنمیکنم این اتفاق بیفته...شاید به خاطراینکه دیگه چشمام ضعیف بشه!!
9.تاثیر گذار ترین تاپیکی که در تالار با آن مواجه شدید. عجب سوالی!!چندتاپیک توی ذهمم هست اماعنوانشون یادم نیست.یکی ازتاپیکهای فرشته اردیبهشت،تاپیک کل کل:311:
10. پاییزه قبل از تالار و پاییزه بعد از تالار چه تفاوت های داشته است. الان باید عکس بزارم قبل وبعدازتالار!!
خب معلومه قبل ازتالار ناپخته ونادون،الان کمی پخته وسنجیده کار
الان حالت چطوره؟ خوبم خداروشکر به لطف تو!!
درجه حرارت صندلی؟ دماسنج ندارم اما کمتراز30.میدونید که ما اهوازی هاتادمای 60 درجه هم دووم میاریم:311:
برای شروع چطور بود؟ عالیییی بود بی نهایت جان دورازشوخی کلی جنگ وجدال دورنی راه انداختی
ممنون که وقت می ذاری و مبسوط جواب می دین.

---

ممنون ازسوالای تیزبینانه ات

متشکرم بی نهایت جان که شرکت کردی میدکنی که چقدرواسم دوستداشتنی هستی:43:

سلام

خانم گیسوکمند قبل از رفتنشون. سوالات اعضای باقی مونده صندلی داغ رو فرستا ن برای بنده. من هم بی کم و کاست میفرستم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

مدیریت محترم صندلی داغ
جناب آقای mohamad.reza164

با سلام و احترام ،

ضمن تشکر , خواهشمندم در نوبت هر یک از دوستان ، سوالات مربوطه را از سمت اینجانب زحمت بکشید ارسال نمایید .
خیلی ممنونم .



سلام بر پاییزه
سلام بر شجاع ترین شجاع
سلام بر پرچم دار بانوان همدردی
سلام بر بانوی صادق


بریم سراغ سوالات ،
چون تو دوست خودمی و شجاع هم هستی و منظور منو میدونی پس من خیییلی راحتتر سوال میپرسم
به بزرگواریت ببخش .


1 - پاییزه شده دیگران رو اینطور خطاب کنی ؟
" خاله زنک "
" تازه به دوران رسیده "
" بی سواد "
" ندید بدید "
" بی فرهنگ "
و...
الف - چقدر از آدمهای اطرافت رو اینطور میبینی یعنی هر کسی یه چشمه نشون داد میشه خاله زنک ؟ پاسخ هر چی هست ، توضیح بده .
ب - چی میشه آدم ، دیگران رو با یه لکه سیاه ننگین میبینه ؟


2 - نوشته بودی " رابطه باغریبه واسه خودمم سخته چون روحیه ام چیزدیگه ای هست!
اماخب همون رابطه های سطحی روبیشترمیپسندم. "


منظورت این بود دیرجوشی یا منظورت این بود هر کسی رو به حریم خصوصیت راه نمیدی ؟، یا .. منظور دیگه ای؟
رابطه سطحی که بیشتر میپسندی چه شکلیه ؟ چرا بیشتر میپسندی ؟
دوست داشتی 2تا دوست صمیمی داشتی هر از گاهی میدیدیشون و چند ساعت همصحبت میشدین ؟ چرا ؟
یه رفیق صمیمی داشتی که چندین سال دوستای خوبی برای هم بودید ، هنوزم هست ؟
دوست خوب یعنی چی ؟


3 - الف - پاییزه دوست داشتی توی یه روستا یه مزرعه کوچیک بود برای تو و همسرت ، معلم بودید ؟
چند تا هم جوجه داشتید ؟ ( منظورم مرغ و خروس نیستا ، بچه منظورمه )
رویای شیرینیه برات ؟


ب - پاییزه چرا این بچه ها توی روستا اصلا بزرگ کردنشون سخت نیست ولی توی شهر انقدر سخته ؟


( آقام همیشه بهمون میگه ما (اونها ) توی روستا ، خودمون میرفتیم از پای مامانمون میگرفتیم برامون لقمه درست کنه ، ولی شما ها ... یکی باید میدوید دنبالتون و ادای گربه و روباه مکار در میاورد تا دهان مبارکو باز کنید یه قاشق غذا بخورید )


بخاطر این نیست که آدم از طبیعته ، توی طبیعت اشتهاش باز میشه :)
مثل خوردن نون و پنیر توی کوه ، با توی خونه طعمش فرق داره .

ج - تصویر پروفایلمو نگاه کن.. خوب حالا اولین چیزایی که به ذهنت میرسه بنویس .

د - پاییزه ، گیسو کمند میتونه واسه اینا( قسمت ج ) معلم خوبی باشه ؟
پاییزه چهطور ؟


4- با توجه به سوال 2 و مثال گربه و روباه مکار
چگونه به فرزندت غذا میدهی ؟ چگونه بزرگش کردی ؟
اونطور که باید ازش لذت بردی ؟
چند تا دیگه بچه میخوای ؟ چرا ؟


5 - پاییزه جان خونتون رو دزد زده بود ، گرفتینشون ؟
انگار گفتی همه سرمایه تون رو بردن یا یه همچین چیزی ؟
چهطور این اتفاق بد رو پشت سر گذاشتید ؟
اگه اون موقع براش ناراحت بودی ، بگو الان چه حسی به اون اتفاق داری هنوزم ناراحتی ؟


6 - دوران مدرسه ات رو تعریف کن ،
چگونه دانش آموزی بودی ؟ کلا تعریف کن دیگه .




7 - یه تاپیک داشتی خیلی راحت خودت رو نقد کردی و فقط منفی هارو نوشتی ،


الف - این شجاعت از کجا میاد ? شجاعت میخواست ?


ب - چرا ما وقتی یکم از حضور پررنگمون در همدردی میگذره دیگه نمیاییم خودمون رو روی دایره بریزیم و بگیم اینه مشکلمون ?
کاربر نازنین آریایی ، یادمه نوشته بود علت اینکه از یه فرومی اومده بیرون این بوده که همه او رو بی نقص و خوب میدیدن و اومده بود همدردی
تا راحت از خودش حرف بزنه .


البته یه گروه فرهیخته ای هم در همدردی هستن اینها اصلا نمیتونن تاپیک بزنن از مشکلشون ، چون تا بیان بگن مشکل چیه تاپیک رسیده به صفحه پنج ، بدون نتیجه . و اینکه فقط خودشون به اوضاع و شرایطشون مسلط هستن و واقعا ایجاد تاپیک کمک کننده نیست .



8 - چرا بعضی مادران ایرانی به یکی از پسراشون وابسته هستند ?


خودت برای اینکه وابستگی بین شما و پسرت برای پسرت و خودت مشکل ساز نشه فکری کردی ?


کلا چقدر وابسته ای ، با توجه به تاپیک معنا و هدف ، تونستی تا حدی پیشگیری کنی ? چه وابستگی به فرزندت چه همسر چه پدر و مادر .


9 - چقدر لباس میخری ?
میگن لباس زیاد داشتن و متنوع پوشیدن اسراف نیست ، درسته ?
(منظور از تنوع این نیست دو سه بار بپوشیم بذاریم کنار )
بیشتر برای چی هزینه میکنی ?


10 - میتونی با هر چند تا جمله که دوست داری ادامه بدی :

پاییزه امروز احساس ارزشمندی می کند زیرا ......
پاییزه قبلا خودش را دوست ..... زیرا .......
پاییزه عموما برای اینکه خودش را خوشحال کند ....

ترانه های مورد علاقه پاییزه .......

همسر پاییزه ....... که او در همدردی فعالیت دارد و اگر بداند راضی .......
پاییزه در دنیای واقعی مثل همدردی شوخ ..............
این شوخی ...........


پاییزه خییلی خوشحالم که شرکت کردی و امیدوارم صندلی ات داغ باشه رفیق جان ،
مراقب پاییزه همدری باش .

پایان سوالات پاییزه .

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sia518

سلام خانم پاييزه حالتون خوبه ؟ چه خبر از كوچولو نازننيتون؟ سلام جنابsia ممنونم خداروشکر.کوچولو هم خوبه حسابی شیطووون شده
برم سر اصل مطلب بفرمایید
1- چرا آمدي همدردي؟از همدردي چي ياد گرفتي؟ چندسال پیش اوایل زندگی مشترک خیلی مشکلات داشتم وتوی اینترنت دنبال مطلب میگشتم که همدردی روپیدا کردم.خب خیلی چیزها یادگرفتم یه جورایی واسم کلاس خصوصی بود تا خیلی چیزهارومتوجه بشم.درباره رفتارم باهمسرم وبابقیه وحتی باخودم.
2- تا چند سالگی دوست داری عمر کنی؟نظرت در مورد پیری چیه؟ازش میترسی؟ تاهرموقع که خدابخواد اماخب دوست دارم بزرگ شدن پسرمو ببینم وازخوشبختیش لذت ببرم_پیری رودوست ندارم راستش.ازکنارگذاشته شدن میترسم!_تقریبا میترسم.نمیدونم شاید هم تااون موقع نظرم عوض بشه وکلی هم لذت ببرم ازش
3- اگه قرار باشه نحوه مرگتو دور از خونت خودت انتخاب کنی بین این چند گزینه کدوم؟ هیچکدووووم.واقعا میگم اصلا حتی دلم نمیخوادبه این گزینه هافک کنم.دوست دارم بی دردسربمیرم.مثلا ایست قلبی...ازهمه اینایی که گفتید شدیدامیترسم.من حتی توی فیلم هام این صحنه هارونگاه نمیکنم وچشمامومیبندم
پرت شدن از ارتفاع
غرق شدن در وسط دریا
خورده شدن توسط حیوانات وحشی
برق گرفتگي
4- بچه بودی ضایع ترین آرزوت چی بود؟ الان چیه؟ اون موقع همیشه آرزومیکردم صبح که بیدارمیشم توخونه عموم اینا باشم یامامان بزرگم یاخونه ی فامیلی:311:تازه چقدرهم ناراحت میشدم وقتی بیدارمیشدم میدیدم خونه ام!!آخه یعنی انتظارداشتم شب کی منوبیادببره اونجا دوتافرشته؟؟؟!!نمیدونم والا

منظورتون ضایع ترین آرزوی الانه؟الان دیگه آرزوی ضایعی ندارم.بزرگ شدم دیگه:311:
5- دوست داشتی اسب داشتی؟ اگه داشتی دندوناش رو میشمردی؟ نه دوست نداشتم اگه هم داشتم دندونهاشو نمیشماردم.چه سوال عجیبی!!
6- علم بهتره یا ثروت؟چرا؟ هردو.چون بدون این دوتا همه چی لنگه
7- اگه تا الان کسی رو ناراحت کردی یا از دست کسی ناراحت شدی توضیح بده؟ بله هم ناراحت کردم هم شدم.
دوروز پیش مامانمو ناراحت کردم.قبلا زیادناراحت میشدم اماالان دیگه نه.اماچندوقت پیش ازدست برادرم ناراحت شدم.بیشترحرص خوردم اونم به خاطرخودش
8- اولین چیزی که با این کلمات به ذهنت میرسه؟
مذهب آیین
خانواده سلطنتی انگلستان پولدار
مهد کودک دوسال دیگه پسرمومیفرستم
آزادی دموکراسی
آتشنشانشهادت
بخشش بزرگی
عشق مادر
آرامش آبی
هلند آزادی مفرط
آلمان چشم سبزها

9- به كوچولوتون اگه ميتونه نقاشي بكشه بگو بكشه و بفرست اگه هم نميتونه نقاشي بكشه خودتون بكشيد اگه حوصله نقاشي نداريد 4 بيت شعر بگيد.
ممنون که راه فرارگذاشتید
به دریایی در افتادم که پایانش نمی‌بینم
به دردی مبتلا گشتم که درمانش نمی‌بینم
در این دریا یکی در است و ما مشتاق دُر او
ولی کس کو که دُر جوید که جویانش نمی‌بینم


10- طرز تهيه فلافل ؟

---

خوب گوش بدید یه باربیشترنمیگم!:311: نخودهارودو روز میزاری خیس بخوره اما باید روزی سه بارآبشو عوض کنی،بعد چرخش میکنی،بهدشم سیب زمینی دوتامتوسط پیاز وسیر رو رنده میکنی ادویه ونمک وفلفل وهمینطورهم سبزیجات معطر اضافه کنی به مواد بعدشم که سرخ میکنی، امیدوارم ازاین غذای خوشمزه لذت برده باشید تا غذای دیگه بدرود!:311:

خیلی خیلی سپاسگذارم که درصندلی داغ بنده شرکت کردید.
ممنون ازسوالای زیباتون

سلام عزیزم
حتما خوبی دیگه احوال پرسی نمیکنم، بقیه بجای من حالتونو پرسیدن :311:
ولی جدی انشالله در کنار خانوادت خوش و خرم باشی:72:

بریم سر اصل مطلب ؛

۱. میگن وقتی بعضی مادرا دختر شوهر میدن یه شرایط دارن و وقتی برای پسرشون زن میگیرن یه شرایط دیگه.
فرض میکنیم الان یه دختر و پسر بزرگ داری و وقت ازدواجشونه... از اون مادرایی که تو خواستگاری پسرشون میگن ما به یگانگی خدا اعتقاد داریم واسه همین یک سکه مهر میکنیم... بعد تو مراسم خواستگاری دخترشون میگن ما واقعا به دین مقید هستیم به نیت ۱۲۴۰۰۰ پیامبر ۱۲۴۰۰۰ سکه برای مهریه دخترمون؟

۲. بنظرت دوماد آیندت ازت میترسه؟

۳. اگه عروست یکارایی انجام بده یا یه حرفایی بزنه که خوشایند نباشه چطور باهاش برخورد میکنی؟

۴. اگر تبدیل به یه گنجشک میشدی دوست داشتی پر بزنی به کجا؟ دوست داشتی بری سمت خونه ی چه کسی؟

۵. سریال پس از باران یادته؟ خانوم بزرگ (کتایون ریاحی) مجبور شد برای شوهرش زن بگیره ... همیشه فکر میکردم یه آدم چقدر در اون موقعیت میتونه درست تصمیم بگیره. خب فکر میکنی یه زن در این موقعیت چه احساسی داره؟

۶. همه از معایب جاری میگن ، شما از محاسنش بگو؟

راستی این کلمات رو توصیف کن؛

مادر شوهر
مادر
پدرشوهر
پدر
برادرشوهر
برادر
خواهر شوهر
خواهر

ممنون ازت:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

سلام

خانم گیسوکمند قبل از رفتنشون. سوالات اعضای باقی مونده صندلی داغ رو فرستا ن برای بنده. من هم بی کم و کاست میفرستم.

---

سلام ممنونم جناب مدیر
مادیده بودیم مدیربه بقیه زحمت میده امااینجا برعکسه ماداریم زحمت میدیم.ببخشید دیگه تقصیر گیسوجانه.
به هرحال ممنون پس سوالای خودتون کجاست؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

سلام بر پاییزه
سلام بر شجاع ترین شجاع
سلام بر پرچم دار بانوان همدردی
سلام بر بانوی صادق
سلام گیسو جان،ممنونم ازاین همه لطفی که به من داری امامن مثل خودت جنبه تعریف وتمجید ندارم هاا
بریم سراغ سوالات ، بریم
چون تو دوست خودمی و شجاع هم هستی و منظور منو میدونی پس من خیییلی راحتتر سوال میپرسم خواهش میکنم عزیزم
به بزرگواریت ببخش . چیزی نیست که ببخشم


1 - پاییزه شده دیگران رو اینطور خطاب کنی ؟ نه واقعا کسی رواینجورتاحالا خطاب نکردم
" خاله زنک "
" تازه به دوران رسیده "
" بی سواد "
" ندید بدید "
" بی فرهنگ "
و...
الف - چقدر از آدمهای اطرافت رو اینطور میبینی یعنی هر کسی یه چشمه نشون داد میشه خاله زنک ؟ پاسخ هر چی هست ، توضیح بده . نه راستش زیاد برچس نمیزنم به بقیه.یکی هست از اطرافیانم که خیلی اخلاقش خاله زنکی هستش اماتاحالا اصلا به زبون نیاوردم یه چشمه هم نشون نداده همیشه درحال نشون دادنه
ب - چی میشه آدم ، دیگران رو با یه لکه سیاه ننگین میبینه ؟
آدمی که بقیه روبالکه سیاه ببینه حتما خودش این سیاهی روتجربه کرده،حالانه لینکه من خاله زنکم!!اون قضیه اش فرق میکنه چون مرد هستش وتوی کارهای زنونه دخالت میکنه واسه این فکرمسکنم که اگه مردانه تربود بهتربود
شاید هم توی تاپیکهام قبلا صفتی رونسبت میدادم که الان پشیمونم چون پذیرفتم که هرکسی اخلاق خودش روداره


2 - نوشته بودی " رابطه باغریبه واسه خودمم سخته چون روحیه ام چیزدیگه ای هست!
اماخب همون رابطه های سطحی روبیشترمیپسندم. "


منظورت این بود دیرجوشی یا منظورت این بود هر کسی رو به حریم خصوصیت راه نمیدی ؟، یا .. منظور دیگه ای؟
فک کنم همونجا نوشتم واسه چی؛واسه محدودیتهایی که دارم وهمسرم اجازه دوستی رونمیده درواقع اونه که نمیجوشه وخب به من هم زیاداجازه نمیده،اما خب خودمم هرکسی روبه حریم خصوصی راه نمیدم مگه اینکه خیلی بهش اعتمادداشته باشم
رابطه سطحی که بیشتر میپسندی چه شکلیه ؟ چرا بیشتر میپسندی ؟ رابطه سطحی یعنی درحد یه آشنایی مختصر ویک سلام واحوالپرسی وبعدشم راجع به مسائل کلی حرف زدن...میپسندم چون شرایطم ایجاب میکنه وبدون دردسره
دوست داشتی 2تا دوست صمیمی داشتی هر از گاهی میدیدیشون و چند ساعت همصحبت میشدین ؟ چرا ؟ بله زیاااااد
این یعنی اوج لذت وخوشبختی واسه من.ازاین کارواقعا لذت میبرم.
یه رفیق صمیمی داشتی که چندین سال دوستای خوبی برای هم بودید ، هنوزم هست ؟ بله هنوزهم هست.البته خیلی رابطه مون کمترازقبل شده چون خیلی مشکلات واسش پیش اومده ومن غصه اینومیخورم که چرانمیتونم مثل قبل کنارش باشم خیلی هم حالش خوب نیست
دوست خوب یعنی چی ؟ دوست خوب یعنی اینکه تاصداشوشنیدی بری توی یه دنیای دیگه واقعا نمیدونم یعنی چی باید تجربه اش کنه آدم.گیسو کمند به هدفت رسیدی بغض کردم ازیادآوری اون روزها


3 - الف - پاییزه دوست داشتی توی یه روستا یه مزرعه کوچیک بود برای تو و همسرت ، معلم بودید ؟ بله دوست دارم.خیلی هم تجربه خوبی میشه اما خب من کارمزرعه نمیکردم چون خیلی سخته.تجربه این کارودارم وخیلی ازنزدیک زحمت هاشو دیدم وقتی که مجردبودم ومیرفتم پیش پدربزرگم اینا
چند تا هم جوجه داشتید ؟ ( منظورم مرغ و خروس نیستا ، بچه منظورمه ) بله خیلی هم خوبه.بزرگ کردن بچه ها توی اون فضا راحتتره وحداقل بچه بالذت بزرگ میشه
رویای شیرینیه برات ؟ خیلی ممنونم ازت


ب - پاییزه چرا این بچه ها توی روستا اصلا بزرگ کردنشون سخت نیست ولی توی شهر انقدر سخته ؟ اِ سوال بعدی این بود؟؟ خب فضای بزرگتری هست،اعتمادهست،هم بازی زیادهست بعدشم یه دفعه بچه ات خاکی وکثیف ازکوچه میاد سرفرصت تمیزش میکنی اینجا چی باید بغلش کرد بردش زیرآب بعدمیبینی خودتم باهاش رفتی زیرآب!!ازبس جانیست والا...کمرآدم میبره


( آقام همیشه بهمون میگه ما (اونها ) توی روستا ، خودمون میرفتیم از پای مامانمون میگرفتیم برامون لقمه درست کنه ، ولی شما ها ... یکی باید میدوید دنبالتون و ادای گربه و روباه مکار در میاورد تا دهان مبارکو باز کنید یه قاشق غذا بخورید ) واقعااااا


بخاطر این نیست که آدم از طبیعته ، توی طبیعت اشتهاش باز میشه :)
مثل خوردن نون و پنیر توی کوه ، با توی خونه طعمش فرق داره .
چرایه دلیلش اینه،میتونه این هم باشه که ازبس فعالیتشون توی اون فضای بزرگ زیادبوده خودشون گرسنه میشدن اماالان بچه هاانرژی شون روکجا خالی کنن
ج - تصویر پروفایلمو نگاه کن.. خوب حالا اولین چیزایی که به ذهنت میرسه بنویس . آخی...چقدردوست داشتنی ان چقدرخوشبختن

د - پاییزه ، گیسو کمند میتونه واسه اینا( قسمت ج ) معلم خوبی باشه ؟
پاییزه چهطور ؟
ازاونجایی که میدونم حس مسولیت پذیریت بالاست حتما میتونی وحتما هم موفق میشی کلی هم لذت میبری ازبودن باهاشون

منم که میدونی عاشق معلمی ام شاید من هم به خاطر اون حال خوبی که ازاین شغل بهم دست میده میتونم معلم خوبی واسشون باشم


4- با توجه به سوال 2 و مثال گربه و روباه مکار
چگونه به فرزندت غذا میدهی ؟ چگونه بزرگش کردی ؟ بچه منم ازاین قاعده مستثنی نیست اتفاقا بزرگترین دغدغه الانمه!! شده حتی یک روزهم کاری به کارش نداشته باشم نمیادبگه غذا میخوام باید خودم بهش بدم

واسه تربیتش خیلی تلاش میکنم وکلابزرگترین دغدغه ومسئله زندگیمه خیلی دوست دارم کتابخون بشه واهل یادگیری باشه چون خودم اینجوری ام تشنه یادگیری ام که خداروشکراین مورد روتونستم درست انجام بدم چون دیگران نمیتونستن دخالت کنن اماخب بقیه موارد واقعا سخته
اونطور که باید ازش لذت بردی ؟ بله زیاد لذت میبرم ازش.آدم بابچه اش دوباره بچگی میکنه.خداهمیشه سلامت نگهش داره واسم.قربونش بشم
چند تا دیگه بچه میخوای ؟ چرا ؟
یکی دیگه فعلا اگه ازپسشون براومدم شاید بعدا یکی دیگه هم بخوام.
چون یک بچه واقعا نمیشه ازخیلی لحاظ هم خودبچه هم ما والدین آدم احتیاج داره خانواده بزرگتری داشته باشه تاتجربه های بیشتری روهم به دست بیاره وگرنه که خیلی صاف وساده ازاین دنیامیریم


5 - پاییزه جان خونتون رو دزد زده بود ، گرفتینشون ؟ نه دیگه چیزی که رفته دیگه رفته
انگار گفتی همه سرمایه تون رو بردن یا یه همچین چیزی ؟ نه همه سودیک ماه چون شوهرم شغلش ازاده وکلا اون ماه کلی ضررکردیم
چهطور این اتفاق بد رو پشت سر گذاشتید ؟ اولش که خیلی سخت بود.این که ضرر کردیم واینابه کنارواقعا بعدازیه مدت فراموش شد امااینکه یه غریبه ازخدابی خبر واردحریم خصوصیت بشه خیلی داغ داره،من همش ازابن ناراحت بودم که چرایه غریبه اومدتوی خونه ام اون هم باکفش!!وقتی جای کفشهاشون رودیدم خیلی اذیت شدم.چندوقت که گذشت حالمون بهترشد خودبه خود اماخب ترس روهنوز دارم
اگه اون موقع براش ناراحت بودی ، بگو الان چه حسی به اون اتفاق داری هنوزم ناراحتی ؟ ناراحت بودم ولی خب الان بیشترنگران امنیت خودمونم.کلی هم محافظه کاری کردیم وتقریبا دیگه هیچ دزدی این طرفها پیداش نمیشه انشالله


6 - دوران مدرسه ات رو تعریف کن ،
چگونه دانش آموزی بودی ؟ کلا تعریف کن دیگه .
دوران مدرسه فوق العاده بود.شیرین ترین وبی غم ترین دوران زندگیم. دانش آموزخوبی بودم.زرنگ بودم نمره هام همیشه بالا اماخب واسه کنکورتلاش نکردم چون ازدواج کردم دیگه
اماخب حسرتشو نمیخورم چون بهترین لذت روبردم ازاون دوران.فقط دلتنگ اون روزها میشم



7 - یه تاپیک داشتی خیلی راحت خودت رو نقد کردی و فقط منفی هارو نوشتی ، بله آخرین تاپیک که چقدر کمکم کرد تابه این حال برسم


الف - این شجاعت از کجا میاد ? شجاعت میخواست ? نمیدونم چند ماه باخودم کلنجاررفتم تابالاخره اون تاپیک روزدم.شایدهم ترس داشتم شایدهم حوصله نداشتم چون حالم خوب نبودامادیگه خسته شده بودم وبه خودم اومدم دیدم فقط دارم غصه میخورم که درنهایت اون تاپیک روزدم ودوستان عزیز بدون منت چقدر راهنما وراهگشا شدن واسم که انشالله خدابهشون چندبرابرگشایش بده توی مشکلاتشون


ب - چرا ما وقتی یکم از حضور پررنگمون در همدردی میگذره دیگه نمیاییم خودمون رو روی دایره بریزیم و بگیم اینه مشکلمون ? نمیدونم من اینجورنیستم شاید خجالت میکشن ازاینکه بیان مشکلشون روبگن چون شناخته شده ترن
کاربر نازنین آریایی ، یادمه نوشته بود علت اینکه از یه فرومی اومده بیرون این بوده که همه او رو بی نقص و خوب میدیدن و اومده بود همدردی
تا راحت از خودش حرف بزنه .
واسه منم همدردی تنهاجایی که خیلی راحت خودمم باهمه مشکلات ونقص هام


البته یه گروه فرهیخته ای هم در همدردی هستن اینها اصلا نمیتونن تاپیک بزنن از مشکلشون ، چون تا بیان بگن مشکل چیه تاپیک رسیده به صفحه پنج ، بدون نتیجه . و اینکه فقط خودشون به اوضاع و شرایطشون مسلط هستن و واقعا ایجاد تاپیک کمک کننده نیست . بله اینجوری هم هست.اماخب میشه طرف مقابل هم خودش طوری مدیریت کنه تاپیکش روکه به نتیجه برسه



8 - چرا بعضی مادران ایرانی به یکی از پسراشون وابسته هستند ? اینو نمیدونم واقعا.امامادرشوهرمنم اینجوریه دقیقا به شوهرمن حسابی وابسته است وبرعکس


خودت برای اینکه وابستگی بین شما و پسرت برای پسرت و خودت مشکل ساز نشه فکری کردی ? بله فکر کردم ومطالعه میکنم که چطورمستقل تربیت بشه


کلا چقدر وابسته ای ، با توجه به تاپیک معنا و هدف ، تونستی تا حدی پیشگیری کنی ? چه وابستگی به فرزندت چه همسر چه پدر و مادر . کلا آدم وابسته ای نیستم.بیشتردلبسته میشم.اما خب راستش الان به پسرم وابسته ام وطاقت یک ساعت دوریشوندارم شاید چون هنوزبچه ست،به همسروپدرومادرم کمتر.خیلیی کمتر


9 - چقدر لباس میخری ? به اندازه نیاز البته الان نیازها خیلی فرق کردن وخب کمی تحت تاثیرمدهم هستم
میگن لباس زیاد داشتن و متنوع پوشیدن اسراف نیست ، درسته ?
(منظور از تنوع این نیست دو سه بار بپوشیم بذاریم کنار ) اگه آدم زیادنیاز داره به تعویض لباس به نظرم میتونه اسراف نباشه اماخب تاجایی که میتونه بایدرعایت کنه
بیشتر برای چی هزینه میکنی ?
وسایل موردنیاز زندگی کلا آدم ولخرجی نیستم.الان درحال حاضرپوشاک بچه:311:


10 - میتونی با هر چند تا جمله که دوست داری ادامه بدی :

پاییزه امروز احساس ارزشمندی می کند زیرا متوجه شده که چی میخواداززندگی......
پاییزه قبلا خودش را دوست نداشت ..... زیرا . خودش رودرک نکرده بودوهمینطورآدمهای اطرافش......
پاییزه عموما برای اینکه خودش را خوشحال کند کتاب میخونه وازهمسرش تقاضا میکنه ببرش دور دور ....

ترانه های مورد علاقه پاییزه . انتخاب شادمهرعقیلی،رگ خواب همایون شجریان،وچندترانه ازبهنام بانی......

همسر پاییزه ..عزیز..... که او در همدردی فعالیت دارد و اگر بداند راضی نیست .......
پاییزه در دنیای واقعی مثل همدردی شوخ .هست.............
این شوخی . اندازه داره وبستگی به جنبه طرف مقابل داره اماهرکس سربه سرم بزاره منم مقابله به مثل میکنم:311:..........


پاییزه خییلی خوشحالم که شرکت کردی و امیدوارم صندلی ات داغ باشه رفیق جان ،
مراقب پاییزه همدری باش .
ممنون عزیزم خیلی لطف کردی.توروخداتوامتحانها اینقدربه بچه هاسخت نگیری ها،توی یه سوال ده تاسوال جابدی:18:
پایان سوالات پاییزه اوووووف بالاخره تموم شد

---

خیلی خیلی ممنون ازسوالهای جذابت عزیزم

سلام دوستان عزیز

واقعا چون خیلی وقته به این تاپیک ها سر نزدم نمیدونم دقیقا تا چه زمانی فرصت سؤال پرسیدن هست و غیره ..
به هر حال اگر نمیتونم مثل گذشته در این برنامه شرکت کنم عذر خواهی مرا پذیرا باشین.

انگار نوبت خانم پاییزه عزیز هست.

پاییزه خانوم زیاد سؤال نمیپرسم .

در مواقعی که در زندگی با مشکلی مواجه میشوید که ذهن و فکرتان را مشغول میکنه ..با چه راهی آرامش میگیرید و به اصلاح خودتان را آرام میکنید؟

چرا گاهی چرخ به کام ما نمیرود؟

سلامت و تندرست باشی خانوم گل :43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

سلام عزیزم سلام عزیزم
حتما خوبی دیگه احوال پرسی نمیکنم، بقیه بجای من حالتونو پرسیدن :311:
ولی جدی انشالله در کنار خانوادت خوش و خرم باشی:72:
ممنون عزیزم سلامت باشی

بریم سر اصل مطلب ؛ بریم

۱. میگن وقتی بعضی مادرا دختر شوهر میدن یه شرایط دارن و وقتی برای پسرشون زن میگیرن یه شرایط دیگه.
فرض میکنیم الان یه دختر و پسر بزرگ داری و وقت ازدواجشونه... از اون مادرایی که تو خواستگاری پسرشون میگن ما به یگانگی خدا اعتقاد داریم واسه همین یک سکه مهر میکنیم... بعد تو مراسم خواستگاری دخترشون میگن ما واقعا به دین مقید هستیم به نیت ۱۲۴۰۰۰ پیامبر ۱۲۴۰۰۰ سکه برای مهریه دخترمون؟ نه صددرصد اینجورنیست.چون ازمادرم یادمیگیرم.وحتی ازمادرشوهرم که دقیقا عکس این قضیه ست

۲. بنظرت دوماد آیندت ازت میترسه؟ برنامه هادارم واسش.امادرجهت مثبت.میخوام هرکاری که مامانم بلدنبود من واسه دامادم انجام بدم تاهمیشه باهم شوخ وشنگول باشیم

۳. اگه عروست یکارایی انجام بده یا یه حرفایی بزنه که خوشایند نباشه چطور باهاش برخورد میکنی؟ اگه خیلی جدی باشه باهاش دوستانه حرف میزنم اینکاروخوب بلدم.احتمالا تااون موقع هم باتجربه ترمیشم اگه هم جدی نبود زیاد مثل بچه هام ازش میگذرم

۴. اگر تبدیل به یه گنجشک میشدی دوست داشتی پر بزنی به کجا؟ دوست داشتی بری سمت خونه ی چه کسی؟
سوال زیباییه
اول ازهمه تاجایی که میتونستم اوج میگرفتم ولی اصلا پایین رونگاه نمیکردم.یه کم دوردور میکردم توی آسمون بعدش میومدم همینجاتوی شهرخودم واولین جایی که میرفتم درخونه دوستم بود چون حسابی دلم تنگ شده واسش چون الان چهارساله ندیدمش
تاعصراونجامیموندم بعدشم میرفتم برفراز رودخونه کارون وروی هلالی پل کارون مینشیتم وازغروب شهرم لذت میبردم
بعدش کم کم میومدم پشت پنجره خونه بابام اینامینشستم چون همیشه بازه یه نگاهی میکردم بهشون خیالم که راحت شد همه چی خوبه برمیگردم پیش شوهرم وپسرم ولین قصه روباآب وتاب واسه پسرم تعریف میکردم.

۵. سریال پس از باران یادته؟ خانوم بزرگ (کتایون ریاحی) مجبور شد برای شوهرش زن بگیره ... همیشه فکر میکردم یه آدم چقدر در اون موقعیت میتونه درست تصمیم بگیره. خب فکر میکنی یه زن در این موقعیت چه احساسی داره؟
من حاضرنیستم همچین کاری کنم.من باید برم کنار بعدهمسرم هرکاری میخوادبکنه

۶. همه از معایب جاری میگن ، شما از محاسنش بگو؟
اگه چندماه پیش این سوال رومیپرسیدی قطعا جواب یه چیز دیگه بود؛اماالان اینومیگم که هرآدمی خوبی ها وبدی های خودش روداره فارغ ازنقشی که داره این ماهستیم که دوست داریم این اخلاقهاشون روبااسمشون وجایگاهشون یکی کنیم امامن دیگه واقعا اینجورنیستم
جاری من هم ویژگی خوب زیاد داره.یکی اینکه پسرم باپسرش خیلی دعوامیکنن اماهیچوقت اخم هم نکرده وهمیشه روی بازبه پسرم نشون داده ومن هم برای پسرش همینجورم
راستی این کلمات رو توصیف کن؛

مادر شوهر هم صحبت ودوست خوبیه
مادر همدم وعشق همیشگی من
پدرشوهر مداخله گروالبته مهربون
پدر همیشه درحال زحمت کشیدن وحرص خوردن واونجورکه باید حق مطلب رودربارش ادانمیکنیم
برادرشوهر بسیاربسیارمهربون
برادر دوستش دارم چون خیلی ساده ست ناراحتم واسش چون به فکرخودش نیست
خواهر شوهر کلی خنده میادتوی ذهنم!!خواهرهای خوبی ان.فقط گاهی میخوان جبهه بازی دربیارن که من نمیزارم
خواهر کوچیکه واحتیاج به مراقبت داره

ممنون ازت:72:

---

من هم ممنون ازشماسحرجان سوالای خوبی بود لطف کردی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط « 7 »

سلام دوستان عزیز
سلام 7 عزیز
واقعا چون خیلی وقته به این تاپیک ها سر نزدم نمیدونم دقیقا تا چه زمانی فرصت سؤال پرسیدن هست و غیره ..
به هر حال اگر نمیتونم مثل گذشته در این برنامه شرکت کنم عذر خواهی مرا پذیرا باشین.

انگار نوبت خانم پاییزه عزیز هست.

پاییزه خانوم زیاد سؤال نمیپرسم .
بفرمایید

در مواقعی که در زندگی با مشکلی مواجه میشوید که ذهن و فکرتان را مشغول میکنه ..با چه راهی آرامش میگیرید و به اصلاح خودتان را آرام میکنید؟
خب اول ازهمه بگم که طبیعیه آدم ناراحت بشه وبهم بریزه اما نباید زیاددراین حالت بمونیم
من خودم اینجوری ام پیش خودم میگم چندوقت دیگه این مشکل هم گذشته ورفته پس بیخودی غصه اش رونمیخورم
دعا زیاومیکنم.یعنی اگه مشکلی داشته باشم مدام درحال حرف زدن باخداهستم.غذا درست میکنم خداروبه نعمتش قسم میدم میگم خدایا به این نعمتت قسم رحمتت روهرچه زودتربهم عطاکن،یاهرکاردیگه ای.مثلا لقمه میزارم دهن پسرم ازخدامیخوام مشکلمون روحل کنه اصلا یه حال عجیبیه همه چی واسم مقدس میشه.یاحتی میگم خدایا به همین نفسهایی که دادی به من به همین لحظه ای که دارم باهات حرف میزنم منودریاب

چندروزاینجوری ام خوب که بایادش آروم شدم دیگه میسپارم به خودش تابه وقتش مشکل حل بشه وایمان دارم که به بهترین شکل حلش میکنه

چرا گاهی چرخ به کام ما نمیرود؟ به کام مانیست اما قطعا به صلاح ماست
7 عزیزاینی که میگم روواقعا حس میکنم.شاید غرهم بزنم اماتهش میدونم حکمت خدایه چیزدیگه ست اگه این باوررونداشتم تاالان دیگه هیچ رمقی نداشتم.اماخداروشکر وهزارمرتبه شکر

سلامت و تندرست باشی خانوم گل :43:
ممنون عزیزم همچنین شما.امیدوارم خدا گره ازمشکلاتت بازکنه دوست عزیز

---

درپناه خدا