۱- خب حتما میدونه میخوایم بپیچونیمش، به خاطر همین در میره.
۲- چون اون کارته هم رفته قایم شده بلکه برید سراغ کارتای دیگه، اون یکم پر بمونه. شایدم میخوان بگن یه کیف خوب بخر، ما رو مرتب توش بذار.
۳- دقیقا :)) اگه فهمیدید به منم بگید :)))
:))))))- ۴
۵- شبکه چهار قبلاها زیاد میدیدم. برنامه های خوبی داشت.
در مورد شلوار پارچه ای با کتونی هم، باید بشینم باهاشون بحث کنم ببینم منطقشون چیه؟ :)))
۶-سرشونو میارن پایین، راحت، قشنگ گردنشون شیب پیدا میکنه پایین.
فکر کنم این کار براشون خیلی راحت تر از ما ادمها باشه که :))))
۴اول-تا یاد بگیریم صبورتر باشیم.
۴ دوم-بالاخره حیفه ادم عمرش تموم شه، جمله ی ببخشید شماره رو اشتباه گرفتم رو بیان نکرده باشه دیگه.... اینا همش فرصته :)
۴ سوم-برای اینکه مجبورتون کنن بعدش، به جز دستاتون،حتما صورتتون رو هم بشویید :)
۴ چهارم-از دستتون خسته شده، میخواد یکم از دستتون راحت بشه.
راستی، شما وسیله هاتون جزو خزنده ها هستن؟ :))))
۴پنجم-چون ماشینتون بهش بر خورده که چرا دیر اومدنتون رو انداختید گردن اون
۴ ششم-اشکالی نداره که. بعد میاید بیرون زنگ میزنید میگید ببخشید حمام بودم نشد جواب بدم.
توصیه: توی حموم اواز بخونید که صدای زنگ گوشی رو هم نفهمید. والا...
۴ هفتم-چون شتر سواری دولا دولا نمیشه.
۴ هشتم-خداییش چرا اینقدر شما بدشانسی میارید برادر؟؟ :)))
۴ نهم-اینجاست که باید گفت خوش به حال هشت پا ها
۴ یازدهم-چون میدونن در اخر هم دیرتر از بقیه خارج خواهند شد.
نمیشه که، بندگان خدا هم زودتر بیان، هم دورتر برن؟؟ گناه دارن.
۴ دوازدهم-چون رییس ها رو زیادی جدی میگیریم.
جدی جدی من نمیدونم چرا کارمندا از رییس ها میترسن یا رییس ها میخوان کارمندا ازشون بترسن؟ خب دارن یه کار گروهی انجام میدن دیگه. چی میشه اگه کارمنده بگه چشم، الان قهومو میخورم و دستورتونو انجام میدم؟ یا رییس بگه قهوت که تموم شد فلان کار رو انجام بده؟؟ جدی چی میشه مگه؟
دیگه چهار خسته شدا.... همین بلاها رو سر پیچ و مهره ها در میارین میرن در دورترین نقطه ممکن میخزن از دستتون.
الان چهار میره از حضور در لیست اعداد انصراف میده طفلی.
نه، برای چی بدم بیاد؟ :)