سارا.
ببین من چیز های زیادی خوندم بلدم علاوه بر رشته تخصصیم...چیزی که خیلی بهش افتخار میکنم 3 زبانه بودنمه یا طراحی لباس میکنم و ......
همه بهم میگن به تیپم نمی خوره بچه درس خون باشم.کلا هم انواع و اقسام شیطنت هارو کردم
می دونی چرا؟
شب ها وقتی صدای جاروی پاکبان از تو کوچمون میومد ....به خودم می گفتم حالا که تو این سرما یا تو این گرما این موقع شب من جام گرم و نرم ناشکریه بخوابم بزار از این چیزی که دارم اونم رفاه استفاده کنم.
اصلا به اقتی پاکبان احساس دین میکردم.
این شد که اونکارهارو انجام دادم.
توام به نعمت هات فکر کن.ببین چه کارهایی رو باید انجام بدی ....همونارو انجا بدی باور کن اوضاعت کاملا عوض میشه.
من هر چی تو زندگیم دارم بخاطر احساس دینم به سقف بالا سرم و غذ و ارامشی بود که داشتم .....نه چیزهای دیگه