-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همتاي عزيز
پست هاي دوستان واقعا جوابهاي عالي بود كه متأسفانه شما فقط نگران فروختن ماشين و بيكار شدن شوهرتان هستيد. بهتر است مشكل را طوري حل كنيد كه شوهرتان اينقدر عصبي نشود كه بخواهد با پرخاش شما را از اتاق بيرون كند و به فكر خانه نشستن بيفتد.
آب از سرچشمه گل است.
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
بچه ها ممنون از راهنمايتون اما باور كنيد من به كمك هاتون فكر مي كنمو سعي مي كنم عملي شون كنم اما يك كم بهم حق بدين صبح تا شب زحمت مي كشم به اميد اين كه همون يك ساعتي كه همسرمو مي بينم آرامش پيدا كنم اما!!!!!!!!! من نمي تونم انتقالي يگيرم چون تا چند ماه ديگه تكليفم واسه عروسي روشن مي شه ....ديروز كه رفتم خونه مادر شوهرم گفت كه همسرم صبح ماشينو واسه تعمير برده (تا چند روز ديگه نمي تونه بره سركار) تا ساعت 9 نيومد پدر شوهرم گفت مغازه ها تا ساعت 7 باز هستند پس اين كجا رفته بهش زنگ زدم گفت با عصبانيت جايي هستم مي آم . يه جاي خيلي ساكتي بود درست شدم مثل روزايي كه مشكل داشتم و با كمك شما دارم حلش مي كنم و فكر هاي چرت ائمد تو ذهنم وقتي ازش پرسيدم كجا بودي گفت به تو ربطي نداره!!!!!!!براش شام آوردم داشت در مورد ماشينش با خانوادش و من و گفت كه دوستش چه حرفايي زده ( داشت مي فهموند كه پيشه دوستش بوده البته اين فكر منه)حرف ميزد يك دفعه با خانوادش دعواش شد رفت تو اتاق من رفتم پيشش بهش گفتم قصد اذيتشو ندارم بهت حق مي دم كه ناراحت باشي اما منم درك كن شروع كرد به توهين كردن و اينكه از اتاق برم بيرون بهش گفتم من بهت احتياج دارم مگه ماشينه تواينطوري شده من مقصر بودم از اتاق اومدم بيرون و ديگه محلم نداد ................ راست مي گين من مقصرم وگرنه انقدر بدبخت و كوچيك و ذليل نبودم .........فقط دلم به همين چند دقيقه درد دل با شما خوشه من خيلي تنها هستم......................
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همه ما تنهاییم!!!!!
ولی ...... ولی اینجا جای خوبی برای تنها نبودنه
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همتا جان اولا وقتی شوهرت عصبانیه اصلا نرو سراغش یا اگه میری همون یه با ر که میگه میخام تنها باشم سریع از اتاق بیا بیرون نزار کار به توهین و دعوا برسه از الان حرمتها شکسته میشه خیلی بده. در ثانی یه خرابی ماشین فکر نمیکنم اینقدر اعصاب خوردی داشته باشه . ریز شو ببین شوهرت مشکله دیگه ای واسش پیش نیومده.
دوسته من اینجور که پیداست شما خیلی خودتو جلوی شوهرت و خونوادش دست کم گرفتی. یه کم بیشتر به خودت بها بده . بشین با مادر شوهرت صحبت کن بگو مگه من مقصرم که پسرتون اینجور برخورد میکنه .یه کم به خودت بها بده .
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همتا جان
مدتي سر به سرش نگذار
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
با مردمك موافق هستم
اجازه نده كه خورد و بي احترام شوي. اگر حس مي كني كه مي خواهد تو را بي حرمت كند به سمت او نره. به او اجازه بده تا با خودش راحت باشد و در وقتي مناسبت تر سراغ او برو و از او مشكلش را جويا شو.
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
از نظر من اين قدر كار ارزش نداره كه خودت تو اون خونه خرد كني. همين سه ماهم اگه اينطوري پيش بره. بهتر نمي شه كه بدتر مي شه. از اول اشتباه كردي كه رفتي تو اون خونه. وقتي شوهرت عصباني هست پيشش نرو . خودت وابسته به اون نشون نده. يه مدت اصلاً بهش محل نذار. آسمون خدا كه به زمين نمي ياد. اگه اين رفتارت ادامه بدي اوضاع بدتر مي شه. اگه شوهرت مقصره شما هم به خاطر اين دلسوزي هاي بيجاتون مقصرتري. پس با يه كمي منطق مي توني جلوي اين دعواها رو بگيري.
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
بچه ها وفقط سرزنش م نكنين كه خودم مي دو.نم چه قدر بدبخت و ذليلم واصلا به جز خودم به شما هم احترام نذاشتم ( از همتون معذرت مي خوام)...........ديروز از ظهر كه رفتم خونه محلم نداد از عصري كه از پيش ماشين اومد ازش مي پرسيدم چه خبر از ماشين مي گفت به تو ربطي نداره تا آخر شب يك بار رفتم پيشش گفتم چرا با من اينطوري رفتار مي كني مگه من چي كار كردم بعد گريم گرفت گفتم الهي من بميرم گفت زودترررررررررررر گفتم پس چرا نگهم داشتي گفت كسي به زور نگهت نداشته مي توني بري ............شب داشت تلويزيون ميديد بهش حرف هاي قبلو زدم انقدر گره كردم تا زد دره گوشم من رفتم خوابيدم صبح پاشودم ديدم تو اتاقه ديگه خوابيده رفتم بيدارش كردم گفتم ديگه دارم مي ترسم بچه ها از اتاق پرتم كرد بيرون................ما هميشه بدترين دعوا ها رم كه مي كرديم اگه انقدر التماسش مي كردم با هام حرف مي زد يا بهم مي گفت از دستم ناراحته هيچوقت دست روم بلند نكرده بود ............................ صبح به مادر شوهرم گفتم گفت تقصيره تو هم بوده اون با خودش فكر مي كنه با مسافرتي كه اومد 10 روز از كار افتادا تازه از جيبم واسه ماشينش بايد پول بده به خاطر همين مي ريزه به هم تو بايد به عنوان يك زن قبول نمي كردي كه برين مسافرت با ما لجبازي كردين خدا جوابتونو داد..................................... بچه ها قول مي دم هر كاري بگين انجان بدم مي گين همسرم ازم متنفره ........ فقط مردي كه از زنش متنفر باشه مي تونه اين حرفا رو بزنه.........كمكم كنيد!!!!!!!!!!!! مرزي تا ديونه شدن برام نمونده ...............
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
همتا جان
این همه التماس واسه چیه؟ چرا واسه خودت ارزش قائل نیستس؟ چرا دعواهاتونو واسه مادر شوهرت تعریف میکنی؟ چرا ....
به خودت بها بده. تا اون هم یاد بگیره به تو بها بده.
نمیدونم باید دیگه بهت چی بگم؟
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
وای وای خدای من...
باورم نمیشه همتا جان..
اصلا فکر میکنم با واژه غرور و شخصیت فردی آشنا نیستی.....
عزیز من....میخوام به شما یاد آور بشم که درسته شما اینجا میآی و درد دل میکنی اما توجه داشته باش که همه دوستان راهنمائیت کردن/// پس خواهشا کمی با تعقل بیشتر رفتار کن..( خواهش میکنم رک گویی من رو ببخش و فقط به حساب راهنمائی از جانب یک دوست بدون)
قبل از هر چیز میخوام بهت بگم مردها از زنهای ضعیف خوششون نمیاد... پس بهتری کمی خودت رو جمع و جور کنی...
برای خودت احترام قائل شو. غرور داشته باش. شما دختری مستقلی هستی و سر کار میری پس چرا اینقدر ضعیف؟؟ یعنی چی که من اینجا به غیر از همسرم کسی رو ندارم و محتاج محبت اونم؟؟؟؟ خدا رو چی نداری؟؟؟ اهل نماز هستی؟؟؟ راز و نیاز چه طور؟؟؟ بهتر نیست به چای اینکه مدام دنبال همسرت باشی کمی با خودت و خدا خلوت کنی؟؟؟ در طول روز یک ساعت اون رو میبینی؟؟ خوب چه اشکالی داره اگر اصلا یک هفته نبینیش؟؟؟ آسمون به زمین میاد؟؟؟ خوبه هنوز نامزد هستین...تصور کن به جای خانوادت اون الان توی شهر دیگه بود...اصلا تا قبل از ازدواجت با کی توی اون شهر زندگی میکردی؟؟؟ اون موقع هم باز هم همینطور بودی؟؟؟خیلی متاثر شدم از اینکه به شوهرت اجازه دادی روت دست بلند کنه اون هم در جائی که تو به عنوان مهمان توی خانه اونها زندگی میکنی و باید بیشتر از اینها هوای تو رو داشته باشه...خیلی ببخشید اما احساس میکنم الان شما نقش یک بچه نق نقو رو برای همسرت بازی میکنی که دلش میخواد چند وقتی از دستت خلاص بشه و کمی آرامش داشته باشه ..برای همین این برخورد رو با شما داشته و به خودش اجازه میده به شما توهین کنه و دست روت بلند کنه. از همه اینها گذشته چه دلیلی داره که هر مساله بین خودت و همسرت رو برای مادر اون مطرح کنی؟؟ که اونها هم به جای عکس العمل درست و شرمنده شدن از اینکه پسرشون روی شما دست بلند کرده شما رو توبیخ کنن؟؟ یعنی عملا کتک خوردن شما از همسرت برای اونها یک عمر عادی محسوب شده و مطمئن باش بعد از این هم عادی خواهد بود اکر خودت نخواهی جلوی این رفتارها رو بگیری..
به نظ من بهتره اصلا مسائل و مشکلات رو با خوانواده همسر مطرح نکنی..و تا زمانی که همسرت از تو مذرت خواهی نکرده ازش دوری کنی و با اون هم کلام نشی.. امیدوارم بتونی از غرورت توی زندگی به جا ودرست استفاده کنی... و این رو بدون کسی برای تو احترام قائل نخواهد شد اگر و تنها اگر خودت برای خودت احترام قائل باشی..
موفق و شاد باشی...در پناه حق
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
خواهشا انقدر خودت رو ضعیف و وابسته به همسرت نشون نده . تو یه آدم مستقلی برای خودت چرا اجازه میدی بهت توهین کنه و یا حتی دست روی تو بلند کنه . یه چند وقتی بهش محل نذار .طوری رفتار کن که اصلا نمی بینیش . انقدر التماسش نکن انقدر وجه خودت رو پایین نیار . واقعا بعضی از ما زنها دیگه شورشو در میاریم . باهاش اینجوری رفتار نکن فردا همین ادم به خودش اجازه میده تورو ازخونه پرت کنه بیرون .
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
بجه ها ممنون كه به فكرم بوديد قول مي دم سعي خودمو بكنم ..ديروز فقط مي خواستم زودتر با هام آشتي كنه تا قضيه تموم بشه چون اصلا موقعه امتحاناست و هيچ تمركزي ندارم .منو ببخشيد...
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
چرا بخشش رو از ما طلب میکنی عززیزم
تو فقط باید از خودت عذر خواهی کنی
مواظب خودت باش عزیزم
-
RE: مگه من چه گناهي كردم ؟؟؟تنهام نذاريد
دیگه هم از دعواهاتون جلوی مادر شوهرت چیزی نگو. اینجوری اونا وارد حریم خصوصی زندگیتون میشن
-
بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
سلام ..........
نمي دونم ديگه بايد چي كار كنم ديروز هيچ حرفي باهاش نزدم اما اون چند بار ازم ساعت پرسيد و براي قسطمون سوالي كرد شب قبلش هم از وقتي ماشينش درست شده مي ره سر كار عصري كه بيدار شد من فكر كردم شايد ديگه عصبانيتش از بين رفته دنبالش رفتم تو اتاق و قتي بهش دست زدم سرم داد زد و گفت كه برم بيرون حرف هاي قبل و تكرار كرد و گفت تو اين خونه هيچ ارزشي نداري نه مامانم محلت مي ده نه باباو منم گفتم تو ديشب نبودي ما كلي خنديديم من گل خريدم و از مامان معذرت خواهي كرد م ...... گريه مي كردم و بحثمون با لا گرفت ....... گفت : برو بيرون ازت بدم مياد ازت متنفرم بذور دارم تحملت مي كنم يا برو خونه بابات يا اينجا زندگي كن ولي من باهات كاري ندارم .................................................. ....................... ازش معذرت مي خواست مي گفت از اين عذر خواهي ها زياد كردي ازت بيزارم نمي خوام ببينمت!!!!!!!!!!!!!!!
وقتي اومدم بيرون مادر شوهرم صداي همسرم كه منو از اتاق بيرون مي كرد شنيده بود و اومد ازم پرسيد من گريه مي كردم اما همه چيزو بهش نگفتم گفتم كه همسرم گفته از من بدش مي اد ازم خواست تا چند روز راحتش بذارم و ازم دلجويي كرد.......
و گفت كه همسرم مرد لجبازيه نبايد لجشو در بيارم........
به دادم برسيد بچه ها داغونم دارم آب مي شم چطور مي تونم زندگي كه دوسش دارمو ترك كنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چطور مي شه من عاشقه همسرم باشم و اون از من متنفر باشه ؟؟؟؟؟؟؟ خودش وقتي رفتيم خونه مامانم بهم گفت بدونه من نمي تونه زندگي كنه!!!!!!!!!
بچه ها گناهم چيه يعني حر فايي كه زده واقعيت داشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
ببخشيد كه تاپيكه جديد ايجاد كردم حواسم نبود كه دارم تو قسمته موضوع جديد تايپ مي كنم...
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
عزیز دلم وقتی به توصیه ها عمل نمی کنی چی بگیم؟
تا برای خودت ارزش قائل نشده ای انتظار ارزش از شوهرت نداشته باش.
این همه منت کشی واسه چیه؟
از امروز تو به اون کم محلی کن. مگه تگفته ازت بدم میاد چرا میری طرفش؟ به خودت و شخصیت خودت احترام بذار.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
واقعا نه برای همسرتان که برای شما متاسفم. همسرتان در این مدت کاملا فهمیده که هراندازه تحقیرتان کند او را ترک نمی کنید، هر طور که میخواهد رفتار میکند.
بروید شهر خودتان پیش پدر و مادرتان. تا این اندازه خود را خوار ننمایید. کارتان را رها کنید بهتر است تا شخصیت انسانی خود را ذلیل نمایید.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
دوست خوبم تو خودت داری باعث اینجور برخوردها میشی . برو یه چند روزی منزل پدرت . بذار اون دنبال توباشه . انقدر خودت رو وابسته بهش نشون نده . انقدر ارزش خودت رو پایین نیار . فردا که بچه دار شدین این همسر جلو ی فرزندت هم حرمت تورو نگه نمی داره . بذار یه چند وقتی از هم دور باشین . تا اون هم به خودش بیاد و ببینه که رفتارش تا چه اندازه بد و زننده بوده . بازهم میگم تو ارزش بیشتر از اینهاست که این همه توهین رو تحمل کنی . خداوند همه ما انسانها رو آزاد و مستقل و مختار آفرید . نذار بیشتر از این انسانیت رو ازت بگیره . تو رو خدا گوش کن به این حرفا . انقدر خودت رو ضعیف نشون ندههههههههههههه. :305:
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
تو رو خدا انقدر شوهر ذلیل نباش ............
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
عزیزم من به عنوان کسی که تجربه این صحنه رو دارم ازت خواهش میکنم ایتقدر خودتو خوارو ذلیل نشون نده از طرفی هم فعلا موضوع رو با خانوتدت در میون نذار . اگه امکانش هست یه هفته مرخصی بگیر برو خونه بابات یه کم دوری واسه هردوتون لازمه بزار شوهرت دوریتو احساس کنه بهش بگو من میرم خونه بابام و تو هم یه هفته وقت داری اگه هنوزم منو میخای بیا دنبالم با هم برگردیم وگرنه خودت بیا به خانوادم بگو که نمیتونی ادامه بدی. ولی خودت فعلا چیزی به خانوادت نگو چون اکثرا احساسی برخورد میشه .
قدر خودتو بدون و با سیاست بیشتری برخورد کن . یه روزی منم دقیقا مثله شما فکر میکردم ولی عزیزم زندگی به این سادگیا که ما فکر میکنیم نیست زندگی مهارت میخاد پس سعی کن بیشتر مطالعه کنی . مقالات سایت رو بخون . مشاوره حضوری برو . تا دیر نشده به خودت و زندگیت کمک کن .
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
مي دانستي كه اگر حرمت كسي از بين بره، ديگه هيچ وقت بدست نمي ياد؟!؟!؟!......
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
سلام همتا جان. ما كه هر چي بهت مي گيم گوش نمي كني؟ چرا اينقدر خودت ذليل و بيچاره جلوه مي دي؟ اصل ناراحتي شوهرت از شما چيه؟ آيا همه چي رو بدون كم و كاست گفتي؟ هر چه سريعتر مقدمات سفرت به خانواده مهيا كن. برگرد پيش خانواده ات. هر چقدر اونجا بموني بيشتر ذليل تر و خوارتر مي شي. چرا همه چي رو به مادرشوهرت مي گي؟ آيا اون با تو هست؟ از طرف ديگه زيرآب تو رو نمي زنه؟ مادرشوهر مادر خود آدم هم كه باشه بازم مادرشوهره. اينو هميشه يادت باش. خيلي تند رفتي. وابستگي بيش از حد، از بين بردن احترامت در آن خانواده، صميمت بيش از حد با مادرشوهر و ... سعي كن خودت پيدا كني. همون همتايي كه قبل از ازدواج بودي و كسي جرأت نمي كرد بهش تو بگه چه برسه كه بهش توهينم بشه، تصميم برايش گرفته بشه. يه خورده به خودت برس. اين زندگي اگر اينجوري پيش بره دوام چنداني نخواهد داشت.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
بچه ها چطور مي تونم برم : 1كارم و به سختي به دست آوردم وخيلي به خاطر مر خصي هام بهم تذكر دادن
2 امتحانات دانشگاهمه 3 همه مسائل از رفتن منو همسرم شروع شد كه چرا به فكر زندگي نيستين شما گه تازه مسافرت بودين..........
در ضمن همسرم خيلي غده اگخ برم و واقعا لجبازي كنه و سراغم نياد چي اونطوري كه بدتر خورد مي شم كه با پاي خودم بر گردم من نمي خوام زندگيم خراب بشه .........
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
اگه نمیتونی بری دیگه طرفش نرو حتی جواب سلامشو هم نده. اون باید متوجه اشتباهش بشه. این تعطیلات که میتونی بری
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
خوب همانجایی که هستی بی محلی کن. به خودت بگو که برای کار و تحصیل اینجایم نه همسرم.در هر پست دوستان به شما توصیه می کنید فردایش می آیید و می گویید دوباره رفتم منت کشی و دوباره بیرونم کرد. اگر متوجه باشی حرفهای همسرت هر بار شدیدتر و تحقیرآمیزتر میشود. اگر دنبال راه حلی به توصیه ها عمل کن وگرنه ...
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
خیلی خوب نمی تونی بری . پس بمون و بهش اهمیت نده . طرفش نرو . جوری رفتار کن که بفهمه تو بهش وابسته نیستی . تو ادمی هستی مستقل .
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
شاید مادر شوهرت آتیش بیار این معرکه هستش . اون نمی تونه مستقیم به خودت حرفی بزنه شوهرت رو میندازه جلو . یه کم دقت داشته باش ببین مسئله اینه
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
حالا که نمیتونی بری منزل پدرتون پس چند روزی بهش کم محلی کن . بهش نشون بده که از رفتارش ناراحت شدی . تو رو خدا یه کم تحمل کن بزار اون بیاد طرفت وگرنه هیچی درست نمیشه و باید همیشه این حرفارو بشنوی و تحمل کنی . باور کن هیچ اتفاقی نمی افته اگه چند روزی رو به خودت اختصاص بدی بزار خودش متوجه اشتباهاتش بشه
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
آيا تو اون شهر كس ديگري رو نداريد؟ خوابگاه نمي توني بري؟ اگرهم نمي توني از اونجا بري بهش بي محلي كن حتي اگه يه ماه طول كشيد. بذار بفهمه كه اشتباه كرده. شخصيت آدم كه بازيچه نيست. با مادرشوهرتم سنجيده رفتار كن. من به مادرشوهرت بدبينم.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
تو اين چند روز تعطيلي حتماً برو پيش خانواده ات. بري اونجا بهتر مي توني تصميم بگيري كه چگونه رفتار كني.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
همون موقع باید می رفتی خونه ی پدرت منتظر چی هستی یا اینکه می رفتی بیرون چند ساعتی تا یکم به خودش بیاد بالاخره اونجا هتلی مهمان پذری خوابگاه دانشجویی چیزی پیدا میشه
توبرو اون دنبالت می یاد تازه به خواست خودت که نرفتی خودش بهت گفته برو
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
يكسري ترس ها باعث مي شود تا شما واقعا جدي پاي مشكلاتتان وايناستيد و آنطوري كه بايد رفتار كنيد نكنيد.
بهتر نيست كمي از واهمه ها را كمتر كرده و خانوادتان را در جريان اين اخبار قرار دهيد تا به صورت جدي تر برخورد شود؟!
شما از ترس اينكه مبادا به سرغتان بيايد روز به روز كار خود را وخيم تر مي كنيد.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
منم با نظر دوستان موافقم . اصرار زیاد تو باعث شده که ارزش خود رو پایین بیاری . و همسرت هر روز بدتر از روز قبل جوابتو میده . همسرت باید متوجه بشه که داره اشتباه میکنه پس اینقد باهاش بحث نکن و الکی هم معذرت خواهی نکن. قوی باش
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
همتا جان
بيشتر فكر كن. كاري نكني كه فردا روز كاسه چه كنم دستت بگيري يا!! نياز هست كه جدي تر با مسئله برخورد كني.
اين مسائل شوخي بردار و بچه بازي نيست.
با خانواده ات صحبت كن.
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
آخه چی بگم، این همه گفتن منت کشی نکن، نرو دنبال شوهرت، باز همون کارها رو کردی، می ترسم دوباره فردا بیای بگی رفتم پیشش فکرکردم عصبانی نیست باز بهم توهین کرد. آخه دختر خوب چرا تحمل نمی کنی، چرا بهت بر نمی خوره؟ بابا بهت توهین کرده! ای بابا، همه احساساتی هستن، همه همسرشون رو دوست دارن، اما آیا واقعا همه مثل شما برخورد می کنن، خوب یه کم کنترل کن خودتو، آدم که نباید انقدر مطیع احساسش باشه، من که واقعا متعجب شدم از کارهای شما!!!! من اگه جای تو بودم همون لحظه که این حرف رو زد از خونه میزدم بیرون، اگه اومد دنبالم که یعنی نگرانم هست ولی اگه نیومد یعنی واقعا ارزش زندگی کردن نداره، آخه یعنی چی؟؟؟؟؟ انقدر عصبانی شدم از کاری که کردی، آخه دختر به خودت بیا، زندگی رمان عاشقانه نیست! سیاستت کجا رفته؟ کنترل احساساتت کجاس؟ یه کم برای خودت ارزش قائل شو/
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
ببين همتا جان يه چيز بهت ميگم ناراحت نشي ، تو يه جورايي از روز اول سواري دادي با اينكارهايي هم كه داري ميكني ، تا آخر عمرت بايد سواري بدي ، چرا آخه دختر جون ، يه كم محكم باش و اينقدر ناز خري نكن
عزيزم . بشين يه كم عاقلانه تر فكر كن ، همه بچه ها درست ميگن ، يه طوري رفتار كن كه وجهه ات تا هميشه جلويه خونواده همسرت حفظ بشه ، چرا كه خواهي نخواهي شما مستقل ميشيد و ميريد ، پس چرا اجازه ميدي اين رفتارها باهات بشه ،
خانومي وقار خودتو حفظ كن ، كمتر تو دست و پاش بپيچ ، يه مدت كه تو سنگين رفتار كني ، خواهي ديد كه چه طور جايگاهتو پيدا ميكني .
موفق باشي
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
بچه ها از همتون ممنونم اميدوارم از دستم ناراحت نباشيد.....
همسرم دو دفعه ديگه هم اينطوري شده بود و تا پاي طلاق منو برد پارسال كه شهر خودم بودم پيش مشاور ميرفتم مشاورم مي گفت همسره شما يك آدميه كه كاسه ظر فيتش كوچيكه و هر وقت فشار هاي زندگي روش مي اد ( مثل بيكاري كه داشت) اين ظرفيت پر و با شورشي كه عليه شما مي كنه تخليه مي شه اين تندباد ها تو زندگيه تو هست وبايد باهاش كنار بياي ....... اما هر دفعه بعد از يك روز پشيمون مي شد و ميومد التماس مي كرد اما اين سري مي ترسم هيچ وقتم نگفته بود كه ازم متنفره...........!!!!!!!!!!
ديروز اصلا باهاش حرف نزدم ظهر كه رفتم خونه تو اتاق خواب بود و متوجه شد كه من دارم رختخواب برمي دارم و از اتاق ميرم بيرون.شب كه مي خواست بره منتظرنشسته بود تا براش شام ببرم من اين كارو كردم و ميوه اي كه براش آماده كرده بودمو رو ميز گذاشتم ( هميشه تا جلوي در بدرقش مي كرد) صبح كه اومد ديد من دارم آماده مي شم تا برم لباساشو در نياورد فهميدم مي خواد منو تا سره كوچه برسونه ( قبلا اين كارو مي كرد) رفت ماشينو روشن كرد وقتي داشتم پياده مي شدم گفتم ممنون و خداحافظ اما جوابمو نداد.با خودم فكر كردم كه اگه از من متنفر بود كه اين كارو نمي كرد؟؟؟در ضمن روز قبلش ساعتو از من مي پرسيد اما ديروز برادرشو صدا مي كرد.
در مورد مادر شوهرم هم مطمئنم اون زنه بد جنسي نيست همسرم با پدر مادرش هم حرف نمي زنه. اونا هم ازش ناراحت هستن .......... برام دعا كنيد حرفهايي كه بهم زده از يادم نمي ره .....
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
سلام خانومی
این چند روز تعطیلی اگه برات امکان داره برو پیش خانوادت بزار همسرت چند روز تنها باشه خودتم یکم بتونی خودتو جمع و جور کنی
-
RE: بهم ميگه ازت متنفرم!!!!!!!!!!!
همتا جان
بهتره هیچ صحبتی نکنی. هیچی
ولی کو گوش شنوا؟