-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
من از خوندن داستان زندگی شما متاثر شدم ولی می خوام بهتون این نوید رو بدم که خدا جای حق نشسته عزیزم
اون که دندان دهد نان دهد نگران وضعیت مالی ات نباش عزیزم به فرض طلاق شما مهریه داری و این پول می تونه کمک بزرگی بهت بکه تا کاری پیدا کنی
عزیزم اینکه می گی رشته ام مناسب نیست قبول - می تونی کاری گیر بیاری غیر متناسب با رشته ات یا حداقل هنری را بیاموزی
عزیزم دوستان پیشنهاد های خیلی خوبی دادند و نکاتی به نظر من می رسه که لازم می بینم اینجا عنوان کنم
1- شما احتمال می دی که همسرت بهت خیانت کرده و می کنه و الان با خانمی در منزل ت است چرا از کسی کمک نمی گیری ( شخص عاقل و مورد اعتماد ) تا بهت کمک کنه اطلاعاتی از شوهرت بدست بیاری ؟؟؟؟ البته بی سرو صدا و بدون اینکه همسرت متوجه بشه و حتی اطلاعاتی از اون خانم
2- عزیزم تو برای طلاق همیشه وقت داری پس من پیشنهاد می کنم که اول راه های دیگه رو امتحان کنی راه های دیگه چه می تونه باشه
الف - بیرون کردن اون زن از زندگی همسرت
ب- ساختن زندگی ات از نو
ج- ساختن خودت به عنوان زنی مستقل و محکم
د- آماده سازی بچه ها و خودت برای احیانا طلاق
باز م باهات حرف دارم گلم:72:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
اگه می خوای مچ شوهرت را بگیری همون طور که گفته شد حتما به همراه شخص دیگه ای باش. بعد هم تو از خونه ات هیچ جا نمی ری و می مونی تا تکلیفت روشن بشه.حالا چه نتیجه جدایی باشه چه اصلاح شرایط از خونه ات جایی نرو. تا زمانی که شما همسر این اقایی خانم خونه هستی و نباید خونه را برای هیچ زن دیگه ای خالی کنی.
لازم نیست حتما توی رشته تحصیلی خودت کار کنی. برای شروع می تونی مشاغل دیگه را امتحان کنی.
آرزو مهریه شما چقدر است؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
من پیشنهاد می کنم به صورت هیجانی با این مساله برخورد نشه
اصلا نباید شوهرت متوجه بشه که شما زیر نظر داری اون رو بلکه هدف اینه که
1- از شک و تردید بیرون بیای - شاید اصلا مورد نباشه حتی اگه احتمالش کم ه
2- اطلاعاتی از اون خانم بدست بیاری
تا بتونیم منطقی تر به این مساله نگاه کنیم
عزیزم باز هم تاکید می کنم اگه خواستی از کسی کمک بگیری فردی عاقل و پخته و قابل اعتماد باشه و اگر احیانا چیزی متوجه شد اصلا نذاره شوهرت ویا اون خانم چیزی متوجه بشه
الان شما در مرحله جمع آوری اطلاعات هستی و می خوای خودت رو قوی و مستقل کنی
برای سرو صدا و طلاق همیشه وقت هست:72:
عزیزم مردهای زیادی بوده اند که خیانت کرده اند ولی اون چیزی که مهم ه نحوه برخورد شماست
من به شما تضمین میدم اگه صبور باشید و منطقی و حساب شده عمل کنید همسرتان خجول و شرمنده پیش شما بر می گرده:305:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
اتنا خانوم این بار دوم هست که این اقا به خانومش خیانت می کنه
بدست آوردن اطلاعات در مورد این خانوم فکر می کنی چه دردی رو دوا بکنه جز اینکه برای ایشون رنج بیشتری رو بیاره
حالا گیریم که اطلاعات موثق و کاملی بدست آورد اقدام بعدی به نظر شما جی هست با این خانوم مقابله کنه یا با شوهر خودش مقابله کنه
این خانوم نشد شوهرش میره سراغ خانوم سوم
به نظر من در این شرایط بهترین راه حل تمرکز روی خودش و بچه هاش هست تا آرامشش رو بدست بیاره
من و شما زن هستیم می دونیم این موضوع چقدر آزار دهنده هست
حالا ایشون کنکاش کنه چه هدفی رو به نظر شما باید دنبال کنه؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آتنای عزیز
متاسفانه من در اون شهر کسی رو ندارم که بتونه برام این کار رو بکنه.خانوادم هم اصلا در جریان مشکلم نیستن و اونقدر گرفتاری دارن که انجام این کار براشون سخته و اصلا شاید قبول نکنن.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
میدونم که نباید احتمال طلاق رو صفر بدونم.من با وجود همچین شوهری دلبستگی خاصی به این زندگی ندارم.شرایطم برای طلاق خوب نیست وگرنه شاید اصلا شک نمی کردم .سرزده به خونم بر می گشتم و منتظر می شدم که یا شوهرم متنبه بشه یا همه چی تموم بشه.
عزیزم الان که با هم خوب هستی شوهرت میگه چند روز دیگه هم بمون بعد بیا به نظرت منطقی هست با قهر بری بشینی خونه بابات تا اون بیاد دنبالت ؟ یعنی یه جوری خودت خونه رو براش خالی کنی که بی دقدقه هر کاری خواست بکنه؟
دلیل مهم تردید من در تصمیم گیری و نیاز زیادم به مشاوره با شما همینه.الان اگه کارم به جدایی بکشه فکر می کنم شرایط سختی پیدا می کنم.البته در شرایط فعلی زندگیم و با این خیانت شوهرم هم زندگیم خیلی تلخه و سخته.زندگی با مردی که بهم خیانت می کنه.تمایلی به رابطه زناشویی باهام نداره و این فاصله بینمون رو بیشتر می کنه و من کاری در این مورد از دستم بر نمیاد.
نمی دونم سختی که در این زندگی فعلیم باهاش مواجهم بیشتره یا بعد از جدایی؟تردیدم به این دلیله.
با وضعیتی که شما داری به مراتب سخت تر هست
گفتی تاپیک منو خوندی ببین من شرایطم برای جدایی عالی عالی هست الان چهار ماهه که مستقل زندگی می کنم بدون حمایت شوهر و یا مرد در شهرستان هستم خانواده من هم نیستند ولی می گویم طلاق با اینکه یک راه حل هست مزخزفترین و چرت ترین دوران زندگی یه زن می تونه باشه
حالا با شرایطی که شما داری قطعا زجر آورتر از این زندگی فعلی ات می شود
ای کاش میتونستم سر کار برم.وضعیت مالی خودم رو بهتر کنم و برای مواجه شدن با وضعیتی جدید آماده باشم.ولی.....از حرف تا عمل خیلی راهه.برای رشته من توی شهرهای بزرگ هم سخت کار پیدا میشه .توی یه شهر کوچک که شرکت خصوصی پیدا نمیشه.رشته من به درد کارخونجات هم نمی خوره.من اصلا کسی رو اونجا نمی شناسم و شوهرم هم در این زمینه همکاری نمی کنه.نگفته ولی می فهمم ته قلبش موافق کار کردنم نیست.برای همین وقتی برام کار پیدا شد اول گفت برو وبعد بهونه بچه رو اورد.من حتی فکر نمی کنم اگه جدا بشم هم بتونم کار پیدا کنم.خیلی از همکلاسیهام بیکارن.
باز که داری آیه یاس می خونی این قدر نشین کاسه چه کنم چه کنم دستت بگیر ای کاش می تونستم چرا نتونی ؟ مگه چه چیزی ات از بقیه کمتر هست آره از حرف تا عمل خیلی راهه شما بلند شدی اقدام کردی؟
منم توی این شهر غریبم شوهرم هم همکاری نکرد خودم تلاش کردم
شما نباید به شوهرت وابسته باشی مگه بچه هستی؟
ولی می فهمم که ته قلبش موافق نیست
از کجا می دونی چرا پیش داوری می کنی
حرف بچه را پیش کشید درسته حق هم داره شوهر من وقتی کار برایم جور شد به هم گفت اگه بخواهی بری سر کار و شام و ناهار من رو به راه نباشه نرو سر کار
منم گفتم چشم عزیزم تو بگی نرو من نمی رم
ولی به جایی رسیدیم که بهش زنگ میزدم می گفتم تن ماهی بخر بیار ناهار نداریم:D
چرا
چون هدفم این بود که استقلال مالی داشته باشم
شما هم نگو نمیشه من غریبم
زحمت داره سختی داره ولی باید این سختی ها رو قبول کنی تا به موفقیت و اسایش برسی
اینه که با سکوتم در حال حاضر فقط مجبورم شرایط سختی رو تحمل کنم و در لحظاتی زجر بکشم.بدون این که بتونم قدمی به جلو بردارم.
باز که برگشتی سر خونه اول :305: شما سکوت می کنی که به اهدافت برسی به استقلال
برای طلاق هم به اندازه کافی وقت داری
چرا نتونی قدمی به جلو برداری
مگه شما با بقیه انسانها فرق داری
البته تنبلی و راحت طلبی ات رو بذار کنار
و اگه باهاش برخورد کنم هم عاقبتش معلوم نیست و درستی این کار.
من اصلا نمی دونم فرضا اگه بخوام برم ومچشو بگیرم بعدش باید چه کنم؟
قهر کنم بیام خونه بابام.اگه نیاد دنبالم و هیچ اقدامی حتی برای طلاق نکنه و من بلاتکلیف بمونم باید جه کنم؟
یا بمونم توی خونه خودم؟چه برخوردی بکنم؟
یا همچنان به همین روند فعلی زندگیم ادامه بدم.خیلی فکر می کنم ولی نتیجه نمی گیرم.
باز هم همون حرف های اول تاپیکت باباجان یه کم به راهنمایی ها توجه کن
من نمی دونم اومدی راهنمایی بگیری یا همش درد و دل کنی و زانوی غم بغل بگیری
این همه راه به شما نشان داده شد بسم الله از تو حرکت از خدا برکت
ببینم چی کار می کنی
درد و دل هم بسه
بیا حرف هات رو بزن ولی نه تکراری بلکه از پیشرفتات بگو از تصمیمات از روند رو به رشدت
موفق باشی
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
بالهای صداقت عزیز
از راهنماییهاتون باز هم ممنونم.
امشب از شوهرم پرسیدم دلیل اینهمه سردیش نسبت به من چیه؟می دونید جوابش چی بود:به تو گفتن فایده نداره .در حضور خانوادت می گم.
اینم صحبت ما در جهت پیدا کردن مشکل.همیشه اینطوره.درست نمیشه باهاش حرف زد
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزیزم من بهت پیشنهاد می دهم موضوع را حداقل با یکی از اعضای خانواده ات در میان بگذاری به هر حال حمایت اونها می تونه به تو از نظر روحی کمک کنه - البته نباید شلوغ بشه فقط افراد قابل اعتماد و با تجربه
اگه می بینی افراد خانواده ات خودشان مشکلات خاص خودشان را دارند و به تو نمی توانند کمک خاصی بکنند خوب می شه راه حل های دیگه رو بررسی کنی
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ارزو خانوم
بازی های خانوم انی رو بخون
شما همون روش قبلی را برای حل این مشکل در پیش گرفتی
خوب شوهرت هم مثل دفعه های قبل به شما جواب داده
من با آتنا موافق نیستم نذار کسی از زندگیت بفهمه
اگه راهنمایی های من برای شما کار ساز هست
سعی کن روی خودت و دوتا بچه ات سرمایه گذاری کنی
به طلاق فکر نکن
تنها به دنبال بدست آوردن آرامشت باش
این نظر من بود
البته بزگان زیادی در این تالار هستند که نظرات بسیار سازنده ای دارند
مثل نقاب فرشته آنی و....
ببین از بین این همه راه حلی که به شما پیشنهاد شده کدومش برای شما مفید تره
دست دست نکن توی یه راه قدم بذار و تا آخر راه با انعطاف پذیری و قاطعیت برو جلو
اگه تصمیم گرفتی بیا مطرح کن وگرنه درد و دل کرد کاری رو از پیش نمی بره و مشکلی رو برایت حل نمی کنه
موفق باشی:72:
خانومی یه سر به این لینک بزن این خانوم هم مشکلی در زندگیش داره از نوع دیگر
ببین شما دو نفر توی مرحله تصمیم گیری مانده اید و دارید درجا می زنید
بهترین برخورد با اعتیاد شوهرم
فکر کن راه حل هایی که به ایشون داده شده برای مشکل شما نیز شاید چاره ساز باشه
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
دوستان عزیز
من خیلی فکر کردم.با توجه به نظر شما دوستان عزیز تصمیم گرفتم که فرصت دیگه ای (آخرین)رو به شوهرم بدم.هر کاری از دستم بر میاد بکنم که بعدا پشیمون نشم.اما تصمیماتم:
1
.سعی کنم آراستگی و زیبایی و تناسب اندام و مرتب بودن لباس رو با بهترین کیفیت ممکن برای شوهرم داشته باشم.(خیلی بهتر از قبل)
2.نسبت به سردیها و بی تفاوتیهاش غرور و متقابلا بی تفاوتی نشون بدم.میدونم خیلی سخته اما می خوام سعیمو بکنم و بهش بفهمونم برای خودم خوشم.شادم و این بی علاقگیش نسبت به من برام مهم نیست.
3.در مقابلش با اعتماد به نفس کامل عمل کنم
4.خواسته هام رو محترمانه بیان کنم
5.در مورد پیدا کردن کار بیشتر فکر کنم و تلاش کنم تا شاید زمینه اون به وجود بیاد
6.سعی کنم آرامش خودم رو تا جای ممکن حفظ کنم
7.در نهایت سعی کنم تا حد ممکن که از نظر خودم مورد قبوله اونی باشم که شوهرم می خواد.
فعلا به این نتایج رسیدم.سعی کنم این کارها رو بکنم و منتظر باشم ببینم در رفتار شوهرم تغییری به وجود میاد یا نه؟و بعد بر اساس اون دوباره تصمیم بگیرم که برخوردم چی باشه.اصلا ادامه بدم یا نه؟الان تصمیمم اینه که بعد از انجام این کارها در صورتی که شوهرم تغییر رویه نده و یا بدتر بشه باهاش برخورد جدی بکنم و منتظر نتیجش باشم.امیدوارم بتونم انها رو اجرا کنم.
دوستان عزیز لطفا در مورد درستی و نادرستی تصمیماتم باهام حرف بزنید و نظرتون رو بگید.بی صبرانه منتظرم.یاز همتون یه دنیا ممنونم:72:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آرزو جان
تصمیماتت خیلی خوبه
این که یک بار دیگه به شوهرت فرصت بدی ، اونم در شرایطی که تغییراتی مثبت در خودت هم ایجاد کنی ( فرصت دادن و کنار اومدن فعال ، نه منفعل ) به شما آرامش خواهد داد ، و حداقل ، هم برای خودت خوبه که حرکتی در وجود خودت داشتی و بار وجدانی از این که شاید کوتاهی کردی از بین میره ، هم برای همسرت که اینجوری اتمام حجت میشه بهش .
اما یه نکته : از این که در ذهن شوهرت چی میگذره و به عبارتی حرفهای ناگفته اش در رابطه با این روند و احتمالاً شما و زندگیش چیه غافل مباش ، و در پی یافتن بهترین راه کار و روش برای به حرف آوردن اون باش .
پیشنهاد می کنم باب بحث دوستانه رو باهاش باز کن و به عنوان یک موضوع مورد بحث از او جویا شوی و به بحث بکشونی در مورد این که چه چیزی رابطه بین یک زن و شوهر رو سرد می کنه ؟، چی باعث میشه که مثلاً زنی به شوهرش خیانت بکنه ؟ ( شما از خیانت زنها بپرس تا در این میان به این بهانه اصل موضوع خیانت و علت اون پیش بیاد )
با برنامه هایی که در پیش گرفتی و همچنین عملی کردن این پیشنهاد ، از برزخ عذاب روحی و غم و ناراحتی که رو خودت و زندگیت و فرزند و شوهرت اثر نامطلوب داره بیرون میایی .
خوشحالم تصمیم گرفتی که از این دایره رکود و بلاتکلیفی و احساس ناتوانی و یأس و ناخشنودی بیرون بیایی و حرکت مثبتی داشته باشی . همین خودش بهت روحیه میده .
آفــــــــــــــــرین :104::104::104:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ارزو خیلی خوشحالم از تصمیمی که گرفتی و برای این تصمیم گیری درست به تو آفرین می گویم . :228::104:
اما یک نکته ( خوب توجه کن )
تو به زندگی بر نمی گردی که به همسرت برای آخرین بار فرصت دهی بلکه این فرصت برای خود توست که برگردی تا هم سعی کنی ایرادات قبلی را مرتفع کنی و هم به خودت فرصت بدهی تا خودت را بسازی و درست هم بسازی .
این قسمت مهمی است که باید روی آن متمرکز باشی .
انشالله که دیگرموردی پیش نخواهد آمد و زندگی ات سروسامان می گیرد و همسرت هم انشالله به قاطعیت در جهت منافع خودش و بچه ها و تو ، دست از بازی و شیطنت و تنوع طلبی بر خواهد داشت و با تو همکاری خواهد کرد . ولی یادت باشه سازندگی خودت در اولویت قرار دارد و درست از لحظه ای که وارد زندگی شدی این اولویت را در کنار سایر اولویتهای زندگی مد نظر داشته باش .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
دوستان عزیز
ممنون از نظراتتون.
میدونم که انجام تصمیماتم سخته .بعضیهاشون خیلی سخت.اینکه بخوام نسبت به همه سردیهاش بی تفاوت نشون بدم و ناراحت نشم خیلی سخته...باید تغییر کنم ......اما سعیمو می کنم که همشون رو اجرا کنم.باز هم فکر می کنم و سعی می کنم اشتباهات گذشته ام رو تا جای ممکن بفهمم و اصلاح کن
باز هم منتظر نظراتتون و راهنماییهایتون هستم.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
دوستان عزیز سلام
از همون موقع که ثصمیماتم رو با شما در میون گذاشتم دارم سعی می کنم که اجراشون کنم.ولی………..
متاسفانه من در این چند هفته من در مورد خیانت شوهرم به یقین رسیدم و خیلی چیزها در مورد ارتباطش برام مثل روز روشن شد.
این ارتباط شاید به یک سال یا حتی بیشتر برگرده و من با حماقت تمام نفهمیدم.شواهد رو می دیدم ولی گمان خوب می زدم.این حماقتها حالا اذیتم می کنه.
حالا که کاملا مطمئن شدم خیلی چیزها رو از حرفهای عادی شوهرم هم در مورد روابطش می فهمم.متل اینکه یکی دو روز قبل یه وسیله خونه براش خریده بود.حالا می فهمم که حداقل نصف روزهای هفته شوهرم پیش اون زنه.روابطشون در حد رابطه جنسیه و….
دارم داغون می شم.نمیتونید تصور کنید که چقدر شرایطم سخته و اعصابم داغون.از شوهرم بدم میاد.وقتی باهام حرف می زنه حالم ازش به هم می خوره.می دونم منو یه احمق کامل می دونه که این همه وقت ارتباط داره و همچنان فکر می کنه من نفهمیدم.اینکه منو هالو فرض می کنه خیلی عذابم میده.
دلم می خواد جوری بهش بفهمونم که از کرده خودش پشیمون بشه.
بی تفاوتیش نسبت بهم و اینکه حتی ذره ای تمایل نداره حتی دستمو بگیره.اینا داغونم می کنه.با اینکه ازش متنفرم ولی این همه سردی داغونم می کنه.
هزینه های این زندگی برای من خیلی خیلی زیاده.نمی تونم این شرایط رو تحمل کنم.
اونقدر از شوهرم بدم میاد که نمیتونم بازم بهش محبت کنم.سعی کنم جذبش کنم.اصلا نمی دونم فایده داره یا نه.با این ارتباط که فکر می کنم عمیق باشه.
من حد اقل تا 1 سال دیگه نمی تونم سر کار برم.به خاطر بچه نوزاد.حالا اگه بعدش هم سر کار برم تا کی باید کار کنم تا سرمایه ای داشته باشم که اگه خواستم جدا شم وضعیتم بهتر باشه؟تا چند سال؟ و اونوقت این ارتباط ممکنه اونقدر عمیق شده باشه (البته اگه تا حالا نشده باشه) که دیگه هیچ کاری نشه کرد.
خانم آنی من فکر نمی کنم بتونم بازی عزیزم رو برای مدت طولانی بازی کنم و بعد سراغ بازی حالا گیرت آوردم پدر سگ برم.
خیلی سخته.تصورش رو هم نمی تونید بکنید.
ای کاش آقای مدیر راهنماییم می کردند.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
خانوم عزیز مشخصه که شما فعلا تصمیم به جدایی ندارید پس بجنبید تا زندگیتون را نجات دهید.
شما باید تا می تونید به همسرتون نزدیک بشید و محبت کنید. در روابط زناشوییتون تنوع ایجاد کنید و تا جایی که می تونید این روابط را زیاد کنید تا همسرتون کمتر پیش این خانوم برن.
البته با توجه به اینکه مدت این رابطه زیاد بوده و شوهرتون فکر می کنه شما چیزی نمی دونید بدون اقدام شما بعید می دونم رابطه را قطع کنند.
شما باید روابط عاطفی را تا حدی زیاد کنید تا در فرصت مناسب که به روی شوهرتون اوردین که از مسائل مطلعید, و ایشون را مجبور به انتخاب کردین بتونید این خانوم را از زندگیتون بیرون کنید.
در ضمن اصرار شما بر اینکه من نمی تونم شاغل بشم و درامدزا باشم فقط اعتماد به نفس شما را از بین می بره.
شما تصمیم بگیرید, اقدام کنید همه چیز درست میشه.
وقتی بدونید هدف چیه و در جهت رسیدن به هدف اقدام کردین نصف راه را رفتین. برای شروع به یک کاریابی مراجعه کنید.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
خانم آرزو با توجه به اینکه مطلب شما طولانی هست من تمامش را نخوندم فقط میخوام برای پست 54 جواب بنویسم
من به شما حق میدم که از شوهرتون بدتون بیاد و ازش متنفر باشید. من تقریبا مطمئن هستم که اون خودش الان عذاب وجدان داره و فقط از روی ترس هست که جرات نمیکنه اعتراف کنه چون احتمالا رفتار شما جوری هست که فکر میکنه شما نمیبخشینش. به نظر من اگر شما این اطمینان را بهش بدین که اگر برگرده میبخشینش حتما بر میگرده.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
به نام خداوند سبحان
با سلام من مطالب شما رو خوندم و با بیان اینکه برخی از دوستان شفاف صحبت از جدایی آوردند....
من با توجه به این که شما در شرایط سختی قرار دارید ..ببینید اجازه بدین باهاتون راحت صحبت کنم :
آدمها همیشه اشتباهاتی میکنند و شاید تا وقتی ک خود طرف متوجه نشه نمیشه بهش کمک کرد ..فکر کنید اگر به کسی بگید برق خطرناکه و نباید بهش دست زد و اگر متوجه بشه که خوب دست نمیزنه ولی اگه دست زد متاسفانه هر کسه دیگه بهش دست بزنه آسیب خواهد دید .( مشابه شما و شوهرتون) پس ببینید الان شما باید نه تنها شرایط کمک به ایشونو ندارید بلکه خود شما نیز نیاز به کمک دارید .
پس اول به آرامش برسید ...شما باید با توجه به اتفاقی که برای شوهرتون افتاده فکر کنید ببینید ایشون وارد یک راه اشتباه شده اند اما اگر واقعا ایشون رو دوست دارید باید بهش کمک کنید نه اینکه اگه یه نفر اشتباهی کرد حتما مقصره ...
ببینید خیلی از ماها اشتباه میکنیم اما تا وقتی خودمون حس نکنیم کارمون اشتباهه افراده مختلف هم اگر بیان نمیتونند بهمون کمک کنند چون از اشتباهمون دفاع خواهیم کرد چون نیروی دافعه ما در اون لحظه فعال است بنابراین شما ابتدا باید چند وقتی (نه 1 روز و 2 هفته بلکه خود شما میزان رو تعیین میکنید چون یک نفر در 1 روز آروم میشه و یک نفر در 1 سال) خودتونو آروم کنید و ذهن و روان خود را از انتقام و رسوا کردن بشویید سپس با استفاده از ترفند های زنانه و البته مهم تر با استفاده از منطق به شوهر گمراه خود کمک کنید ( منظور من از گمراهی جسارت به شوهر محترمتان نیست بلکه ایشون گمراه شدند ولی مقصر نیستند چون نمیدانند اشتباه میکنند چون بار دوم ایشون این عمل رو انجام می دهند)
ببینید کمک به ایشون کمک به خود شماست نه اینکه بگید ببینم آیا ارزش داره کمک و گذشت کنم ؟ ما انسانها باید ابتدا خودمونو ببخشیم بعد دیگران رو ... متاسفانه همه میگن ما رو باید دیگران ببخشند ....
کل صحبتامو جمع میکنم ...
شما باید یکم استراحت جسمی و روانی انجام بدین ... اگه چیزی تو ذهنتون اومد روی کاغذ بنویسید اما نزارید در ذهنتون باقی بمونه و یه جا نگهشون دارید اما بعد (عجله نکنید) با توجه به موارد گفته شده دوستان و بنده با ایشون رابطه بهتری داشته باشید (ما انسانها همیشه رفتاری رو دریافت خواهیم کرد که با ما رفتار شده است .پس سعی کنید رفتار به گونه ای باشه که شوک به ایشون وارد نشه چون با تغییر رفتار ناگهانی و مهربانانه شما ایشون هم متوجه خواهند شود پس آرام آرام این عمل رفتار را بهبود بخشید اما اصلا عجله نکنید چون اجازه بدید ایشون خودشونو پیدا کنند شما باید تغییر کنید تا ایشون تغییر رویه بدهند و ایشون رو (یعنی زندگیتونو) نجات بدین ... حس حسادت به این خانوم رو خواهش میکنم بزارید کنار ..چون مثل یک لایه همیشه آزارتون میده ...به طور نامحسوس به قضیه نگاه کنید و از این به بعد شما شاید چیزهای بدتر و ناراحت کننده تری از شوهرتون بشنوید و یا حس کنید اما حالا دیگه شما آماده شدید برای یک کمک بزرگ پس شما باید سنجیده تر و محکم تر ( اگر واقعا تصمیم گرفتین به شوهر وخودتون برای زنده نگهداشتن زندگی فکر کنید ) عمل کنید و ایشونو با رفتار و صحبتهای منطقی و غیر مستقیم خود متوجه این گمراهی کنید .
باز هم در آخر حرفامو تکرار میکنم :
اول استراحت کامل ذهن و روان خود و تصمیم برای ادامه یا قطع رابطه
بعد تغییر در رفتار خود آرام آرام و بهبودی روحیه خود و محکم بودن در برابر چیزهایی که میبینید و میشنوید .
بعد شروع یک مرحله که من بهش میگم گذشتن از خود برای خود ( شما باید محکم باشید و مثل دریا که اگه با چند هزار لیتر آب آلوده آلوده نمیشه نه مثل یه رودخونه که با این مقدار آب آلوده از بین میره)
پس خودتونو پاک کنید و به ایشون کمک کنید چون شما الان فکر انتقام رو توسرتون دارید اینو فراموش کنید و منتظره شرایط نباشید شما باید شرایط رو تغییر بدین نه ایشون ...
پس یا علی
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یاریم کن :72:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ترانه عزیز
ممنونم از راهنماییتون.من هم مثل شما فکر می کنم چون ارتباط شوهرم به مدت طولانی بوده نمی دونم شاید یک سال یا بیشتر و حالا می فهمم این اواخر ارتباطشون بیشتر هم شده و شوهرم فکر می کنه من نفهمیدم تا زمانی که من اقدامی نکنم این رابطه رو قطع نمی کنه.البته میدونم در صورت برخورد من هم شاید رابطش رو همچنان ادامه بده ولی بدون برخورد من او همچنان از رابطش لذت میبره.
شما به من میگید : در روابط زناشوییتون تنوع ایجاد کنید و تا جایی که می تونید این روابط را زیاد کنید تا همسرتون کمتر پیش این خانوم برن.
حرفتون کاملا درسته ولی متاسفانه من در این زمینه هیچ کاری نمی تونم بکنم.لازمه براتون توضیح بدم.
بعد از به دنیا اومدن بچه دوممان جای بچه اول که همیشه پیش من می خوابید رو بین من و شوهرم انداختیم .دیشب من جای پسرمون رو کنار پدرش انداختم که لااقل رخت خوابمون کنار هم باشه .وقتی اینو دید اول کلی اخم کرد و عصبانی شد! و بعدش جاها رو مثل قبل انداخت!یعنی حتی حاضر نشد رختخوابش کنار من باشه!
واقعا جای تاسف داره.نمیدونید چقدر خرد شدم.حالا با همچین شرایطی با شوهری که جای خوابش رو ازم جدا می کنه چطوری باید روابط زناشویی داشته باشم؟با همچین رفتاری باید چه کنم؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آرزو خانوم , عزیزم دست روی دست بزاری هیچ اتفاقی نمی افته باید تلاش کنی.
دیگه کار از ایما و اشاره و جای بچه گذشته.
توی اولین فرصت خودت را به بهترین صورت آرایش کن و لباس جدید و زیبایی بپوش سعی کن براش متفاوت بشی بعد هم بچه ها را اگه می تونی جایی بزار یا بخوابون و خودت شروع کننده رابطه باش.
باید غافلگیرش کنی و تا جایی که می تونی سعی کن اون را به طرف خودت بکشونی چون مدت طولانیه رابطه نداشتین اگه بتونی این رابطه را براش لذت بخش کنی و تفاوت ایجاد کنی خاطره خوش این رابطه توی بهبود روابط تو با شوهرت کمکت می کنه.
بی پرده از درخواست و نیازت بگو. اصلا هم فکر نکن خودت را کوچیک کردی یا تحقیر شدی. این حق توه که شوهرت باهات رابطه داشته باشه پس برای گرفتن این حق بدون خجالت و افکار آزار دهنده مصمم باش.
ببین عزیزم ممکنه شوهرت دنبال تنوع و هیجان تو رابطه باشه. پس سعی کن تو این تنوع و هیجان را ایجاد کنی و اینبار حس کنه همسرش متفاوت با دفعات قبله.
اگه بهت جواب رد داد اصرار کن تو باید سعی کنی تعهد جنسی همسرت به اون زن رابشکنی.
مهمونی بگیر و رفت و آمد را زیاد کن. تا جایی که می تونی همسرت را تنها نزار.
ببین عزیزم دوران بارداری و نقاهت بعد از زایمانت به این خانوم فرصت داده تا به شوهرت نزدیک بشه, باید تمام تلاشت را بزاری تا بینشون شکاف ایجاد کنی.
از بچه ها استفاده کن. و سعی کن بچه ها را با پدرشون صمیمی تر و نزدیکتر کنی. فضای خونه را شاد و زیبا کن.
به خودت برس تا بتونی به تلاشت ادامه بدی.
عزیزم می دونم الان احساس بدی داری ولی باید برای حفظ زندگیت به خودت مسلط باشی.
ورزش کن, شاد باش و خودت را دوست داشته باش.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
دوستان عزیز
من خیلی فکر کردم.با توجه به نظر شما دوستان عزیز تصمیم گرفتم که فرصت دیگه ای (آخرین)رو به شوهرم بدم.هر کاری از دستم بر میاد بکنم که بعدا پشیمون نشم.اما تصمیماتم:
1
.سعی کنم آراستگی و زیبایی و تناسب اندام و مرتب بودن لباس رو با بهترین کیفیت ممکن برای شوهرم داشته باشم.(خیلی بهتر از قبل)
2.نسبت به سردیها و بی تفاوتیهاش غرور و متقابلا بی تفاوتی نشون بدم.میدونم خیلی سخته اما می خوام سعیمو بکنم و بهش بفهمونم برای خودم خوشم.شادم و این بی علاقگیش نسبت به من برام مهم نیست.
3.در مقابلش با اعتماد به نفس کامل عمل کنم
4.خواسته هام رو محترمانه بیان کنم
5.در مورد پیدا کردن کار بیشتر فکر کنم و تلاش کنم تا شاید زمینه اون به وجود بیاد
6.سعی کنم آرامش خودم رو تا جای ممکن حفظ کنم
7.در نهایت سعی کنم تا حد ممکن که از نظر خودم مورد قبوله اونی باشم که شوهرم می خواد.
فعلا به این نتایج رسیدم.سعی کنم این کارها رو بکنم و منتظر باشم ببینم در رفتار شوهرم تغییری به وجود میاد یا نه؟و بعد بر اساس اون دوباره تصمیم بگیرم که برخوردم چی باشه.اصلا ادامه بدم یا نه؟الان تصمیمم اینه که بعد از انجام این کارها در صورتی که شوهرم تغییر رویه نده و یا بدتر بشه باهاش برخورد جدی بکنم و منتظر نتیجش باشم.امیدوارم بتونم انها رو اجرا کنم.
دوستان عزیز لطفا در مورد درستی و نادرستی تصمیماتم باهام حرف بزنید و نظرتون رو بگید.بی صبرانه منتظرم.یاز همتون یه دنیا ممنونم:72:
ارزو خانوم این ها تصمیمات شما بود قرار گذاشتی روی این ها تمرکز کنی
این که پی به عمق ماجرا برده ای چیزی رو عوض نمی کنه
یکبار دیگه هم گفتم کنکاش توی این مسئله که برایت مسلم شده جز ناراحتی بیشتر حاصلی نداره
در ضمن یادت باشه یک شبه نمیشه همه چیز را درست کرد
بلکه با صبر و حوصله باید قدم برداری تا به نتیجه دلخواه برسی
روی خودت و فرزندانت سرمایه گذاری کن
زندگی فقط شوهر و زناشویی نیست
موفق باشی
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ترانه عزیز
تا شوهرم نخواد من در زمینه رابطه زناشویی کاری از دستم بر نمیاد.چون شوهرم اصلا دوست نداره که من حتی در این مورد باهاش حرف بزنم .ازش درخواست کنم و...چه برسه به اینکه بخوام شروع کننده باشم.همه این موارد رو قبلا تجربه کردم و می دونم نتیجه معکوس داره.خیلی بدش میاد.شوهر من ادم خارق العاده ایه.با همه فرق داره.
قبلا هم حتی الامکان مرتب بودم و آرایش داشتم ولی همونطور که در تصمیماتم بود الان سعی می کنم بیشتر به خودم برسم و....اگه اتری داشته باشه...
دوستان عزیز
یه مورد مهم دیگه
خانواده شوهر من در شهردیگری زندگی می کنند و برنامه زندگی ما از اول ازدواجمون به تنظیم و خواست شوهرم جوری بوده که ما حداقل 3 روز هر هفته رو آنجا میریم.و تمام تلاش من برای کم کردن این مسافرت های هر هفته بی نتیجه بوده .آخرش میگه تو نیا من تنها میرم!
و مساله مهمتر اینه که اون خانم در اون شهر یعنی در شهر محل زندگی خانواده شوهرم سکونت داره.شوهرم ما رو 3 روز در هفته به اونجا میبره و در این مدت شاید باورتون نشه ولی تقزیبا فقط موقع ناهار و شام میبینمش .بلافاصله بعدش میره بیرون و تا نصف شب بیرونه.بیرون که چه عرض کنم پیش اون زن.به اینی که میگم کاملا یقین دارم.مساله شک و احتمال نیست.
و از این چند ماهی که این مساله رو فهمیدم از وقتی که اونجا میرم عذاب میکشم تا وقتی برگردیم.من اگه بخوام بینشون فاصله بندازم باید سعی کنم این سفر ها به حداقل برسه.کاری که تو این چند سال نتونستم انجام بدم.از طرفی اونجا اصلا نمیتونم متلا وقتش رو پر کنم .چون اولا کاری ندارم که باهاش انجام بدم .بعدشم میگه من کار دارم خودت تنهایی برو.تنهایی انجام بده و...
ما در شهر محل زندگیمون غریبیم و کسی نیست که در صورت مسافرت تنهایی شوهرم پیشم بیاد با این حال تصمیم گرفتم که تا جای ممکن حتی اگه شده تنها بخوابم اونجا نرم شاید مانعی برای رفتنش باشه.شاید هم وقتی ببینه یه شب تنها خوابیدم خوشحال بشه و خودش تنها هر هفته بره.تازه نمی دونم میتونم تنها بخوابم یا نه چون تا حالا تنها نخوابیدم و می ترسم.
برای نرفتنم هم باید بهونه بیارم که هوا سرده .بچه کوچیکه و نمی دونم غیر اینا چی بگم.این برای 2 هفته.می خوام بعدش بهش بگم من اصلا اونجا نمیام چون اونجا عذاب می کشم.نمی دونم درسته یا نه؟همین نرفتن من چیزیه که شاید مانعی برای شوهرم باشه ولی از طرفی شوهرم رو حسابی عصبانی می کنه چون فکر می کنه من به خاطر خانوادش نمی خوام باهاش برم واین دلخوری ممکنه خودش باعث فاصله بیشتر بینمون بشه .
لطفا هر کدوم دوستان در این مورد راهی یا نظری دارید بفرمایید
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
شما باید جدی تر مشکل تان را بررسی کنید
من فکر می کنم باید رفتن تان را به شهر محل سکونت خانواده همسرتان کم کنید البته کم کم
مثلا یه هفته نرید یه هفته برید بعد سعی کنید برای اون هفته ای که در منزل خودتان هستید برنامه ای بریزید تا شوهرتان هم پیش شما بمانند مثلا مهمان دعوت کنید
البته باید به نحوی باشه که همسرت متوجه نشه یعنی اگه احساس می کنی همسرت نمی مونه شما هم اصلا بیان نکن که او بماند مثلا می تونی بگی من این هفته مریضم
دنبال این نباش که مثلا رخت خوابت را کنار همسرت بندازی باید شرایط رو در نظر بگیری اگه بتونی یک هفته از رفتن به اون شهر جلوگیری کنی می تونی با ارایش و دلبری اون رو به سمت خودت جذب کنی
ولی خونسردی ات را حفظ کن حل این مشکل یک شبه امکان پذیر نیست هر چی تو بیشتر شاد باشی و خودت را دوست داشته باشی مشکل ت سریع تر حل می شه
:323:
راستی دلیل مراجعه هر هفته همسرت به اون شهر چیه کارش ایجاب می کنه یا برای سر زدن به خانواده اش
می ره
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
گرداب عزیز
به بهونه سر زدن به خانوادش میره ولی دلیل اصلیش دیدن اون خانمه.همش بیرون خونه است.
وای من اصلا نمی تونم دیگه انجا برم.دیوونه میشم وقتی میدونم شوهرم الان پیش اون زنه.حالا یه هفته مهمون بیاد.هفته بعد بگم مریضم.بعدش چی؟نهایتا می فهمه که من اصلا نمی خوام انجا برم و این حسابی عصبانیش میکنه.ولی من چاره ای ندارم.لطفا اگه راهی به نظرتون میاد بگید
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزیزم شما نمی تونی یه دفعه شوهرت را اصلاح کنی قدم اول اینه که رفتن به اون شهر رو کم کنی
مثلا در قدم اول در ماه یه هفته حداقل نره
باید آرام و خونسرد باشی و به همسرت بگی من شیرازه زندگی ام از دستم خارج می شه که هرهفته بیام مسافرت - مسافرت هم حد و اندازه ای داره من می خوام به بچه ها و زندگی ام بیشتر رسیدگی کنم
عزیزم دلیلی نداره تو هر هفته همراه همسرت بروی قدری به خودت و بجه هایت رسیدگی کن
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
تا شوهرم نخواد من در زمینه رابطه زناشویی کاری از دستم بر نمیاد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
وای من اصلا نمی تونم .حالا یه هفته مهمون بیاد.هفته بعد بگم مریضم.بعدش چی؟نهایتا می فهمه که من اصلا نمی خوام انجا برم و این حسابی عصبانیش میکنه.ولی من چاره ای ندارم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
خانم آنی من فکر نمی کنم بتونم بازی عزیزم رو برای مدت طولانی بازی کنم و بعد سراغ بازی حالا گیرت آوردم پدر سگ برم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
شما به من میگید : در روابط زناشوییتون تنوع ایجاد کنید و تا جایی که می تونید این روابط را زیاد کنید تا همسرتون کمتر پیش این خانوم برن.
حرفتون کاملا درسته ولی متاسفانه من در این زمینه هیچ کاری نمی تونم بکنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
من در این شرایط با 1 بچه نوزاد نمی تونم سر کار برم.اصلا در شهری که زندگی می کنم موقعیت کار ندارم که بتونم سر کار برم و وضعیت زندگیم رو بهبود بدم.
ارزو خانم اینجا کلکسیونی از من نمی تونم های شما را جمع کردم تا خودتون مطالعه کنید.
اخه عزیز من اینجا که کسی نمی تونه معجزه کنه تا زمانی که خودتون کاری در جهت تغییر شرایط انجام ندین راهنمایی دوستان کمکی نمی کنه و از ما کاری جز دعا کردن براتون بر نمی یاد.
من هرگز موافق کار شوهرتون نیستم و نمی خوام ایشون را توجیه کنم ولی عزیز من شما توی زندگی به ایشون ثابت کردین نمی تونید کاری در جهت تغییر انجام بدین و حاضرید هر شرایطی را تحمل کنید.
آرزو نگو من نمی تونم. سعی کن اگه نشد راه دیگه ای را امتحان کن نه اینکه با نمی تونم همه راه حل ها را رد کنی.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آفرین ترانه :104::104::104:
بله آرزو
دقت کنید ما در مسیر زندگی همیشه در شرایط مختلف قرار می گیریم و نسبت به شرایط باید راهی را برویم و قدرت انتخاب داریم . شما هم باید یک راه را انتخاب کنی و بروی .شرط عقل و سعی بر این است که بهترین و کم هزینه ترین راه را انتخاب کنیم . با توجه به شرایط زندگی و توانایی های زندگی تان یک راه را انتخاب کنید و اگر امکان داشت روی توانایی های خود کار کنید تا راه های بیشتر و بهتری جلوی روی شما قرار گیرد و قدرت انتخاب بهترین ها را داشته باشید. موفق می شوید . منفی بافی را کنار بگذارید و مثبت اندیش باشید .
یادتان باشد شعار هفته من خوبم و تو خوبی را تمرین کنی . اوضاع کودک درونت خیلی خراب است . برای او کاری کن بگذار از وضعیت من نمی توانم خارج شود .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی و ترانه و گرداب عزیزاز راهنماییتون خیلی ممنونم
من همچنان به همه تصمیماتم پایبندم.همه سعیمو می کنم که اوضاع بهتر بشه.ولی همه آنچه که گفتم به خاطر شرایط سختیه که در اون قرار دارم.تا جایی که بتونم تلاش می کنم.
شوهر من ادم خیلی متفاوتیه.ببخشید که اینو میگم ولی از اون ادماست که میگن شیطون رو درس میده.حالا میفهمم که در زندگیم با سادگیم تا حالا خیلی اشتباه کردم.اصلا کاری به بحت خیانتش ندارم کلا در خیلی موارد من با محبت زیاد و لطف بی مورد بد عادتش کردم.و حالا که اینو فهمیدم میخوام اشتباهاتم رو جبران کنم.اما با این ادمی که بد عادت شده امیدوارم بشه تغییرش داد.
از این مشکلم جز شما دوستان عزیز هیچکس اطلاع نداره و به هر حال صحبتهای من در اینجا هم جنبه درددل کردن داره و هم راهنمایی خواستن.
ترانه عزیز من دارم سعی می کنم که شرایط رو بهتر کنم.امیدوارم خدا کمکم کنه.
از توجهتون ممنونم.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
به همسرت کاری نداشته باش . تو نسبت به آگاهی و شناخت خودت اقدام کن کم کم می بینی که چقدر خودت تغییر می کنی و بعد از تغییرات ایجاد شده در تو حاج آقا هم طبیعتا تغییر خواهد کرد . تو در این مرحله به فکر خودت و بچه ها باش .
در ضمن در مورد محبتهایی که کرده ای توصیه می کنم این تاپیک را بخوانی بعد هم خود کتا ب را حتما تهیه کن و بخوان
http://www.hamdardi.net/thread-9866-post-95387.html#pid95387
زمانی که انسانی خودش به فکر خودش نباشه چطور می تواند از دیگران انتظار داشته باشه که به فکر او باشند ؟!
ولی و اما و شاید و.....( کلا کلمات شرطی ) را کنار بگذار .
شعار هفته ی تو این است
من می توانم ،شما می توانید :72::227:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
دوستان عزیز
.یه مورد از تصمیماتم اینه که سعی کنم روابط بینمون رو بهتر کنم و یه مورد دیگه اینکه تلاش کنم که مسافرتهای شوهرم به اون شهر و در نتیجه ملاقاتش با اون زن به حداقل برسه.همونطور که قبلا گفتم این دو مورد با هم در تضاده.چون وقتی من به هر شکل مانع رفتن شوهرم بشم یا چند بار همراهش نرم میدونم خیلی عصبانی میشه و ناراحتیش به حدیه که روابط بینمون رو حسابی خراب می کنه.ممکنه قهر طولانی بکنه.
من این هفته مانع رفتنش به اونجا شدم.اما خوب معلومه که از دست من ناراحته و بعدشم این که اصلا سر حال نیست و حرف نمی زنه و همش تو خودشه.
یعنی من از یک طرف شاید بتونم ملاقاتهاشون رو کم کنم اما از طرف دیگه این رابطه بینمون رو حسابی خراب می کنه.
به نظرتون من در این مورد باید چه کنم؟
یه مورد دیگه اینکه من تا حالا خیلی سعی کردم که زن ایده الش باشم.تا حد ممکن هر چی می گفت و می خواست رو انجام میدادم.اینه که گفتم بد عادتش کردم.تا حالا که من همه کار براش می کردم بهم خیانت کرده و میدونم ازم اصلا راضی نیشت.جالبه نه؟
حالا که من فهمیدم اشتباه کردم و خیلی بد عادتش کردم تغییر رفتار من هر چند تدریجی هم باشه بازم روی رابطمون اتر خوبی نداره.در این مورد هم اگه نظری دارید بفرمایید. ممنون
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
یکی از نکاتی که شما در خودتون لازمه بهش توجه کنید و روی اون کار کنید و به تقویتش بپردازید " اعتماد به نفس " شماست .
آرزو جان !
در اغلب موارد این خود ما هستیم که نگرشمون در مورد خود را با امواج به دیگری منتقل می کنیم .
شما روی خودباوری و اعتماد به نفستون کار کرده و در تمام رفتار و زندگیتون با اعتماد به نفس بالا و خود باوری عمل کنید ، مطمئناً اثر بخشه .
یکی از نکاتی که تخریبگر اعتماد به نفس است ، ترسه که من در اغلب کلام شما این ترس رو مشاهده کردم ، ترس از واکنشهای همسرتون ... ترس از ترد شدن ، و حتی علت ناراحتیتون از خیانت همسرتون نه اینه که اساساً خیانت بده و این را شایسته همسرت نمی دونی بلکه از این که شما نادیده گرفته شدی و زنی دیگر مقبول تر از شما واقع شده ناراحتید .
شما سعی کن با مشورت و سنجیده تصمیماتی رو بگیری و بعد محکم به اون عمل کنی و مهم برایت این باشه که کارت و تصمیمت درسته (البته به درستی اون لازمه ایمان و باور داشته باشی )
مثلاً همین که مانع رفتن شوهرت به این مسافرت شدی ، اگر این تصمیم را درست دیدی و اقدام کردی ، دیگه نباید این همه ناراحتی از این که همسرت ناراحته ، نشون بدی ، وقتی به نظرت کار درستی کردی همین باید به شما آرامش بده و اجازه بدی همسرت ناراحت باشه و با خودش درگیر بشه و مواجه بشه و. شما هم آرام و بدون اضطراب به زندگی و روند عادی ارتباطت با همسرت بپرداز .
ضمناً سعی کنید از نرفتن همسرت به این مسافرت و در کنار شما بودنش به خوبی یاد کنی و نشون بدی خیلی از وجودش و با هم بودنتون تو خونه به جای رفتن به اون مسافرت خوشحالی .
شما هم لازمه اعتماد به نفس خودت رو بالا ببری هم به همسرت به عنوان مرد زندگی و تکیه گاه اعتما به نفس بدهی .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
خوب آرزو خانم تا اینجا خوب پیش رفتی ولی باید نهایت سعیتو بکنی هفته خوبی داشته باشه تا کم کم حواسش از اون زن به سمت خانه و خانواده جلب بشه.
قبلا هم گفتم حتما باید تماس جسمی را با همسرت شروع کنی. این مسئله خیلی می تونه تو بهبود شرایطت کمک کنه.
می تونی با نوازش و بوسه خودت را بهش نزدیک کنی.
می گی همش تو خودشه, خوب اروم بشین کنارش بگو عزیزم چیزی شده؟ تو محل کار مشکلی پیش اومده؟
آرزو باید به شوهرت نزدیک بشی. باید اشتیاق با هم بودن را بوجود بیاری.
آرزو توی خونه فضای گرم و آرامی را بوجود بیار.
آرزو نزار این هفته غصه نرفتنش را بخوره. باید بهش نشون بدی توی خونه خودش کنار همسرش هم می تونه آرامش و خوشبختی را پیدا کنه.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
با سلام
من فکر میکنم شما باید حقوق خودتون را باور کنید. من دلیلی نمیبینم که شما بخواهید خودتون را بهش نزدیک کنید. چون مقصر اصلی اونه. شما اگر مطمئن هستید که با یک خانم دیگه رابطه داره مستقیما متوجهش کنید که شما متوجه شده اید. و از این که عصبانی بشه ترسی به خودتون راه ندید. همیشه از حق خودتون دفاع کنید ولی از راهی که کمترین هزینه را داره.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ترانه و فرشته مهربان عزیز
از راهنماییتون ممنونم.از همراهیتون سپاسگذارم.
تا جایی که بتونم همه سعیمو می کنم که تصمیماتم رو اجرا کنم.از اینکه تنهام نگذاشتید ممنونم.برام دعا کنید
شوکان عزیز
حرفای شما رو قبول دارم.فعلا به تصمیمم عمل می کنم.اگه نتیجه نگرفتم حتما با شوهرم برخورد می کنم
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
با سلام من در وبلاگ یک فراکاو مطلبی را بع عنوان " راهکارهای مقابله با بی وفایی همسر" درج نموده ام . امید وارم مورد قبول شما باشد...
برای مطالعه اینجا کلیک نمایید......
http://tinyurl.com/hamsar-va-khyanat
از وب نوشت یک فراکاو دیدن نمایید....
http://1farakav.wordpress.com/
البته این مطلب را در تالار برای دوست دیگرثی نیز درج کرده بودم............
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
دوستان عزیز سلام
حدود 2 ماه پیش بود که من اومدم و گفتم که می دونم الان که من نیستم شوهرم زنی رو به خونه من آورده و می خواستم سرزده برم و مچش رو بگیرم.
با شما مشورت کردم و غیر از فرشته مهربان و ترانه عزیز همه من رو از این کار منع کردید و گفتید صبر کنم...............
بعد از گذشت 2 ماه اوضاع بدتر شده که کوچکترین بهبودی نداشته.
-روابط شوهرم و اون زن بیشتر شده
-روابط عاطفی بین ما بسیار بده و اصلا فکر نمی کنم منو دوست داشته باشه.منم ازش متنفر شدم و در واقع طلاق عاطفی انجام شده
-با گذشت 6 ماه تمام همچنان رابطه زناشویی نداریم
-و من داغونم.در این مدت انقدر اعصابم خورد شده که نمی تونم بگم
در جهت تصمیماتم هم سعی کردم ولی واقعا تحمل این وضع برام غیر ممکن شده .
ببینید مشکل من فقط خیانتهای مکرر شوهرم که نیست.
بی توجهی کامل عاطفی و جنسی واخلاق خیلی بد و زورگویی وقطع رابطه با خانوادم و ..........را هم اضافه کنید.مثل آب خوردن بهم دروغ میگه.می دونم گاهی اوقات تریاک هم مصرف می کنه.
می دونم الان بیکارم و 2 بچه دارم ولی واقعا نمی تونم دیگه تحمل کنم.
مشاوره هم رفتم.ایشون هم می گفتن این آدم درست بشو نیست .می گفتن در مورد روابط عاطفی و جنسیتون باهاش حرف بزن ولی به خیانتهاش اشاره ای نکن.همین.تنها راهکار و پیشنهادی که بعد 2 جلسه و صرف کلی وقت و هزینه گفتند همین بود.
ولی من می دونم هیچ فایده ای نداره.آخه چقدر باهاش حرف بزنم.ازش گدایی محبت کنم.این که مشکل خیانتش رو حل نمی کنه.هیچ مشکلی رو حل نمی کنه.
هر چی فکر می کنم می بینم باید مچش رو بگیرم و تکلیفم رو باهاش روشن کنم.می خوام تا چند روز آینده به خونه پدرم برم و سرزده برگردم و.............
آخه من با این زندگی داغون چه کنم؟انتخاب بین بد و بدتره........به خدا دیگه نمی تونم تحمل کنم
تو رو خدا نظرتون رو بگید.جناب آقای سنگتراشان لطفا راهنماییم کنید.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
با سلام
شما قبلاً گفته بودید که پیشتر هم همسر شما به شما خیانت کرده بودند. سوال این است چرا علارغم مشکلات حاد عاطفی و جنسی شما مجدداً باردار شدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا والدین این قدر خودخواهانه عمل می کنند ؟ چرا فرزندان را قربانی خواستهای خودشان می کنند ؟ شاید فکر می کردید با این کار شوهرتان پا بند زندگی می شود که نشد . وفقط یک بی گناه دیگر را قربانی کردید.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آرزو از تو سئوالی دارم اینکه مرد زندگی ات از اخلاقیت و انسانیت پیروی نمی کند یک بحث است و بحث دیگر اینکه تو و بچه ها .
خوب در راهنمایی چند وقت پیش من به تو گفتم : بر سر خانه و زندگی ات و برای خودت برنامه ریزی شغلی داشته باش. چه کردی ؟! چه پیشرفتی داشتی ؟! امروز شغل داری ؟! درآمد هر چند کم داری ؟! پدرو مادرت فرسوده تر و پیرتر شده اند یا میتوانند مسئولیت تو و بچه ها را قبول کنند ؟! ( خواهش می کنم با دقت جواب بده )
به من بگو فرض می گیرم رفتی خانه ی پدرت و برگشتی و مچ شوهرت را هم گرفتی بعد چی؟! می خواهی چیکار کنی ؟! در مورد این قضیه هر آنچه برنامه ریزی و فکر کرده ای و آینده سه ماه بعد از این مچ گیری را تصویر کن و بنویس .
طلاق گرفتن هیچ اشکالی ندارد اما به شرط اینکه تو درست فکر و برنامه ریزی کرده باشی و آگاه باشی که در صورت توجه و برنام ریزی و ...خیلی از مسائل پس از طلاق آنگونه که فکر می کنیم پیش نمی رود . اما مهم نیست . تو به من بگو بعد از اینکه مچ شوهرت را گرفتی چی میشه و خودت و بچه هات و ...را تصور کن .
اما یک نکته که به آن در مورد تو اشاره می کنم . چرا فکر می کنی محبت گرفتن از شوهرت گدایی است ؟!این ها فیلتر هایی است که تو خودت برای خودت درست کرده ای و ابدا اینگونه نیست حتی اگر شوهر تو نوازش مثبت نداشته باشد و تو را پس بزند باز هم تو نوازش منفی را تجربه می کنی ولی تو خودت را کاملا محدود کرده ای و این دیدگاه غلط مال توست .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
با سلام
بعضی مشکلات زناشویی نسبتا عمیق و ریشه دار هست. نمی شود انتظار حل کامل آن در کوتاه مدت یا از طریق یک راهنمایی ساده اینترنتی داشت.
اما چارچوب حل مشکل را می شود ارائه داد.
یکم: با توجه به شرایط شما و فرزندانتان و سابقه همسرتان بسیار تحت فشار هستید. در اینگونه موارد تصمیم گیری ها ممکن است هیجانی و اشتباه باشد.
دوم:
مچگیری و کارآگاه بازی هرگز اینگونه مشکلات را حل نمی کند. بلکه مشکلات را شدیدتر می کند.
سوم:
چنین مشکلاتی با یکی دو جلسه مشاوره راهی به جایی نمی بره، شما نیاز هست جلسات حضوری مشاوره را ادامه دهید. یا مشکل شما تا اندازه ای حل می شود، یا حل نمیشود اما روش های شما در مواجه قویتر می شود. یا اینکه همسرتون را قابل تغییر نمی بییند و نمی توانید هم با او کنار بیایید نیاز به مشاوره طلاق دارید تا ببینید آیا جدا شدن راه حل بهتری هست و امتیازات بیشتری دارد یا خیر؟
ما در اینجا صرفا با چند خطی که بین ما می گذرد نمی توانیم به شما بگوییم با این فرد زندگی کن، یا جدا شو ، اما می گوییم که مچگیری نکن، صبور باش و مهارتهای جسورانه ای برای زندگی و ارتباطتت با همسرت پیش بگیر که یا او حداقل مسئولیتهایش را در زندگی متعهدانه قبول کند، یا جدا شوید.
و همه بررسی ها این موارد فقط در جلسات حضوری امکان پذیر هست.
شما باید مودبانه، مهربانانه اما با قاطعیت و صریحا برای او روشن کنید در صورتیکه تعهد خودش را در مورد شما نقض کند و این مسئله بر شما آشکار شود تحملش نخواهید کرد و با او ادامه نخواهید داد. اما برای سرنخ جمع کردن نباید اقدامی کنید.
اگر تصور می کنید با مشاوری به نتیجه نرسیده اید می توانید با مشاور مجرب دیگری ادامه دهید. اما باید ادامه دهید.
اینکه مرتب مرثیه احساسی برای خودتون بخوانید شما را تخریب می کند.
معمولا احساسهایی که در چنین مشکلاتی به افراد وارد می شود کارگشاء نیست بلکه مانع های اساسی در حل مشکلات ایجاد می کند.
نکته مهم:
معمولا مشاوره های تلفنی و اینترنتی و مکاتبه ای بیشتر نقش راهنمایی دارد. که برای سهولت ارتباط به آن مشاوره اطلاق می شود. شما نباید تصور کنید اگر چند صفحه اینجا نوشتید یا تلفنی صحبتهایی با مشاور داشتید به معنی مشاوره هست.
این ها را می گویم که تصور نکنی که بن بست شما بی علاج هست. شما باید بدانید برای مشکلاتی این چنین باید مصمم و قوی باشید و حضوری و قاطعانه پیگیری کنید. متاسفانه اکنون بسیار ضعیف و تحت فشار هستید، لذا به جای اینکه مرتب به این نقطه آسیب زای زندگی خودت فکر کنی، سعی کن خود را با امکانات دیگری که داری مدتی سرگرم و تقویت کنید تا جسارت و قدرت لازم برای حل و فصل این مشکل را بیابی.
فراموش نکن هر اقدامی که بخواهی انجام بدهی (حل مشکل، سازگاری از راه تغییرات شرایط و خودت، یا جدا شدن) همه و همه نیاز به قدرت و توانایی بالا دارد.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
بنظر من ترس آرزو از شوهرش و کوتاه اومدنهای زیادش باعث شد تا امروز به این مرحله برسه اما یک سوال آقای سنگتراشان بنظر شما خانواده آرزو در این زمان نباید با قاطعیت با شوهرش صحبت کنند و دلیل کارهای غیر معمول اورا جویا شوند؟ متاسفانه من احساس می کنم توی تالار نقش والدین و ریش سفیدها خیلی کمرنگ جلوه داده میشه. اما یک مورد دیگه که اکثر شماها مخالف تجسس هستید بنظرتون برای جدایی مچ گیری دلیل محکمه پسندی نیست؟ البته مچگیری با حضور پلیس؟چرا شماها با مچ گیری مخالفید؟ چرا که ممکنه بعد از این اگه آرزو شکایتی بکنه شوهرش همه چیز رو انکار کنه . در مورد بچه ها هم اینطور که من اطلاع دارم تا ازدواجشون باید پدر هزینه شون رو بده
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویونا
در مورد بچه ها هم اینطور که من اطلاع دارم تا ازدواجشون باید پدر هزینه شون رو بده
اینجا ایران است صدای جمهوری اسلامی ایران :311:
ویونا نگاه خوش بینانه به ماجرا داشتن کمک کننده نیست 70-8- درصد زنانی که طلاق می گیرند و بچه نگه می دارند یا به کل از مرد پولی دریافت نمی کنند و یا باید آن قدر پول موبایل و تلفن بدهند و فک بزنند تا مرد 100 هزار تومن پول بفرستد و مثلا اگر امروز نیاز به پول باشد انشالله سه ماه بعد شاید و آن هم شاید به نتیجه برسی .
این کارها و این نوع عملکرد از طرف مرد هیچ ربطی به وضعیت مالی مرد ندارد از پولدارترین مرد تا گداترین شان همینگونه رفتار می کنند .
فعلا این توضیح را داشته باش تا برگردم کاری پیش آمد . باید بروم .تمام پست تو را باید به دقت و مو به مو پاسخ داد