نمایش نسخه قابل چاپ
نگران نباش پدربزرگ
میخوام به تاپیک باز کنم با این عنوان:
فقط فقط مخصوص خودت راحیل خانوم جون
هیچکسم حق نداره توش پست بذاره به غیر از خود راحیل
هر 10 دقیقه یه بار بیاد توش پست بذاره تا تعداد پستاش بره بالا
بقیه هم فقط حق دارند بیان پای پستای راحیل تشکر بزنند و بهش رتبه بدند
[size=large]حله؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/size]
سلام
صبح زیبای پاییزی تون به خیر:311:
پدربزرگ شما خودشو ناراحت نکن
شهرداری همدردی این سطل آشغالارو دیشب کلا خالی کرده یه مشت پست بی محتوا هم ریخته دور
کلی از پستای منم که جدیدا زیاد بی محتوا بودن حذف شده
راحیل هم همینطور دیگه
البته این یه جور تمرین صبر هم هست برای ما :)
راحیل تو میتونی!
به چشم خودم میبینم اون روزیو که کلی اعضای فعال به حال و روزت حسرت بخورن
و به هم میگن از راحیل یاد بگیر
برو ما پشتتیم:46:
آهان راستی خب چرا مچ گیری میکنید!!!
من کی گفتم راجع به موسیقی اطلاعات دارم:302:
آخریت آلت موسیقی هم که استفاده کردم بادکنک خواهر زاده ام ترکید
تهشو کشیدم رو لیوان
ضربه میزدم کلی کیف میکرد و غش غش میخندید
بعد دادم دست خودش با همون غش غش خنده لیوانو کوبید تو سرم
البته همونجا استعدادمو تو این زمینه حس کردما
اما خب نباید شعور مخاطب رو هم دست کم گرفت:)
آره نادیا یادش بخیر بچگی های خودمون
عجب بارونی داره میاد ، نه خیر تگرگه ، خیلی باحاله
بارون که میزنه ناخوداگاه یاد سه چیز میفتم:
سهراب و شعرش
قمیشی و صداش
شهردار و ... !
:311::311::311::311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط z o h r e h
:311::311:
:311:
شهردار و خیابوناش؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط baby
کوچه هاش؟
متروش؟
کارمنداش؟
کیاش؟ ما آی کیومون پایینه! اصلا چه اصراری دارید ما هی حذف بشیم یا بن بشیم خدای ناکرده
از خودتون بگین بزارین ما هم زبونمون روزه بمونه!
در ضمن ما که خودمون بچه نداریم
اما دیدیم یه سری صحنه هارو
همون بچه هایی که دماغ باباهاشونو گاز میگیرن چون دندونشون تاز داره درمیاد
یا مامانه داره قربون صدقه خنده هاشون میره دامبی میکوبن تو صورتشون
یا با انگشت چشم یکیو نیشگون میگیرن
یا با پا میرن تو غذاهای باباشون و هرهر میخندن
یا واسشون اسباب بازی جدید میخری دو سوته اشهدشو میخونن هم دماغ خودمون میسوزه هم اونا شاد میشن
سرو صدا های خاصشونم که مورد اخلاقی داره نمیگم:311:
پس احیانا اگه اینجوری شدین:311: یاد بلاهای گذشته هم بیفتیناااااا
به اون قول معروف:)بگم؟؟؟؟؟
تازه کی از آینده خبر داره شاید بازم شدید بابا یا مامان پس نخندیدهااااا
بابا خوب بارون بیاد اما این رعد و برقش چیه؟:302:
چرا ایجاد رعب و وحشت میکنه؟؟؟؟:302:
یکی بره یه تذکری اخطاری چیزی بده خب
من چرا میترسم آخه:302:
سلام به همه
زهره جان پاشو برو نماز آیات بخون آخه ترسیدی دیگه!
پاشو دیگه:324:
من این چند روزه رساله رو از بر کردم مطمئنم الان شما باید این کارو بکنی
البته ناگفته نمونه سوالای مصاحبه ام از مفاتیح بود و نه از رساله ولی الان به عنوان یک کارشناس مذهبی میتونم ابراز نظر کنم حالا نه در اون حد ولی ...
ما خونمون پنجره دو جداره و عایق صوتی داره رعد و برق طوفان هرچی اتفاق بیفته ما نمیفهمیم بعدا مثلا میریم بیرون می بینیم سیل اومده یا چند متر برف هستش ولی ما اصلا نفهمیدیم:311:...
نمونش الان که به همسرم زنگ زدم گفتم دارم میرم بیرون اگه اومدی خونه نبودم نگران نشو و اون گفت تو این بارون شدید کجا میخوای بری نمیخواد بری و من تازه فهمیدم بارون میباره:311::311:
چیه خب؟چرا بچه مردم و مخسره میکنید؟؟؟
مگه خودتون تا حالا عضو عادی نبودید؟ :D
البته میدونم هیشکی بعد از سه سال عضو عادی نمیمونه :311:
چه کنیم دیگه،باید یه فرقی بین من و شماها باشه دیگه،فکر کردین راحیل بودن الکیه :18:
دقیقا ارسال هام شده بود صد تا،یه روز عضو کوشا بودم،بعدش دیدم ستاره مو دزدیدن :302:
آخه چرا بچه مردمو اذیت میکنین؟ :302:
راستی پدربزرگ،ممنون از تبریکتون و ممنون از اینکه هوامو دارید،اوچیکتم به مولا :)
____________________________________
پ.ن.دیگه نوشتن تو اینجا هم برام سخت شده،بس که باید خود سانسوری کنم!
سلام مجدد،
از دوستانی که جویای حال من شدند صمیمانه متشکرم.
حقیقتش احساس می کنم مسائلی که هست از طریق مجازی قابل حل شدن نیستند و بنابراین اقدامی برای ایجاد تاپیک و بیان مشکلاتم در تالار نمی کنم.
ولی باز هم به خاطر همدلی و همدردی شما با من بسیار ممنونم! :72::72:
شاد باشید.
دوستان عزیز
پستهایی که در آن خاطرات کودکی بود ، به تاپیک مربوط به خودش یعنی لینک زیر منتقل شد :
http://www.hamdardi.net/thread-7948-page-3.html
الان اومدم تلطیف روحم رو با شما به اشتراک بذارم
راستش خواستم اول تو حال و احوال اینو بنویسم ولی ترسیدم حذف شه :D
خیلییییییییییییییی خوشحالمو حالم خوبه
البته یکم خسته و له و لورده ام
دلیلشم اینه که دیروز با تور 1 روزه رفته بودیم قلعه ..... (شماله)
با دختر عموم و دوستای دانشگاهشون
خیلیییییییییییی خوش گذشت
جای همتون خالی
کلا از اول رفت تا آخر برگشت، اتوبوس رو هوا بود :D
ماشاا... به اینهمه انرژی:104::104:
:227::227::227::227:
وااااااااااااااااااییی
چه سرده هوا یخ زدم.
انگشتام از سرما سیاه کبود شدن . با فندک دستامو گرم میکنم :311:
یکی یه بخاری یه حلب چوب بیاره روشن کنیم. هم تالار گرم بشه هم من بینوا گناه دارما :302:
30 پیام خنده دار هدیه دوستان پررنگ . از اثرات سوت کور بودن آلاچیقه چیکار کنیم :311:
عکس العمل دوستان بعداز دیدن پیام دیدن داره .:311: