مرد 34 ساله : انتخاب همسر دوم

با درود؛
سرکار خانم انی،حرفهایی می زنید که آدم از دیدن و شنیدنشان شاخ در می آورد!!!آخر خانم گرامی من که مرد هستم و بسیار هم بیشتر از سرکار حال یک مرد را می فهمم از طرز بیان خلاصه وار و سپس اینکه می خواهند تجدید فراش کنند شرمگین شدم.
یک نفر می آید می گوید که من از زنم و زندگیم راضیم و با این حال می خواهم بروم زنی دیگر بگیرم؟!!
براستی چه بهانه دیگری به جز ناتوانی و ضعف ایشان در مهار غریزه خود و آن را در حالت اعتدال نگاه داشتن سبب این رفتار زشت ایشان است؟
آیا به صرف اینکه همسر من یا ایشان تا ساعت 6 عصر بیرون خانه هستند و مشغول به کارهایشان،بهانه ای برای من که نام مرد را بر خود دارم می شود که بروم دنبال یک زن دیگر؟؟
البته شما خانم ارجمند دارید از پیش خود و بنا به دلایل دیگری چنین نظراتی را می دهید که سابقه اش را هر دو می دانیم . . . .
به نظر بنده مردانی که در عین رضایت از زندگی خ.د و اینکه همسرشان عیب و ایرادی ندارد،به او خیانت می کنند و یا زن دوم می گیرند دچار بیماری های روانی هستند.به هر حال از روانشناسان متعهد و آگاه این انتظار می رود که تلاشی را در جهت شناسایی ریشه های چنین ناهنجاریهای جنسی-رفتاری و درمان این مردان بردارند.
آنچه مسلم است ایم مردان که من خودم را از آنها به سبب شرم جدا می دانم در لایه های زیرین شخصیت خود دارای کمبودهای جدی و همچنین اندیشه های مبنی بر درست بودن رفتار شرمگینانه شان هستند که باید بیشتر آنها را واکاوی کرد.
بدرود./

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گرد آفرید

با درود؛

به نظر بنده مردانی که در عین رضایت از زندگی خ.د و اینکه همسرشان عیب و ایرادی ندارد،به او خیانت می کنند و یا زن دوم می گیرند دچار بیماری های روانی هستند.به هر حال از روانشناسان متعهد و آگاه این انتظار می رود که تلاشی را در جهت شناسایی ریشه های چنین ناهنجاریهای جنسی-رفتاری و درمان این مردان بردارند.
آنچه مسلم است ایم مردان که من خودم را از آنها به سبب شرم جدا می دانم در لایه های زیرین شخصیت خود دارای کمبودهای جدی و همچنین اندیشه های مبنی بر درست بودن رفتار شرمگینانه شان هستند که باید بیشتر آنها را واکاوی کرد.
بدرود./

---

با درود فراوان بر استاد گرامی گردافرید....
بله حق با شماست و تمام سخنانتان صحیح و بجا است....
این را هم بگوییم روان شناسان هم بر حرف هایتان مهر تایید زده اند ....
نمونه تایید سخن شما در تاپیک (علل بی وفایی(خیانت) همسران) وجود دارد که بنده آورده ام.......http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6708
در این تاپیک بیان شده است که>>>مردانی که از زندگی و همسر خود راضی هستند اما دست به وفایی یا خیانت می زنند قطعا از لحاظ روانی مشکل دارند و مرزی میان "شهوت" و "محبت" قائل نیستند..

گرد آفرید برادر ارجمند و نازنین


آیا بنده حرف بدی زده ام که ایشان مشگل دارند و لی بگذارید حرف بزنند ؟! مگر غیر این گفتم ؟! آیا حرف بنده به معنای تائید صحبت ایشان بوده است و .... ؟!

برادر ارجمندم با خفه کردن یک صدا آن هم از نوع بیمار مشکل این مرد حل نمی شود و شما و بنده هم به ایشان کمکی نکرده ایم .

اگر اینطور باشد که مشاوران و روانکاوان در عرض روز باید گلوی همه ی مراجعانشان را بگیرند و همگی را خفه کنند تا صدای بی ربط از گلوی کسی خارج نشود .

در همین تالار ، گاها آنچنان حرفهای بی ربط که صد البته منشاش بیماری است در مورد مسائل ازدواج و خواستگاری و اختلاف با خانواده ی همسر و دوستی دختر و پسر و .... شنیده می شود که حد ندارد ولی به دلیل عدم حساسیت ، ما به دوستانمان با سعه صدر فرصت درد دل می دهیم و دعوت به آرامش و تغییر روش و تغییر رفتار و ....

گاهی دیده می شود بعضی افراد طوری با این دسته از افراد که مشکل دارند و به هر دلیلی دست به این اقدام می زنند و یا قصدش را می کنند جبهه می نمایند كه گویی این دسته از افراد طاعون دارند و یا جذامی هستند . اینجا هر كس می آید به كمك نیاز دارد

گرد آفرید نازنین تالار شما بیایید و با لحن تند خود این مرد را فراری ندهید و کاری کنید که از تصمیمش منصرف شود .خواهش می کنم این کار را بکنید .

گویی راستی راستی بعضی باورشان شده که دردی وجود ندارد و طرف از ... که خورده خیلی راضی است و دنیا به کام و امروز هم پلاگارد دست گرفته و راه افتاده تائید کننده این حکایت شده است !!!!!!!!!!!!!!!!!!

در حالیكه ، به محکومی که قتل کرده و پای چوبه ی دار است چه در جلسات دادرسی و چه در پای چوبه ی دار هم فرصت صحبت می دهند و حرفهایش را خیلی کامل و درست می شنوند و بعد قضاوت می کنند و حکم می دهند و بعد هم یا اعدامش می کنند و یا بخشوده می شود و یا راهی زندانش می کنند . چرا اینجا كه تابلو همدردی دارد نتوانیم گوش شنوا برای مشكلات همنوعان نداشته باشیم و راهكارهای غیر احساسی ندهیم؟!

سلام
خواهش می كنم اگر كسی به شما اعتماد كرد و به عنوان همدرد، زخم زندگیش را گشود، اگر مرحم نمی گذارید روی آن نمك نریزید.
همیشه باید بدانید مراجع شما باید حس دلسوزی را از صحبت شما برداشت كند،‌ تا به شما اعتماد كند و حرفایتان را بشنود. لذا رابطه حسنه با مراجع اولین گام برای كمك به اوست.
و اگر پیش پیش او را محكوم كنید، همه كاری در حق او كرده ایم جز كمك.
اگر توانستیم با او ارتباط بگیریم و سخنانش را بشنویم و با او همراه شویم و اعتمادش را جلب كنیم در بین راه ممكن است خطاهای او را با لحنی ملایم گوشزد كنیم و خطرهایی كه او را تهدید می كند گوشزد كنیم.

بحث حمایت یا جبهه گیری در برابر مراجع نیست. بلكه تمركز و توجه دادن روی روشهای ماست.


در ضمن همانطور كه می دانید، اگر بخواهد هر مراجعی مشكلش را بگوید و در ذیل آن افراد جبهه گیری های احساسی خود را داشته باشد، بنده مجبور می شوم پستهای احساسی و دعواهای بین اعضاء را ویرایش یا حتی حذف كنم ...

سلام
خوب تو این دنیا هر کسی آزاد اونجوری که دوست داره زندگی کنه. وقتی خانم شما با تجدید فراش شما مشکلی ندارن به راحتی می تونید این کار انجام بدین . دوستان زیاد سخت نگیرید طرز فکرها مثل هم نیست همونطور که دیدین این آقا و خانمشون نظرشون در مورد همسر دوم مثبت. موفق باشین

سلام آقای بهروز عزیز
در ابتدای طرح موضوع مختصر وکوتاه مرد 34 ساله ، به تمایلتون برای ازدواج مجدد اشاره کردید .
خیلی از دوستان نوشتندو خواندیم بگذریم که اکثریت این عمل را ناعادلانه و یا شتابزدگی در رسیدن به احساس درونی و یا اصطلاحلا" خوشی زده ... عنوان کردند . موضوع بحث شما رو به دوقسمت تقسیم می کنم :
1- توجیه منطقی شما برای ازدواج مجدد امری که در دین ما رد نشده اما با احتیاط از آن یاد شده ویا به قولی تائید نهایی نگرفته اما حرام هم یاد نشده احتیاط شده بدلیل رعایت عدالت در گفتار و بیان و کردار و ... پس ما نمی توانیم یکباره موضوع شما رو رد کنیم چرا که هم در بزرگان دینی و هم در اطرافمون موردهایی را می بینیم هرچند عرف جامعه این عمل را تائید نمی کند .
2- با وجود آنکه خودم هم از جنس مونث هستم و با شناختی که از تفکر و حساسیت خانمها دارم برایم جالب است بدانم چگونه همسر شما به چنین امری رضایت داده . چرا که خود من در شرایط فعلی که اگر سری به موضوع دغدغه های زندگی متاهلی و حس بد خیانت بزنید تصدیق می فرمائید که با ازدواج مجدد همسرم موافقم واین امر را راحت تر هضم می کنم تا خیانت و از پشت رکب زدن . دلیل موافقت من اینه اما همسر شما چرا ؟ ضمن آنکه تلاش می کنم خلاء احتمالی بین خودمان و یا حتی شخصیت همسرم ویا بیماری و هر چیزی که میشود نام گذاشت را درمان کنم ولی در نهایت اصرار به ادامه برای زندگی که جبر و تحمیل در آن باشه و من یا همسرم لذتی از آن نبریم ندارم اعتقاد دارم تمیز و با عزت بیائیم و اگر ایجاب کرد تمیز و با عزت برویم کمااینکه ممکن است فردای روز طلاق من و همسرم دو فامیل و یا فراتر دو دوست برای هم باشیم اما این بدین معنی نیست که همگان تشویق شویم با کوچکترین تنگری راهمون رو از هم جدا کنیم زندگی را باید ساخت تا عمری از عمارت زیبای آن لذت برد .
بهروز عزیز تقاضا دارم با نگرشی عمیق تمام جوانب را ارزیابی کن از دید اجتماع و خانواده تا سئوالات مبهم فزرند و حتی نگاه پر از سئوال همسر .
زن را وسیله تداوم جوانی و نشاط آن تصور نکن و یا زن را یک انسانی که باید با شرایط شما هماهنگ بشه و شل کن و سفت کن خواسته های شما رو جواب بده نگاه نکن . فرصتی بده با همسرت صحبت کن کمک کنید به هم تا خواسته ای هم رو بشناسید و برای مهیا شدن همه ی چیزهای خوب به هم کمک کنید .اگر دو عشق و همسر رویایی برای هم نیستید بگذارید دو رفیق شفیق برای هم باشید و از کنار هم بودن لذت ببرید . امتحان کیند فرصت برای ازدواج مجدد هست اما پس از آن بازگشت ناممکن نیست اما دیگر آن سبو شکست و دیگر آن آب بریخت .
اگر با تغییر نگرشتون نسبت به خانمها علی الخصوص همسرتان و ایجاد فرصت لذت بردن از در کنار هم بودن باز عزم شما جزم هست خوب مبارکه .
ابتدا آروزی انصراف شما واگر ممکن نشد ، آرزوی صبوری همسرتان و خوشبختی همه ی اعضاء خانواده را دارم .

ادم چی بگه این اقا کمک خواسته که بچه های تالار یه راهی نشونش بدن که خانومشو راضی کنه که انگار خودشون به خانوم گفتن و ایشون هم موافقت کرده
حالا یه سوال ایا دو عشق در یک دل جا میگیره ؟
میشه توضیح بدین چجوری میخواین عدالتو بین سه مورد مختلف برقرار کنید اول همسر اول دوم فرزندتون سوم عروس خانوم جدید که همه میدونیم تازه عروسا چقدر دوست دارند روزای اول زندگی همسرشون فقط درکنارشون باشن حتی گاهی به مادرشوهر هم حسودی میکنند که چه برسه به هوو

مینای عزیز توجه کن که بهروز در توضیحات بعدی اعلام کرد همسرش موافقه و با اصل قضیه مشکلی نداره فقط از حرفهای دیگران و ... بیم داره .
واینکه آیا دو عشق در یک دل جا گیرد یا خیر ؟ باید دید انتخاب اول یا حتی دوم ایشان واقعا" کالبدش از عشقه ویا بهتر بگم اولی از عشق بوده که به عشق دومی ختم شده ؟؟!!!!

با سلام

واقعاً براي جنس خودمان متأسفم. آقاي 34 ساله كه من واقعاً نمي دونم اسم امثال شما رو بايد مرد گذاشت يا نامرد.

همسري كه يك عمر دلسوزانه به پاي شما نشسته و در واقع تمام امور خانه و كاشانه شما رو بدست گرفته و عاشقانه دوستتون داشته و داره و با هر گونه سختي و مشكلات شما كنار آمده در غم و شادي شما شريك بوده با كم و زياد شما ساخته حالا چطور دلتون مياد چنين نامردي رو در حقش ادا كنيد

من خود همسرم اينكار را با من كرد و الان بجاي محبت نفرت در دلم نشسته و محبتم ظاهري است. هيچگونه احساس عشق، دوست داشتن و... وجود ندارد فقط تظاهر بخاطر وجود يك فرزند 14 ماهه به اسم دانيال است. روزي هزاربار نفرين مي كنم

چون همسرم دقيقاً كاري را با من كرد كه شما با همسرتون مي خواهيد انجام دهيد با اين تفاوت كه ايشان صيغه كردند بعد به من گفتند. و ايشان را با من رودررو كردند. و گفتند 2تايتان را با هم مي خوام.

خدا لعنت كنه امثال شما مردها رو كه زياده خواهي دارين و معلوم نيست از زندگيتون چي مي خواين ضمناً بدونيد چوب خدا صدا نداره اگه بزنه دوا نداره شما فرزند دارين فكر نمي كنيد شايد فردا پس فردايي مردي پيدا شود با دختر خودتان اينكار را انجام دهد كه شما با دختر مردم كه همسرقانوني شماست اينكار را انجام دهيد.

دلم مي خواد هرچي دق و دلي دارم سرشما خالي كنم چون دقيقاً مثل همسرم هستيد سعي كنيد درست زندگي كنيد و به همان چيزهايي كه داريد قانع باشيد زنها همه مثل هم هستند هيچ فرقي از هيچ نظر با هم ندارند مهم عشق و محبت كه باقي مي ماند. واقعاً مردهايي مثل شما انسانهاي كوته فكري هستند كه مي خواهند پايشان را بيشتر از گليمشان دراز كنند. و اداي روشنفكرها رو مي خوان دربيارن مي دونيد خيانت به همسر در ايران بيشتر از هر كشور ديگري مي باشد. از بس كه زياده خواه و طعمكار هستيم.

وافعا من نمیدونم چی بگم از دست بعضی مردا شایدم حق با این اقا باشه وواقعا مشکلی داشته باشه حالا از هر لحاظ نخواد به ما بگه چون هیچ انسانی بدون دلیل کاری و انجام نمیده یا خانم این اقا به این راحتی این موضوع رو قبول کردند واقعا جای تعجب داره که!!!!!!!!! .....و حالا در هر صورت یا این خانم خیلی بی تفاوت هستند یا اقا نسبت به خانومشون این حس دارند در غیر این صورت محاله این برخورد از نظر همه *!!!!!!!!
از این اقا می خوام که بیشتر راجب زندگیش بگه

سلام دوست عزیز
اقای محترم این خواسته شما از نظر اسلام ایرادی نداره. ولی من یک سوال داشتم ایا شما از شخص خاصی را دوست دارید یا کسی مد نظرتون هست که میخواهید با او ازدواج کنید ؟؟؟؟
خوببه همسرتون چه جوابی میدهید اون کسی که همه جوانی و شادابی خودشو صرف زندگی شما کرده؟؟ درسته از نظر اسلام شما میتونید 4 تا ازدواج داشته باشید ولی خانم شما چی میشه؟؟؟؟ برادر من عاقلانه فکر کن اگر همسر شما حالا میتونست ازدواج کنه و از شما میخواست برای اون به خواستگاری بروید چی میگفتید؟؟؟؟؟ پس خودتو جای اون بگذار و قضاوت کن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//

با سلام خدمت دوستان

اميدوارم تصميم عجولانه خودتان را عملي نكرده باشيد.ولي باز هم جاي شكرش باقيه،كه شما اينقدر شجاعت داريد كه احساستون رو ابراز ميكنيد و اجازه ميدين ديگران نظرشون رو بدهند و اونو نقد كنند.دوستان ضد ونقيض تو وجود همه ما آدمهاوجو داره،خيلي از ماها ممكنه خوشي زياد، زيردلمون رو بزنه، اين رو هم در نظر داشته باشيد.

------باتشكر------

سلام
بهتره شما هم یه مقدار فکر کنید همیشه نه حق با آقایون هست نه با خانمها .
اگر همسرم نارضایتی خاصی از رقتار من می داشت هیچ گاه اجازه این را به من نمی داد که توجه ام را به دیگری معطوف کنم پس من فقط از لحاظ مالی توانایی ندارم بلکه در هر موقعییتی توانستم آن چیزی برایش باشم که او خواسته و به این دلیل مرا در این راه تنها نگذاشته است . در آینده هم اگر مشکلی پیش آید همسرم می تواند توانایی را داشته باشد چون الان مانند یه مرد در بیرون خانه کار می کند و از خود استقامت بالا نشان می دهد و چون خودش خواسته من نیز به توانایش اعتماد دارم و او نیز در قبال من . لزومی نمی بینم که جوابی به بچه ها بدهم چون این موضوع مربوط به شخص من است .ما همیشه بچه ها را بهانه و دلیلی برای کارها ی خود قرار می دهیم .مثل یه زنی که از شوهر معتادش جدا نمی شود فقط به خاطر بچه هایش .
نه مرد ها می تونند جای زنها باشتد ، نه زنها جای مرها . هدف ازدواج کمال هست که ما انسانها خیلی سخت به اون می رسیم اما باید یه مورد به اطلاعات شما اضافه بشه اون هم اینه:
اگر یه مردی حس کنه که با زنش نمی تونه به کمال مطلوب برسه در این صورت باید به فکر چاره ای باشه اینو یادتون نره .
بدرود.

""" ما همیشه بچه ها را بهانه و دلیلی برای کارها ی خود قرار می دهیم .مثل یه زنی که از شوهر معتادش جدا نمی شود فقط به خاطر بچه هایش """"

مثل اینکه ایشون و خانوم اولشون دچار همون مسئله طلاق عاطفی شده باشن البته این برداشت من از صحبت ایشونه.....

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

""" ما همیشه بچه ها را بهانه و دلیلی برای کارها ی خود قرار می دهیم .مثل یه زنی که از شوهر معتادش جدا نمی شود فقط به خاطر بچه هایش """"

مثل اینکه ایشون و خانوم اولشون دچار همون مسئله طلاق عاطفی شده باشن البته این برداشت من از صحبت ایشونه.....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط beroz20

اگر یه مردی حس کنه که با زنش نمی تونه به کمال مطلوب برسه در این صورت باید به فکر چاره ای باشه اینو یادتون نره .

---

تعریف شما از کمال مطلوب چیه که به نظرتون با ازدواج مجدد به اون کمال مطلوب میرسید؟

از انجا که میدانم هر کدام از شما با مشکلات خاص خود در زندگی سعی بر این دارید که آن را حفظ کنید به شما می گویم که از راه درست ومنطقی ان وارد شوید .
خانم محترم اگر شوهرتان کاری کرده که شما را عصبی کرده دلیل بر آن نیست که اهانت به تمام مردان کنید چرا که هر عمل اشتباهی به خود انسان بر می گردد و همسر من هیچگاه چون شما فکر نمی کند اگر چه احساسات زنان یکی است اما افکارشان یکی نس.
از خدای منان طلب بخشش برایتان دارم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

کمال مطلوب ان چیزی است که یه مرد از همسرش می خواد اگه مطالعاتتون زیاد باشه بهتر می شناسید.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

زندگی جنگ وجدال من و تو نیست
زندگی برگ درختی است که
من و تو باید شوخی اش را باور کنیم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

طلاق عاطفی ان چیزی است که من احساس وفکر و عقاید همسر م را نادیده بگیرم و در شناختهایم از او ناتوان باشم.

"کمال مطلوب ان چیزی است که یه مرد از همسرش می خواد اگه مطالعاتتون زیاد باشه بهتر می شناسید."
من یه مرد هستم ولی دلیل این حرفو نفهمیدم. خواست مرد از همسرش هر چی باشه می شه کمال مطلوب!؟!!!!
منصف باشید دوست عزیز. اینکه همسر شما با شما بسیار مهربانانه عمل می کند و شما را درک می کند که شما را باید به زندگی علاقه مند تر کند و جلوی عشق شما را به دیگری بگیرد. من شرایط شما رو برای ازدواج مجدد مناسب نمی بینم. البته نظر نظر شماست.

آقای beroz20
من نه قصد دارم تصمیم شما را تایید کنم و نه رد کنم.همه پستهای تاپیک شما رو هم خوندم.ولی چند سوال توی ذهنم مونده.ممنون میشم اگه جواب بدید.
شما واقعا از زندگی فعلیتون راضی هستید؟از همسرتون راضی هستید؟البته با توجه به اینکه گفتید:( اگر یه مردی حس کنه که با زنش نمی تونه به کمال مطلوب برسه باید به فکر چاره ای باشه )فکر نمی کنم رضایت داشته باشید.
اگه میشه بگید از چه جنبه های زندگیتون ناراضی هستید؟از چه چیز خانمتون ناراضی هستید؟
من فقط می خوام بدونم چه مواردی باعث میشه یه مرد به فکر ازدواج مجدد بیفته و در زندگی خودم مد نظر قرار بدم.ممنون میشم اگه واضح جواب بدید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط beroz20

کمال مطلوب ان چیزی است که یه مرد از همسرش می خواد اگه مطالعاتتون زیاد باشه بهتر می شناسید.

---

کاملا با شما موافقم حتما مطالعاتم زیاد نبوده که نتونستم به این تعریف کامل و منصفانه ی شما از کمال مطلوب برسم .واقعا جای تشویق داره:104:

آقاي محترم نه از سر احساسات زنانه بلكه از سر دلسوزي بهتون ميگم اگه واقعا توزندگيتون مشكل ندارين كمال را به گونه اي ديگر هم مي توان يافت اما اگه مشكلي هست كاش قبل از هر تصميمي حلش مي كردين . قبل از اينكه سه نفر را كاملا دچار مشكل كنيد واين يك واقعه حتمي است.شما نمي دونيد خانم ها احساساتشون اغلب حاكمه ؟ اگه حالا خانمتون ابراز ناراحتي نميكنن با ديدن اولين ابراز محبت شما به اون خانم مطمئنا ديگه اين نظر را ندارن شما با ازدواج مجدد قطعا قلب همسرتون را از دست خواهيد داد شك نكنيد شايد اگر جسم اورا هم حتي از دست ندين شما را بخدا زندگي آرومتونو خراب نكنيد كمي تنوع تفريح ومسافرت در زندگيتون داشته باشيد شايد عوض كردن خونه يا هر تغيير ديگه اي . اين كار شما آزمودن آزموده شده هاست

سلام
نظرات صرفا احساسی، یا نادرستی كه احتمال آسیب به مراجع دارد یا احتمال تنش و درگیری دارد حذف می گردد. اگر كسی پست خودش را ندید حذف گردیده است.

متشکرم مدیر عزیز
در حال نوشتن متنی برای دوستان سارا و کیمیا بودم که شما زودتر اقدام کردید .
از دقت و حساسیت شما بسیار سپاسگزارم .

سلام به تمام دوستان
خانمها کنترل ... چرا انقدر عجله ... ؟ چرا انقدر تندی ...؟آرم تر پیش بریم ...؟
خانمها این آقا با خانمشون مشکل ندارند .چرا ما کاسه داغتر از آش شدیم .
*****
یه سوال از شما آقای محترم ؟
به نظر شما کمبود وجود همسرتون توی منزل باعث نشده که شما نیاز به یک شخص دومی داشته باشید . ؟
شاید ساعتهای کمی که شما با همسرتون هستید باعث شده که شما به این فکر بیفتید ؟
از همسرتون بخواهید دیگه سر کار نره و بیشتر در کنار شما باشه ،،، شاید اینجوری یکمی صمیمی تر بشید . و خیال همسر دوم از ذهن شما خارج بشه . فکر می کنم با تمام رضایت شما از زندگی مشترکی که دارید اما یک خللی هست که شما رو به این فکر انداخته . به نظر من به جای فکر کردن به راه حل هایی برای ازدواج مجدد یکمی به استحکام روابط و بنیاد خانواده کنونی تون فکر کنید . تا بعدا نیز دچار مشکل نشید .
البته من کوچیکتر از این هستم که قصد راهنمایی شما رو داشته باشم

:73:افرین به بهاره راست میگه خیلی از دوستان خیلی تند رفتند البته تا حدودی این اقا زیاد جالب جواب دوستان رو نداد :300:یکم دقیق تر توضیح میداد بهتر بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهاره

اما یک خللی هست که شما رو به این فکر انداخته . به نظر من به جای فکر کردن به راه حل هایی برای ازدواج مجدد یکمی به استحکام روابط و بنیاد خانواده کنونی تون فکر کنید . :305:

---

شمانه دنبال کمال مطلوبی نه چیز دیگر باتوجه به جواباتون که به بچه ها ربطی نداره و همسرم مثل یه مرد میمونه باید بگم خیلی هم به بچه ها ربط داره اینکه ممکن در اینده از طرف دوستان مورد تمسخر قرار بگیرند من این مواردو دیدم اقاکه دارم براتون میگم و خانومتون اگر یه مرد بود میرفت زن میگرفت نه شوهر کنه من خودمم همیشه میگم من مثل یه مردم اما گاهی میفهمم نه مرد بودن خیلی سخته جر بزه میخواد من میتونم بگم شما تنوع طلبی 4سال دیگه با خانوم دوم هم به کمال مطلوب نخواهی رسید و دنبال یه کمال مطلوب دیگه ای خواهی بود پستهایی که برات بچه ها زدن بخون هیچ کسی نه اقایون نه خانومها کارشمارو تایید نکردن حتی مدیر همدری هم به نحوی غیر مستقیم خواسته از این کار باز دارتتون
شاید مشکل شماچیز دیگه ای باشه که اینجا بیان نکردید
من در موندم با این مخلوقات عجیب غریب خدا
حالا این پست اگر توهین امیز و احساساتی لطفا اقای مدیر حذفش کنید

برادر گرامی
به نظر من:
بزگترین عاملی که احسا س خوشبختی کنیم اینه که به همه چیز دنیا لبخند زنیم و سخت نگیریم و زندگی را چنانکه هست ببینیم. ما نباید در زندگی مشترک فقط به این اکتفا کنیم که چون من همسر و فرزندانم را سیر کرد م وگاهی همراه انها به رستوران و...........میروم همسر وپدر ایده الی هستم.
چرا فکر میکنید همسرتان زن مطلوب وایدالی نیست؟شاید شما کمال گرا باشید؟
ما باید یاد بگیریم چیزهای کوچک را بزرگ نکنیم و اوهام را به جای حقیقت بگذاریمو و از کنار رنجها با بی اعتنایی بگذریم.
فراموش نکنید که:
چیزی که بیشتر از همه مایه ی بدبختی ما میشود این است که حوادث و پیش امد ها ی کوچک را بزرگ جلوه میدهیم و انها را فرا موش نمی کنیم.‌

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرض کنیم:
تشکیل زندگی جدید را دادید
چه قدر سخت است برنامه ریزی برای ایجاد توازن در همسران .34 سالتون است 2 سال بعد همسر جدید شاید نیاز پیدا کنید موجودی را از خودش به وجود بی اورد .ان وقت چه؟
در 36 سالگی حوصله ی پیش پیش لالا دارید؟
ایا برای فرزندان این خانم هم می توانید پدر نمو نه باشید؟
تا کی می خواهید از فرزندان همسر اولتون مخفی کنید؟ گفتید به زندگی انها لطمه نمیزنید. مگر میشود؟
شاید اگر فرزند پسر داشته باشید تاثیرش کمتر باشد اما دختر:
اگر شخصی که مورد تایید دختر و خودتان بود به خواستگاریش امد و همه قبول کردید و یکدفعه خواستگار از از دواج شما با خبر شود
میخواهید چه بگویید؟
به این هم میگویید زندگی شخصیم بود؟
زندگی مطلوب می خواستم؟
اگر شوهر دخترتون با دخترتان این کار را بکند صرف اینکه زندگیم مطلوب نیست ان وقت چه؟
چه جوابی دارید ؟
فکر تمام جوانب را بکنید خصوصا اینده

سلام
اگه مي شه به ما هم بگيد معيارهاي انتخاب همسر دومتون چه چيزهايي هست؟ راستي اگه متوجه شديد با ازدواج دوم نه تنها به كمال مطلوب نرسيديد بلكه دو همسرتون هم به دلايلي ازتون شاكي باشند . آيا راهكاري براي مشكلات پيش بيني نشده داريد ؟

در روايتى از رسول خدا آمده است: «بعضى از شماها چنان [ناشيانه] با همسر خود آميزش مى كند كه زن [ناكام] از زيرش برمى خيزد و چنان است كه اگر به زنگى (برده)اى برخورد، دست به دامن او مى شود [تا شهوت خود را ارضا كند].».( وسايل الشيعه، ج20، ص118، روايت 15183.)
"عدم توجه به ارضای عاطفی همسرتون عواقبی سنگین تر از آنچه در این حدیث گرانقدر آمده است درپی خواهد داشت."

سلام

قبل از دادن جواب به آقای به روزی لازم می دونم با توجه به مطالعه پستهای این تاپیک چند نکته

را یاد آور شوم :

1 - براستی اگر ما جای خدا بویم چه می کردیم با خلق !!!!!!

2 - یادمان باشد که قرآن می فرماید " لا تقدمو بین یدی الله و رسوله " ( بر خدا و رسولش

پیشی نگیرید }.

3 - حتی اگر اطلاعات و شناخت زیادی از فردی داشته باشیم حق پیش داوری ، گمان و ظن را

نداریم این هم از اصول اخلاق انسانی است ،هم از سفارشات اکید منایع دینی ما از جمله قرآن

کریم . به فرموده امام علی( ع) " اگر در مورد یک شیء نظر دادید بر مسند قضاوت نشسته اید

" و زنهار که قاضی بر پرتگاه جهنم ایستاده ( حساسیت قضاوت کردن را میرساند ، و ما چه

راحت و سریع و حق به جانب در مورد عالم و آدم قضاوت کرده بر آن تأکید داریم .

4 _ چه کسی به ما اجازه داده که با چوب نظر شخصی خود دیگری را برانیم ( شرع ، قانون ،

حقیقت انسانی ؟!!!! کدامیک ؟)

5 - چرا لحظه ای خود را جای فرد مراجع نمی گذاریم و...... درک کنیم . ( جالب است که از

همان ابتدا با وجودی که با اطلاعات کم آقای بروزی مواجه بودیم به جای سئوال از ایشان تا

ابهامات بر طرف شود بنا به ذهنیت های خود حمله را در پیش گرفتیم ).

6 - چرا ما دلایل خود را برای نفی چنین امری حق می دانیم و بر سر دیگری می کوبیم اما دلایل

طرف مقابل را نشنیده قابل محکوم کردن می دانیم ، اگر ایشان بر نظر خود باقی باشد و ما هم

بر نظر خود به کجا خواهیم رسید؟،آیا این تعامل است ؟و یا پاسخی مشاور گونه به یک مراجع ؟.

7 - دقت کنیم اصل بی طرفی و ارائه نظر منطقی و کارشناسانه را چقدر رعایت کرده ایم؟!! .

8 - زنهار که این سنت الهی است که وقتی مدعیانه دیگران را مورد حمله قرار می دهیم در

امری ، موقعیت امتحان ما هم روزی فرا خواهد رسید .


و اما آقای بروزی :

با آنکه خیلی واضح بیان نفرمودید که انگیزه شما در تعدد زوجات چیست ، اما از فحوای کلامتان

چنین یافتم که گویی بنا به تمکن مالی و در کل استطاعتی که دارید و همراهی همسرتان با

شما ، به نیت خیر و به هدف سرپرستی کردن از خانمی که یا بیوه است یا مجردی که امکان

ازدواج برایش فراهم نشده باشد قصد چنین کاری دارید ، که اگر حقیقتاً چنین باشد باید هم به

شما و هم همسرتان تبریک گفت .

و اما اگر خلائی در زندگی شخصی دارید ( که چنین به نظر نمی رسد )و قطعاً به این نتیجه

رسیده اید که راه حلی جز ازدواج دوم ندارید و ظاهراً هم همسرتان مشکلی با این قضیه ندارند

، که به نظر می رسد مسائل حله ، یعنی روشن نیست چه راهنمایی به طور دقیق از دوستان

تالار می طلبید .

اگر با عرف و خانواده خود و همسرتان بر سر این موضوع مشکل دارید ، یعنی نگران آینده

هستید خوب نیاز به بررسی دقیق تری دارد و لازم است ما بدانیم در صورتی که موضوع از خفا

خارج شد ، چه مشکلات احتمالی برایتان پیش خواهد آمد؟ تا بتوانیم راهنمایی بهتری داشته

باشیم

بنده منتظرم دقیقاً روشن بفرمائید که نگرانی شما چیه در مرحله اقدام ( چون در خصوص ادله

تصمیم به ازدواج دوم مشکلی ندارید یعنی بحث بر سر اینکه اساساً این کار درسته یا نه نیست

بحث بر سر چگونگی انجام بی تبعات منفی آنست ، اگر درست فهمیده باشم ).

منتظریم که روشن بفرمائید که دقیقاً نگران چی هستید

اقای بروزی عزیز اگر از طریق تالار به نتیجه ای رسیدید لطف کنید مارو بی خبر نذارید کار و فکر شما تجربه ای جدید برای همه ما خانومها بود که شاید روزی با همسرانمون درگیر این معضل بشیم و اگر ممکن دلیل اصلی تجدید فراشتونو برامون بنویسید تا ما مراقب باشیم دچار همچین مشکلاتی نشیم
مرسی ازشما :72:

سلامی چو بوی خوش آشنایی:72:
وقتی این تاپیک رو خوندم اولش خیلی تعجب کردم اما برام خیلی جالب شد که خانمی به شوهرش چنین اجازه ای داده باشه . از انجایی که تمام پست های اعضا را دیدم واقعا ناراحت شدم چرا که این جا گفته شده باید همدرد باشی در حالی که ما بدون دانستن معنای همدردی آمدیم و هر چه از دهانمان در می آید می گوییم.
برای من که خیلی قانع کننده نیست مردی بدون هیچ مشکلی دست به چنین کاری بزنه هر چند که این گفته را هر کس به طریقی بیان کرده که متصفانه بعضی با لحن بی انصافانه هم بیان کردند، همان طور که خود این آقا بعدش گفت مشخص شد که دنبال کمالی مطلوب می گردند.پس من تعجب میکنم که خود خانم های محترم چرا باید زود به قاضی بروند و حق را به خانم ایشان بدهند . در حالی که این آقا بیان کردند که همسرشان با او هم عقیده است .
چرا ما خانم ها تا عملی از یه مرد می بینیم باید زود واکنش نشان دهیم ؟چرا؟
آیا هیچ شده فکر کنید چرا آقایان کاری را میکنند که خانم ها روی آن حساس هستند ؟ آیا شده فکر کنید آقایان بیشتر روی این مطالب شوخی می کنند؟ و بعد...
آیا شده در این دنیای رو به تحول که خانم ها از شوهرانشان موقعیت هایی را می خواهند و آنها (مردها) می گویند : هر طور خودت مایلی ، هر جور دوست داری ، اگه تو دوست داری و... آنها با این جملات اختیار را به عهده شما می گذارند تا شما درست تصمیم بگیرید وناراحت نشوید.( در واقع آنه مسئولیت هر اتفاقی را به دوش شما می اندازند
پس نباید هیچ جای شکایتی باشد
همچنین ما نباید به زبا ن خانم ایشان سخن بگوییم چرا که مسئولیت کار ایشان و پشیمانی اش به عهده خودشان است .
شما برای جنگ به اینجا نیامده اید .شما برای راهنمایی ان آقا آمده اید ولی انگار که هیچ کدام این کار را نکردید.
فقط یاد گرفتید که جانبداری کنید.ما نباید بگوییم کار خانمشان درست است یا کار آقای بروز بلکه باید بدون توهین نمونه هایی از این موارد را برایشان بگوییم وتجربه ها ومواردی را برایشان بازگو کنیم.

با سلام
بنظر مي رسد مشكل مطرح شده از طرف بهروز واقعيت ندارد چراكه نه سوالات دوستان را پاسخ داده اند و نه شفافيت موضوع را بيان داشته ند و صرفا به پلسخگويي كلي و فرضي مطالب ناقصي را گفته اند.

دوست ارجمند آقای بروزی یا بهروز یا هر چیز دیگر. شاید تمام صحبتهایی که از طرف بانوان تالار مطرح شد برایتان قابل پیش بینی بوده و آن را جواب کلیشه ای تمام نسوان بدانی. اما بهتر است نظر یک پسر 25 ساله که شهوتی کمتر از شما ندارد و همانند شما تمام موءلفه های مرد!! بودن را از نظر فیزیکی دارد نیز بشنوی. شما می گویی که از همسر خویش رضایت داری. یعنی سکس خوب تعامل خوب و رابطه ی محبت آمیز خوب. اگر این را مبنا قرار دهیم به نظر می رسد که تنها عامل مشوق شما به این عمل حس تنوع طلبی تان است. دوست عزیز اگر کمال مطلوب با زیاد کردن زوجه ها امکانپذیر باشد فتحعلی شاه قاجار با داشتن چند صد همسر در حرمسرا کامل ترین انسان روی زمین می بود. دوست عزیز من خودم مردم. می دانم که حس خوبیست که هر شب یک مدل جدید با سایز و رنگ و لعاب جدید در کنار آدم بخوابد. آخ که چه رویایی می شود!. احتمالاً شما می گویید بله واقعاً رویایی می شود! اما آیا زن برای ما انسان است یا وسیله ی هوس رانی؟ آیا ازدواجی که به قول خودتان باعث نیل به کمال انسان می شود باید اینگونه در سطح ارضای نیازهای سطح پایین انسان تنزل یابد؟
همیشه و همواره شنیده ایم که آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند. و هرطور که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند تو هم با دیگران همانگونه رفتار کن. شما تا چه حد به این جمله عقیده دارید؟ آیا می توانید در ذهن خود جایتان را با همسرتان عوض کنید. و اگر منصف باشید چه حسی به شما دست خواهد داد؟
مشکل اینجاست که مردانی مانند شما باعث بدبینی زنان به تمام مردان جامعه می شوند. ما مردان اگر انتظار وفا داری و پاکدامنی از همسر خود داریم چگونه می توانیم خودمان عکس این خواسته عمل کنیم؟
احتمال دارد شما با ما صادق نباشید و تمام مسائل پشت پرده ی زندگی تان که شما را به گرفتن چنین تصمیمی سوق داده است برایمان نگفته باشید. اما اگر مبنا را حرف خودتان قرار دهیم که هیچ مشکلی ندارید ،آیا توقع داشتید این تصمیم عجیب شما مورد تصدیق سایرین قرار گیرد؟؟
دوست عزیز فکر نکنید که همسر شما از ته دل با چنین تصمیمی موافق است. این را بدانید و مطمئن باشید که اگر یک زن مردی را واقعاً دوست بدارد حتی تصور توجه مردش به یک زن دیگر برایش امکان پذیر نیست. آیا فکر می کنی همسر شما همچنان علاقمند است و در عین حال چنین اجازه ای صادر کرده؟
دین اسلام حرفهای زیادی زده است که البته من خیلی از آنها را قبول ندارم. اما اگر شما دین را مجوز ازدواج مجدد خود می دانید باید بگویم که امام علی مردی را که با داشتن زن و دسترسی به او اقدام به ازدواج مجدد می کند را لعن کرده است. عربی آن را یادم نیست وگرنه می نوشتم.
و حرفی برای پسران مجرد مثل خودم.
دوستان مجرد من اگر فکر میکنید که داشتن یک زن و اکتفا به او شما را راضی نمی کند لازم نیست ازدواج کنید و به گونه ای که خود بهتر می دانید امورات خود را بگذرانید و با احساسات انسانی دیگر بازی نکنید . و اگر هم قصد ازدواج دارید آنچنان دقیق باشید و چشمان خود را باز کنید که فقط یک بار برای همیشه انتخاب کنید و در آینده دچار این انحطاط نشوید.
در پایان باز می گویم اگر این اصل در زندگی رعایت شود تمام مشکلات انسان حل می شود: آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز نپسند و با دیگران آنطور باش که دوست داری با تو باشند.امیدوارم مدیر گرامی پست من را حذف نکنند.

wintersun77 عزیز و گرامی..
نظرات و عقاید و طرز فکرتان واقعا ستودنیست.
خیلی خوشحالم که با مردان فهیمی همچون شما در یک تالار آشنا هستیم و از نظراتتون بهره مند میشویم.
امیدوارم خدا حفظتون کنه :203: و همیشه سربلند و سعادتمند باشید.

wintersun77
حرفهاتون خیلی خوب و آموزنده بود، فقط در مورد یه جمله از اون رو باید بیشتر فکر کنید. اینکه گفته بودید:
"دین اسلام حرفهای زیادی زده است که البته من خیلی از آنها را قبول ندارم."

اگر ما مسلمان هستیم، باید قبول داشته باشیم که دین اسلام یه دین کامل و بدون نقصه و هیچ ایرادی بهش نیست. شاید منظور شما اینه که بعضی از برداشت های غلط و سوء استفاده ها از این دین رو قبول ندارید.

سلام
خیلی عالی ! شاید هم بد! بسته به نظر شما هم هست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چرا همه شما به مخالفت با این آقا هستید؟

مدام می خواهید به او بگویید کارش اشتباست.
جالبه حتی آقایون هم که ازدواج نکردن فکر می کنن طرف مقابل رو درک می کنند.
اصلا عجیب نیست خانمی به شوهرش اجازه بده زن دوم بگیره اون هم از طریق قانونی.
اگه این آقا تونسته با اجازه همسرش بره خواستگاری معلومه که خیلی زیرکانه تونسته هم به نیاز اصلی خود برسه ؛ هم تونسته همسر اولش رو راضی نگه داره.( هر چند معلوم نیست این آقا ازدواج کرده یا نه؟)
با وجود اینکه خانمم به جرات می تونم بگم که خانم ها حس خود خواهی شان بیشتر از آقایونه چون این قانون طیبعته// حسادت // فقط برای خود خواستن// و ...
اگه یه خانم فکر می کنه حقش پایمال شده پس باید این هم بدونه که مرد در چه صورتی ممکنه به خودش زحمت بده و به فکر ازدواج دوم بیفته.!!
چرا تا یه مرد می ره زن می گیره شما خانما فکر می کنید هوس بازه؟؟ چرا!
خانما اگه مرد بی وفا وجود داره بدونید که کنارش یه زن بی فکر و پر توقع هم وجود داره..
میگن مرد که سنش به چلچلی رسید باید مراقب بود چرا که آدم در این سن به پختگی می رسه و اگه تا اون لحظه کمبود هاشو رفع نکنن ( آنچه یه زن باید انجام بده و کمبود عاطفی واحساسی )....
اونوقت کاری که نباید بشه ؛ میی شود.
بعضی مردها زن صیغه می کنند
بعضی ها دنبال رفیق بازی می روند
بعضی ها دنبال جنس مخالف ( غیر شرعی ) می روند.
بعضی ها چشم چرانی می کنند.
و انواع دیگر

باید از خداتون باشه که شوهر با نجابت دارید که از راه شرعی و با اجازه این کار را انجام می دهد.

امام علی و بزرگان ما اگر چند زن داشتند به دلیل مقتضیات زمان و برای این که تعصب بی جای مردمان جاهلیت را از بین ببره این کاررا با اجازه خدا انجام می داده . پس در این دنیا خانم ها باید خودشون انصاف داشته و بسته به شرایط خودشون نباید بی دلیل شکایت کنن.

سلام كارسرشار
بنده همانطور كه در پستهای قبلی اشاره كردم ، یك طرفه به قاضی رفتن و از روی حدس و گمان( با كمترین اطلاعی كه این آقا دادند)، اگر شروع به حمایت یا رد ایشون بكنیم خیلی منطقی نیست. خیلی ها پیشاپیش او را تكفیر كردند، و شما هم خانم این آقا را. در حالی كه احتیاج به بررسی بیشتر این مسئله هست.
ایشان به هر حال این بحث را ادامه ندادند. و از طریق ایمیل اطلاع دادند كه خواستار پیگیری حضوری مسئله خود هستند.

معمولا بحثهای این چنینی ، مخصوصا اگر خود طرح كننده تاپیك غایب باشه از موضوع سئوال خارج می شود و وارد مسائل نظری می شود. لذا من این تاپیك را می بندم

خیلی ببخشید از انسانیت این کار به دوره.
مواظب باش بعضی وقتها خدا این جوری آدمها رو عذاب می ده
راستی اگه خانمت ازت بخواد که تو قبول کنی سالی یه شب با کسی دیگه باشه تو قبول می کنی
یا اینکه بگه امشب می خوام دوست پسرم رو بیارم خونه
خیلی پر رویی

- - - Updated - - -

خیلی ببخشید از انسانیت این کار به دوره.
مواظب باش بعضی وقتها خدا این جوری آدمها رو عذاب می ده
راستی اگه خانمت ازت بخواد که تو قبول کنی سالی یه شب با کسی دیگه باشه تو قبول می کنی
یا اینکه بگه امشب می خوام دوست پسرم رو بیارم خونه
خیلی پر رویی

مها جان،

این تاپیک قدیمی است و طبق قوانین تالار نباید در تاپیکهای قدیمی پست گذاشت.

بخاطر شرایط روحی خودت هم بهتر هست که به تاپیکهای این چنینی نیایی و کلا خودت را در این فضاها قرار ندی.
به خودت کمک نکنی می شی یک خانم آشفته، بدبین، خسته و عصبی.