RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
باید بپرسی ببینی تو زندگیش چه کسانی بیشتر از بقیه برایش مهم هستند.
وقتش رو بیشتر با کی می گذرونه.
شب ها تا چه ساعتی با رفیقهاش هست.
اینکه اگه شما از یکی از رفیق هاش خوشت نیاد و ازش بخواهی که رابطه اش رو با او کم کنه، چطور جواب خواهد داد.
اینکه بعد از ازدواج می خواهد رفیقهاش رو خونه بیاره یا نه...
مثلاً من یک دوست دارم که بیش از حد رفیقهاش برایش مهم هستند.
بیشتر از اینکه با خانواده اش در رابطه با مسائل مختلف مشورت کنه، با رفیقهاش مشورت می کنه.
بیش از حد برایشون مایع می گذاره. مثلاً اگه یکی ساعت 12 شب زنگ بزنه بگه بیا فلان جا، سریع میره.
برای ازدواج نظر رفیقهاش برایش مهمتره تا پدر مادرش.
میگه می خوام بعد از ازدواج رابطه ام رو باهاشون حفظ کنم. اگه زنم ازم بخواهد قطع رابطه کنم، باهاش صحبت می کنم و متقاعدش می کنم که نباید در رابطه های من دخالت کنه...
شوهر اینطوری خوبه، نه؟ :311:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام.
آقا حامد این دوست شما کتک خورش هم خوبه؟:311:
من هم با حامد عزیز موافقم. اما بهتره قبل از ازدواج، در مراحل آشنایی و نامزدی از دوستان همسر آینده شناخت پیدا کرد. نه این که در عالم رویا منتظر موند گل پسر از دوستانشون دست بکشند!!!!!
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
سلام.
سوال هم از خانما هم از آقایون:
قسمت اول سوال:
اگه همسر آیندتون توی زمان مجردیش یه سری یادداشت های خصوصی روزانه برای خودش داشته باشه،
1) دوست دارید بهتون بگه؟
2) انتظار دارید بهتون این اجازه رو بده که همه رو بخونید؟ و اگه این کار رو نکنه ازش ناراحت میشید و احساس میکنید بهتون اعتماد نداره؟ یا حتی داره چیزی رو از شما پنهان میکنه؟
3) اگه جواب سال 1 مثبته، به نظرتون کی باید بگه؟ اواخر زمان آشنایی و موقعی که کارا داره به جاهای جدی میرسه، یا بعد از ازدواج؟
4) ممکنه اگه بعد از ازدواج بهتون بگه، شما فکر کنید که کاش قبلش میگفت تا از روی نوشته هاش بیشتر میشناختمش؟
5) فکر میکنید اگه قبلش بهتون نگفته میخواسته قسمتی از شخصیتش رو پنهان کنه؟
قسمت دوم سوال:
اگه خودتون همچین یادداشتهایی داشته باشید،
1) چه وقتی به همسرتون میگید؟ اصلا ممکنه هیچ وقت نگید! اگه میگید چرا؟ و اگه نمیگید چرا؟
2) همه رو در اختیارش میذارید یا نه؟
3) ممکنه حس کنید خوندن اونها توسط همسرتون یه جور شکستنِ حریم شخصی شماست؟
کلاً تکلیف چیه؟!!
لطفاً هر چند تا دوست عزیزی که میتونن پاسخ بدن. ممنون:72:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
من فکر می کنم دفتر خاطرات و نوشته های شخصی کاملاً خصوصی هستند.
هر دو طرف می توانند که این رو برای خودشون نگه دارند و حتی هیچ وقت اجازه ندهند که همسرشون اون رو بخونه.
فکر می کنم هر چقدر هم که مرد و زن باید با هم صمیمی باشند، باز هم باید یک سری مرزها رو رعایت بکنند. این هم یکی از این مرزهاست.
اگر همسرم دوست داشته باشه که من نوشته هاش رو بخونم، می خونم. زمانش هم فرقی نمی کنه. ولی فکر می کنم این اتفاق بعد از ازدواج بیفته.
خودم هم هنوز نمی دونم که نوشته هام رو به همسرم بدم یا نه.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
اول باید معلوم بشه منظور از نوشته چیه
ما که راجع به یه نویسنده یا یه متفکر که در حال درج نظرات و اندیشه هاشه صحبت نمیکنیم
بلکه منظورمون نوشته هایی در مورد خاطرات روزانه یا تحلیل یه موضوع خاصه
یا صرفا احساسیه و یا کاملا منطقی شایدم تلفیقی از هردوی اونها
پس نمیشه خیلی روش حساب کرد طوری که اون رو منبعی برای شناخت دونست
به نظر من این نوع نوشته ها فقط برای خود نویسنده اعتبار دارن چون برای خودش نوشته و فقط خودشه که میتونه معنای اونها رو درک کنه
مگه اینکه از ابتدای نگارش مخاطبی جز خود نویسنده برای نوشته ها در نظر گرفته شده باشه
یه موضوع کاملا شخصیه و کنجکاوی های نابجا راه به جایی نمیبره
اما اگه خود نویسنده بخواد راجع همه اونها یا بخشی از اونها صحبت کنه بنظرم میتونه جالب باشه و شاید به شناخت بیشتر هم کمک کنه
در هر صورت تنها و تنها خواست خود نویسنده است که مهمه
پنهان کردن شخصیت و یا غیر قابل اعتماد بودن ربطی به اختیار نویسنده در علنی کردن یا نکردن نوشته های شخصیش نداره
و اگر کسی سعی کنه مخفیانه نوشته های خصوصی دیگران حتی همسرش رو مطالعه کنه قطعا از شعور اجتماعی پایینی برخورداره و ممکنه تو بد دردسری بیفته :81:
چون هدف و انگیزه نویسنده در زمان نوشتن معلوم نیست و ممکنه با گذشت زمان نظر نویسنده عوض شده باشه
پس اون نوشته بدون توضیح نویسنده در زمان حال چندان قابل استناد نیست
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
قسمت اول
1- گفتن یا نگفتنش میل خودشه
2- ازش انتظار ندارم اما اگه خودش دوست داشت، مشتاقانه استقبال می کنم.
3- هر موقع خودش دوست داشت. هر چند به نظرم بهتره اینجور اتفاقات بمونه برای بعد از ازدواج ...
4- به هیچ وجه. هیچ فکر و قضاوت بدی در مورد هر چیزی که می بینم نخواهم کرد و در آینده هم به خودم اجازه نمی دم از چیز هایی که باهام در میون گذاشته سوء استفاده کنم
5- به هیچ وجه. اگر در شناختش دچار خطا شدم مطمئنا اشتباه از من بوده. می تونستم بیشتر بپرسم، مشورت کنم و ...
قسمت دوم:
1- جونم برات بگه ... الان می رم تاپیک" خاطرات عاشقانه " تعریف می کنم چی شد:311:
2- حق منه که هر قسمتی رو که دوست داشتم بدم بخونه، اما راستش خودم حس خیلی خوبی ندارم اگه همسرم دفترچه خاطراتشو بده من بخونم ولی بعضی صفحاتش نباشه...
3- وقتی کسی چنین تصمیمی می گیره حتما قبلش با خودش کنار اومده که حس بدی از "عریان شدن روحی" در برابر همسرش نداشته باشه...
کلا تکلیفی در کار نیست برای این مورد. هر چی دلت بگه :310:...
ولی گلم یادت باشه این احساسات فرد به فرد متفاوته وهیچ دلیلی نداره که آدما همه مثه هم فکر کنن. پس حواست باشه تعمیم ندی :46::43:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
با اجازه دختر مهربون
طبیعتا محدوده ارتباط دختر و پسر در دوران نامزدی (دورانی که عقد رسمی صورت نگرفته ) بسته به فرهنگ خاص هر خونواده متفاوته
بعضی با وجود محرم بودن طرفین هرگونه ارتباط جسمی رو به بعد از عقد رسمی (دائمی )موکول میکنند
که احتمالا با این روش بدون دخالت عواطف و احساسات و احیانا هیجانات ناشی از روابط هرچند سطحی اولیه ، شناخت دقیق تری صورت میگیره
اما اگر زمان نامزدی طولانی تر باشه (مثلا بیشتر از شش ماه ) داشتن روابط محدود اجتناب ناپذیره
با این توصیفات به نظر شما محدوده زمانی دوران نامزدی و محدوده ارتباط در این دوران باید چگونه باشه ؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
با اجازه دختر مهربون
خواهش میکنم. :72: من جوابمو گرفتم تقریبا. البته اگه دوستان بازم نظری داشتن استقبال میکنم.:72:
در مورد سوالی که پرسیدی،
نظر من در مورد طول زمان نامزدی (که با توجه به تعریفی که کردی گفتی عقد دائم صورت نگرفته ولی عقد موقت صورت گرفته) :
من هیچ وقت قانع نشدم که چرا مدت زمان نامزدی باید زیاد باشه. اگه برای شناخت بیشتر هست (که مثلا بتونن راحت تر با هم صحبت کنن یا آقای داماد بتونه عروس خانم رو بدون حجاب ببینه)، حداکثر یکی دو هفته کافیه. بعدش میتونن عقد دائم بخونن تا مشکلی از جهت روابط براشون پیش نیاد.
کلاً صورت مساله رو پاک کردم فکر کنم :D
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بستگی داره که چقدر طرف مقابل رو می شناسی.
اگر از قبل همدیگر رو می شناسید، شاید دوران نامزدی خیلی طولانی نباشه.
حقیقتش چون تجربه ای نداریم، نمی تونیم نظر قطعی بدیم :)
باید همه مون ازدواج کنیم، بعد بیایم نظر بدیم! :311:
ولی فکر می کنم بالاخره قبل از عقد 6 ماه شناخت لازمه.
حالا مدتی از این 6 ماه صرف خواستگاری و رفت و آمدهای خانوادگی می شود.
بالاخره زمانی هست که پسر و دختر می نشینند و با هم صحبت می کنند.
وقتی این دوران با موفقیت سپری شد، فکر می کنم لازمه که وارد مرحله بعدی بشیم.
یعنی مثل دو تا دوست با هم بیرون برویم. در محیط ها و موقعیت های مختلف همدیگر رو محک بزنیم.
نوع برخوردها رو ببینیم و خیلی چیزهای دیگه.
خب فکر می کنم این دوران، دوران نامزدی هست.
به این خاطر که دیگه عروس داماد هم به هم محرم بشوند که این رفت و آمد ها مشکلی نداشته باشه.
به نظر من هم نباید در این دوران رابطه ی جنسی باشه. به خاطر اینکه این رابطه جنسی زود هنگام مراحل شناخت رو تحت تاثیر قرار میده و کلاً مسیر رو منحرف می کنه.
و کلاً ابراز احساسات هم بهتر هست که کنترل شده باشه. نه اینکه اصلاً نباشه، ولی کنترل شده.
به این خاطر که در این مرحله آدم باید ببینه که طرف مقابل از نظر احساسی در چه سطحی هست...
دیگر عقد و عروسی برای من یکی هست. یعنی عقد که می کنند دیگر همه چیز تمام شده و زن و شوهر هستند.
حالا اینکه مراسم عروسی رو کی بگیرند، و یا اصلاً بگیرند، دیگه مسئله اش جداست.
حالا دختر مهربون که گفتی 2 هفته برای نامزدی کافی هست، دوست دارم بدونم کلاً از زمان خواستگاری اول تا عقد رو چقدر وقت در نظر گرفتی؟ :)
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
من میگم یکی دو ماه کافیه
نقل قول:
در محیط ها و موقعیت های مختلف همدیگر رو محک بزنیم.
میشه یکی دو تا مثال بزنی،که چه شکلی محک بزنیم!