RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
عزیزم این ماجراها هیچ وقت با خوشایندی تموم نمیشه اینو مطمئن باش
بشین فکر کن اگر ایشون میخواست شما رو دک کنه چیکار میکردی صد در صد بهت بر میخورد ناراحت میشدی
اما باید این موضوع رو زودتر تموم کنی چون هر چی بگذره جدایی برای هر دو تون سخت تر میشه ولو که این قطع ارتباط از طرف شما باشه
بیشتر به دوستت لطمه وارد میکنی پس اگر واقعا دوستش داری و قصد ازدواج نداری سریعتر این رابطه رو قطع کن
(یا حق)
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
فقط برای من جالبه هنگامی که یک پسر می خواد رابطه خودش رو با یه دختر قطع کنه(حتی اگر پسر قول ازدواج هم نداده چه برسه اینجا که قول هم داده شده) چقدر بهش حمله می شه و اون رو پست می دونند!!!!! مردم ما فقط خودشون رو فریب می دن!! همین.
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
sorena_arman محترم منظورتون منم؟؟؟؟؟:54:
به خدا من عشقمو خیلی دوست دارم:16::54:
چون بهش خیلی وفادارم ...این قضیرم نمیخوام با ناراحتی ... یا فکر دیگه ای در موردم تمومش کنم....
من خیلی بهش احترام میذارم
واسه اینکه تنها عشقم بوده و هست///
باید منطقی رفتار کنم باهاش...جدیه جدی
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
مینا جون..از شما ام ممنونم
آره میدونم سخته...ناراحت کنندست....:54:
ولی اگه شما جای من بودبد چیکار میکردید؟؟؟؟؟میشه بگی بهم.......
خودتو یه لحظه بزار جای من
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
سلام شمیم عزیز ، امیدوارم حالت خوب باشه دوسته من
شمیم عزیز منو آقا کیوان یه بحثی با هم داشتیم ولی اینو مطمئن باش قصده من فقطو فقط کمکه به توست (نه کل کل گردن با دیگران)
(بنده خدمته آقا کیوان برای دومین بار عرض کنم که من گفتم : اگه ببینم کسی داره راهیو اشتباه میره سعی میکنم راهو بهش نشون بدم ، نه اینکه بگم چون خودش میخواد پس بذار بره)
من به فکره خودت و اون آقاعم ، به این فکر میکنم که به جای اینکه تمامه امیده اون بنده خدارو (خودتو میگم) ازش بگیری ، به جای اینکه دلشو بشکونی ، به جای اینکه یه خاطره ی تلخ بره خودت رقم بزنی به رسیدنه به همو به وصال فکر کنی ................
................ولی متاسفانه انگار تو تصمیمتو گرفتی :(
میدونم تصمیمتو گرفتی ولی بازم یه کم حرف دارم
تو میگی بچم
من میگم سنه مناسبه ازدواج برای یه دختر 20 تا 25 ساله ، و تو با این سن قثط یک سال اختلاف داری
تو میگی نمیتونم به خانوادم بگم
من میگم معلومه هیچ دختری نمیتونه به خانوادش بگه میخواد شوهر کنه
من که نمیگم تو بگو ، من میگم اون پا بذاره جلو
تو میگی چند سال بمونه بعد بیاد جلو ، در حالی که این کاملا" اشتباست
من میگم اگه همو میخواید اون باید هر چه سریعتر (شاید همین الان) پا بذاره جلو (به عنوانه یه خواستگار نه دوستی که 2سال با هم بودید
شما میگی عقایده دینیمون به هم نمیخوره
من میگم تا حالا یه بار بهش گفتید اگه ایمانشو قوی نکنه به همه چی تمومه
که اون موقع تصمیم بگیره میخواد ایمانشو قوی کنه یا نه ؟؟؟ بعد تصمیم بگیرید که از لحاظه دینی به هم میخورید یا نه
شمیم عزیز شما حق نداری به جای اونم تصمیم بگیری
شمیم عزیز نه به خاطره حرفای من تصمیم بگیر ، نه به خاطره دوستانی که بی دلیل تشویقت کردن به جدایی
به عاقبته کارت نگاه کن و به اینکه هر تصمیمی بگیری چی نصیبت میشه
(بازم میگم صحبتای من به معنای ادامه ی دوستی نیست به معنای فکر و اقدام برای ازدواج است)
میخواهم عرض کنم که :
-------------------کمتر کسی در دنیا لیاقت عشق را دارد--------------------
خدا نگهدار همگی
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
خانوم محترم شما کسی در این تالار بهتون نگفت شرافت در یک رابطه یعنی اینکه صادق باشی احساسات خودت رو بشناسی و بعد قول برای همه یک عمر بدی!! من بهتون می گم.چون مردم ایران در ریا کاری و پرده پوشی دست همه رو از پشت بستند. طرفتون کوره کره بیماره به دردتون نمی خوره هر چی که هست صادقانه با خودتون لااقل برخورد کنید و دلتون نسوزه
شما بزرگترین لطفی که می تونید بهش کنید یعنی همون لطفی که انتظار داشتم دختری که با من بود در حق من بکنه!! از این به بعد باهاش صادق باشید. رابطه رو بلافاصله تموم کنید و از هر گونه کش دادن رابطه خوددداری کنید. کاملا جدی باهاش برخورد کنید. جواب هیچ یک از اس ام اسهاشو ندید و بهش رسما بگید که به درد شما نمی خوره. از این جملات در پرده" ما به درد هم نمی خوریم!!! هم خودداری کنید" واقعیت کلان رو بفرمایید. دقیقا جدی و مستقیم. یک بار تو زندگیتون یاد بگیرید که می شه صادق بود. بدون اینکه از عکس العملهاش ترسید. مسئولیت اشتباهات خودتون رو بپذیرید و بگید اشتباه کردید در انتخاب و دیگه قصد ادامه ندارید. رک ، صریح و مستقیم. گریه کردن شما حین قطع ارتباط ایشون رو به این باور می رسونه که شما خودتون می خواید ادامه بدین!!! ولی چون این واقعیت قضیه نیست نباید دروغ بگید. پس از گریه کردن هم که ایشون رو و روح ایشون رو باز هم در کنار شما نگه می داره خودداری کنید!!!از این لوس بازی ها هرگز انجام ندین که " ببینم چی می شه!"
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
سلام دوست عزیزsorena-arman
مثل اینکه شما هم هنوز یاد نگرفتین وقتی یکی کمک خواست چه جوری باید کمکش کنید...
خوبه شما مشاوره نشدید...
شمیم هنوز 19 ساله ش هست..هنوز مونده با خیلی چیزا ونفرات توی جامعه آشنا بشه...
شمیم جان نخواستند نامردی کنند فقط به خاطر مشکلاتی که امکان داره پیش بیاد یه راه درست رو می خواد بره...
می دونید چرا برای شما سخته چون خیلی از پسرا اگر یه همچین شرایطی براشون پیش بیاد در نظر گرفتن احساسات طرف مقابل براشون بی ارزش ومسخرست...
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
وای چه محکم و سنگدل سورنای عزیز هر کسی میتونه برای زندگیش تصمیم بگیره خوب شمیم هم فکراشو کرده دیده با این آقانمیتونه زندگی داشته باشه و خوب نمیخواد این اقا ضربه بخوره ما هم مثل شما میگیم تمومش کنه اما فکر نمی کنی شمیم هم چون با عقلش تصمیم گرفته داره رو دلش پا میزاره نباید انقدر سخت براش گرفت
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
درود sorena_arman گرامی کاملا" با شما موافقم
چرا دوستان برای sorena_arman جبهه گرفتین؟؟
چون جوابشون منطقی ودرست هست .بهترین راه همین جوابی که ایشون گفتن.
شمیم هر راهی رو انتخاب کنه برای جدای. چه منطقی وچه غیر منطقی برای اون آقا توضیح بده هیچ فرقی به حالشون نداره.در هر صورت همون ناخوشایندی که دوستان گفتن پیش میاد.
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بانوی عشق
سلام دوست عزیزsorena-arman
مثل اینکه شما هم هنوز یاد نگرفتین وقتی یکی کمک خواست چه جوری باید کمکش کنید...
خوبه شما مشاوره نشدید...
شمیم هنوز 19 ساله ش هست..هنوز مونده با خیلی چیزا ونفرات توی جامعه آشنا بشه...
شمیم جان نخواستند نامردی کنند فقط به خاطر مشکلاتی که امکان داره پیش بیاد یه راه درست رو می خواد بره...
می دونید چرا برای شما سخته چون خیلی از پسرا اگر یه همچین شرایطی براشون پیش بیاد در نظر گرفتن احساسات طرف مقابل براشون بی ارزش ومسخرست...
می دونم شما یخورده اشک می ریزید یه دو سه روزی اعصابتون خرابه بعدش گور بابای اون پسر!!
من چون خودم از این قضیه ضربه خوردم سعی ندارم که با دروغهای مجدد یک دختر یکی دیگه ضربه بخوره!! دخترهایی که همیشه خودشونو مظلوم و طرف مقابلو ظالم می دونن!!!
این نظر منه خواستید گوش کنید شمیم خانوم نخواستید خودتون رو یک انسان برجسته و پاک فرض کنید1
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
سلاممممممممممم
من موندم شما ها اومدین مشکل حل کنید یا از خودتون دفاع کنید.........؟!
آقا کیوان من شخصا" با صداقتی کهsorena ازش حرف میزنه موافقم....ولی با باقی حرفاش وطرز نوشتنش مخالفم...
کسی جبهه نگرفته....این شمایید که فقط خودتونو میبینید..........
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
اقای سورنا واقعا مرحبا...من کاملا به عنوان یه دختر با شما موافقم.....الان اگر یه پسر موضوع این تاپیک خود من تو دلم هم شده هش کلی غرولند میکردم....
شمیم عزیز من دقیقا هم سن شما و هم جنس شمام ولی به نظرم کمی زندگی رو شوخی گرفتید و در اغوش خانواده بهتون خوش میگذره و احساس مسولیت نمیکنید شما وقتی با یه فرد وارد رابطه میشید نسبت به اون فرد و خودتون و احساسات طرفین در این رابطه مسولید....شما به نظرم اولین اشتباهتون این بوده که اینترنت عشقتون رو پیدا کردید دوم اینکه عشق خیلی مقدس تر از این حرفاس که شما میزنید!!!!پس به نظر من شما هنوز امادگی این مسولیت هارو ندارید و دقیقا مطابق گفته اقای سورنا تمومش کنید.....یه زره دختر به خودت بیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
بانوی عشق گرامی. ما از خودمون دفاع نمیکنیم. (این چه طرز فکریه؟؟؟).بلکه مدافع حقیقت هستیم .مرگ یه بار شیون یه بار.
.شما دارید خیلی احساسی برخورد میکنید؛و به قول sorena_arman دارید این قضیه رو کش میدین.
شمیم اگه نخواد الان با واقعیات زندگی رو برو بشه پس کی میخواد؟
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
اتفاقا" من اصلا" احساسی صحبت نمی کنم...
منم با کش دادنه قضیه موافق نیستم طرز نوشته تون نشون می ده دارین دفاع می کنید...
من اگر خودم بودم خیلی راحت مطلب رو به پسره می گفتم....
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
بچه ها واقعا من شرمندتونم
من بهتون گفتم که با سوالام بدتر شمارو عصبی میکنم....الان این جا بحثمون داره جنجالی میشه
تقصیره منه..................
:54::54::54::54::54::54::54
از تک تکتون به خاطره نظراتتون ممنونم
من آدم عوضیم
قبول دارم
لیاقت عشقم ندارم
فقط واسم دعا کنید:203:
همین.....................................
یه جوری با این حالم کنار میام
نظرات sorena بانوی عشق .مینا.. محسن ...کیوان ... همه همه همه ....از هر لحاظی موافقم........
دوستون دارم به خاطره همه اذیتام ببخشینم:203::54:
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
با سلام
شميم19 عزيز ماجراي شما را خواندم.وسه تا سوال زير برام مطرح شد كه طرحش مي كنم:
1-گفتيد كه به خاطره عقايد پسره مي خواي ازش جدا بشي آيا اينوبه پسره گفتي تا عقايدشو تغيير بده؟
2-اگر هم پسره عقايد خيلي بدي نداره و پدرتون ممكن گير بده آيا در مورد اين عقايد با پدرتون صحبت كردين؟
3-شما گفتيد كه خيلي دوسش داريد اما مي خوايد سنتي ازدواج كنيد يعني اگه شرايط به خوبي پيش بره باز نمي خواين با اون ازدواج كنيد(اگه اينجوري باشه وشما باز بگيد خيلي دوسش داريد به نظر خود من اين دوست داشتن خواهرونه تا همسرونه است)؟
شما گفتيد:(من انقدر بی شعورم که به خاطر مخالفت پدرم میخوام با این بدبخت همه عشق و احساستمو نادیده بگیرم و از همه چیزم بگذرم)
مگه پدر موضوع كوچيكي هست؟
من در مورد جداييتون نظر نمي دم ولي يه راه واسه جداييتون پيشنهاد مي كنم:
هنگامي كه باهات تماس گرفت موضوع خودتونو بهش بگو وبگو تو اينترنت اين موضوع رو ديدم و نظرشو بپرس اگه نظرش با نظر شما موافق بود فبه المرادولي اگه مخالف بود با دلايل قانع كننده نظرشو به طرف نظر خودت هدايت كن سپس اون شخصي كه موضوع واسش پيش اومده به خودت نزديك كن مثلا اول بگو با اينكه تو اينترنت ديدم ولي واسه يكي از فاميل هاي خيلي دور اين اتفاق افتاده وبعد بگو اون با من با اينكه فاميل خيلي دوره ولي دوست خيلي صميمي هستيم و.........
ولي اين كارو با گذشت زمان ودر مدت مثلا سه هفته يا يك ماه انجام بده.
خوب ديگه سرتونو درد نيارم
خدا نگهدار همتون
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
سلام
من با نظر مينا22 كاملا موافقم. مساله اون قدرا كه بعضي از دوستان ميگن پيچيده و ناجوانمردانه و بي انصافي نيست. اگه قرار بود دو نفر كه با هم رابطه اي رو شروع ميكنن حتما با هم ازدواج كنن خوب چرا از همون اول اين كار رو نميكنن. قطعا به اين دليله كه همديگرو بشناسن. شميم 19 هم همين كار رو كرده و حالا ديده كه اين فرد به دلايل مختلف براي ازدواج مناسب نيست. به نظر من شميم 19 دختر عاقل و با اراده ايه كه با وجود اين كه اين قدر عاشقه داره منطقي تصميم مي گيره.
شاد باشيد.
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
حرفه شمارو قبول دارم در صورتی که قبل از این تفکرات عاقلانه قول ازدواج و همراهی نمیدادن......نسبت به حرفی که به اون اقا زدن ایشون مسولن!!!!!!!!!!!!!!!!الان وقت این فکرها نبود .......
RE: توروخداااااا کمکم کنید.........
سلام به شمیم عزیز و بقیه دوستان...
من مشکل شمیم رو خوندم و نظرات تمام دوستان رو..... چرا به پاسخ sorena ایراد میگیرید در جائیکه حرف حق میزنه؟؟
شمیم عزیز ..شما حق نداری بدون بیان دلیل این کارت بخوای این رابطه رو تموم کنی ... من که حقیقتا فکر نمیکنم مشکل تو فقط مخالفت پدر و یا تفاوت مذهبی باشه... احتمال 100 در صد میدم شما این پسر رو دوست داری اما یکی از شرایط مالی یا فرهنگی وتحصیلات و یا خانوادگی اون دیگه مورد پسندت نیست.. احتمال 100 درصد بزرگتر شدی.. با شرایط بهتر برای ازدواج آشناتر شدی و حالا عقل بر احساس حاکم شده... پس بهتره کمی روراست باشی.... اینجا کسی تو رو نمیشناسه..پس با فراغ خاطر حرف دلت رو بزن و سعی نکن روی دلیل اصلی سرپوش بگذاری.... شما با توجه به سنت از لحاظ عقل منطق و احساس بزرگ شدی و حتی یک تجربه عشقی هم داری ... پس بزرگ باش و نترس..
اگر به حرفهای من اعتراض داری و میگی که اصلا اینطور نیست و تو از همه لحاظ اون رو قبول داری فقط و تنها فقط مشکلت پدرت هست ..پس باید بدونی که اگر بخواهی خانوادت خیلی راحت میتونن توسط خود تو با این ازدواج موافق بشن... و البته با توچه به توصیفهائی که از این آقا کردین به نظر میرسه میتونه و میخواد هر کاری رو برای راضی کردن خانواده شما انجام بده حتی همراه شدن از لحاظ مذهبی ... پس این وسط سخنان شما تنها بهانه ای بیش نیست ..
البته فکر نکن من میگم حالا که نمیخوای برای اینکه اون رو ناراحت نکنی همچنان پایبندش باش و با هم ازدواج کنید..چرا که این بزرگترین خیانت هست... پس سعی کن خیلی زود به این ارتباط خاتمه بدی....و اصلا به فکر اون نباش...اگر میخواهی اون ناراحت نشه و این جدائی رو زودتر فراموش کنه.. اصلا به اون فکر نکن... با خودت تصور کن اگه بخوای با اون ازدواج کنی تمام عمر احساس سرخوردگی میکنی و فقط تو هستی که عذاب میکشی...با این فکر راحت تر میتونی از اون جدا شی..و جئا شدن اون هم از تو خیلی راحتتر هست... به اون نگر که من دوست دارم اما نمیتونیم با هم خوشبخت شیم که فقط اون رو عذاب میدی... بگو من بزرگ شدم... و حالا فهمیدم تو اونی که من میخوام نیستی...بگو خدا رو شاکری که به این موضوع پی بردی و الا جفتتون بد بخت میشدین....
نمیدونم اما کش نده این موضوع رو و زودتر تمومش کن... و بدون تا زمانی که با خودت هم روراست نیستی نمیتونی توی زندگیت پیش بری..
جرات راست گفتن رو داشته باش.
شاد و موفق باشی.