-
RE: او از من دور است
سلام
از آنجايي كه بازيگر و خواننده معمولا طرفداران و خاطر خواهان زيادي دارند و چه بسا مثل شما كه خاطر خواه ايشون شدي صد نفر ديگه هم باشن كه همين احساس رو داشته باشند . خب شما خودتو جاي اون آقا بزار تو هم مثل يكي از اين صدنفر هستي براش و مخصوصا اگه خودت بري جلو و ابراز عشق و محبت كني شايد اونم استقبال كنه ولي مطمئن باش تعهد و پايبندي در اون به حداقل مي رسه ، و از طرفي ابراز محبت دختر به پسر خودش بعدا مشكلاتي رو بوجود مياره كه قبلا در يه تاپيكي بهش اشاره شده كه بد نيست خودتون ملاحظه كنيد ، پس بد نيست كمي عاقلانه فكر كنيد و سعي كنيد اين احساس رو يه جوري از خودتون دور كنيد ،اين كار بسيار ريسك داره ومن جاي تعجب دارم از شما !!!!با وجود اينكه دخترا به اين موضوع خيلي حساس هستند كه همسر آيندشون فقط ايشون رو دوست داشته باشه و فقط ايشون همسر خودشون رو دوست داشته باشند يعني عشق وعلاقه متقابل!! ولي خودتون اينو مي دونيد با توجه به داشتن شهرت يا صداي خوب يا هر چيز ديگه كه باعث شده شما جذب ايشون بشيد همينها سبب مي شه كه ديگران رو هم جذب كنه و من كمتر در چنين قشري ديدم كه تعهد داشته باشند .
در آخر ميگم :305: اين صرفا يه نظر شخصي بود و شما فقط مي تونيد از كنارش رد بشيد يا با ديده تأمل به اين قضيه بنگيريد عواقب هر دو حالت هم فقط به عهده شخص شماست .:46::43:
-
RE: او از من دور است
سلام :72:
ممنونم از کلیه دوستان عزیز که با من همفکری می کنند و به من کمک می کنند
ممنون که برای من وقت گذاشتید اقای سنگ تراشان گرامی و ارزو جان حتما به توصیه اتان عمل می کنم
اما erfan 25 گرامی
من قبلا این موضوع را عنوان کردم که شهرت و محبوبیت اون اقا اصلا برام مهم نیست من حتی دلم می خواست که اون یک خواننده یا یک ادم مشهور نبود من خواننده ها و بازیگران زیادی رو دوست داشتم و دارم اما در حد خودشون این احساسی رو که من به اون اقا دارم رو به هیچ کس نداشتم حتی واقعا خودم رو از دیگران جدا می دونم من اونو به خاطر شغل و محبوبیتش نمی خوام فقط به خاطر خودش و بس
میگید باور نمی کنید ؟حق دارید
از توصیف احساسم عاجزم به خدا
چرا از من تعجب می کنید
مگر نه اینکه رابطه ی دو تا همسر چیزی متفاوت با رابطه ی یک خواننده و بازیگر با طرفدارشان است؟
اونچه که من می خوام بگم و نمی تونم تفاوت همین موضوعه؟
در ضمن ادمها تو هر شغل و موقعیتی که باشن با هم فرق می کنند
البته باید بدونید که من همونطور که تفاوتهای زیادی میون علاقه ی خودم و طرفدارانش قایلم اون رو هم از همه ی خواننده ها جدا میدونم
ارزش یک انسان خیلی بالاتر از صدا و شغل و محبوبیت و اینهاست
من اگر عاشق صداش باشم از همین فاصله ی دور هم میتونم به صداش گوش کنم همه ی ادمها میتونن مشهور بشن از راههای مختلف خیلی هم ساده تر از اونچه که فکرش رو بکنیم نمونش توی این اجتماع زیاد هست چیزی که منو به اون دلبسته کرده اینه که من اونو نه تنها از خواننده ها و ... بلکه از تموم ادمای این کره ی خاکی جدا میدونم
با تشکر از تمامی عزیزان
-
RE: او از من دور است
با سلام. عزیزم حتی اگه تو هم او را فقط به خاطر خودش بخوای خیلیهای دیگه به خاطر شهرت و موقعیت اونو می خوان. اصلاً برات مهم نیست که اگر اونو بدست آوردی مجبور باشی دائم حرص بخوری که نکنه یکی بیاد و از تو بهتر باشه و قلب اونو تسخیر کنه و ... ؟ تو باید خیلی ظرفیت داشته باشی و خیلی اون آقا عاشق تو باشه تا بتونید با هم خوشبخت باشین. آیا فکر می کنی این شرایط رو دارین؟ چه تضمینیه که بعد از اینکه تو به او رسیدی مثل تو هزاران نفر دیگه نیان و به ابراز عشق نکنن.؟ می دونی که تو این زمونه کسی تعهدی به این نداره که حریم زندگی دیگرونو محترم بشمره و خودشو وارد یک زندگی نکنه. تو چقدر به این آقا اعتماد داری؟ از کجا می دونی الان با چند نفر دیگه هم دوست نباشه؟ اگر کمی بزرگانه تر فکر کنی دیگه نیازی به این همه حرف و حدیث نیست..
-
RE: او از من دور است
سلام اتنا جون
توی زندگی هر کسی ممکنه این مشکل پیش بیاد که مرد به پیشنهاد علاقه ی کسی توجه کنه و حریم زندگی خودش رو زیر پا بذاره اما این بستگی به ظرفیت خود ادما داره که چه طرز فکری دارند
از خیلی از هوادارانش شنیدم که ایشون اصلا به کسی اجازه ی اینکارو نمیدن و به اونا میگه که فقط منو به عنوان طرفدار دوست داشته باشین
اون حتی اجازه ی اینکه کسی وارد حریم خصوصیش بشه رو نمیده
در ضمن من اگر از نزدیک بتونم ایشون رو ببینم می تونم امتحانش کنم
اگر اینطور که شما میگید باشه همه ی خانمها باید بعد از ازدواج هراس ایتن رو داشته باشند که یک نفر بهتر از خودشون بیاد و شوهرشان رو از چنگشون در بیاره
حالا این درسته که اون اقا به خاطر موقعیتی که داره قطعا باید علاقه مندان زیادی داشته باشد اما اخلاق و ظرفیت یک ادم تو اینگونه مسایل خیلی موثره
-
RE: او از من دور است
خانم رز خودتو اينقدر زجر نده عزيزم تو قسمت هر كي باشي و يا هر كي قسمت تو باشه از كره ماه هم باشه مي توني بدستش بياري يا اون به دستت مي ياره !!!!به نظر من علاقه شما به ايشون واقعا بيجاست چون اون طرف مقابل هم بايد اين احساس رو نسبت به شما داشته باشه . كه متاسفانه نه در دسترس هست و نه......... يه كم از رؤيا بياييد بيرون خواهشا خودتو هم جدا از ديگران ندون نمي دونم چرا هر كي عاشق ميشه فكر مي كنه با ديگران فرق داره تو هم يكي هستي مثل بقيه اون آقا هم همينطور پس تو رو خدا بيخودي احساساتي نشو . از منم دلگير نشو من بعضي موقع ها دوست دارم تو ذوق آدمايي بزنم كه تو رؤيا هستند.
بزاريد يه داستان براتون تعريف كنم :
دختري از يكي از شهرستانهاي ايران چند سال پيش براي يكي از فوتباليستهاي مشهور نامه مي نويسه كه من دوستت دارم و عاشقتم و فلان وفلان ....
فوتباليسته هم زن وبچه داشته ولي چون علاقه اون دختر رو مي بينه بدش نمياد كه يه زن ديگه هم داشته باشه
خلاصه دختر رو مياره و باهاش ازدواج مي كنه و يه خونه جدا براش مي گيره وكاري به مشكلاتش نداريم كه پيش مياد اما نهايتش يه قتل اتفاق مي افته........ بالا رفتيم دوغ بود پايين اومديم ماست بود قصه ما راست بود ..........و لي هيچي ربطي به دختر گل قرمزي ما نداشت ....
-
RE: او از من دور است
erfan25
من در شرایطی نیستم و لااقل احساسم اونطور ابکی که شما فکر می کنید نیست که با این حرفا توی ذوقم بخوره !
نگفتم خودم رو از دیگران جدا می دونم یا بنابه برداشت شما تافته ی جدا بافته هستم من گفتم احساسم با بقیه متفاوته محض اطلاعتون
در ضمن ایشون واقعا با بقیه فرق دارند با خیلی مردا تفاوت چشمگیری دارن
در ضمن داستانتون رو منم توی مجله خوندم ولی ربطی به من نداره نه من اون دخترم نه اون اقا اون فوتبالیسته هست در ضمن اینو بدون که بلانسبت اون اقایی رو که من میگم حاضر نمیشه با وجود داشتن داشتن یک همسر با کسی پیمان زناشویی ببنده برخلاف خیلی از شما اقایون
ببخشید شما رک گفتید منم جوابتون را همانطور دادم
بهر حال ممنون از اظهار نظرتون
-
RE: او از من دور است
عذر میخوام از همه ی اقایون امیدوارم سوتفاهم نشه
من در تاپیک فبلی قصد توهین به کسی رو نداشتم مخصوصا اقایون محترمی که به فکر کمک به همه و همینطور من بوده اند من بعضی ها رو گفتم
در ضمن تا قبل از این موضوع از همه ی مردا بدم میومد هیچ وقت قصد ازدواج نداشتم چون انقدر مطالب در مورد بی وفایی مردان خونده بودم و خودم توی زندگی خصوصیم دیده بودم که هیچ وقت فکرش رو هم نمی کردم به مردی علاقه مند بشم حالا فکر میکنم اون با همه ی مردا فرق داره من فقط ظاهرش رو دیدم اره اما معصومیت و حجب و حیایی که توی چشمای اون دیدم توی چشم هیچ مردی ندیدم باور کنید احمقانه نیست
به اقایون جسارت نمی کنم و امیدوارم از حرفم ناراحت نشن
ولی بلانسبت شما خیلی از اقایان هستند که همچین شرایطی دارند میدونم
اخه اون اقا چه تفاوتی با شما داره ؟ یک اقا اگر موقعیت خوبی داشته باشه و هواداران زیاد که اگر خانم هم باشن دلیلی میشه که نتونه در مقابل اونا مقاومت کنه حتی با وجود داشتن زن و بچه؟ اون اقا فوتبالیست هم اگر مشهور هم نبود و مثل دیگر افراد معمولی زندگی میکرد باز هم با همچین موردی باز همینکار رو میکرد یعنی شکستن حریم یک زندگی .
در ضمن اون اقا زن و بچه هم نداره
اگر هم داشت من خودم کسی نبودم که تو این شرایط به فکر ازدواج با ایشون بیفتم ولی حالا که ازدواج نکردن دلم نمی خواد موقعیت رو از دست بدم و تموم زندگیم رو ببازم
-
RE: او از من دور است
ببخشيد يعني شما فكر مي كنيد اگه با ايشون ازدواج نكنيد تموم زندگيتون رو از دست مي ديد ؟!!!!!آيا به نظر شما صورت نگرفتن اين ازدواج كه صرفا مي تونه از طرف شما و خواسته شما باشه از دست دادن تمام زندگي شماست؟!!! به عقيده بنده شما نه تنها از آقايان شناخت كافي نداريد بلكه نسبت به خودتون هم شناخت و آگاهي نداريد !!!! بنده هم از حرف شما ناراحت نشدم و فكر نكنم هيچ كدوم از دوستاني كه اينجا هستند آقايان رو عرض مي كنم از اين حرف شما ناراحت بشن چون شما ذهنتون رو درگير موضوعي كرديد كه رهايي از اون براي شما كمي مشكل شده !! وخيلي هم اصرار مي ورزيد پس يا علي اگه واقعا مي خواييد بريد جلو و تصميم خودتون رو گرفتيد شما هم شروع كنيد و از يه راهي بهش پيشنهاد بديد خوشبختانه امروز با اين عصر تكنولوژي و امكانات دسترسي به اين افراد هم خيلي آسونه از طريق ايميل ، يا كسايي كه ايشون رو مي شناسند مثل اطرافيانشون اقدام كنيد ، هر چند مثل روز براي من روشن است كه چيزي از اين عشق يه طرفه گيرتون نمياد خيلي ازتون متعجب هستم در مورد كسي كه تا حالا باهاش يه كلمه هم حرف نزديد واونو تو دنياي كاري خودش ديدين و تو رفتاري كه با جامعه داره وخودشو اونجور نشون داده ، شما با اين تصورات داريد زندگي مي كنيد در صورتي كه شخصيت حقيقي انسانها اون شخصيتيه كه توي خونه دارن و شما بايد زندگي خانوادگي و فردي ايشون رو بيشتر مورد مطالعه قرار بديد اونم نه از طريق جرايد يا مطالبي كه در مورد ايشون بيان مي شه شما بهتره يه تحقيق ميداني انجام بديد ، خانم هر چند مي دونم به صلاحتون نيست ولي حالا كه اينقدر مصر هستيد به خودتون لطمه وارد كنيد پس چرا معطل هستيد هر چه زودتر اقدام كنيد تا اون آقا زن نگرفته كه شما زندگيتون نابود نشه و خداي ناكرده از بين نريد
-
RE: او از من دور است
سلام
من خودم خوب میدونم که اینکار کار مشکلی هست واقعا اگر میتونستم یک ثانیه هم معطل نمی کردم
اما شما طوری صحبت می کنید که انگار خیلی اسونه که من برم و در مورد علاقم با ایشون صحبت کنم و ایشون هم منتظر ایستادن تا من برممنو بدبخت کنند واقعیت اینه که من قبلا هم گفتم نمی خوام اینطوری به ایشون اظهار علاقه کنم من حتی اگر ببینمش هم ایتکارو نمی کنم چه برسه به اینکه بخوام از طریق ایمیل یا هر طور دیگه ای با ایشون صحبت کنم معلومه که جواب رد میده شاید هم هیچ وقت حاضر نشه که با من حتی صحبت کنه
من نمی تونم غرورم رو زیر پا بذارم من در کم اهمیت ترین شرایط زندگیم هم حاضر نشدم دست به همچین کاری بزنم چه برسه به این موضوع که برای من خیلی حیاتیه
نمیتونم بیگدار به اب بزنم هر اقدامی برای اینکار جای تامل داره به خاطر همینه که هر فکری به ذهنم میرسه انجام نمیدم و نیاز به همفکری دارم
من میخوام از یه راه منطقی و اصولی وارد بشم که خواسته ام به سرانجام برسه
راه من راه سختیه
توی یک راه گرفتار شدم روبرو و پشت سرم رو غبار گرفته یک طرف تا چشم کار میکنه سیاهی غبار ه و بس اما تا اخر همینطوره
روبروم هم غبار الوده یک غبار غلیظ که نمی ذاره اخر مسیر رو ببینم این غبار همون مشکلاتیه طبق گفته ی شما ممکنه سر راهم رو بگیره اما از کجا معلوم اخرش بعد از این همه غبار روشنایی نباشه
من میخوام به کمک شما از یک راه درست و منطقی به اون نور برسم
درسته اینکه شما می گید اظهار علاقه ی یک دختر به یک پسر هیچ صورت خوشی نداره من هم نمی خوام اینکارو بکنم
شاید به قول خود شما به این اقا از طرف خیلی ها اظهار علاقه شده باشه پس اگر مثل اونا وارد این قضیه بشم منو به همون چشم می بینه و قطعا چیزی جز پاسخ انها به من هم نخواهد داد من اگر اینکارو بکنم از همه مهمتر ممکنه به چشم اون ادم بی شخصیتی جلوه کنم از همه بدتر حرمت خانواده ی خودم رو زیر پا گذاشتم
-
RE: او از من دور است
سلام
خب عزيزم ممكنه كه شما احساست نسبت به اون اقا فرق كنه و ممكنه كه حتما همين طور باشه كه مي گي ولي اون اقا بايد از كجا بفهمه كه تو احساست فرق مي كنه . از كجا بايد بفهمه كه مثل بقيه نيستي اصلا شايد اون معيارهاي ديگه اي براي ازدواج داره . اصلا گيريم كه باهاش ازدواج هم كردي ايا واقعا واقفي كه با كي مي خواي ازدواج كني اگه بعدها هي دخترهاي مختلف زنگ زدن روي گوشي شوهرت و باهاش حرف زدن و شروع كردن به تعريف كردن تو مي توني تحمل كني ؟ عزيزم اين مسائل توي خون هنرمندها و خواننده هاست و ازش ابايي ندارن و جزيي از كارشون مي دونن كه ازشون تعريف بشه چه دختر چه پسر به نظر من يك كم كه تحمل كني اونوقت خودت متوجه خيلي چيزها مي شي شايد چند ماه ديگه بياي وبگي كه اره نظرم برگشته . بهرحال عشق شما يك طرفه است حتي اگه ايشون خواننده هم نبود حتي اگر يك شغل خيلي پاييني هم كه داشت باز هم شايد ما همين نوشته هارو براتون مي نوشتيم چرا كه اين عشق يك طرفه است و به خصوص از جانب يك دختر مي باشد پس مي بيني كه راهي نداري جز اينكه عاقلانه فكر كني
-
RE: او از من دور است
honarmandعزیز
درسته که خیلی سخته ولی همونطور که الان من بخوام با ایشون صحبت کنم به من روی خوش نشون ندن
مثلا لگر من شما ره ی ایشون رو به دست بیارم و بخوام با ایشون در مورد خودم صحبت کنم ممکنه که ایشون اصلا به من توجهی نشون ندن اگر اینطور باشه نسبت به خیلی های دیگه که ایشون نمی شناسند و دختران دیگه هم همین واکنش رو نشون بدن من میتونم خیلی راحت امتحانش کنم از طریق هرکسی یا به هر بهانه ای
به خاطر همین میگم که من باید از نزدیک ببینمش شاید ایشون هم به من علاقه مند بشن از کجا معلوم واقعا؟
اگر که من ایشون رو دیده بودم و از هر طریق مثلا رفتارش متوجه می شدم که هیچ علاقه ای به من نداره وضعم با الان فرق می کرد ابته نه اینکه به ایشون در مورد علاقم صحبتی بکنم نه!
-
RE: او از من دور است
honarmandیک موضوع دیگه
واقعا میشه تضمین کرد که همه ی خواننده ها و بازیگران و .... بد باشند ؟
حالا شاید خیلی ها توی اینکار باشند که ظرفیت موقعیتشان را نداشته باشند
یک سوال دارم از دوستان
میشه یه ادم به خاطر کسی شعر بگه و منتظر باشه که یک روزی اون شعرا رو به اون تقدیم کنه
میشه ادم تو شادی ها و غمای خودش کسی رو کنار خودش ببینه و در شادیها و غمهای طرف مقابل ارزو کنه که ای کاش کنارش بود
پس این وسط تکلیف این احساس یک طرفه چیه ؟ یعنی انقدر بی ارزشه که نمی تونه روی اون تاثیر بذاره؟
هیچ کس حرف من رو باور نداره
-
RE: او از من دور است
سلام red roze ،:72:
یه سوال :
نمی خوای بهش زنگ بزنی ، نمی خوای بهش ایمیل بزنی ، امکان دیدنش هم برات سخته ، به هیچ وجه هم نمی خوای ازش چشم پوشی کنی . همه ی اینها درست . اما حالا چی ؟
اگه دوست داشته باشی می تونی به ما بگی الان برنامه ی تو برای مواجهه با این وضعیت چیه ؟
از طرفی عزیز دلم ؛
احیانا فکر نکن که کسی می خواد تو رو زیر سوال ببره یا تحقیرت کنه یا هرجوری شده بهت بگه راهت رو عوض کن . نه . همه ی ما اگر حرفی می زنیم برای اینکه به عنوان عضوی از این جامعه کوچک مجازی دوستت داریم و برات نگرانیم . ممکنه انجوری که تو می خوای نتونیم با احساساتت همراهی کنیم اما دلمون هم نمی خواد که تو خدای نکرده درگیر شرایطی بشی که برات ایجاد مشکل و نگرانی بکنه ... می دونی که تو چه بدنبال کسی که دوستش داری بری یا نری و باهاش ازدواج بکنی یا نکنی و خوشبخت بشی یا نشی و ... هیچ تاثیر خاصی بر زندگی تک تک ما که با این حساسیت داریم به حرفات گوش می دیم و سعی می کنیم ذهنیات و تجربیات خودمون و دیگران رو در اختیارت بزاریم نداره و نهایتا این توئی که راهت رو انتخاب می کنی و اثرات خوب یا بدش رو خواهی دید ... بنابراین می بینی که کسی نه قصد نداره و نه می تونه تورو مجبور به کاری بکنه که نمی خوای ....
با توجه به تمام این ها پیشنهاد می کنم برگردی و نظرات دوستان و جوابهای خودت رو در 52 پست گذشته با تامل بیشتر بررسی کنی ... امیدوارم بتونی بهترین استفاده رو بکنی و گرنه اگر بخوای همینطوری برای هر پیشنهادی که بهت داده می شه جواب نه و اما پیدا کنی و یکسره بر اسب خودت بتازی کمکی هم از دست کسی برنخواهد اومد ... چون متوجه هستی که حضور شما در اینجا برای گرفتن نظرات مشورتی هست و مشورت وقتی جواب می ده که به راهنماییهای دیگران بدیده ی دقت نگاه کنی نه اینکه از پیش به سوال خودت جواب داده باشی و بعد بزور بخوای از همه همون جواب رو بشنوی ...
دوستت دارم و برات آرزوی موفقیت می کنم .
-
RE: او از من دور است
خداوند عمر با عزت به خانم طاهره بده . انشاءالله
-
RE: او از من دور است
با سلام ممنونم از شما طاهره خانم گل
متشکرم از محبت شما و تمامی دوستان که به من کمک می کنند و وقت صرف می کنند
واقعا نمی دونم چطور از شما دوستان تشکر کنم واقعا وقتی ارسال جدیدی به موضوع داده میشه احساس خوبی به من دست میده و دلم میخواد گریه کنم که انقدر به من توجه دارید
می دانم که همگی برای من نگرانید و براتون مهمه که چه راهی رو انتخاب کنم که بهترین راه باشه این رو از نظرات ارزشمندتان و اینکه بی تفاوت از روی حل مشکل من رد نمی شید گویای این موضوعه
اما طاهره خانم عزیز
به توصیه ی شما عمل کردم و یک بار دیگه ارسالهای خودم جواب دوستان و همه رو یک بار دیگه مطالعه کردم این بار با تامل بیشتر اما همه ی گفته های قبلیمو تائید می کنم
واقعا شرمنده میشم وقتی که دوستی نظرش رو میگه و من هم نظرم رو هر چند با نظر ایشون مغایرت داشته باشه اما میگم
سوال تمامی دوستان رو جواب میدم اما واقعا نمی دونم چطوری همگی غیر منطقی هستند
میشه دوستان بگن کدوم جواب من غیر منطقی است ؟ اخر فکر می کنم برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد
احساس می کنم اگر به خودم بقبولانم که این کار شدنی نیست تسلیم شدم
ببخشید که این رو میگم اما وقتی با جواب دوستان مواجه میشم احساس می کنم که حرفهای منو نخوندن یا باور نمی کنند و یا اصلا براشون بی اهمیته و تکیه می کنند به خواننده بودن اون شخص اینکه تا حالا از نزدیک ندیدمش و اینکه این عشق یک احساس یک طرفه است
اخه اشکالی دارد که من بتونم از نزدیک ایشان را ببینم اگر اینطور بشه همه ی این موضوعات حل میشه یک طوری که عنوان هوادار روم نباشه عنوان یک نفر که به خاطر شغلش سراغش رفته رو نداشته باشم
نخوام خودمم پا پیش بذارم و اظهار علاقه کنم
شغلش برام بی ارزش و بی اهمیت نیست اما از خود اون برام مهمتر که نیست اصلا دخلی به احساسم نداره
اگر من ایشان را از نزدیک می دیدم مثلا یک رابطه ی کاری یا مثلا خانوادگی با ایشان داشتم خیلی راحت می تونستم هر سه مشکل رو حل کنم
درسته این حرف احمقانه است چون من این شرایط رو ندارم و این فکر بیشتر به یک ارزو شباهت داره یک ارزوی بسیار بسیار سخت که احتمال وقوعش تنها 1 در هزاره ولی همین نشان میده که امیدی وجود داره دارم با علاقه ای وجودم رو گرم می کنم که بی ارزش قلمداد میشه
من دارم با این امید زندگی می کنم همین امید احمقانه که همه ی زندگیم رو پر کرده
قصد مخالفت با نظرات شما رو ندارم باور کنید قصد بی توجهی هم ندارم
نظرات همه رو با دقت تمام گوش می کنم و در موردشان فکر می کنم
اقای سنگ تراشان هم به این موضوع اشاره کردند من اگر به مشورت نیاز نداشتم که اصلا این موضوع را ایجاد نمی کردم
می خوام با کمک شما راهی رو برم که اخرش شکست نباشه غصه نباشه تنهایی و حسرت و ناامیدی نباشه که افسوس نخورم چرا اینکارو کردم چرا اون کارو کردم شاید اگر یک راه دیگه ای رو امتحان کرده بودم بهتر بود کاش اصلا این کارو نمی کردم و...
-
RE: او از من دور است
سلام red rose
از اینکه در ارتباط با شما ناگزیرم با کمال تاثر و تاسف این پست را برایتان بنویسم بی نهایت غمگینم.
واقعیت اینست که در عالم روان درمانی هم مثل پزشکی یک جایی به آخر خط می رسیم و به مراجع می گوئیم دیگر امیدی به بهبودیت نیست... و دیگر باید منتظر یک معجزه از طرف خدا بشویم ، عمر دست خداست...
بسیاری از سرطانها در پزشکی چنین است، فقط درد و آلام بیمار را کم می کنیم... فقط همین درمان قطعی آن پیدا نشده است...
در مورد شما هم از نظر روان درمانی جزء کیسهایی محسوب می شوید که متاسفانه باید بگویم امیدی به نجات شما نیست.
نوع بیماری: هوش هیجانی، بسیار پائین ، خطاهای شناختی پیشرفته و از همه مهمتر عدم خواستن و جزمیت و تعصب در راه شکست....
لذا الان دیگر می توانی هر راهی که دوست داری بروی، و هر فکری که درست می پنداری انجام بدهی.( اگر چه تاکنون همین کار را کرده ای و نتیجه نگرفته ای، ولی باز هم به همین روش برو)، قسم می خورم که الان در فکر این هستی که چه جوابی به این پستم بدهی....
اما، من اینجا نیامده ام که از خودم دفاع کنم.... من آمده ام که آخرین هشدار را بدهم و بروم..
افسوس که نتوانستیم هیچ یک به تو کمک کنیم....
چون کسی که خواب است می توان بیدار کرد، اما شما ترجیح می دهید خودتان را به خواب بزنید....
خداحافظتون
-
RE: او از من دور است
سلام
خیلی ممنون از پاسختان
وقتی این تاپیک رو خوندم خیلی دلم به حال خودم سوخت
حق با شماست و ممنونم
من هم دقیقا حال همون مریضی رو دارم که به اون میگن امیدی به بهبودی نیست و واقعا حق میدم به شما که این حرف رو می زنید
واقعا باید بشینم و منتظر مرگ باشم و روزی هزار بار از اینکه به سرانجام نرسیدم به حال خودم تاسف بخورم ؟
شاید واقعا از دست من خسته شدید
شما هم از ابتدا نظرتان این بود که هیچ کمکی نمی تونید به من بکنید کاش حرفتون رو گوش کرده بودم و نه به خودم امیدواری بیهوده میدادم و نه وقت دوستان رو می گرفتم
هر چند این موضوع ربطی به بیماری نداره چون بیماری جسم و روح ادم رو از بین می بره
مادر بزرگی داشتم که بر اثر تمور مغزی در گذشت دکترا خیلی راحت به اون گفته بودند که بیماریش چیه و امیدی به بهبودی اون نیست اون لحظه احساس کردم دکترش بی رحم ترین دکتر دنیاست(قصد جسارت ندارم اقای سنگ تراشان منظورم نا امیدیه)
می تونست به اون امید بده می تونست نذاره بفهمه که هیچ امیدی باقی نمانده شاید الان زنده بود شاید بیشتر زنده می ماند
اقای سنگ تراشان کار شما و همه ی کسایی که توی این سایت به دیگران کمک می کنند قابل ستایشه و من تا عمر دارم برای همگی دعا می کنم
بهر حال از همه ی دوستان ممنونم
ببخشید که وقتتون رو گرفتم
اگر از من خسته و ناراحت شدید واقعا معذرت میخوام
با تمام وجود منتظر معجزه ی خداوند می مونم (شاید بگید این دیگه عجب رویی داره)
از هرکس ناامید بشم از خدا ناامید نمیشم
از صمیم دل برای همگی شما عزیزان ارزوی شادکامی موفقیت و خوشبختی می کنم
در پناه خدا
-
RE: او از من دور است
سلام red rose
نمی دانم چرا می خواهی همه ما را رها کنی و تنها بگذاری...
یعنی ما دوستانت که اینگونه در کنارت ماندیم و در حدود 60 پست را ارسال کردیم، ارزش دوستی نداریم...
مگر نه اینست که برای هر پست حتی گاهی چندین ساعت با تمام وجود وقت گذاشتیم و برایت جواب تنظیم کردیم...
خودت خوب متوجه شدی که چقدر دوستت داریم و برایت وقت گذاشتیم و هنوز هم هستیم...
آیا تو فقط آمده بودی کمک بگیری، و حالا مایوسی و می خواهی بروی؟! آیا کسانی که به کمکت در تالارهای دیگر نیاز دارند، نباید از لطف شما بهره مند گردند؟!
ببین یک فرقی در پزشکی و روانشناسی وجود داره ( تو رو خدا صد بار اینو بخون و بنویس، چون واقعا مهمه)
در پزشکی همه چیز دست پزشک و دارو هست، و این پزشک هست که می تواند یک بیمار را نا امید کند، یعنی بگوید که داروی دردش موجود نیست.
اما در روانشناسی و مشاوره بر عکس هست، یعنی همه چیز دست خود فرد و مراجع است، و این مراجع است که به روانشناس می گوید که تو برو من نمی خواهم حرفت را گوش کنم و نم یخواهم راه درمانم را بروم.
می بینی، در مورد بیماری جسمی مادر بزرگت ، دکتر با شرمندگی گفت کاری از دستما بر نمی آید. اما در مورد شما ، فرق می کند، این شما هستید که به ما می گوئید که نمی خواهید غیر از کار خود را بکنید.
رز قرمز، مگر نه اینست که ما در فرسنگها این طرفتر همه انرژی و راه حل تخصصی خود را به تو هدیه می کنیم، ساعت یادداشتها را بخوان، صبح ، ظهر، شب، نیمه شب دوستان همه فکر و اندیشه و راه را به شما داده اند. خب، الان اگر شما نخواهید به کار بگیرید، ما چه کار کنیم...
با روش خودت هم فقط داری اذیت می شوی، داری رنج می بری؟!
یک چیز دیگر، من به عنوان روانشناس و مشاوره بسیار معجزه در این رشته دیدم، اما این معجزه به دست خود مراجع اتفاق می افتد، یعنی آنوقت که تصمیم می گیرد بر خلاف دلش ، به مشاوران و متخصصات اعتماد کند و چند روزی راه صحیح را برود.، آن وقت یکباره می بیند که همه رنجهایش رو به کاهش هست.
پس اگر ما را دوست داری، ناامیدمان نکن، تنهایمان نگذار، و یک معجزه ای را شروع کن....
به یک راهی غیر از خواست دلت....
البته اگر برایت سخت است تصمیم یکباره....
می توانی برای مدتی کمی انرژی خود را از راه خودت برداری و به راههای که ما پیشنهاد دادیم عمل کنی... اگر کم کم متوجه شدی این راه بهتر است می توانی ادامه دهی.
فراموش نکن روانشناسان هم مثل پزشکان، گاهی دارو می دهند، گاهی آمپول و گاهی با تیغ جراحی عمل می کنند.
بنا نیست مراجع فرار کنه...
هر چه باشه اینهمه دوستدار منتظر تصمیمات قشنگ اون هستند.
باز هم دعا می کنم که
خدا حافظ شما و محافظ همه ما باشه...
-
RE: او از من دور است
سلام دوست من ؛:72:
ما در کلبه ی همدردی یک خانواده ایم و مثل اعضای یک خانواده برای هم نگران می شویم ، اشتباهات یکدیگر را به هم گوشزد می کنیم ، تا پای توان برای رفع اشتباهات و مشکلات هم می کوشیم ، با هم دعوا می کنیم ، برای هم گریه می کنیم ، با هم می خندیم و برای هم دل می سوزانیم و نهایتا آرزوی همه ی ما خوشبختی تک تک اعضای خانواده است ...
این جمع صمیمی ، همدل و همراه خواهان خوشبختی و سربلندی توست ...
پس با ما باش و با درایت و روشن بینی بر شرایطی که آزارت می دهد غلبه کن ...
ما با تو هستیم و در کنار تو ، به ما اعتماد کن ...
خواهی دید که در جستجوی تغییر هستی ...:104:
دوستت دارم .
-
RE: او از من دور است
سلام
مثل همیشه فقط میتونم بگم ممنونم ای کاش کاری از دستم بر می امد تا در جواب لطف بی کرانتان براتون انجام می دادم
اقای سنگ تراشان گرامی و طاهره خانم مهربان
همین من رو شرمنده می کند که دوستان ساعتها وقت صرف کردند و انطور که صحیح می دانستند تا اخرین مرحله همراهیم کردند همدردی و راهنمایی کردند
چه قدر راحت بودم وقتی از احساسم براشون می گفتم
چه قدر دوستشان دارم و چقدر برایم محترمند که اینگونه به کمک من امدند تا از رنجم بکاهند
اقای سنگ تراشان همانطور که فرمودید خیلی برایم سخت است که یک باره تصمیم بگیرم
نیاز به گذر زمان دارم
اگر به یاد داشته باشید ابتدا هدفم از ایجاد این تاپیک این بود که راهی رو به من پیشنهاد کنید که به وصل برسم
مطمئن باشید بازم به حرفاتون فکر می کنم البته عاقلانه تر
روزی که احساس کردم می تونم با این شرایط کنار بیام حتما با شما در میان میگذارم که دیگه نگرانم نباشید
البته هنوز در کنار دوستان خوبم هستم
بازم تشکر می کنم از تمام دوستان
موفق باشید دوستان خوبم
-
RE: او از من دور است
سلام
سه سال گذشته از اين پست
من واقع متاسفم
تو مملكتي كه يك بچه روستايي عاشق يانگوم ميشه
بدون شرح
البته اين حس تو همه جونا هست
خيالبافي و عاشق شدن الكي و .........
واقعا موندم حيرون
اميدوارم عبرت بگيرن خوانندگان