:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
آره عزیزم
از دست شوهر شمیم و رئیس خودم تو اداره اعصابم قاطیه
نمایش نسخه قابل چاپ
:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
آره عزیزم
از دست شوهر شمیم و رئیس خودم تو اداره اعصابم قاطیه
خانوادش چه گناهي كردند؟ به نظرم نبايد اونا را درگير كنه.
من هر وقت با همسرم حرفم مي شه. به شوخي يا جدي بهش مي گم برو خونه بابات. اتفاقا يكبار هم رفته خونه باباش و من تو خونه خودمون موندم بعد از دو هفته هم دست از پا درازتر با چمدونش برگشت و قدر من را هم بيشتر دونسته.
نمي دونم اين چه رسم مسخره اي است كه ما تو كشورمون داريم كه دخترا قهر مي كنند و مي رند خونه باباشون.
بيايد سنت شكني كنيم و اين رسم مسخره كه خودمون ساختيم را خودمون هم از بين ببريمش.
شميم جان سر خونه و زندگيت بمون و هركاري مي خواي بكني تو خونه خودت بكن.
تو اون دوهفته هم كه قهر رفته بود خونه باباش 11 بار اومد سر زد ولي روش نمي شد بياد توي خونه.
من واسه خاطر سلامتیش میگم
اونجا مامانش بهش میرسه ...
شمیم اینو در گوشت میگم( برو خونه مامان اینها استراخت کن)
حالا بازهم هرچی نظر بقیه است
لیلا جون از من بیشتر واردن ... حرفش هم غلط نیست
چی بگم خواهر
مرسی یکتا جون
مرسی لیلا جون
اگه واسه روحیه خودت می خوای بری کاری به ادب کردن نداری برو تا آخر هفته
ولی اینجور که من میبینم تو می ترسی زیاد بمونی خونه بابا اینا - در ضمن خودتی که نمی دونی می خوای بری یا نه از یه طرف مامان اینا نمی خوای حرص بخورن از یه طرف می خوای اروم شی ؟؟؟ اینم یه بار اینطوری گذاشتی رفته جمعه به بعد رو می خوای چیکار کنی
به نظر من اگه بری و ببینی بهت توجه نمی کنی روحت بیشتر ازار میبینه
و تو هنوز نمی دونی ازش متنفری یا می خوای زندگیت رو درست کنی اگه انقدر متنفری که نمی خوای ببینیش واسه چی دو روزه می خوای برگردی خونه اگه می خوای زندگیتو درست کنی واسه چی می خوای دو روز از فرصتت رو از دست بدی ! اگه می خوای خودت یکم اروم بشی برو اما زود برگرد که هم از پرس و جو های خانواده ات ازار نبینی هم اگه قراره همسرت بهت بی محلی کنه روحت بدتر داغون تر نشه
خب فرانک جون
تو میگی من چکار کنم؟
با فرانك موافقم.
مطمئن باش با رفتن خونه مادرت آرامش ات بيشتر كه نمي شه هيچ كمترم مي شه.
پس بگین چکار کنم؟
الان تو خونه همدیگه رو نمیبینیم و من نمیخوامم ببینیم، جدا میخوابیم و هیچ کاری به هم نداریم
راجع به پولی که گفتم اگه برنداشته باشه چکار کنم؟ ازش بردارم و به کارم برسم یا نه؟
مي توني به يك بهانه اي از برادر يا مادرت يك كوچولو پول قرض بگيري؟
میتونم ولی نمیخوام
به نظرم اوضاع خرابتر میشه
عادت نمیکنه به اینکار؟
یا بدش نیاد بعدا بگه آبرومو بردی با اینکارت؟
یا از این به بعد بگه برو از خانوادت قرض کن؟