estar عزیز
من منظور شما رو نفهمیدم،اینکه میگویید این خواسته های یک مرد ایرانی نیست یعنی چه؟!
میشه اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید تا ما هم اطلاع پیدا کنیم
نمایش نسخه قابل چاپ
estar عزیز
من منظور شما رو نفهمیدم،اینکه میگویید این خواسته های یک مرد ایرانی نیست یعنی چه؟!
میشه اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید تا ما هم اطلاع پیدا کنیم
* مردها به دنبال خانم های خوش مشرب هستند. بعضی از خانم ها خیلی سخت گیر بوده و برای جزئیات اهمیت بیش از اندازه ای قائل می شوند. آیا تا به حال دختر هایی را دیده اید که دارای خلق و خوی پسرانه هستند؟ مردها می خواهند از در کنار هم بودن با همسر خود لذت ببرند و احتیاج به محبت دارند به همین دلیل همیشه به دنبال فرد خوش طبعی هستند که بتوانند در کنار او به آرامشی که آرزوی آن را دارند دست پیدا کنند.
یعنی مردها از دخترهایی که خلق و خوی پسرانه دارن بیشتر لذت می برند؟
****چيزهايي كه باعث ميشه همسرم رو دوس داشته باشم****
-- به پدر و مادر من تلفن بزنه.
-- به عقايد مذهبي من احترام بذاره.
-- منو گاهي وقتا به حال خودم رها كنه تا با خودم تنها باشم.
-- نسبت به ورزش مورد علاقم حداقل كنجكاو باشه.
-- اجازه بده منم گاهي بوسيدن رو آغاز كنم. (حتي اگه تاخير زيادي داشته باشه)
-- با من بياد سفر.
****چيزهايي كه باعث ميشه عاشقش بشم****
-- وقتي نشستم تلوزيون نگاه مي كنم، آروم بياد كنارم بشينه، ساكت، هيچي نگه، يه ذره (4 انگشت) هم فاصله داشته باشه ازم، بعد از 20 ثانيه يه خورده خودشو به من تكيه بده. و همراه من تلوزيون ببينه. اونوقت اگه من بعد از 15 ثانيه تلوزيونو خاموش نكردم و يه ماچ گنده از لپش نگرفتم نامردم !!!!
--نيمه شب، وقتي كه خوابم، حس كنم داره منو مي بوسه.
**** چيزهايي كه منو ناراحت ميكنه****
-- بدون مشورت با من برام يه كادوي گرون قيمت بخره
-- تحت تاثير حرفاي مادرش يا بقيه باشه.
-- وقتي براش چيزي مي خرم، (چيپس، آبميوه و ...) نخوره.
-- وقتي بعد از هزار بار ميگم بعد از نماز، جانماز رو جمع كن، بازم اونو جمع نمي كنه.
-- وقتي كم حوصله است.
-- وقتي برنامه ريزي منو بهم ميزنه.
-- زيادي به من محبت ميكنه. نمي ذاره منم ابراز عشق كنم.
-- نسبت به كاري كه انجام ميده، بي ملاحظه ميشه (مثلا ظرفا رو خوب نمي شوره)
****چيزهايي كه باعث ميشه ازش بدم بياد****
-- بيشتر از 2 بار در روز به محل كارم زنگ بزنه
-- براي خريد وسايل غير ضروري منو تحت فشار بذاره
-- وقتي مي خوام به مادرم تلفن بزنم، جلوي من وايسه و بگه الان زنگ نزن
-- وقتي ازش مي خوام منو تنها بذاره، كنارم بمونه و منو جدي نگيره.
-- دوس نداره بريم مهموني، مهمون بياد، بريم بيرون شهر، بريم پارك و ...
-- فكر مي كنه من فقط براي "بچه" اونو مي خوام.
****چيزهايي كه باعث ميشه ازش متنفر بشم***
-- اگه با راننده تاكسي به خاطر كرايه بحث كردم، طرف اونو بگيره.
-- اگه پول، قدرت، استعداد و ... مرد همسايه يا شوهر دختر خاله رو به رخ من بكشه.
-- وقتي توي ماشين پشت فرمون نشستم، توي ترافيك، و اون كم حوصله شده، دستشو دراز كنه طرف بوق و بوق بزنه يا به بقيه بد و بيراه بگه.
-- وقتي حرف زشت (فحش) مي زنه.
-- وقتي نسبت به خانواده من بي احترامي مي كنه.
چیزهایی که نوشتید به نظر من در نوع خودش خیلی عالی بود و واقعا روی بعضی مواردش میشه فکر کرد و حق رو به شما داد!
سلام زنان اشپزی در خانه زنان با ایمان با خدا و خوش اخلاق باشد
سلام
من به خاطر همه محبت هام فداکاریهام صبر تحملم از همسرم هیچی نمی خواستم جز یک چیز اونم این بود که ""دوستت دارم عزیزم"
چو از دوست چشمت به ااحسان اوست........ تودر بند خویشی نه در فکر دوست
هنوزم دوستش دارم اما صبرم به اندازه عاشقیم نبود
سلام
سعی کنه خواسته هاش معقول باشه
همیشه وقتی به همسرش اختصاص بده وبچه روبرا چند دقیقه فراموش کنه
تواضع دلبرانه داشته باشه
مدیریت همسرشو قبول کنه
ابراز محبت به همسرش رو یاد داشته باشه
اگر مشکلی داشت با زبانی طبیبانه اون رو با همسرش در میون بزاره وغر نزنه که بدترین روشه
از کاستیهای همسرش دلگیر نشه اونا رو به نفع شوهرش توجیح کنه
مهمترین چیزی که من از خانم میخوام که احساساتشو کنترل کنه و عاقلانه وعاشقانه در زندگی گام بر داره گذشت وصبروتواضع یکی از ارکان زندگیه اونه
من فکر می کنم این یه کم برای خانومها سخت باشه که کسی رو دوست داشته باشند و حتی عاشقش باشند و بتونند احساساتشون رو کنترل کنن یا عشقشون رو عاقلانه معنی کنن! چون اصولا وقتی خانومها عاشق میشن حاضرن از همه چیزشون حتی غرور و خیلی چیزهای باارزش دیگشون بخاطرش گذشت کنن!
امیدوارم که آقایون محترم این موضوع رو بتونن درک کنن و بعضی موقع ها توجه زیادی خانومها رو بحساب چیزهایی دیگه نگذارند و سعی کنن نصف اون محبت رو در حق خانومهاشون البته از ته قلبشون داشته باشن!
سلام این مطالبی که من خوندم انگار داره نشون میده که خانوم ها باید صبح تا شب به فکر طراحی تاکتیک ها و روش ها واسه راضی کردن مردها باشن و در خدمت راحتی اونها!!
و اینکه تو این زمونه هم به مردها القا شده که زن در خدمت اونهاست و همیشه همسرشون باید سر حال و مرتب و اماده به خدمت باشه و اسوه ی فداکاری! و شاید این وسط از بین هزار تا مرد یکی شون تشکر بلد باشه اونهم در صورتی که خانوم از وظایفش(که در اصل خیلی هاش وظیفه زن نیست)تخطی نکنه!!!
قدر دانی واقعی اینه که بین وظیفه و لطفی که افراد در حق هم می کنن هم تفاوت قائل شد و شرایط هم رو درک کرد اماکو قدر دانی مردهای جامعه امروز برداشت عمیقی از این واژه ندارن
بيشتر به واقعيت نزديكه :104::104::104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط negah
سلام:
بعد مدت ها تازه توجهم به این تاپیک جلب شد..نمی دونم ولی برای امثال منی که تازه قدم در راه زندگی مشترک گذاشتیم خیلی با ارزشه و می تونه منجر به درک خواست های مرد زندگیمان شود ولی دیدم اکثر پست ها از جانب خانم هاست ..!!!
دوست داشتم آقایون فعال الان تالار اگر لطف کنند و خواست های یک مرد رو از زبان مردانه بگویند خیلی به امثال ما کمک خواهد کرد.....
نقاب..کیوان..بی بی..مدیر محترم تالار..پندار..کامران....دیجیت المن..کنجکاو...محمد صالح ...و سایر دوستان که حضور ذهن ندارم این تاپیک را باز ادامه دهند:
من از طرف خانم ها ممنون می شم....
البته به نظرم اگر خانم های متاهل هم خواست های همسرشون رو اینجا بگذارند باز هم ادامه مسیر خوب میشه..تا اینجا مطالب این تاپیک عالیست ولی نظر آقایون فعلی تالار هم می تونه منجر به شناخت خوب خانم ها از مردان بشه....
با تشکر..
سارا:104::72:
با اتوبوس راهی دانشگاهم بودم که در شهر دیگری است در روبه روی بنده زوج جوانی نشسته بودند که به ظاهر هم تازه با یکدیگر عقد کرده بودند....
بنده هرگاه که زوج جوانی را می بینم برایشان دعا می کنم و شاید باورتان نشود لبخند یک زوج جوان ....زیباترین و شادترین لحظه ی زندگی من است/ :310:
در میانه راه سروصدای این زوج جوان بالا رفت.. بطوری که من متوجه شدم.(والبته سایر افراد)
آنان شروع کردند به بحث کردن تقریبا حدود 45 دقیقه... بنده خوابم برد.
سپس که بیدار شدم.. ناباورانه شاهد صحنه ای بودم و آنهم خنده های زوج جوانی بود که چند دقیقه پیش داشتند همدیگر را متهم می کردند....
خیلی تعجب کردم.. اما متوجه مطلبی شدم... شوهر این خانم با خنده بلند و رسا و با نوعی شیطنت گفت""" خب چرا این موضوع در ابتدا به من نگفتی؟!! دیگر لازم نبود این همه ""کنایه"" بزنی تا من موضوع رو بفهمم.
.................................................. .......
اری دوستان بزرگوارم... خانم های دلسوز تالار .... شاید به عنوان یک پسر که بعدها به عنوان یک همسر و پدر به ایفای نقش خواهد پرداخت بگویم که:::
""" من مرد در اولین و برترین انتظارم .....از همسرم می خواهم سخنانش را بدون هیچ گونه "کنایه ای" و بطور مستقیم با من در میان گذارد تا هم من دچار سوء برداشت نشوم و هم با این کنایه اغازگر یک بحث و مشاجره زناشویی نباشیم"""
موفق باشید:72:
سلام بر دوست بزرگوارم wintersun77
ابتدا یک خواسته ای دیگری که به عنوان مرد از همسر خویش دارم بگویم تا بحث به حاشیه نرود.... زیرا ما تنها باید در زمینه موضوع بحث سخن بگوییم.
به عنوان یک مرد از همسر خویش می خواهم که::
""گاهی به من فرصتی دهد تا با خودم خلوت کنم...زیرا برخی مواقع لازم هر دو یعنی زن و مرد لحظاتی را با خود خلوت نمایند."""
اما wintersun77گرامی بنده اغراق نکردم و جاهایی دیگری هم به این موضوع اشاره کرده بودم.. بله لحظات شادتر و برتر دیگری در زندگی وجود دارند... و من هم گفتم زیباترین و شادترین... شما واژه "ترین"" را در نظر نگرفتید....یعنی از نظر اولویت بندی بالاترین میزان... وگرنه در زندگی چیزهایی دیگری هم وجود دارند که انسان را شاد می نمایند..و اینکه افراد در درک زیبایی ها با هم متفاوت هستند.
با تشکر
به نظر من يكي از خواسته هايي كه مردا از خانمشون دارن اينه كه تا حد امكان بهشون انرژي بده و به قول خودمون شارژشون كنه....دلبند من كه هميشه به اين مورد تاكيد ميكنه....دوست داره من هميشه شاد و خندون باشم چون حتي اگه خودش خيلي خسته و داغون باشه به قول خودش با ديدن انرژي من همه چي رو فراموش ميكنه و حالش خوب ميشه....
مورد ديگه هم اينه كه خانم ها بايد سياست شوهرداري رو در خودشون تقويت كنن....بعضي وقتا با يه رفتار ظريف و كوچيك ممكنه اتفاقي بيفته كه ديگه نشه جمعش كرد....
مثلا نحوه در خواست كردن رو خانم ها بايد ياد بگيرن....نحوه خبر بد دادن رو بايد ياد بگيرن....در كل به نظرم خانم ها بايد خيلي چيزا ياد بگيرن چون محور خانواده هستن و نقش مهم همسري و مادري رو به عهده دارن پس بيشتر از مرد ها بيد ياد بگيرن.....هميشه بايد در حال به روز شدن باشن.....
ديگه......فعلا چيزي يادم نمياد:310:
ما را به خیر خانمها امید نیست فقط شر نرسانند
:316:
شوخی کردم
به نظر من کف انتظارات مردان از زنان اینها هست: صداقت ٫ مهربانی ٫ خوش اخلاقی ٫ احترام
یکسری دیگه از توقعات خیلی مهم هستند اینها هستند: پاکدامنی ٫ حیا ٫ آراستگی ٫ لطافت ٫ زیبایی
دسته سوم توقعات که فرعیات هستند:
کمک در مشکلات ٫ توقع بجا داشتن ٫ درک شرایط زندگی
اینها را فی البداهه گفتم و ممکن هست که بعضی هاش پس و پیش باشه و یا از قلم افتاده باشه که انشالله بعدا تصحیح میکنم.
در ضمن من هنوز مجرد هستم شاید توقعاتم زیاد باشه.
سلام،
خانوم سارا درخواست شما پذیرفته شد...:324:
اما فراموش نکنین،:300:
من زندگی مشترک نداشتم پس ممکنه بلکل پس از ازدواج با تغییر شرایط چیزهایی که الان به ذهنم میرسه تغییر کنه...
چرا که ذهنیت من در مورد ازدواج، حداقل فعلا انتزاعی هست و بر اساس همین هم نظرم رو میگم....
سال سوم دبیرستان، دبیری در درس شیمی داشتم که همیشه میگفت، زمان ما کسی نمیگفت حقوق زن و ...وضعمون شد این...
وای به حال شما!!!:163:
راستش من فکر میکنم، انتظارت خانومها از آقایون بیشتر و گاهی اوقات غیر منطقی تره...
شاید علتش، فکر کردن در ۲ دنیای متفاوت باشه...چون ما مردا مریخی هستیم!
به هر حال، اینها انتظارت من هستن:
۱. صداقت،
۲. صداقت،
۳.صداقت،
۴. وفاداری در همه حال، انتظار دارم چه من در کنارش باشم، چه نباشم، حرمت زندگیمون رو حفظ کنه...
۵. حفظ احترام، که البته باید متقابل باشه!
۶. تعهد به توافقاتی که قبل از ازدواج فیما بین صورت گرفته...
برای مثال اینکه،
من به شخصه مشکلی با کار خانومها ندارم، و البته، تامین مخارج زندگی رو هم به عهده مرد میدونم،
پس برام درامد خانوم اگر شاغل باشن مهم نیست!
اما در مقابل، جایی که ببینم کار ایشون داره به زندگی مشترک، تربیت فرزندانمون یا ...صدمه میزنه،
انتظار دارم کارش رو رها کنه، حالا در هر رتبه شغلی که میخواد باشه...
و قبل از ازدواج این رو با ایشون طی میکنم...
انتظار دارم، در صورت قبول کردن این موضوع، پس از ازدواج سر حرفشون بایستن...
۷. باور به اینکه وارد به یک زندگی مستقل شده،زندگی که نباید از خارج تحت تاثیر قرار بگیره...
حالا مادر، پدر، یا ...
به شخصه اجازه دخالت به کسی در زندگی شخصیم رو نمیدم و این به این معنا هست که پذیرای راهنمایی خوب بزرگان میشم اما تصمیم آخر رو مستقل برا زندگیم میگیرم...، انتظار دارم این موضوع از طرف ایشون هم رعایت بشه...
۸. داشتن درک عاطفی، مهربانی و محبت، تزریق شادی و انگیزه مثبت به زندگی، که این حداقل برای من یکی بسیار مهمه... نه صرفاً نق زدن...
۹. راز داری در مورد همه مسائل خصوصی زندگی، که حریم خصوصی من، خودش یا جفتمون رو تحت تاثیر قرار میده...
و بالخصوص مسائل بسیار خصوصی،
که این روزها متاسفانه نقل مجالس عروس خانومها با دوستانشون میشه!!!
۱۰. وارد نکردن من به مسائل خاله زنک بازی و بیهوده که فلانی اینو گفت و...بطور کلی جنگ اعصابهای بیهوده!
۱۱. گاهی داشتن صراحت به جای بیان یک درخواست با ایما و اشاره، انتظار نداشته باشن که من همه چیز رو حدس بزنم، ذهن ایشون رو بخونم و حتما درخواست ایشون رو اجابت کنم، اگرچه سعیام رو میکنم...
۱۲. اعتقاد به حل مشکلات زندگی مشترک در محیط خصوصی خودمون، بحثها و مشاجره هامون بی علت وارد خانوادهها و نقل مجلس اینو اون نشود...
۱۳. بیسیک نیازهای یک مرد، جنسی، عاطفی و ...
۱۴. در مورد آشپزی هم، حالا بلد نبودم نبود، من دارم یاد میگیرم...:302:
(اینم قابل توجه خانوم بیدل که از خودگذشتگی مردها رو نمیبینن:311:)
امیدوارم زندگی شادی داشته باشین سارا خانوم،:72:
کامران
lمردها به تعریف و تمجید شنیدن از همسرشون علاقمند هستند .مرد دوست داره که قهرمان زندگی همسرش باشه.بعضی مردها از اینکه همسرش به فرزندشون خیلی رسیدگی کنه لذت میبرند ولی دسته بعدی ممکنه حسودی کنند و فکر کنن مثلا قبلا بهشون محبت نمیشه و..........
بنده موقعی از شخصی انتظاراتی دارم این انتظاراتم متناسب با شرایط اون شخص هست. توقعاتی هم که از زنها دارم به این معنی هست که زنان را دارای این شرایط میدانم.
به نظر من انتظارات مردان از زنان اینها هست:
صداقت ٫ احترام ، خوش اخلاقی ، مهربانی ، حیا ، کمی گذشت
(البته این را هم میدانم که زنان هم از مردان همین انتظارات را دارند)
(اگر من خودم این صفات را نداشته باشم نمیتونم از خانمم انتظار این صفات را داشته باشم)
یکسری دیگه از توقعات مهم اینها هستند:
آراستگی ٫ لطافت ٫ زیبایی (تا حد امکان و در حد طبیعی)
(این انتظارات هم دو طرفه هست ولی از خانمها بیشتر انتظار میرود چون ذاتا زیباتر هستند و روحیه لطیف تری دارند)
دسته سوم توقعات که فرعیات هستند:
کمک در مشکلات ٫ توقع بجا داشتن ٫ درک شرایط
(اینها هم کاملا دوطرفه هستند)
قابل توجه که من تمام انتظارات بالا را در حد امکان و توانایی انتظار دارم و اینطور نیست که ثابت و لا یتغییر باشند.
عجب چیز مهمی را یادم رفت بگم: علاقه
سلام:72::
ممنونم از دوستان تالار که این بحث خوب را ادامه دادند و من نت برداری کردم و بسیار برام جالب و آموزنده هست....
نمی دونم تو این تاپیک میشه سوال هم پرسید؟من می پرسم اگر درست نبود بهم بگویید::316:نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
در رابطه با جمله بالا خیلی مطلب جالبی بیان کردید..و این دقیقا یکی از مشکلات برخی مواقع من است..من خانم های دیگر را نمی دونم ولی من روم نمیشه که خواست هامو مستقیم بیان کنم و با کنایه که می گم اوضاع بدتر میشه که بهتر نمیشه...وقتی این جمله رو خواندم برام جالب بود چون نامزد منم میگه آخه مگه من علم غیب دارم که بفهمم تا نگی من نمی فهمم...ولی واقعا من برام سخته که مثلا بهش بگم فلان چیزو می خوام یا بهمان چیز ناراحتم کرد و وقتی غیر مستقیم می گم انگار حالت کنایه می گیره و اخرش هم باید خودم معذرت خواهی کنم و 100 تا توضیح بدم که چی بود و نه تنها باید قضیه اصلی رو بگم که یک معذرت خواهی هم بهش اضافه میشه و بدتر میشه...
برای خودم معضلی شده اخه خانم ها رو نمی دونم ولی من وقتی اون خواسته منو متوجه نمیشه حس می کنم اگر مثلا بگم دلم می خواد الان باهم بریم بیرون و مثلا ( تا حالا پیش نیامده) بگه نه ناراحت می شم برای همین مستقیم نمی گم ..اونم متوجه نمیشه و اوضاع بد میشه...
نظر اقایون در این موارد چیه؟چون نامزد من می گه این مواقع خیلی خیلی عصبانی میشه و احساس خیلی بدی پیدا می کنه..خودمم نمی دونم چه کار ی صحیحه؟میشه آقایون محترم یا افراد با تجربه تالار در این مورد هم انتظارتون رو بفرمایید ...من واقعا گیج شدم..:311::302:
سلام،نقل قول:
نوشته اصلی توسط rsrs1380
به نظر من،
ایشون همسر شماست...پس دیگه بین شما که نباید روم نمیشه و این چیزها باشه....
البته حفظ حرمتها بحثش از این مقوله جداست...
واقعیت اینه که، شما اگر چیزی رو از ایشون بخواهین، ممکنه ایشون به هر حال به هر دلیلی به انجام اون کار علاقه مند نباشن...
شما ممکنه این خواسته رو به دو صورت بیان کنین:
۱. مستقیم
۲. غیر مستقیم و با کنایه..،
و ایشون هم ممکنه مانند شما به یکی از دو راه زیر پاسخ خواسته شما رو بدن یا از شما درخواستی بکنن:
۱. مستقیم
۲. غیر مستقیم و با کنایه..،
بنابرین ۴ حالت داریم:
۱. مستقیم_مستقیم
۲. مستقیم_غیر مستقیم
۳.غیر مستقیم_مستقیم
۴. غیر مستقیم_غیر مستقیم
اول از همه، حالت ۴ به نظر نا مناسبترین راه به نظر میرسه، چرا که در آخر ممکنه کدورت هایتون روی هم جمع بشه، بدون اینکه هیچ کدومتون متوجه این موضوع بشین...
که در نهایت این موضوع باعث افزایش فاصله بین شما میشه که نتیجتاً، جایی این فاصله انقدر زیاد میشه که میرسه به انفجار...
اگرچه شاید از یه مبحث خیلی کوچک شروع شده باشه...
حالت ۲ و ۳، به نظرم با هم اتفاق میفتن،
یعنی وقتی شما خواسته خودتون رو با همسرتون راحت بیان نکنین، ممکنه گاهی اوقات ایشون هم با شما انقدر احساس نزدیکی و صمیمیت نکنه که خواستش رو به طور مستقیم با شما بیان کنه...
نتیجه این میشه که گاهی اوقات شما خواستههای ایشون رو متوجه نمیشین و گاهی اوقات ایشون خواستههای شما رو متوجه نمیشن و در نهایت این نا رضایتی طرفین رو در موضوعات مختلف به دنبال داره...که در آخر باز هم به دوری شما از یکدیگر منجر میشه...
و در آخر حالت یک...که بهترین حالت هست!
به نظرم بخشئ از مشکل برمیگرده به فرهنگ ما،
این تعارفات الکی و بیهوده، وقتی به خانواده و به خصوص زن و شوهر که رکن خانواده هستن وارد بشه خطرناک میشه...
به نظرم اگر فقط شما این مشکل رو دارین، باید روی خودتون کار کنین تا تونایی نه شنیدن و البته نه گفتن رو پیدا کنین،
اما اگر حس میکنین این مشکل دو طرفه هست یک بار برای همیشه بشینین و مستقیم با هم صحبت کنین که از این پس این تعارفات رو کنار بذارین...
اگر مشکل فقط شخص شما هستین، باید این رو در نظر بگیرین، که همسرتون اگر هم تمایل نداشته باشه با شما بیرون بیاد،
شاید چون وقت نداره یا درگیریهای دیگه بهش مجال نمیده، اگر هم با اون شرایط برای مثال خواسته شما رو اجابت کنه، باز هم خواسته قلبیش نیست و این خودش رو جایی نشون میده...
اگر شما تعارف رو کنار بذارین ایشون هم با شما احساس راحتی بیشتری خواهد کرد...
در غیر این صورت ایشون هم مجبور میشه با نیش و کنایه و بدون توضیح منطقی سعی کنه به شما بگه که الان نمیتونه درخواست شما رو اجابت کنه!
چون با رفتار کنونی شما حداقل به این نتیجه میرسه که شما توانایی نه شنیدن به طور مستقیم حداقل از طرف ایشون رو ندارین،
خوشبخت باشین:72:
کامران
اقای کامران بحث خوبی انجام دادن
ولی به نظر من بخشی از این مشکل بر میکرده به ترس از عدم مقبولیت
بعضی وقتا خانمها نمی تونن راحت خواسته شون و یا دلخوریشون رو بیان کنن چون می ترسن رابطه بیشتر تنش زا
بشه ،مثلا در مواقعی خانمی از همسرش رنجیده ولی جرات ابراز عقیده اش رو نداره چون می ترسه دلبندش ازش
حسابی دلخور بشه و مشکل بزرگتر بشه ،این خانم دو راه بیشتر نمی بینه اینجور مواقع ا-تو خودش بریزه که بالاخره
این تو خود ریختن ها یه روزی به انفجار میرسه 2-با کنایه حرفش رو بزنه که تو این کنایه ها هم دلش می خواد
همسرش منظورش رو بفهمه و درک بشه ووقتی این اقای همسر از قضیه خبر نداره چی پیش میاد؟ بیشتر وقتا
دعوا و دلخوری
در مواردی که خانمها خواسته شون رو با کنایه میگن به نظر من برمیگرده به سابقه ای که اون خانم از گفتن خواسته
های مستقیم به همسرشون داره ،ممکنه چندین دفعه برخورد بدی دیده باشن و تو ذهنشون اینا تجربه بدی باشه
سلام ..نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
از ارسال کامران ممنونم از صحبتتون و خیلی خوبی بیان کردید من و نامزدم در دسته غیرمستقیم-مستقیم هستیم و اون همیشه مستقیم می گه و اگر من نه هم بگم اصلا ناراحت نمیشه چون منطقی توضیح می دم..از منم همینو بارها خواسته و منم بیشتر اوقات رعایت می کنم و مشکلی نیست ولی گاهی دلم می خود من نگم و اون خودش بفهمه و وقتی نمی فهمه ناراحت می شم ..در همین حده معمولا..بعدا هم که اون می گه مگه من علم غیب دارم که بفهمم خودمم تعجب می کنم که این چه انتظاری من داشت:!!!
دقیقا گل مریم عزیزم..متن ارسالی شما داستان من است...به هم قول داردیم مستقیم بگیم ولی من هنوز گاهی نمی تونم و موجب ناراحتی هردومون می شم..
کاش اقایون معنی کنایه خانم ها را می فهمیدند..چرا ما خانم ها اینا رو خوب می فهمیم ولی آقایون نه؟واقعا عجیبه؟؟:325:
گاهی اوقات هم میشه که مردا دوست ندارن بطور مستقیم حرفی رو بشنون ، ودوس دارن با کنایه و شوخی بهشون یاد آوری بشه (تو این حالت احساس من - نمی گم مردها چه بسا او جور دیگری فکر کنه- اینه که همسرم از انجام نشدن اون کار چیزی رو بدل نگرفته و ناراحت نشده.
در خصوص درخواست شوهر هم گاهی شرایطی وجود داره که همسر در یه حس احترام (چیزی شبیه احترامی که یه دختر با پدرش داره و در اوج نیاز - مثلا به یک لباس -) اونو به زبون نمیاره ..... می خوام بگم اگرچه درخواست مستقیم اغلب بهتر جواب میده اما بعضی از درخواستها هست که نمیشه مستقیم بیانشون کرد مثل:
ازت می خوام منو بیشتر دوست داشته باشی!!!!!
تعجب می کنید ....نه ؟ اما واقعا این یه درخواست از طرف خانومهاست والبته به نوع دیگرش هم از طرف آقایون هست.
پس:
اگرچه درخواست مستقیم اغلب بهتر جواب میده ، اما اگه زن وشوهر با زبان کنایه همدیگه آشنا بشن ، درخواست غیر مستقیم بسیار بهتر از نوع مستقیم اونه.
مرد از زن تمام خوبيهاي دنيا را ميخواهد( آرامش، مدارا ، صرفه جويي، غناعت، مهرباني، احترام، كدبانوبودن، كمك خرج خانه، تربيت فرزندان، رازدار ، سنگصبور، همدرد و...) آخه واقعاً اين انصاف. پس يعني ما خانمها هيچ حقي نداريم.مردها چيزي جز راحتي خود را از همسرانشان نميخواهند.
تمام حرفهای شمادوستان متین
امااگر زنی تماماین کارها رو کرد و بعد خیانت دید چه کار کنه .نمیتونه هم زندگی رو ول کنه چون بچه اون وسط گناهی نداره ؟
من بعد از خیانت شوهرم شروع کردم به خرج کردن البته نه ولخرجی اما از گذشته بیشتر خرج میکنم وجالب اینجاست قبلا که هیچ چیزی نمیخریدم بیشتر غر میزد.در تمام 9 سال زندگی حتی یک بار نگفتم برام چیزی بخر
دوستان یک طرفه به قاضی نرید.ممنون راهنماییم کنید:323:
زنها فقط موضوع جنسی مرد رو جواب بده 80% مسائل حل شده است
باسلام اهمیت به خواست شوهر اول جنسی بعد مابقی
دوستان دقت کنید این تاپیک برای چیست؟ جای ابراز نیازهاست نه گله و شکایت. لطفا اگر از دست شوهر یا زن خود ناراحتید در جای خودش ابراز کنید.
من مجردم ولی خب در آینده این انتظارات را از همسرم دارم.
1) وقتی می خوام از خانه بیرون برم و وقتی میام تو خونه از من استقبال کند.
2) قشنگ ترین لباس ها را برای من بپوشد نه برای شب های عروسی و ... .
3) توی خونه همیشه آراسته باشد.:163:
4) از موفقیت های من تعریف کند و جوری رفتار کند که من بفهمم قهرمان زندگی اش هستم.:311:
5) وقتی دارم تلوزیون نگاه میکنم بدون این که حرفی بزنه بیاد کنارم و یه ذره به من تکیه بده و دستش را بیاندازه گردنم.:310:
6) وقتی من خسته هستم اگه بدش نمی یومد یه کم پاهامو بماله.:311:
7) وقتی می خوام کمی استراحت کنم بچه ها را از اتاق بیرون کنه. با این کار به من می فهمانه که من از بچه ها براش مهم ترم.
8) وقتی ازم کاری می خواد بگه میشه لطفا فلان کار را برام بکنی.
9) اگه منو با هر مردی حتی با برادرش مقایسه کنه من دلم میشکنه و دیگه دوسش ندارم.:302:
10) وقتی می خواد جایی بره از من اجازه بگیره.
11) برای کوچکترین چیزی یا کاری که براش می کنم از من تشکر کنه در این صورت من هم وقت بیشتری برای عشقم میزارم.
حالا باز خانوما نیاین بگین آره شما آقایون فقط از ما انتظار دارین و خودتون هیچی. من خودم می دونم که همه چیز دو نفره است . حواسم هم هست که باید در قبال این کارها واسه خانومم چی کار کنم.
چیزی که من می دونم اینه که مردها و زنها اون چیزی را که دوست دارن اگه از هم نخوان، از روی ندانستن و نه دوست نداشتن اون کارها را برای هم نمی کنند و از هم ناراحی میشن. پس از هم بخواهیم و انتظار پیش بینی را نداشته باشیم.
چند تا کار دیگه هم یادم اومد که براتون می نویسم.
12) وقتی از سر کار برگشتم و رفتم تا دستامو بشورم، برام حوله را بیاره و وقتی دستامو خشک کردم خودش حوله را از من بگیره و بزاره سر جاش.
13) اگه در مورد حجابش حساسیت به خرج دادم گوش بده و اذیت نکنه.
14) شنیدن کلماتی مثل بی نظمی، به فکر زندگی نیستی، با بچه اون جوری حرف نزن و ... باعث میشه فکر کنم دوستم نداره.:302:
15) صبح زودتر از من بیدار شه و صبحانه آماده کنه.
می بینین که این کارها فقط در 24 ساعت 30 دقیق از اون وقت می گیره. البته کارهایی که خانومها هم از شوهرشون می خوان را من در سایت دیده ام و برام جالب بود که چرا با این که زن و شوهر بیشتر از همه چیز به هم نیاز دارند و نه پول و نه درس بچه ها و نه ... چرا برای هم در روز 30 دقیقه وقت نمیزارن. 30 دقیقه ای که فقط برای زنم باشه. 30 دقیقه ای که فقط برای شوهرم باشه.
آخه مگه من مهمتر از اون کی را دارم.:72:
سلام tesoke
شاید اگر صبر کنم شما بازم بتونید به لیست بالا مواردی رو اضافه کنید :322:
ولی برام جالب بود این که یک مرد هستید و به این خوبی نیازها تون رو شناسایی کردید و از او مهم تر این که به این واضحی و قشنگی مطرح می کنید عالیه! (این یعنی گامی جلوتر!کاری که برای خیلی از مردهادشوار هست ).
شما از همین ابتدا یعنی در جلسات خواستگاری می تونید در مورد این انتظارات با همسر آینده تون صحبت کنید و همچنین از او نیز بخواهید مانند شما چنین لیستی از انتظاراتش تهیه کند و به نظر شما برساند.
نکته ی مهمی که می خواستم به اون اشاره کنم اینست که چه زن ,چه مرد اگر جلوی هر یک از مواردی که در لیست انتظارات خود می نویسند گزینه ی بهتر است را به جای باید بگذارند دوستی و الفت آن ها بیشتر می شود شاید نیازی یا خواسته ای یا کمبودی به جای باقی بماند اما رابطه آسیب نمی بیند از هم رنجیده نمی شوند حتی اگر هیچ کدام(البته بعضی انتظارات اساسی وحیاتی ست و حتما باید پاسخ گفته شود که باید این ها تفکیک شوندمنظور از هیچ کدام انتظارات غیر اساسی و حیاتی ست ) از موارد لیستشان پاسخ گفته نشود .
گزینه ی" بهتر است" هم فردمقابل را آگاه می سازد وهم کمک می کند فرد انرژی خود را به این سمت هدایت کند وهم اورا تشویق می کند که به محبت و توجه او نیاز است. در ضمن این که ,این پیام را دارد که هیچ گونه فشار و تحمیلی نیست .یعنی یک خود انگیختگی در فرد ایجاد می شود .
اما گزینه ی باید حق انتخاب و آزادی عمل را از فرد مقابل می گیرد و برا ی ما تبدیل می شود به یک وظیفه برای طرف مقابلمان و این آسیب رسان و افت رابطه است .
مدیرهمدردی نیز سخنانی در را بطه با انتظارات و رنجشی که از عدم رسیدن به اون پیش میاد در یک تایپیک داشته اند .
در آخر جناب tesokeبراتون آرزو می کنم همسری مناسب نصیبتون بشه[http://www.hamdardi.net/imgup/12/128...d590a10310.gifو کنار هم خوشبختی بیشتری رو حس کنید و انتظارات همدیگر رو به نحو احسن پاسخگو باشید:104::227::104:
به نظرم ادبیاتی که من بکار بردم مودبانه بود و نه آمرانه. فکر می کنم که همسرم هم کلی از این کارا خوشش بیاد. اگه من به او این کارا را نگم، عقل جن هم به این کارهایی که من دوست دارم نمی رسه چه رسد به اون بنده خدا
:311:
حالا دیگه او می دونه که انرژی اش را در چه راهی خرج کند و کارهایی که برای من خیلی باارزش نیست را انجام ندهد و انرژی اش را هدر ندهد.
من حالا حالاها به این لیست اضافه می کنم و به همسرم و خودم کلی حال میدم.
16) دوست دارم وقتی به پیشوازم اومد و مراسم استقبال را انجام داد:311: وقتی من روی مبل نشستم یه نوشیدنی توپ برام بیاره.
17) بعد از آوردن نوشیدنی، خیلی عالی میشه که اگه مثلا بیاد و با استفاده از یک خوشبوکننده ی خوب هوای دور و برم را خوشبو کنه. این کار به من احساس اهمیت میده و فکر می کنم خیلی منتظرم بوده. (یه بار زن برادرم برای برادرم این کار را کرد و نم کلی رفتم توی رویا که همسر من هم در آینده این کار را انجام میده.:311:)
18) دوست دارم موقع خستگی منو ماساژ بده. در ضمن موقع ماساژ دوست ندارم منو با نام خودم صدا کنه. دوست دارم منو سرورم صدا کنه. :311:مثلا بگه "سرورم خستگی تون در رفت.":311:(این کار را بکنه من از خوشحالی سرم را می کوبم توی سقف:310:). (چه رویی داری tesoke)
19) وقتی از کار اومدم و کفشامو در آوردم، خودش کفشای منو بزاره توی جاکفشی.
حالا فکر می کنم و بقیه ی کارها را میگم. با این علایق عمرا کسی با من ازدواج کنه.:311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
tesokeسلام
خودتم می دونی که انتظارات رویایی و ایده ال گرایانه نشدنی ست یا با زحمت زیاد همراه هست
یه ضرب المثل داریم :"آرزو بر جوانان عیب نیست !:227:نقل قول:
من حالا حالاها به این لیست اضافه می کنم و به همسرم و خودم کلی حال میدم
لیست شما اگه فقط آرزو باشه که فبها!:160:
اما اگر انتظار باشه و تحقق هم پیدا کنه اول آسایش همسر شما بعد هم آرامش هردوی شما از خانه ی شما خداحافظی خواهند کرد :163:
پس لطفا یه لیست از انتظارات و توقعات واقع گرایانه ات تهیه کن !
هرچی کم توقع تر زندگی آرامش بخش تر!:43:(قصار بید!)
سلام، setareh لطفا اين 6 سوال را هم جواب بده. ممنون ميشم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareh
اولا ميشه بگين كدوم يكي از اين خواسته ها غير واقع گرايانه است. خيلي مشتاقم كه نظر شما را بدانم. من هر چي فكر كردم ديدم به نظرم خواسته هاي كوچكي است.
دوما من همه ي اين ها را روز اول از همسرم نمي خوام. كم كم. با گذشت زمان كه صميمي تر شديم، من اين ها را دونه دونه ميگم تا بهش جهت بدم و اون بدونه در چه مسيري بره تا بهتر بتونه دل منو بدست بياره.
سوما اين موارد يك طرفه نيست. من نمي خوام همسرم اين 19 كار (البيته فعلا 19 تا:311:) را برام انجام بده و من بشينم حالشو ببرم. منم در مقابل براش كارايي را كه دوست داره انجام ميدم. با هم قرار ميزاريم كه به جاي اين كه چند سال بدوييم تا هم را بشناسيم، به جاش به هم بگيم چي دوست داريم. مثلا ميشينيم و هر كدوم دو تا كاري را كه دوست داريم روي كاغذي مي نويسيم و بعد كاغذها را به هم ميديم. حالا اين دو تا را وارد زندگي مي كنيم و وقتي انجامش عادت شد سراغ دو تاي ديگر ميريم. به نظرتون اين راه حل خوبي نيست؟
چهارما با هم قرار ميزاريم اجباري در اين كار نباشد و در ضمن هر كدام از طرفين كاري را كه واقعا دوست دارد انجام دهد. من فكر مي كنم حداقل 15 تا از موارد بالا را هر زني از روي علافه واسه شوهرش انجام ميده. مگه نه؟ من كه توي زندگي هاي دور و برم گاها ميبينم اين موارد را.
پنجما گفتي كه توقعات پايين باشه. من هر چي فكر مي كنم مي بينم كه اين توقعات اصلا بالا نيست. اگه بالاست بگو كدوم يكي بالاست. لطفا با شماره اش بگو.
ششما گفتي اگه اين موارد پاسخ داده هم شود آسايش را از همسرم و خودم ميگيرد. دليل اين حرف شما چيست؟ مگه اين موارد چقدر از وقت يك زن را ميگيرد؟
ممنون كه جواب ميدي.
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
من باهات شرط مي بندم اگر در جلسه خواستگاري اين 19 انتظار را جلوي دختر خانم بگذاري.... تا 19 سال ديگه هم مجرد بموني.... اگر هم دختر زيركي باشه بله بگه..... تا 19 روز بيشتر خوشيتون طول نمي كشه....:311::302:
ببين بحث سر كوچك و بزرگ بودن انتظارات شما نيست!
بحث سر اينه كه وقتي با اين انتظارات وارد زندگي بشويم، واقعيت فرد برايمان پوشيده مي ماند. منحصر به فرد بودن ، علائق، خلق و خو، شخصيت فرد تحريف مي شود.
آنوقت به ميزان همراهي او با انتظاراتمون از زندگي لذت مي بريم.
در حاليكه دختر و پسري كه با هم ازدواج مي كنند، قبل از هر چيزي دو انسان هستند، با دو نگرش، با دو سليقه و ....
شايد آنچيزي كه براي شما يك انتظار كوچك باشد، براي طرف ديگر يك مسئله غير قابل اجرا به نظر برسد.
پس بهتر هست از توي ابرها پايين بياييد. و به جاي انتظارات قبل از ازدواج دقت زيادي بكنيد كه معيارهاي اساسي خود را در ازدواج مشخص كنيد و آنها را در خودتون و دختر مورد نظر تناسبش را ارزيابي كنيد.
در واقع هر معيار خودش مادر صدها توقع و انتظار هم مي تواند واقع شود.
مثلا اگر معيار اعتقادات را خوب بررسي كنيد و با هم تفاهم داشته باشيد بعضي انتظاراتتون در آن تا حدودي نهفته هست مثل انتظارات:
1
2
3
10
13
15
انتظارات با توجه به سطح طرف سنجيده مي شود.نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
هرچه انتظارات به صفر نزديك شود، خوشبختي و رضايت از زندگي ميل به بي نهايت مي كند.
اما بالا يا پايين بودن سطح توقع و انتظار با توجه به دختر مورد نظر شما سنجيده مي شود.
رجوع شود به مادر بودن معيارها در زايش انتظارات در پست بالا
ببين هر همسري في نفسه دوست دارد خودش زايا باشد، مثل چشمه اي كه خودش آب دارد. خلاقيت به خرج بدهد و از روي دلش كاري را براي همسرش انجام دهد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
اما اگر در زنداني نامرئي از انتظارات همسرش محبوس باشد، و نگران و ترس اين را داشته باشد كه با هر كارش ممكن است يك نگراني يا ناراحتي براي همسرش ايجاد كند، مسلما در دراز مدت روح با طراوت زندگي كسل و خسته كننده مي شود.
البته بعد نيست كه همسران مطلوب هاي همسرشان را بدانند چيست، و با هم شفاف در ميان بگذارند. اما نبايد اين به عنوان وظيفه ، يا انتظاراتي قلمداد شود كه اگر انجام نشد، موجب رنجش يا ناراحتي طرف مقابل شود. چنانكه شما در بند 6 انتظارات خود گفته ايد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
نوشته بودید:
ببين هر همسري في نفسه دوست دارد خودش زايا باشد، مثل چشمه اي كه خودش آب دارد. خلاقيت به خرج بدهد و از روي دلش كاري را براي همسرش انجام دهد.
اما من در جای دیگری خواندم که:
بسیاری از زوج ها معمولا سعی می کنند فضای رمانتیک را با سوپرایز کردن طرف مقابل مثلا با رفتن به یک رستوران فوق العاده و یا برنامه ریزی یک مسافرت به زندگی خود بیاورند. اما زمانی که می بینند طرف مقابلشان چندان خوشحال نشده، خیلی ناراحت می شوند. این امر کاملا طبیعی است، چراکه ممکن است چیزهایی که برای شما جالب و سرگرم کننده هستند، برای همسرتان جذاب نباشند.
پس اگر به هم نگیم اون بنده خدا ممکن است کلی از خودش هزینه کند تا مرا شاد کند ولی من لذتی نبرم.
بالاخره به هم بگیم یانه؟
در ضمن من خل نیستم که در جلسه خواستگاری اینا را بگم. گفتم در طی زندگی و کم کم و دونه دونه و همچنین پرسیدن علایق متقابل همسرم.
لطفا به سوال اساسی زیر من پاسخ دهید:
سوال اساسی:
"اینها علایق من است. من چه طور باید همسرم را از علایقم باخبر کنم؟"
با سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
دو موضوعی که طرح شده(کم کردن انتظارات، و شفاف بودن خواستهایتان برای یکدیگر)، هر دو کاملا صحیح هست.
نباید زوجی به تصور اینکه طرف مقابل باید خودش بفهمد، از ارتباط صحیح بپرهیزند. اما نکته ای که من مورد اشاره قرار دادم کم کردن انتظارات و کاهش آنها به حداقل هست.
وقتی یک فرد مجرد هنوز ازدواج نکرده 19 انتظار لیست می کند و تازه می گوید بقیه هم دارد.... این مشکل ساز هست.
و گرنه اگر شما ازدواج کردید، و دهها انتظار همسرت را خودت به طور زایا جواب دادی و در کنارش کم کم خواستهایت را شفاف کردید مشکلی نیست.
دقت کنید. فقط محتوای آن چیزی که گفتی مهم نیست، شکلش هم مهم هست.
مثلا توجه کن:
ممکنه اینطور گفته شود:
خانم لطفا برایم یک چای گرم بریزید. (بعد هم اگر ریخت که روی خوش نشان دهی ،و اگر نریخت ، اخم کنی و تصور کنی که دوستت نداره.)
صحیح اینطور هست:
اگر الان یک چایی بود خیلی حال می داد با هم می خوردیم. (بعد اگر نریخت، خودتون قدم رنجه بفرمایید، و هیچ احساس بدی هم پیدا نکنید.)
اگر خواستهاتون از نوع اول و به شکل اول باشه آسیب زاست. اگر از نوع و شکل دوم باشه مشکلی پیش نمی آید. انشاء الله بزودی هم ازدواج می کنی.
منظورتان را می فهمم. البته به طور معمول خیلی از این انتظارات هم بدون این که بگوییم در همان ابتدا برآورده می شود. ولی اونهایی که می ماند را کم کم و به طور متقابل برآورده می سازیم. البته با توافق و بدون ناراحت شدن در صورت رد درخواست.:46:
tesoke عزیز
توجه داشته باش که :
روحیات رمانتیک آدمی را از واقع بینی دور می سازد و معمولاً به سوی ساختن یک دنیای ذهنی فانتزی می کشاند ، انتظارات مبتنی بر این روحیه انحصار طلبی را موجب می شود و سبب وظیفه تراشی می شود و از طرفی خوشبختی و لذت از زندگی را گره زدن به عوامل بیرونی که در اینجا همسر است را موجب می شود که آسیب زا است .
به انتظاراتت دقت کن ، سراسر رمانتیک است و لحن و بیانت نشانی از دنیای ذهنیت دارد که ناخودآگاه با این پیش فرض که من با همسر آینده مطرح می کنم و اگر او قبول کرد باید انجام دهد ، وظیفه تراشی می کنی ، یعنی آنچه عرفاً و قانوناً وظیفه طرف مقابل نیست را از او طلب جدی خواهی داشت و بنا به بیانات خودت اگر تحقق پیدا نکند پیام منفی از آن دریافت می کنی ( تعبیر شخصی بدور از واقعیت ) و همین خود می شود آفت و عامل اختلافات در زندگی ( احساس محوری به این شدت حتی در انتخاب هم کار دستت میده ها و چشمت رو به روی معیارهای اساسی می بنده :305: از ما گفتن و اینجوری که پیداست از شما نشنیدن :311: )
در نهایت واقع بینانه و عاقلانه اینه که از انتظار بکاهیم و بر خدمات بیفزاییم ، یعنی به جای انتظار از دیگران از خدمت بدون چشمداشت به دیگران ، لذت ببریم .( لذتی پایدار و ماندنی و درونی و کاملاً در اختیار خود ما )نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
.