RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
[size=medium]آقای من
دستهای زائرانت را میبینم كه به سمت پنجره فولاد كه درگاه اجابت است، دراز شدهاند و تو آنقدر باكرامتی كه هیچ دستی را رد نمیكنی.
امروز من هم آمدهام تا در سایه امن دستان آفتابیات آرامش بیابم. دستم را بگیر
از مشهد رضا دعاگویتان هستیم
اگر دلتان لرزید اشکی چکید کسی اینجا محتاج دعایتان است[/size]
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام به همه:72:
حال من که خوبه
با خوشحالیم رفتم مغازه:310: به جاش گل خریدم براتون.تقدیم به همه شما دوستای همدردی:
http://www.hamdardi.net/imgup/45749/...770de533d4.jpg
Z o h r e hخانم خوش اومدی. خوشحال شدم دیدم برگشتی.
پدربزرگ برای شمام آرزوی سلامتی و موفقیت دارم هر کجا که هستید(ولی زود برگردید.)
برای همه آرزوی شادی دارم.
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
دورانی بود که زمان من را دنبال میکرد، اکنون من به دنبال او! چه بازی کوه فکنی است!
تایم تنفس هم نمیده،میشه گذشت و بازی نکرد، میشه اصلا" شروع نکرد،ولی وقتی شروع شد باید آنقدر بروی تا در جای آرام لنگر بیاندازی، و هر وقت دلت خواست پارو به آب بزنی
نفسم بند آمد:82:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
به به سر در نو مبارک
ایول مدیر خیلی قشنگه
ممنون:72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام به تمام اعضای خوب تالارهمدردی
خانم داملا خانم بی دل خانم باران 68 خانم نازنین اریایی خانم موعود خانم شادی خانم رو زن اقای بی بی اقای کامران خانم طاهره اقای لرد حامد خانم انی خانم دختر مهربون خانم راحیل خانوم خانم بهار زندگی چند وقتی توی تالار نیستند جا در تالار خیلی خا لی است دلم خیلی تنگ شده است امیدوارم زودتر به تالار بر گردید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72::72::72::72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام
اخرش نتونستم تحمل کنم و بالاخره جزو یاران همدردی شدم(البته برای مدت کوتاه)...:328::227::227:
و اما از احوالاتم بگم...
چند روزی می شه از که از کربلا برگشتم.ان جا که بودم در بار گاه مقدس امام حسین (ع)و حضرت ابو الفضل(س) وحتی در نجف دعا گوی دوستان همدردی بودم.در نجف هنگام بغضم یک سری افراد مثل اقای محمد 2012،نادیا777،راحیل خانوم در یادم بودند که براشون دعا کردم.برای زنده دل و یلدا جان هم دعا کردم که تو اون تاپیک اخرم به من دلداری دادند.و در اخر به جای همه ی دوستان همدردی دعا کردم که حاجت روا باشند.
و اما الان که از مسافرت برگشتم سرماخوردگی بدی گرفتم و همینطور دارم سرفه می کنم.
دعا کنید زودتر حالم خوب بشه.
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
پرنده غريب عزیز
خیلییییییییییییییییی ممنون که در این سفر به یاد منم بودی و برای من و پسرم دعا کردی
ایشاا... هرچیز خوبی که از خدا میخوای و به صلاحت هست بهت بده
منم دعا میکنم که زودتر سرماخوردگیت خوب شه :46:
آدم اول صبحی روحیه میگیره از این پست ها میخونه ها :D
ایشاا... تمام بچه های تالار و مدیران و کارشناساش به آرزوهای خوب قلبیشون برسند
یاحق
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
چقدر تالار سوت و کور شده...:302::302:
حالا که ما اومدیم همه رفتند...مثل این که همه با تالار قهرند :160::160:
بابا ناسلامتی ماه ربیع الاوله...هر کی نخنده تنبله
همینطوریشم دلمون غصه داره می یایم اینجا غصه دارتر داریم می شیم
دلم از این شکلک ها می خواد :227::227::311:
:122::58:
فکر کنم به خاطر نبود پدر بزرگ چون اون جو تالار رو شاد می کرد...امیدوارم که زودتر برگرده :323:
اما از حال و احوالم بگم که یک خونه نقلی و کوچیک گیرمون اومد بالاخره که نزدیک دانشگاه نامزدمه
امیدوارم تالار هر چی زودتر برگرده به حالت طبیعیش
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
سلام پرنده غریب
خوش اومدی
خلوتی و سکوت تالار بیشتر بخاطر امتحانات بچه هاست
خیلی ها هم که آزمون ارشد دارن و مشغول درس خوندنن
از بهار شادی هم خبری نیست و فکر کنم حسابی مشغول درسه
بهار تو میتونی...
خلاصه که نترس این آرامش قبل طوفانه,خبر رسیده سونامی همدردی تو راهه
نادیا بیا دو تا بری بری بگو ملت شاد شن
حالتون خوبه راستی
من که خوبم
دلم آنی میخواد
تالار خوبه ها,فقط یه کم ani ش رو بیشتر کنید
کمبود محبت پیدا کردیم به خدا:(
ایشالا آنی هم هر جا هست شاد باشه
اصلا هم برام مهم نیست راحیل شارژ کنه یا نکنه!!!
والا...
RE: حال و احوال یاران همدردی (7)
چه حال ؟ چه احوال ؟
چند وقته نه خبري از گشت و گذار هست ، نه شيطنت و خنده خبيثانه
همه ش هم تقصير كنكور و امتحاناس
واي من پايه م كه يه حمله انتحاري به سازمان سنجش داشته باشم و اين فداكاري رو در حق همه انجام بدم.
به قول زهره والا...