-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
بچه ها، شما تا حالا به اين فكر كردید كه ممكنه روزی ازدواج ازبین بره؟!!
یعنی آدما دیگه نیازی به پایبندی به زندگی مشترک و همیشه در کنار یک نفر بودن رو احساس نکنن و حتی براشون مسخره باشه؟!
فکر کنم بعضی کشورا دارن به این سمت پیش می رن،
یه کم با وسعت نظر جواب بدید!
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
راستش رو بخوای من هم همین فکر رو می کردم،تصورم این بود که در کشورهای پیشرفته مسئله خانواده داره تعریفشو از دست میده تا اینکه چند وقت پیش برای یک آموزشی رفتم دبی اتفاقا استادمون یه آمریکایی بود،میانسال،و دیدم که روی صفحه مونیتور لب تابش عکس 1 دختر و 1 پسر کوچیک بود ازش که در این مورد پرسیدم گفت نوه های من هستند و خیلی دوسشون دارم بخاطر همین علاقه دارم هر وقت پیشم نیستند حداقل عکسشون رو حتی در سر کلاس هم ببینم،و برای ما تا آخرین روز از خصصوصیات و بازیگوشی های نوه هاش تعریف می کرد،همچنین میگفت خانواده در اونجا فوق العاده نهاد مهمی است بر خلاف چیزایی که شنیده بودم،البته شنیدم در اروپا مفهوم خانواده خیلی تضعیف شده البته میگم که شنیدم شاید بعدا نقض اون رو ببینم،نمیدونم
فقط در یک مقاله خوندم چیزی که از سالهای پیش در این کشورها داره به سرعت تغییر میکنه نیازهای سکسی دختر و پسره،یعنی نحوه سکس دخترها وهمچنین نحوه ارضاء شدنشون داره تغییر میکنه.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tak-bo'di
بچه ها، شما تا حالا به اين فكر كردید كه ممكنه روزی ازدواج ازبین بره؟!!
یعنی آدما دیگه نیازی به پایبندی به زندگی مشترک و همیشه در کنار یک نفر بودن رو احساس نکنن و حتی براشون مسخره باشه؟!
فکر کنم بعضی کشورا دارن به این سمت پیش می رن،
یه کم با وسعت نظر جواب بدید!
سلام
چرا شما همچین فکری میکنید ؟ منظورتون کدوم کشورهاست ؟ آیا از روی آمار رسمی به این نتیجه رسیدید ؟
بنظر من نیاز به زندگی مشترک یک نیاز فطری هست . مشاهدات شخصی من هم از زندگی اطرافیانم نشون میده که کسانی که متاهل هستند شرایط روحی بهتر و آرامش بیشتری دارند . البته اگر ازدواجشون بر اساس معیارهای درست بوده باشد.
در غرب هم که به اندازه شرق تشکیل خانواده اهمیت نداره ( فشار اجتماعی روی مجردها زیادنیست ) خیلی از افراد مخصوصا افراد موفق باز هم به سمت تشکیل خانواده میرن . ( همین اقای اوباما تا جاییکه یادمه 31 سالگی ازدواج کرده ).
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
شما برای کار اشتباه خود دلیل از شهر خود دور بودن و غیره می آورد که اصلاً منطقی نیست و نذار ازت سوء استفاده کنن بذار اونا هر چی دست دارن فکر کنن چون این کار از لحاظ اون عادیه دو راهی نداره خودتو آلوده نکن چون با هر کس که دوست بشه نمی خواد ازدواج کنه پس اعتماد نکن و به تحصیلت بپرداز و موقعیت های خوبه خودتو از دست نده
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
ممنون اما من هیچ اشتباهی مرتکب نشدم، حق دارم به دنبال حقیقت بگردم! وحتی حق دارم در این مسیر به بیراهه برم و برگردم. خود من مسئولش هستم و کسی نمی تونه منو سرزنش کنه.
من در این مدت فهمیدم که این یک حقیقت است که مدل ازدواج داره تغییر می کنه و به سمت غربی شدن داره پیش می ره. بگذارید یک بار هم از دید این افراد با این قضیه برخورد کرد. نباید این قدر تحجر داشت. من وارد مکالمه های زیادی با این افراد شدم تا از طرز فکرشان خبردار بشم، هم دختر و هم پسر، همه دارای مدارج عالی تحصیلی و موقعیت های خوب. پزشک، دامپزشک، مهندس،... نمی شه مثل کبک سرمون رو زیر برف کنیم، یه نگاه که به دور و برمون کنیم، می بینیم قریب 50 درصد آدما قبل از ازدواج رابطه دارند، دوست دختر یا پسر دارند و این رابطه در حد یک دوستی عادی نیست، بلکه اختلافات دو جنس باعث می شه تا به رابطه جنسی کشیده بشه و البته تمام این ها با خواست هر دو طرف هست. هیچ اجباری در کار نیست. اصلا به این تفکرات دست و پاگیر هیچ اعتقادی ندارند و هیچ خطری دختر را تهدید نمی کند، چون کاملا منطقی پیش میرن و هیچ ترسی از بدنامی ندارند، حتی به نظرشون آدامیی مثل ما مشکل دارن و عقب مونده هستن. معتقدن نمیشه چشم و گوش بسته رفت پای سفره عقد نشست، باید تجربه کرد تا به بلوغ ازدواج رسید. حتی این تنوع طلبی که درموردش حرف زدیم، باور دارن که در آدمایی که با بی تجربگی ازدواج کردن، بیشتره چون تازه بعدش می فهمن که شاید سرشون کلاه رفته باشه، شاید این انتخابشون بهترین نبوده و بعد از ازدواج سر و گوششون می جنبه، پس بهتره در دوران مجردی تمرین کرد تا با چشم و گوش باز انتخاب کرد و پشیمون نشد. حتی این مواردی که باهاشون صحبت کردم، کاملا به تعهد بعد از ازدواج معتقد بودن و خیلی هاشون که متأهل بودن، از ازدواجشون راضی بودن و از اینکه قبل از ازدواج رابطه داشتن، هیچ احساس ناراحتی یا پشیمونی نمی کردن و خیلی هم خوشحال بودن. حتی وقتی از متخصصان در این مورد پرسیدم، گفتن که خیلی از مشکلات جنسی در افرادی که رابطه ندارن و خویشتن داری می کنن، به وجود میاد، چون فاصله بین سن بلوغ و سن ازدواج بالا رفته و این مشکل با رابطه حل میشه، اما نمیزارن ما این موارد رو مطرح کنیم، چون نه مردم دوست دارن و نه جامعه.
اگر راه اونا هم اشتباه بود، ازدواج های ناموفقی داشتن.
البته تمام این مواردی که مطرح کردم، فقط در بین افراد داری سطح علم و فرهنگ و شعور خیلی خیلی بالا بود. برای افراد عامه این روش خیلی خطرناکه، چون منجر به فساد و آشفتگی و هرج و مرج می شه. یک سری قوانین برای آدمای خاص هست و هرکسی توانایی درک اون رو نداره. یک تفاوت فرهنگی و یک فاصله شدید بزرگ، که باعث میشه به خیلی چیزا شک کنیم.
حالا من احساس می کنم مثل یه اسکیمو می مونم که اگر بخواد وارد استوا بشه، به جای این که یخش باز شه، بی شک می میره.
خدا خودش به دادمون برسه. من که نفهمیدم راه درست چیه. هر چی بیشتر می بینم و می پرسم و بحث می کنم، بیشتر گیج می شم.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
تک بعدی جان درسته شما حق دارید انتخاب کنید و همه حق انتخاب دارند . حتی حق دارید به بیراه بروید و برنگردید .
مدل ازدواج داره به سمت غربی شدن پیش میره ؟ میشه مدل ازدواج غربی را توضیح بدید ؟
شاید دور و بر شما قریب 50% آدمها قبل از ازدواج رابطه داشته باشند ولی دور و بر ما همچین چیزی نیست . اینم بگم من هم محل سکونتم و هم دانشگاهم در تهران بوده .
البته این شعور خیلی خیلی بالا نظر شخصی شماست و شاید کسانی به دلیل همین طرز فکر اونها را خیلی خیلی بیشعور بدونن .
این نظر که یکسری قوانین مخصوص آدمهای خاص هست چند هزار سالی هست که منسوخ شده ( بعد از فراعنه و ... )
موفق باشید .
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
یک نکته دیگر هم این است که اگر قرار باشد زن و مرد قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند یا به قول شما تمرین کنند . ممکن است سالها بگذرد و این تمرینات به مسابقه منجر نشوند !! به عبارتی ممکن است برخی خانم ها تا سنین بالا مشغول تمرین باشند و خواستگاران بیایند و طعم خانم را بچشند و خوششان نیاید .
بهر حال اگر رابطه جنسی با تمرین بهتر میشود من ترجیح میدهم با همسرم تمرین کنم .
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
ممنون از نظر.
همون طور که گفتم، اینا نظرات من نبود. من نه تا به حال عاشق شدم و نه دوست پسر داشتم، در تمام عمرم هم با هیچ پسری گرم نگرفتم و به هیچ کس راه ندادم. پس لزومی نداره با حالت تهاجمی با من برخورد بشه، من خودم رو یکی از پاکترین دخترا می دونم.
این جا هم در نقش یک محقق بودم، نه یک فرد قربانی از نسل سوخته یا یک فرد مشتاق برای دوست پیدا کردن! اما خیلی ناراحت بودم که در حین مکالمه واقعا بعضی جاها کم میاوردم و هیچ دلیلی برای اعتقاداتم نمی دیدم، احساس می کردم فقط کورکورانه دارم پیروی می کنم و هیچ منطق و دلیل علمی پشت این قضیه نیست. نمی دونم کتاب سینوهه رو خوندید یا نه؟ دقیقا همون حالتی که به سینوهه دست داد، وقتی فهمید خدایش دروغی بوده و یک سری مسائل اجتماعی و منافع افراد بالادست باعث شده اعتقادات بسیار محکمی در بین عامه مردم شکل بگیره و خود مردم مثل سد محکمی در مقابل اون بایستند و تمام اعتقاداتش پوشالی بوده، به من دست داد. خب لازمه ی ایمان شک هست. تا شکاک نبود، نمی شه مؤمن خوبی شد. من برای به دست آوردن این ایمان به نظر همه احتیاج دارم، چه شما و چه افرادی که در آن سوی قضیه ایستادن. اونا کاملا منطقی یا حتی خیلی تخصصی و علمی دلایل اعمالشون رو برای من توضیح دادن اما متأسفانه از شما فقط احساسات می بینم و تحجر...
می تونیم این سؤال رو از خودمون بپرسیم که چرا وقتی تو یه جامعه امنیت کم می شه، همه مجاز هستند اسلحه با خودشون حمل کنند، چیزی که در زمان معمولی جرم محسوب می شه.
یا مثلا چرا دست دادن خانم ها و آقایون بعضی جاها ناپسنده و بعضی جاها دست ندادن بی احترامیه؟! با همین یه مثال کوچیک می شه دید قوانین همه جا صدق نمی کنه و افراد خاص با فرهنگهای خاص، سبک های خاص زندگی دارند. چرا در برخی مناطق جنوب کشور دخترا روبنده می اندازن و بعضی جاها به حجاب هیچ اعتقادی ندان و هیچ کدوم هم با این قضیه مشکلی ندارن و راضی هستن؟! یا همین یک مثال کوچیک میتونه ثابت کنه سبک زندگی آدما با هم فرق می کنه و هر جا قانون خاص خودش رو داره.
مدل غربی شدن یعنی همین که اولین تماس جنسی با همسر نباشه، داشتن سکس قبل از ازدواج. البته این آدما به نسبت آدمای معتقدی بودن، خدا و پیامبر رو قبول داشتن، نماز و روزه رو هم، و در ضمن اونا هم اعتقادات خاص خودشون رو داشتن از جمله این که رابطه جنسی فقط باید با دوست دختر یا دوست پسر برقرار بشه و خلاف اون یعنی بی بند و باری، به نوعی اونا هم حد و مرزی داشتن، اما متفاوت از تعاریف ما. مثلا یکیشون از پارتی های همسایه شان که موسوم به "سکس پارتی" یا "استخر پارتی" بود، شاکی بود و میگفت این یعنی نهایت بی بند و باری و فساد. پارتی که در آن هر کس تنها دعوت می شد، آن جا با هم آشنا می شدن، همدیگر را انتخاب می کردن، ... و فردای آن روز اصلا همدیگر را نمی شناختند! پس هر کدام از ما برای خودمان ارزش هایی داریم و به آن وفاداریم، حال اینکه در چه جایگاهی قرار گیریم و راه درست را انتخاب کنیم، عملیست ظریف و حساس که باید همه مدل را دید و از بین آن درست را انتخاب کرد....
شما هم اگر الان دور و بر خودتون رو بهتر ببینید، این آدما رو به وفور می بینید. همون طور که من الان که نسبت به این مطلب آگاه شدم، توی شهر خودم هم این روش رو زیاد می بینم. این مسأله خاص تهران نیست، هرچند اینجا بیشتره.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
تک بعدی جان(ببخشین اسمتون رو نمیدونم) دوست من
شما رشتتون چیه؟ چند سالتونه؟ من حدس میزنم که البته یه جورایی مطمینم شما بین مسایلی که براتون وجود داشته مثل دین و عقایدتون با تفکراتتون و زندگی امروز مردم توی جامعه و این سری موارد دچار پارادوکس شدین و این موضوع خیلی اذیتتون میکنه و بهش فکر هم که میکنید میبینید هر یک این تفکرات به خودی خود بی عیب و نقص به نظر میرسه,درسته خانم؟
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
سنم رو قبلا گفته بودم، 22
رشته ام رو نمی تونم بگم، چون میترسم توسط دوستان شناسایی بشم!
فکر کنم حدس شما درسته. راحش چیه؟!
دیگه نمی تونم. همش تو فکرم. از هر کی و هر چی می پرسم، احساس می کنم راه جدیدی پیش پام به وجود میاد که تا به حال بهش فکر نکرده بودم. این همه تنوع و تضاد تا کی؟! من کجای این دنیا هستم!؟ می ترسم نهیلیست بشم به خدا!!!
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
سلام
متاسفانه در كشور ما بهره گیری از متخصصین بسیار كم هست.
از مهندسی و پزشكی گرفته تا علوم سیاسی و علوم انسانی و ....
مثلا شما به دوست خود یا فامیل خود بگویید از صبح در كمرم دردی احساس می كنم ،نمی دونم چه كار كنم. می بیند در اكثر موارد شما را راهنمایی می كنند، آن هم در مسئله پزشكی كه كاملا تخصصی هست. و كمتر كسی می گوید این یك مسئله تخصصی هست و لطفا شما به یك پزشك متخصص مراجعه كن.
در علوم انسانی این مسئله رایج تر است. و همه به سادگی ابراز نظر می كنند. و مبنای نظراتشون هم تجربه شخصی خودشون یا اطرافیانشون هست.
در همه دنیا اكنون جامعه شناسی ، علوم سیاسیَ، روان شناسی یك شاخه علمی هست و بر اساس تحقیقات و تائید فرضیه ها صحبت می كنند. لیكن هنوز هم كه هنوز است افراد در مسائل مهم زندگی كه مربوط به یافته های روانشناسی می شود روی تجارب شخصی خود بیشتر از تحقیقات صورت گرفته پافشاری می كنند.
شما در هر شهری هستید، یك زحمتی بكشید به مراكز مشاوره محل سكونت خود مراجعه كنید. و ازمشاوران در مورد پرونده های كه مسئله طلاق یا شكست در زندگی مطرح شده بپرسید ، تا بیشتر به رابطه قبل از ازدواج و شكست بعد از ازدواج پی ببرید. (چرا كه هنوز این ارتباطات ناپخته هست و طرفین هیچ گونه كنترلی روی احساسات انفجاری خود ندارند.)
اینكه یك زوجی اطراف من« سنتی ازدواج كردند» یا پس از «دوستی و عشق بازی» ازدواج كردند و موفق شدند كافی نیست. و باید جامعه آماری بررسی شود.
به هر حال آنچه با توجه به محیط فرهنگی كشور ،ما مشاوران شاهد هستیم نتیجه عكس دادن ارتباطات دختر و پسر هست. یعنی از آنجا كه چنین ارتباطاتی تخصصی نیست و به طرف احساس گرایی می رود ،شناختها تحریف شده و وابستگی ها بالا می رود، بعد هم اگر ازدواج صورت گیرد مشكلات زناشویی شروع شده و شدت می یابد در حالیكه توقعات نسبت به هم در مقایسه با قبل از ازدواج افزایش یافته است.(بگذریم خیلی از این ارتباطات قبل از اینكه به ازدواج منتهی شود به شكست عاطفی و بدبینی می انجامد)
بله شاید در جاهای دیگر دنیا رابطه دختر و پسر باشد،اما دختر این پسر را مثل كالای قاچاق در درون خود حبس نمی كند و به خانواده های یكدیگر با توجه به فرهنگشون معرفی می شوند. اما اینجا در خفا شكل می گیرد(در اكثر مواقع)،بعد كم كم احساسات بالا می گیرد و یا شكست عاطفی قبل از ازدواج یا سوء ظن و مشكلات شدید بعد از ازدواج ... البته استثناءهمیشه هست.
شما یك گشت و گذار در سئوالات ارتباط دختر و پسر یا مشكلات خانواده در این تالار بزنید، در اكثر مواقع دوستی و آشنایی بوده ولی یا به ازدواج ختم نشده و آسیب به طرفین زده یا اگر ازدواج صورت گرفته مشكلات بعدی داشته است.
باز هم می گویم همیشه درصدی انجراف از این موضوع هست كه اگر دقت كنید بر می گردد به مهارتهای طرفین در راستای كنترل احساس و منطق گرایی و هماهنگی با خانواده ها....
به هر حال فردی كه به این دوستی ها اعتقاد داره دنبالش هم میره و مسئولیت تبعاتش هم را می پذیره وهمچنین عكس این قضیه....
فكر كنم نزدیكترین مفهوم به جمله آخرم را بتوان در این موضوع بسطش داد:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2430&pid=21678#pid21678
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tak-bo'di
ممنون از نظر.
همون طور که گفتم، اینا نظرات من نبود. من نه تا به حال عاشق شدم و نه دوست پسر داشتم، در تمام عمرم هم با هیچ پسری گرم نگرفتم و به هیچ کس راه ندادم. پس لزومی نداره با حالت تهاجمی با من برخورد بشه، من خودم رو یکی از پاکترین دخترا می دونم.
این جا هم در نقش یک محقق بودم، نه یک فرد قربانی از نسل سوخته یا یک فرد مشتاق برای دوست پیدا کردن! اما خیلی ناراحت بودم که در حین مکالمه واقعا بعضی جاها کم میاوردم و هیچ دلیلی برای اعتقاداتم نمی دیدم، احساس می کردم فقط کورکورانه دارم پیروی می کنم و هیچ منطق و دلیل علمی پشت این قضیه نیست. نمی دونم کتاب سینوهه رو خوندید یا نه؟ دقیقا همون حالتی که به سینوهه دست داد، وقتی فهمید خدایش دروغی بوده و یک سری مسائل اجتماعی و منافع افراد بالادست باعث شده اعتقادات بسیار محکمی در بین عامه مردم شکل بگیره و خود مردم مثل سد محکمی در مقابل اون بایستند و تمام اعتقاداتش پوشالی بوده، به من دست داد. خب لازمه ی ایمان شک هست. تا شکاک نبود، نمی شه مؤمن خوبی شد. من برای به دست آوردن این ایمان به نظر همه احتیاج دارم، چه شما و چه افرادی که در آن سوی قضیه ایستادن. اونا کاملا منطقی یا حتی خیلی تخصصی و علمی دلایل اعمالشون رو برای من توضیح دادن اما متأسفانه از شما فقط احساسات می بینم و تحجر...
می تونیم این سؤال رو از خودمون بپرسیم که چرا وقتی تو یه جامعه امنیت کم می شه، همه مجاز هستند اسلحه با خودشون حمل کنند، چیزی که در زمان معمولی جرم محسوب می شه.
یا مثلا چرا دست دادن خانم ها و آقایون بعضی جاها ناپسنده و بعضی جاها دست ندادن بی احترامیه؟! با همین یه مثال کوچیک می شه دید قوانین همه جا صدق نمی کنه و افراد خاص با فرهنگهای خاص، سبک های خاص زندگی دارند. چرا در برخی مناطق جنوب کشور دخترا روبنده می اندازن و بعضی جاها به حجاب هیچ اعتقادی ندان و هیچ کدوم هم با این قضیه مشکلی ندارن و راضی هستن؟! یا همین یک مثال کوچیک میتونه ثابت کنه سبک زندگی آدما با هم فرق می کنه و هر جا قانون خاص خودش رو داره.
مدل غربی شدن یعنی همین که اولین تماس جنسی با همسر نباشه، داشتن سکس قبل از ازدواج. البته این آدما به نسبت آدمای معتقدی بودن، خدا و پیامبر رو قبول داشتن، نماز و روزه رو هم، و در ضمن اونا هم اعتقادات خاص خودشون رو داشتن از جمله این که رابطه جنسی فقط باید با دوست دختر یا دوست پسر برقرار بشه و خلاف اون یعنی بی بند و باری، به نوعی اونا هم حد و مرزی داشتن، اما متفاوت از تعاریف ما. مثلا یکیشون از پارتی های همسایه شان که موسوم به "سکس پارتی" یا "استخر پارتی" بود، شاکی بود و میگفت این یعنی نهایت بی بند و باری و فساد. پارتی که در آن هر کس تنها دعوت می شد، آن جا با هم آشنا می شدن، همدیگر را انتخاب می کردن، ... و فردای آن روز اصلا همدیگر را نمی شناختند! پس هر کدام از ما برای خودمان ارزش هایی داریم و به آن وفاداریم، حال اینکه در چه جایگاهی قرار گیریم و راه درست را انتخاب کنیم، عملیست ظریف و حساس که باید همه مدل را دید و از بین آن درست را انتخاب کرد....
شما هم اگر الان دور و بر خودتون رو بهتر ببینید، این آدما رو به وفور می بینید. همون طور که من الان که نسبت به این مطلب آگاه شدم، توی شهر خودم هم این روش رو زیاد می بینم. این مسأله خاص تهران نیست، هرچند اینجا بیشتره.
از من تحجر میبینید ؟ تحجر را میشه اصلا تعریف کنید ؟ من دارم دلیل میارم . اگر شما یک حرف منطقی زدید و من هنوز بر سر گفته خود بودم میشدم متحجر . فکر میکنم قضیه برعکسه .
این آدمها چقدر جالبن خدا و پیغمبر را قبول دارند ولی حرف اونها را نه ؟؟؟!!؟!
لابد اونها هم که استخر پارتی دارند ؛ اونهایی که فقط با دوست دخترشون س ک س دارند را متحجر میبینند .
ظاهرا معنای تحجر عوض شده .
ضمنا این که در جوامع مختلف عرف و قوانین فرق داره با این موضوع که بعضی آدمها تابع قانون خاصی هستند فرق داره .
نقل قول:
پس هر کدام از ما برای خودمان ارزش هایی داریم و به آن وفاداریم، حال اینکه در چه جایگاهی قرار گیریم و راه درست را انتخاب کنیم، عملیست ظریف و حساس که باید همه مدل را دید و از بین آن درست را انتخاب کرد....
با این موافقم .
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
من از بقیه بچه ها در این سایت می خوام در رابطه با این موضوع کاملا شفاف و بدون هیچگونه محافظه کاری و ترس از یکدیگر صحبت کنیم چون اینجا هیچ کس دیگری رو از نزدیک نمیشناسه،تا واقعیتهای تفکرات هر نفر مشخص بشه تا بتونیم از اونها یک نتیجه گیری کنیم.
خود من در یک خانواده مذهبی اما نه تعصبی بزرگ شدم،تا حالا هم با هیچ دختری دوست نبودم و به عنوانی همیشه بچه مثبت بودم و حتی حاضرم در موردش با هر کسی که ادعای صالح بودنش میشه اینجا بحث کنم مخصوصا با وجود امکانات و شرایطی که داشتم و دارم،اما بروی یک سری از مطالب بحث دارم
همانطور که میدونید ما در اسلام احکام اولیه و ثانویه داریم،که احکام اولیه ثابت ولی احکام ثانویه می توانند با گذشت زمان بروز شوند،من این سوال رو دارم که چرا هیچکس در مملکت ما در احکام ثانویه بحثی نمیکنه؟ چرا خود ما در مورد اعمال دینی که بجا میاریم فکر نمیکنیم،مثلا در مورد وضو گرفتن قبل از نماز من هر چقدر تفکر کردم دیدیم در آن زمان چون عربها دارای بدنهای کثیف و آلوده ای بودند پیغمبر اسلام اونها رو با این بهونه مجبور کردند با این کار روزی چند بار بدنشون رو شستشو بدن،این یک نظریه است ولی میشود در موردش فکر کرد
من از خیلیا که دلیلش رو میپرسم میگن به ما یاد دادن باید وضو بگیری چون دین ما و خداوند اینطور گفته ولی من مطمئنم هیچ وقت نخواستند بدونند برای چی دارند این کار رو میکنند
کاری که کشورهای پیشرفته انجام دادند تا مسائل رو برای خودشون راحت تر کنند تفکر در همین مسائل و گفتن چرا برای آن است و چشم و گوش بسته همه چیز رو قبول نکردن
اینطور میشه که ما در جامعه خودمون سالها ماه رمضان رو عزا میگرفتیم اما در یک زمان یک فقیه شجاع و مجرب با پرسشی هر چند ساده باعث شد ما الان دیگر این ماه رو جشن بگیریم،شاید اگر ما در 10 سال پیش در مورد ماه رمضان بحث میکردیم خود من جشن گرفتن رو حرام و گناه میدونستم ولی الان دیگه در موردش سوالی ندارم
در مورد مسائل جنسی هم همینطور به نظر من ما باید یک بازنگری کلی در این مورد داشته باشیم،ببینیم چرا در زمان پیغمبر این مسئله حرام اعلام شده
شاید یکی از دلایلش جهل انسانهای اون موقع بوده،مثلا اینکه در آن زمان اگر این مسئله آزاد بود بچه های بدون پدر زیادی در جامعه بوجود میامد که این بچه ها دچار سرخوردگی،کمبود و سردرگمی و نداشتن تکیه گاه و پناهگاه میشدند که همین مسئله باعث زیادشدن افراد بزهکار میشد ولی الان که اطلاعات عمومی در این مسئله بالا رفته میدونیم ارضاء میل جنسی فقط با بچه دار شدن همراه نیست و کاملا در دختر و پسر تغییر کرده،البته این فقط میتونه یک عامل باشه و دلایلی مانند ترس از آبروریزی در آن جامعه سنتی و ...که بایستی در موردش بحث زیادتری صورت بگیره
یا حتی در مورد نماز خواندن من یک کاری کردم گفتم اگر نخونم چه اتفاقی میفته علارغم میل باطنیم چند روزی نماز نخوندم پس از چند روز احساس کردم نیاز دارم با یک معبودی راز و نیاز کنم که برتر از خودمه اصلا یکجور آرامش خاص و احساس امنیتی میکردم این باعث شد حداقل در باطن خودم به این یقین برسم که به این کار احتیاج دارم ولی اگر خودم رو مجبور به این کار میکردم ممکن بود هر موقع پدر و مادرم نبودن منم نماز نخونم و یا اون موقعی که به یک کشور دیگر رفتم همچی رو فراموش کنم
پس دوستان به نظر من در مورد این مسائل باید از صفر شروع کنیم مثلا سوال کنیم نیاز جنسی مانند نیاز به خوردن و آشامیدنه چگونه می شود اون رو ارضاء کرد؟
اگر دختر و پسر در قبل از ازدواج بخوان این نیاز رو برطرف کنند چجوری میتونن؟
اگر انجام این کار برای زندگی آینده خطری داره این خطرها چه مواردی است؟
چگونه می شود جلوی خطرهای احتمالی رو گرفت؟ و ....
همانطور هم که میدونید الان در کشورهای دیگر از سنین خیلی پایین تمام مسائل مربوط به نزدیکی بین دختر و پسر رو در مدارس آموزش میدن تا کاملا بهداشتی و بدون خطر این کار انجام بشه
ولی ما کاری که میکنیم سریع برای راحتی کار صورت مسئله رو پاک میکنیم و نتیجه اینطور میشود که ما تصمیمات لحظه ای در این مورد میگیریم مانند خانه های عفاف و ..و قانونی کردن این مسئله که شاید اگر بچه ای هم بوجود آمد از تمام حقوق قانونی و اجتماعی برخوردار باشه
و مجبور میشیم چون از منابع رسمی جوابی نگرفتیم از افراد مختلف در این موارد سوال کنیم از دختر و پسرهایی که در این موارد تجربه دارند،که این شاید زیاد درست نباشه چون اولا ممکنه سریع انکار کنند و یا به خاطر دلایلی راستشو نگویند
خلاصه این رو هم بگویم که جامعه ما هم متاسفانه دست کمی از اون دوران نداره،جامعه سنتی با فرهنگ عمومی و اطلاعات بسیار پایین
پس به نظر میاد دخترها در این جامعه تا وقتی در این موارد فکر درست و آموزش درستی به مردم داده نشده باید خیلی مواظب و با احتیاط عمل کنند که خدایی نکرده دچار سرخوردگی و سوء استفاده جنسی نشن
در آخر اینکه باید درمورد تمامی مسائل دین سوال کرد تا به یقین رسید.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
به هر حال آنچه با توجه به محیط فرهنگی كشور ،ما مشاوران شاهد هستیم نتیجه عكس دادن ارتباطات دختر و پسر هست. یعنی از آنجا كه چنین ارتباطاتی تخصصی نیست و به طرف احساس گرایی می رود ،شناختها تحریف شده و وابستگی ها بالا می رود، بعد هم اگر ازدواج صورت گیرد مشكلات زناشویی شروع شده و شدت می یابد در حالیكه توقعات نسبت به هم در مقایسه با قبل از ازدواج افزایش یافته است.(بگذریم خیلی از این ارتباطات قبل از اینكه به ازدواج منتهی شود به شكست عاطفی و بدبینی می انجامد)
بله شاید در جاهای دیگر دنیا رابطه دختر و پسر باشد،اما دختر این پسر را مثل كالای قاچاق در درون خود حبس نمی كند و به خانواده های یكدیگر با توجه به فرهنگشون معرفی می شوند. اما اینجا در خفا شكل می گیرد(در اكثر مواقع)،بعد كم كم احساسات بالا می گیرد و یا شكست عاطفی قبل از ازدواج یا سوء ظن و مشكلات شدید بعد از ازدواج ... البته استثناءهمیشه هست.
100% موافقم و جا داره که دید روشن اقای مدیر رو نسبت به این موضوع تحسین کنم.:104:
دقیقا همینطوره و پسر هم پنهان کاری نمیکنه توی این موضوع و باید بگم هیچ وقت و هیچ وقت ایران رو با کشوری دیگه مقایسه نباید کرد در هر زمینه ای و این موضوع هم به همین ترتیب چرا که هیچ موضوعی در ایران در جایگاه خود قرار نداشته و در حال حاظر در ایران نه به قوانین اساسی و نه اسلامی و نه بین المللی و....و نه سنت و نه مدرنیته و نه فطرت و وجدان انسانی عمل و توجه میشود:300:
این موضوع رو با توجه به این که مدتی در خارج از کشور بودم نیز تایید میکنم وصحبت های مدیر عزیز کاملا به جا هست.
اما مشکل ما این هست که متاسفانه در چنین بازه ی زمانی در ایران حاظر زندگی میکنیم.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط digitalman
از من تحجر میبینید ؟ تحجر را میشه اصلا تعریف کنید ؟ من دارم دلیل میارم . اگر شما یک حرف منطقی زدید و من هنوز بر سر گفته خود بودم میشدم متحجر . فکر میکنم قضیه برعکسه .
این آدمها چقدر جالبن خدا و پیغمبر را قبول دارند ولی حرف اونها را نه ؟؟؟!!؟!
لابد اونها هم که استخر پارتی دارند ؛ اونهایی که فقط با دوست دخترشون س ک س دارند را متحجر میبینند .
ظاهرا معنای تحجر عوض شده .
ضمنا این که در جوامع مختلف عرف و قوانین فرق داره با این موضوع که بعضی آدمها تابع قانون خاصی هستند فرق داره .
همين كه اين قشر رو به تمسخر میگیرید یعنی تحجر!
فکر میکنید پیامبر اگه الان بیاد، همون باید نبایدهایی رو میگه که 14 قرن پیش می گفت؟! فکر می کنید زنان بی حجاب خارج از ایران به خاطر حجاب نداشتن مؤاخذه می شن؟! من که چنین فکری نمیکنم.
جوامع از نظر شما یعنی چی؟ جامعه حتما یک کشور نیست، میتونه مثلا جامعه پزشکان فلان مؤسسه باشه یا هنرمندان فلان دانشکده. این ها افراد خاصی هستند که با گردهمایی، جامعه کوچکی را به وجود آوردن...
....
آفرین! با همه نظرات رامتین کاملا موافقم. مثلاً من هم همین کار رو درمورد نماز خوندن انجام دادم و بازگشتم چون عمیقا بهش ایمان آوردم. ما فقط بلدیم فرار کنیم و صورت مسأله رو پاک کنیم، چون از روبرو شدن با واقعیات واهمه داریم. اما من نمی خوام به دلیل اعتقاداتی که به من آموخته شده و خودم در انتخاب اونا هیچ نقشی نداشتم، در زمان پیری افسوس بخورم که چرا جوانیم به خاطر ترس های هیچ و پوچ به هدر رفت و چرا چشمام رو بستم و بدون بهانه جویی و سعی در پیدا کردن بهترین راه حل، کوتاه ترین راه حل رو انتخاب کردم. همون طور که وقتی با امثال مادرانمان صحبت می کنیم، ناراحتی و نارضایتی و یک عمر فقط مشاهده کردن و دورادور حسرت خوردن را در چهره شان می بینیم.
باز هم میگم، فکر می کنم این حرفایی که ما میزنیم، در حد ظرفیت عامه مردم نباشه، چون مردم دوست ندارن مثل سینوهه ببینن خداشون یه بت تقلبی بوده که کاهنان معبد پشت سرش می ایستادن و صداهایی وحشتناک در می آوردن تا مردم رو مؤمن نگه دارن! پس با ظرفیت بالا و وسعت دید به این قضیه نگاه کنیم و حرف دلمون رو بزنیم، با منطق!
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
بنظر من بهتره وقتی یک بحث شروع میشه و دیگران نظرات مخالفی را میدن به جای اینکه به اونها صفات مختلف از جمله متحجر بدیم و فرافکنی کنیم بهتر است به خود بحث بپردازیم .
شما در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکنید آیا سر کلاس هم وقتی کسی نظرش متفاوت است بجای جواب دادن میگویید تو متحجری ؟؟!
ضمنا شما نوشتید که در حال تحقیقات در باره روابط قیل از ازدواج و ازدواج و ... هستید .
بهتر است از دید بعضی از خود غربی ها هم درباره روابط خارج از چارچوب ازدواج و مسائل مربوط به اون هم با خبر باشید . من یک نمونه میارم . البته خودتون هم میتونید در ادامه تحقیقاتتون مسائل بیشتری از اونها را متوجه بشید .
اگر تونستید این فیلم را بینید . محصول 2007 آمریکا و در مورد موضوع تحقیق شماست .
Evening
اینهم لینک imdb فیلم
http://www.imdb.com/title/tt0765447/
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
خانوم عزيز شما يك سري چيزها رو مي دوني در اين سايت به شما آقاي مدير گفتند. اين ديگه انتخاب خود شماست كه چه راهي رو بريد.خيلي كشش مي ديد. باور كنيد كسي بابت اينها شما رو مواخذه نمي كنه اگر به كسي ضربه اي وارد نشه.. مباش در پي آزار و هر چي مي خواهي كن كه در طريقت ما غير از اين گناهي نيست!! چيزي كه وجود داره اينه كه شما در اينگونه روابط يك نفر رو از لحاظ احساسي وابسته شده مي بينيد اين يه نفر يا خود شماست يا طرف مقابل . و در عين حال كوچكترين تعهدي وجود نداره. به هر حال خواه ناخواه اين آزار اينجا وارد مي شه.
مي خواين بقيه تاييدتون كنن كه به نتيجه درست برسيد؟!!!!!!! مرد ديجيتالي حتي يك حرف متحجرانه هم نزد!!يك روز متوجه خواهيد شد.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نه! من اصلا انتظار تأیید و تأکید حرف هام رو ندارم، اگر منعطف نبودم، معذرت می خوام و ازتون مجددا دعوت می کنم که این جا نظراتتون رو مطرح کنید.
اصلا هم فکر نمی کنم کشش می دم، دوست دارم دیدگاه های مختلف رو بسنجم.
اما این که به من بگید برو هر کاری دوست داری بکن و یا بیراهه برو و برنگرد!، ممکنه این توهم رو به وجود بیاره که یا از جواب دادن تفره می رید و یا توانایی اون رو ندارید.
ما هر کدوم در مسیر زندگیمون راهی رو انتخاب می کنیم و باید برای اون دلیل و برهان مشخصی داشته باشیم.
همه ی اعتقادات برای هر کس که به اونها پایبنده، مورد احترامه، باز هم اگر به کسی بی احترامی شده، ازش پوزش می خوام.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
ببينيد خواهر گلم
واقعيت ها ازمنظر هر فرد از فيلتر باورها مي گذرد. به هر حال منطقي ترين افراد نيز نمي توانند كتمان كنند كه در صحبتهاي خود بالاخره يك نقطه شروعي را كه همان باور آنهاست لحاظ نمي كنند. بنابراين اين امر تا حدود زيادي اجتناب ناپذير است. در ضمن از ديدگاه يك روانشناس(آقاي سنگتراشان) شما به مشكلاتي كه در حين انجام اين ارتباط پيش مي آيد پي برديد. پيامبر اگر 20 قرن ديگه هم بياد مضامين ديني خودش رو تغيير نخواهد داد!!!! اين از پيامبر!! كه وقتي بيان مي كند يك سري قضايا بالذاته مشكل ساز هستند به ديد ايشان هست. و با تغيير تاريخ افراد دچار تغييرات ژنتيكي خاصي نمي شوند كه اين قضايا به فراموشي سپرده شوند. با اين حال تصور مي كنم:
you may be obdurately oriented to your fix target.just be carefull
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
اول اينكه من با بخشي از صحبتهاي سورنا مخالفم،اينكه اگر پيغمبر 20 قرن ديگر بياد نظرياتش تغيير نميكنه كاملا اشتباه است اگر يكم دقت كنيد در زمان جاهليت پيغمبر اسلام قوانيني رو وضع كردند كه مختص آن موقع بود و اگر نميخواست مسئله اي در آينده تغيير كند احكامي رو مانند احكام ثانويه ايجاد نميكرد و نميگفت اين احكام مي توانند مطابق ساختار هر زماني تغيير كند
حالا اگر كسي پيدا نميشه كه بتونه در مورد اين احكام بازنگري و تفكر كنه شايد دلايلي به غير از مصالح جوانان اين مملكت داره
tak-bo'di عزيز خيلي از مسائل مطابق گفته هاي قبليم در آينده تغيير خواهد كرد،ولي هنوز اينجور مسائل در ايران مورد بحثه و ظرفيت ها براي حل اين مسائل ايجاد نشده
صحبت من اينه كه خيلي مواظب باش،جامعه ما هنوز در مورد اينجور مسائل مشكلات اصلي داره و تنها كساني كه در اينگونه روابط ضربه ميخورند دختران هستند
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
ممنون از همه دوستانی که با جان و دل به درد دل من گوش سپردند.
من طبق فرمایشات آقای سنگتراشان امروز به یک مشاور مراجعه کردم و نتایج خیلی خوبی گرفتم.
من الان پر از علامت سؤال هستم و دلیل این تناقضات اینه که دارم "فکر" می کنم.
مثل کرم ابریشمی که بخواد از پیله اش دربیاد و بتونه خودش رنگ بال هاش رو انتخاب کنه، می خوام بهترین حالت رو پیدا کنم. خوب، تا حدودی جبر مکان و زمان بر من غالبه، اما خیلی هاش هم دست خودمه که تغییرش بدم یا ادامه بدم.
من دارم به بلوغ می رسم، درسته که کمی دیر شده، اما خیلی، خیلی از آدما بدون این که بالغ بشن می میرن و من از این که دارم بیدار می شم تا آگاهانه انتخاب کنم، خوشحالم.
بحث های مرتبط با مذهب هم کاری نیست که ما سه چهار نفر از پسش بر بیایم و به نتیجه برسیم، اما حداقل می تونیم بهش فکر کنیم.
راستی، به تعداد هر کس راه وجود داره، در هر زمینه ای، ازدواج، حرفه، تحصیل، ... پس بهتره من هم راه خودم رو پیدا کنم. هر کسی می تونه راهش رو به نمایش بگذاره و تبلیغش کنه، مثل یک مسابقه بزرگ، دنیا همینه... من هم می بینم، می سنجم و گزینش می کنم.
امیدوارم همه ما روزی به بلوغ برسیم.
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
سلام سلام صد تا سلام!!!
من از امتحانا برگشتم!
راستش، تو این مدت خیلی فکر کردم و مسائل اطرافم رو با دید تازه ای تحلیل کردم.
تقریباً فهمیدم باید چی کار کنم، البته علم تا عمل فاصلش زیاده اما سعیم رو می کنم. مهم اینه که تحت تأثیر جو غالب قرار نگیرم و با سیل عقاید اطرافیان هل نخورم...
علاوه بر اون، تو ایران، اکثر آدما نقاب دارن و هیچ کی خودش نیست، سخت می شه کسی رو شناخت و منظور واقعیش رو فهمید، اما همیشه احتیاط شرط عقله، طبق شرایط و ارزشهایی که هرکس تو زندگیش براش وجود داشته...
من با "رافائل" در این مورد صحبت کردم. رافائل هم رشته ی من، حدودا هم سن و سال پدرم و آمریکایی هست. یه دختر و پسر هم سال من داره. معمولا برای پروژه های درسیم ازش کمک و راهنمایی می خواستم، چون اطلاعات خیلی خوبی راجع به همه چی داره و دنیا دیده هست. تعصب خاصی هم نسبت به هیچ دین و کشور خاصی نداره. فکر کردم این هم یه پروژه مهمه، دوست داشتم بدونم اون طرف دنیا که هیچ سخت گیری و قوانین خاصی وجود نداره، چه خبره؟ این آزادی چرا باعث هرج و مرج نشده و برای اونا چی مهمه؟ اصلا چیزی تحت عنوان نجابت اونجا هم هست؟! و ...
جواب ایمیلش رو براتون نوشتم، من که خیلی لذت بردم و برام جالب بود، گفتم شما هم فیض ببرید. ترجمش نکردم تا تحریف نشه، هرچند غلط املایی و گرامری هم داشته که بعضیاش رو تصحیح کردم. همچنین احوالپرسی و خدافظی اول و آخرش هم در حوصله این تالار نبود و خلاصه یا حذف شده...
ببخشید نتونستم متن انگلیسی رو از چپ به راست کنم...
منتظر شنیدن نظراتتون هستم...
Hi,
Thanks for your extreme concept of valuating me as a person.
I´m so glad of being in contact with you integrating concepts of our cultures.
Between us there are similar and common concepts brought by Religions and general Ethics valuating virginity and taking to similar behaviors in our societies.
Unfortunately, Islamic governments takes in a very ancient way the rules and punishments. Our societies have been appreciating a very masculine way of seeing and taking the codes.
Comsumtion and imperial societies have influenced our countries with their “exemplarizing ways of life” and have converted in the “models to be imitated”.
Mature and young professionals and people with comfortable status treat to iniciate in sexuality to young universitary girls that are supposed to be looking for the “new changes” and “modern way of living”, using their facilities for impressing in romances, a new way of “don Juan”, converting them in “throphies”. Students from provinces living apart their homes, without the filter of their homes and alone, are the perfect victim of these citadine buzzards.
I believe in love, and I think that, when going step by step, softly and respectfully a couple of bf can arrive to sex, but it´s different someone chasing you to make sex. I know women goes to sex when loving, we men are a little more instinctive.
I believe in caresses, in holding hands, in kisses, in arriving to intimate slowly, but never abruptly as is tried to happen.
You are a fine girl who deserves a romantic and fine treatment. You would be a good theme for a song.
Iranians as Latin people are considered ardent loving people men and women, and so your wishes.
We have the same but as strict rules than you, but they have been modified, but virtue keeps being a qualified matter.
Remember we have Arab and Spanish cultural roots and Christian societies have similar but not as your rigid behaviors.
Exist a saying “the kings wife or a woman besides being virtuous must seem or apparent it”. And much more when having so rigid codes and rules as you do.
We haven’t any obligation, but moral to control our sexual feelings and we are very free to select a gf or bf. Here we have respectful children but friendship is a very important matter between parents and sons and many parents try to be this with sons, because of the new freedoms…
I remember our fist contacts when you told me you didn't use the MSN because you have no time for being loosing it in chats. I felt this hard, but always I have considered you very attentive to your study appointments.
I´ll be waiting for your news.
Yours,
Rafael
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
تک بعدی جان سلام
خیلی خوشحالم که گرفتار چنین انسان بوقلمون صفتی نشدی
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrabian
تک بعدی جان سلام
خیلی خوشحالم که گرفتار چنین انسان بوقلمون صفتی نشدی
اما من هنوز معتقدم ایشون همه حرفاش راست بود، هیچ کلکی هم تو کاراش نیست، اینو مطمئنم. فقط روشی که برای انتخاب همسر انتخاب می کنن و زندگی و خیلی چیزای دیگه، این جوریه دیگه... با ما فرق دارن.
پس بهتره هر کس با روش و اعتقادات خودش پیش بره که مثل اون کلاغه که اومد راه رفتن کبک رو یاد بگیره، راه رفتن خودش هم یادش رفت، نشه!
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید. همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟
منبع: http://jashn.anzaliblog.com/26276/index.html
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
aشما چون تا حالا توی همچین محیطی نبودی خودتم تو این خطها نبودی بهتره بزاری یه مدت بگذره تا تجربت زیاد شه بعدش دست به عملی بزن خیلی چیزا هست که کم کم ممکنه ببینی و بشنوی و براتم خیلی جالب باشه و دلت بخواد امتاحانشون کنی ولی اول یه چیزی رو بشناس بعد امتاحان کن نه اینکه واسه اینکه بشناسی امتحان کنی البته من با خوندن کامنتها یه سری از افراد رو خیلی زیادی مذهبی و خشک و دور از واقعیت های جامعه دیدم ولی خوب به هر حال اینو بدون که هیچ چیزی 100% درست یا غلط نیست
-
RE: سخت گیری بیش از حد در مسائل عاطفی به خاطر اعتقادات قدیمی
سلام دوست عزيز
چه كار خطرناكي كردي!
نه اونطوري كه سرسخت بودي و جواب كسي رو نمي دادي، نه اين طوري كه با طرف رفتي خونه اش.
اصلا كسي كه از روز اول تقاضاي بوسيدن تو رو ميكنه، معلومه كه تو روزهاي بعد چيزهاي بيشتري طلب مي كنه.
اون فقط يه آدم پست بوده كه ميخواسته از تنهايي تو سواستفاده كنه. اگر مي خواستي از اين وضعيت در بياي با يه آدم كه آشنايي قبلي باهاش داشتي، در حد هم صحبتي با يك چارچوب مشخص دوست ميشدي.
من فكر مي كنم نداشتن دوست پسر، عيب نيست . صحتي بر پاكدامني است.