RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
چرا چند تاپيك جداگانه درست كرده ايد. ما براي كشف مشكل زندگي شما بايد خانم مارپل شويم و پازل تاپيكهاي شما را كنار هم بگذاريم تا به نتيجه برسيم.
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
ببخشید من تازه اومدم و خیلی وارد نبودم و این اشتباه رو کردم از همه عذر میخوام
ويليام شگسپیر: (" عشقت را رها کگن اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده""")
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
سورنا منظورت را از اون حرفی که زدی نفهمیدم .شما فقط دنبال جبهه گیری هستی ,زندگي مشترك يعني گذشت كردن و اين اقا زندگيشو دوست داشته باشه براي اين كه زندگيش از هم نپاشه هر كاري مي كنه و من فكر نمي كنم اموزش توهين باشه اين اتفاقا درسي ميشه براي همسرش كه ايشون هم گذشت را ياد بگيره . شما داريد اموزش لجبازي كردن را ياد ميديد . اگر بخواد اينجوري پيش بره مشكلي حل نميشه و روز به روز هم مشكلات بيشتر ميشه.
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
برادرعزیزم نمو
این توصیه را از حقیر داشته باش که هیچ وقت عکس پاره نکنی (چون که جوهر پرینترت اسراف میشه)
و اما بعد
اصلا نگران نباش. همین جمله ای که از شکسپیر داری نقل میکنی به اندازه کافی آرامش بخش هست و البته اند حقیقت هم هست. من دقیقا تجربه تو رو داشته ام. یک بار که رفتی در خونه بابای خانمت و همسرتون با شما نیومدن یا حداقل شما رو راه ندادن که باهاشون صحبت کنی و حتی اگر خانومت به شما توهین نکرده حداقل اجازه داده به شما توهین کنن... همین یکبار که رفتی کافیه و استاد بزرگوار من دیگه شخصیتت رو بیشتر از این لگد مال نکن. به همسرت وقت بده که خونه باباش باشه و به زندگیش فکر کنه و خودت هم صبر کن (مرد بایستی تحمل داشته باشه) و بذار اونقدر اونجا بمونه که خودش پاشه بیاد خونه تو و زندگی تو رو همونجوری که هست قبول کنه. نمی خوام بگم لج بازی کن؛ نه بلکه معتقدم تو بایستی به اون وقت بدی و این اجازه رو بدی که خودش کلاهشو قاضی کنه و بین شما و خانواده اش یکی رو انتخاب کنه و شور یکبار شیون یکبار. حتی به ایشون زنگ هم نزن اما زمانی که ایشون باهات تماس میگیره سعی کن بهش بفهمونی که در حالی که از رفتارش عمیقا ناراحتی اما اون ته تهای دلت دوستش داری و اگر به زندگیش برگرده و دوباره این کارهای زشت رو انجام نده (یعنی فرت و فرت قهر کنه بره خونه مامانش) اونو قبول خواهی کرد.
البته شما به جزئیات اشاره نکرده ای و ما نمیدونیم تو خودت تا چه اندازه تقصیر کاری. یعنی اینکه شما هم بایستی در این حین سعی کنی ضعف های خودت رو برطرف کنی.
امیدوارم موفق باشی
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
از همگی به خاطر راهنماییهاتون ممنون .زندگی من یه جورائی شبیه به زندگی مرد شیشه ای هستش با 2 تا فرق اول اینکه من دستم رو رو زنم بلند نکردم و 2 اینکه من یکم بد دهن هستم .
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
سلام . دیروز بهش اس ام اس دادم و اونم جواب داد قرار گذاشتیم رفتیم بیرون و کلی صحبت کردیم البته اون بیشتر صحبت کرد و دلیل رفتن به خونه مامانش اینا گفت که اخلاقت عوض شده بود و میخواستم که از هم دور باشیم البته کاملا معلوم بود که دروغ میگه چون فکر نمیکرد که اینقدر طول بکشه میخواست ضایع نشه. حرفاش کپی حرفایی بود که خوانوادش میگفتن.البته پشیمون بود من هم چون دوسش دارم زیاد گیر ندادم اما اون تو هیچ چیز کوتاه نیومد از جمله اینکه خونه مامانش اینا کمتر و اون کمتر هم با من باشه که قبول نکرد. و الانم به خونه جدید گیر داده که من اون خونه نمیام چون تا خونه مامانت اینا یه کورس بیشتر فاصله نداره البته بیچاره مامانم اینا از ترس اون سال به سالم خونمون نمیان ولی اون داره بهانه میگیره . نمیدونم چکار کنم ؟ هم بهم توهین شد و هم دوباره من رفتم سراغش و اینکه با این حال که غرورم رو براش خرد کردم حالا هم دنبال اینه که از این موقعیت سوء استفاده کنه و از عشق من به هر خواسته ای که داره برسه. نمیدونم چکار کنم کمکم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
البته هنوز برنگشته و گفته با بابام باید حرف بزنی. منم گفتم با تو میخوام زندگی کنم نه با بابات. و من هم نمیام خونه بابات اینا.و فعلا بازم بلا تکلیفم البته قراره که فردا صبح بازم بریم بیرون و با هم صحبت کنیم. نمیدونم چی میشه؟؟؟؟؟؟
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
هیچکس نیست منو راهنمائی کنه من دلخوشیم اینجا بود که شما هم منو ترک کردید
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
شما يک مرد بي نهايت ترسو هستيد!! روز اول من جوابتون رو دادم و گفتم شمايي که اينطور به همسرتون اجازه جولان داديد بايد هم انتظار همچين روزهايي رو بکشيد .
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
آقاي memo6067 سلام. ملاقاتي كه با خانومتون داشتيد به كجا رسيد؟ آيا نتيجه اي براي زندگيتون گرفتيد؟
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
شما بايد قاطع باشيد
بايد الان كه خانومتون رفته و خودش هم برنمي گرده تمام حرفاتون رو بزنين
نه اينكه به اون امتياز هم بدين
شما هم از اين فرصت استفاده كنين و بايد ها و نبايدهاي زندگيتون رو مطرح كنين (البته معقول باشن)
جنگ اول به از صلح آخره
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
من اشتباه زیاد کردم تو زندگیم .حرف سورنا ی عزیز رو هم قبول دارم . اومده خونه ولی این من بودم که کوتاه اومدم اون اصلا کوتاه نیومد. میخوام بیارمش تو سایت تا حرفاشو بزنه با همین اسم میارمش اما تو یه تاپیک دیگه میخوام اول حرفاشو بزنه بعدا حرفای منو بخونه تا از روی حرفای من حرف نزنه. البته از یه سری جهات بهتر شده مثل زود اعتراف کردن به اشتباه و عذر خواهی . این هم دلیلش اینه که من هم خیلی سعی کردم با حوصله باشم و اصلا بحث نکنم و اگه چیزی هم میگفت اصلا صحبتی باهاش نمیکردم که بحث بشه. من ترسو هستم البته از اینکه فکر نمیکنم هیچکس تو زندگیم جای اونو برام پر کنه و هیچوقت هیچکس عشق اول نمیشه. متاسفانه یا خوشبختانه من خیلی دوسش دارم و نمیدونم که اون هم منو اینقدر دوسم داره یا نه البته زیاد ابراز علاقه میکنه اما به دلم نمیشینه چون میگن حرفی که از دل براید بر دل نشیند .
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
دوستان عزیز لطفا سعی کنید راهنمائی کنید که چکار کنم نه اینکه اشتباهاتم رو به رخم بکشید و بیشتر نا امیدم کنید.ممنون میشم بگید چکار کنم.
RE: دخالت پدر و مادر و خواهران خانمم
ُسلام آقاي memo، خيلي خوشحالم كه روابطتون بهتر شده. ولي سعي كنيد وابستگي تون رو بيش از حد بهش نشون ندهيد. كار بسيار خوبي مي كنيد كه همسرتون رو با تالار آشنا مي كنيد. منتظر آشنايي با خانمتون هم هستيم.