:104::104::104::46:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اوووووووووف گل گفتی بی دل
این جمله از طرف من هم هست . که تخت چسبید به این تنگ دلم . :46:
نمایش نسخه قابل چاپ
:104::104::104::46:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اوووووووووف گل گفتی بی دل
این جمله از طرف من هم هست . که تخت چسبید به این تنگ دلم . :46:
دور از جونننننننننننننن شیرینتون عزیزانم
سلام؛نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
ببخشيد كدام پست؟ از چي داريد حرف ميزنيد، من كه قبلا" هم عرض كردم هر گونه شب مراد و لالا.... و مجنون و ليلي رو تكذيب ميكنم.
من هم تکذیب کیوان را تائید می کنم :311:
مثلی است قدیمی می گویند : به روباه گفتند شاهدت کیه ؟!
گفت : دمم
در ضمن چرا یک وصف عروسی را نمی تونی به ما ببینی که داریم کیفش را می بریم ؟!:227::310:
و برای خودمون لباس بدوزیم . مگه چی میشه ؟!:324:
دوست داریم تو را توی لباس دامادی تجسم کنیم . :72::227:
عروسی دعوت کردن تو هم مثل سارا می شود . بوی جوجه کباب می آد اما از خودش خبری نیست . شاید هم عکس آن را نشانمان بدهی و..........:302:
سلام به همه دوستان:
آنی جونم به خدا خیلی ناراحتم..ننتونستم به بچههای تالار یک شام بدم...
می خواستم جشنی هم راه بندازم بلد نبودم والا:302:
ولی کارت دعوت عروسی دادم...
دوست دارم یه کاری بکنم ولی هیچی به ذهنم نمی رسه که بتونم پاسخ محبت دوستانم رو بدم...
دست رو دلم نذار به خدا......:302::316:
کیوان راست می گن دوستان بابا یک زن خوب بگیر ما هم دلمون خوشحال شه داداشی گل!!:323:
شما يه طوري مينوسيد انگار كه من همه چي ام كامله فقط يه زن خوب كم دارم:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
بابامن گير اين هام؟!
تالار و شام و عاقد و عکاس و آرايشگر و فيلم و لباس و تاج و کفش و کيف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجير و سرويس طلا... آنهم از آن سرويس خوشگلها... و از اين جور مشکلها.
و ساير ملزومات اداره يك زندگي
و مابقي مربوط به رفتن زير يك سقف است
درست میشه
غمت نباشه ، همه اینا رو از نوع مجازیش برات فراهم می کنیم داداش :311:
مگر نشنیدی هر کس نان دهد دندان دهد .
یه مثل کردی :
قرد بکه ژن بخواز
قردگه دیدو ژنه گه وجاس
اگر چه امروزیش شده :
قرد بکه ژن بخواز
ژنه گه چود قرده گه وجاس :311:
غمت نباشـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــه بزار کرات جور شه زن خودش میاد ، خدا هم روزی رسونه دادش نازنین .:323:
.
کیوان اینهایی که گفتی همه حل است و ...............(زمان - صبروپشتکار و ...)
کار و غیرت و شرف و....( ملزومات روحی و روانی و مهارتی و توانایی مرد ) که باشه بقیه اش هم به امید خدا حل می شود . فرکانس را تنظیم کن روی موج مثبت و ثابت نگه دار و بهش دست هم نزن . از تو حرکت از خدا برکت .
خلاصه اینکه با پررویی عروسی تو افتادیم !!!!!!!!!!!!!( بله؟!!!!!!! افتادیم ؟!!!!!!!!!!!!!!) ( خانم محترم این چه دیالوگ وحشتناکی است ؟اووووووووووووووش !!!!!!!!!
خودم با آبکش برای عروسی شاه داماد گلمون آب میارم :311:( باز هم تبلور نبوغ و... !!!!!!)
سلام بر كيوان خوش باورنقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
تازه اينها كه گفتي همش شد سخت افزاري كه مربوط به روز اول زندگي ات هست كه شروع كني از روز دوم علاوه بر سخت افزار بايد به استقبال مسائل نرم افزاري بروي كه در اين تالار انواع و اقسامش رو مديريت مي كني:316:
بايد خيلي قويتر از اينها براي زندگي باشي. خيلي زياد...
اين جمله زير هم به خاطر اينكه كائنات آني ازم دلگير نشود::311:
مشکلی نيست که آسان نشود.....مرد آن است که هراسان نشود!
کیوان خان عزب اوقلی! ببینم مگه شما فهمیدی که فرشته چی گفت که رفتی جیرینگی یه تشکر زیر مطلبش از خودت در وکردی!
ترجمه مثل فرشته برای دوستان:
ورژن قدیمی:
برو قرض کن زن بگیر
قرض و میدی زن برات میمونه
ورژن جدیدش:
برو قرض کن زن بگیر
زنت میره قرض برات میمونه:311:
فکر کنم این مثل فرشته خیلی بار اخلاقی و روانشناسانه داشت نه؟:311: end مثبت اندیشی بود.:104:
ببین برادر من! همه زنها که این چیزها را نمیخوان! انشا الله خدا یک زن فهیم و واقع بین نصیبت کنه که خیلی دربند اینجور ظواهر نباشه.:323:
به قول آقای مدیر فردای روز عروسی خیلی مهمتره که بتونی زندگی خوب و با ثباتی داشته باشی.
یک خاطره از خودم در وکنم:
چند سال پیش وقتی هنوز ازدواج نکرده بودم رفتیم به یک مراسم عروسی اونقدر مجلل بود که بیا و ببین! با آخرین مدل ماشینی که تو ایران پیدا میشد عروس رو آوردن توی بهترین باغ و خلاصه هرچی کله گنده هم دعوت کرده بودند. همش فکر میکردم وای چقدر خاطر این عروس عزیز بوده و چه زندگی اییییییییییییییی اینها داشته باشن بعدش:310:
اما! چند ماه بعد این دو از هم جدا شدند!!!!!!!!! ما که نفهمیدیم چرا اما...
اینجور اتفاقات باعث شد من بینشی پیدا کردم که وقتی با همسرم نامزد شدم به من گفت دو هفته تمام برات عروسی مییرم با ارکستر و ال و بل و چنین میکنم و چنان میکنم... از ایشون اصرار از من انکار که نه آقا من فقط راضی ام به عقد محضری وعلاقه ای هم به عروسی ندارم!
ما بعدها توی زندگیمون خوب مسائل زیادی داشتیم اما من تا به حال حتی یک لحظه فکر نکردم که چرا عروسی نگرفتم. و از این بایت خیلی هم راضی ام.
نمیدونم شاید یه عده بگن آخه مگه میش عروسی نگرفت ما آرزو داریم یا اینکه بعدا داماد و خانواده اش سو استفاده میکنند یا میگن دختر رو دستشون مونده بود و...
به هر حال نگرشها را باید عوض کرد. چون این سخت گیریها و اسراف و تبذیرهایی که ازدواج را به عقب میندازه باعث به گناه افتادن جوانان میشه و یا حداقلش اینه که فشار روانی زیادی را بر آنها وارد میکنه.