متارکه و طلاق

سلام آقا تیام ، متشکرم از شما
با دقت تا انتها بخونین چون مطلب مهم هست.
من نوشته ی دوستان محترم رو خوندم و مطالبی به ذهنم رسید که گفتنش خالی از لطف نیست.
بنده از دید یک خانم صحبت میکنم. زن موجودی هست که نیاز به محبت داره، نیاز به توجه و پیگیری داره.. تا اینجا ما حق رو به زن میدیم.
اما زمانی که این نیازها بشکل بیمارگونه ادامه پیدا کنه و شخص رو از حالت روانی نرمال خارج کنه دیگر به چشم مهر و توجه نگاه نمیکنم.
در جایی دیگر زنان گاهی در زندگی تحت تأثیر حسادت ها و مشورت های غلط یا خطای فردی زندگی شخصیشون رو دچار مشکلات فراوان میکنن که در هر فردی بسته به موقعیت متفاوت هست.
حسادت
حسادت مثل زمانی که فرضا من به خانم شما میگم شوهرت فقط تو رو کلاس هنری گذاشته؟! الان با این دلت خوشه؟؟؟ شوهر من پارسال منو با مادرم فرستاد سفر .. جات خالی رفتیم فلان جا. این حداقل حقوق یه زنه
مشورت غلط
مثلا خانومتون به دوستش، خواهرش یا مادرش میگه دیشب من و تیام بحثمون شد .، اونم هیچی نگفت رفت تو اتاق.. اصلا باهام حرف نزد حالا چیکار کنم؟ دوستش، خواهرش یا مادرش میگن خیلی اشتباه کرده ، صبح بیدار شد صبحونه درست نکن ، جواب سلامشم نده بخواب تا وقتی بره سر کار..
خطای انسانی
خانومتون توی ذهنش میگه من چه اشتباهی کردم با فلانی ازدواج کردم، میتونستم موقعیت های بهتری تو زندگیم داشته باشم. الهه ، مرجان، سهیلا .، اینا همشون خیلی خوشبختن من چی؟(دیدن داشته های دیگران و نادیده گرفتن نداشته های خود) .... تا خطاهایی دیگر که من سعی میکنم بیان نکنم.

ببینین من در مراجعینی که میان اولین نکته ای که به ذهنم میرسه شجاعت آمدن و تلاش برای بهتر شدن هست، قطعا کسی که به مشاوره مراجعه میکنه از منطق و حداقل تشخیص خوب و بد برخوردار هستن.

من ضمن صحبت های شما متوجه این امر شدم که زندگیتون چندان مشکلی نداشته چرا؟
هوسران نیستین...
مردان هوسران وقتی پیش مشاوره میان یا به گناهشون اعتراف میکنن یا اینکه به زور میان و منکر میشن و حرفی برای گفتن ندارن. اکثرا مراجعه نمیکنن چون خودشون در نهان به زشتی عملشون واقفن.
تنگ نظر نیستین...
شما خانومتون رو محدود نکردین ، کاری که بعضی مردان انجام میدن . حتی ایشونو در جریان مسایل مالی و ... قرار دادین.
خسیس نیستین ...
چون به اندازه درآمد و حتی فراتر از آن عمل کردین تا زندگی مطلوبی داشته باشین.
مشکلتون فرزند نیست...
چرا که در پیگیری بودین.
بداخلاق نیستین...
چرا که خیلی با حوصله و زیبا پاسخ میدین ، قطعا ذهن آشفته مطالب آشفته ای هم بیان میکنه.
اعتیاد ندارین و خیلی موارد دیگر...

قطعا در هر خانواده ای یکسری حرف ها و رفتارها جاری هست که ما قدرت تغییر اون آدمها رو نداریم و میتونیم خودمونو بسته به شرایط تغییر بدیم .. یعنی اگر من مادر شوهرم بداخلاقه فقط میتونم رفتارها و گفتارهار خودمو کنترل کنم و در جایگاه خودم حداقل احترام رو بگذارم و بدنبال بد خلقی و دامن زدن به شرایط نباشم. قطعا این آدمها از زندگی من جدا هستن و عنان زندگی در دست من و همسرم هست ... تا من و همسرم نخواهیم دیگران نمیتونن بین ما رو بهم بزنن.
درباره شما من قبلا هم عرض کردم گذشت زمان و عدم پیگیری کار ساز خواهد بود یا ماندنی و یا رفتنی... اما فرصت آخرین هست.
برای ایشون واسطه قرار ندین و تماس نگیرین این کار غلط هست، ایشون نیاز دارن تنها باشن.. اگر قرار بود بی واسطه بسمت شما بیان و یا دلتنگی فشار بیاره قطعا خودشون به واسطه بیان میکردن.
ایشون فکر میکنن جدا از شما خوشبختن و اتفاقا بگذارین تجربه کنن و تلخی این تجربه رو بچشن تا درس عبرتی باشه برای خودشون و خانوادشون.
کسی تو شرایط خانوادگی همسرتون قطعا راضی نیست برگرده به اون محیط، اما وقتی یک عده آدم خودشونو عقل کل بدونن و متقاعد هیچ نظری نباشن یعنی افکارشون از پایه باطل و عملشون نادرست هست.

مادر گرامی ،
بله درست هست .من هنوز نتونستم با طلاق کنار بیایم و دقیقا برای همین هست که تاپیک زدم طلاق نگیرید. من دنبال انتقام گرفتن بودم یکجوری آقای تیام و امثال ایشون رو سوق میدادم به طلاق نه صبر کردن . اگر هم حواشی چیزی نوشتم باز در جهت طلاق نگرفتن بوده . بنده خودم الان نسبت به همه دوستان یا اعضای فامیل یا حتی مشاور های در حد استاد دانشگاه که منو تشویق کردن به جدایی دلگیر هستم . چون طبق تاپیک مدیر همدردی واقعا نود درصد زنان مطلقه بعد طلاق پشیمان میشوند و این حقیقت هست. بنده خودم پشیمان هستم چرا راضی به طلاق توافقی شدم . چون مثلا شخصیت من زیر سوال میره که همسرم طلاق داده منو. ؟ من ناراحت قبول این پیشنهاد هستم . کسی که درخواست طلاق میده یا میخواد ....مثلا مورد آقای تیام خانوم شون. ..... باید خجالت بکشه یا بعدا مورد تحقیر قرار بگیره. من نمی دونم چرا ایران همه چی برعکس هست واقعا. زن باید بگه من طلاق گرفتم که شخصیتش نره زیر سوال؟؟؟؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟ یا مردهایی دیدم که با وقاحت تمام میگن من طلاق دادم زنم رو ؟؟؟؟ این طلاق نصفه روزه تو ایران متاسفانه همه چی رو خراب کرده . خارج کشور دو سال جدایی میدن بعد اجازه ثبت طلاق. و اینقدر طلاق گرفتن سخته که اصلا ازدواج نمی کنن یا ثبت نمی کنند. آخر کلام اینکه .....خانم مادر....... من منظورم اینه که مبادا آقای تیام خسته بشن و بخواهند اقدامی بکنند. بنده کاملا مطمءن هستم خانم ایشون به زودی پشیمون شده و برخواهند گشت.

آقای تیام صادقانه بگم یک چیزی تو صحبتهای شما کمه! یه حلقه گمشده هست که هر چقدر مطالب شما رو میخونم من به شخصه نمیتونم پیداش کنم! اینکه شما میفرمایید همه چیز خوب بود و یک روز بی دلیل رفت اصلا قابل پذیرش نیست. ایشون حتما در زندگی با شما مشکلاتی داشتند که صبرشون تمام شده و رفتند. اینکه شما مرتب تکرار میکنید عاشقشون بودید و هستید درست ولی عشق تنها برای اینکه یک مرد یا زن همسر خوبی باشه کافی نیست. اگر واقعا نمیدونید مشکل زندگی شما کجا بوده بگردید پیدا کنید.
من تعجب مینکن چطور بعضی ها با شنیدن صحبتهای یکطرفه یک مراجع که حتی یک کلام از مشکلات احتمالی رفتاری خودش نگفته و بعد از ۸ سال زندگی با یک زن حتی انقدر ایشون رو نشناخته که بتونه متوجه بشه چرا رفته! به این نتیجه رسیدند که همه تقصیر گردن همسرشونه و ایشون مظلوم واقع شدند و حتی مشاوره به طلاق نده و تنبیه کن میکنند!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط niloofar_aabi

آقای تیام صادقانه بگم یک چیزی تو صحبتهای شما کمه! یه حلقه گمشده هست که هر چقدر مطالب شما رو میخونم من به شخصه نمیتونم پیداش کنم! اینکه شما میفرمایید همه چیز خوب بود و یک روز بی دلیل رفت اصلا قابل پذیرش نیست. ایشون حتما در زندگی با شما مشکلاتی داشتند که صبرشون تمام شده و رفتند. اینکه شما مرتب تکرار میکنید عاشقشون بودید و هستید درست ولی عشق تنها برای اینکه یک مرد یا زن همسر خوبی باشه کافی نیست. اگر واقعا نمیدونید مشکل زندگی شما کجا بوده بگردید پیدا کنید.
من تعجب مینکن چطور بعضی ها با شنیدن صحبتهای یکطرفه یک مراجع که حتی یک کلام از مشکلات احتمالی رفتاری خودش نگفته و بعد از ۸ سال زندگی با یک زن حتی انقدر ایشون رو نشناخته که بتونه متوجه بشه چرا رفته! به این نتیجه رسیدند که همه تقصیر گردن همسرشونه و ایشون مظلوم واقع شدند و حتی مشاوره به طلاق نده و تنبیه کن میکنند!

---

سلام نیلوفر خانم ممنونم بابت توضیحاتتون. شما چه چیزی میخوای بدونی که نگفتم، خانمم دختر خوب و زیبا، قانع و مهربون، تو دار سرد مزاج و لجباز و وقتی که بخواد لج کنه به تمام معنا یک دنده میشه! من عشقم به زندگی رو به همه ثابت کردم چه با خواستگاری های مکرری که از ایشون و خانوادشون قبل از ازدواج داشتم وچه با زحمت و کسب رزق و روزی حلال در سخترین شرایط کاری بعد از ازدواج و چه الان که خواهان برطرف شدن مشکل هستم درست برخلاف اینکه به همه واسطه ها گفته از من متنفر و به زور با من ازدواج کرده. در ضمن از روز اول جدای خانواده زندگی کردیم به دلیل شرایط کاری و مسائل مالی!
در مورد ازدواجمان گفتم که هیچ جبر و فشاری از طرف من و خانوادم وارد نشد فقط مهر ایشون به دلم نشسته بود و ایشون ابتدا در کمال احترام و صمیمیت به من جواب مثبت داد و ما با شناختی که از هم داشتیم مسئله را پیگیری کردیم و در نهایت ازدواج کردیم. من هنوز نامه های عاشقانه و خواستگاری از خانمم رو دارم حتی جواب آنها رو هم دارم. من کلا آدمی هستم که زندگی عاشقانه و آرام و بی تنش رو بیشتر دوست دارم از تفاوت های بین ما این بود که ایشون برخلاف من از زندگی شلوغ و دید و بازدیدهای تا دیر وقت و وقت و بی وقت لذت میبردند و من که کارم یا اغماری بود یعنی 20 روز بیرون شهر بودم و 10 روز استراحت و بعد به 18 و 16 تغییر پیدا کرد و چند سالی است که به شهر آمدم و کارم دولتی شده است و زندگیم براساس تایم و وقت منظم
مدیریت میشود منظورم از منظم این نیست که مثل کامپیوتر میگفتم چه موقع جایی بریم یا نریم ولی بیشتر افراد فامیل که باهاشون در ارتباط بودیم یا کار دولتی نداشتند و خودشون برای مرخصی و رفتن و نرفتن تصمیم میگرفتند و یا بیکار بودند. من در زندگی مشترک کم نزاشتم به نظر خودم ولی من آدم معمولی هستم فرشته و یا پیامبر قطعا نیستم. خانم من کم صحبت بود به شدت و به شدت درونکرا یعنی به زور کلمه دوست دارم از دهانش بیرون میامد. بهش میگفتم چته؟ چرا اینجوری؟ میگفت خودم هم نمیدونم! متاسفانه عدم بچه دار شدن ما به خانمم ضربه سختی وارد کرد و باعث سردی بیشترش شد و گفت دیگه درمان نمیکنم من هم یه مدتی سخت بیمار شدم و به خواسته خدا شفا پیدا کردم با این حال کنارم بود تا خوب شدم و این سختی ها که تمام شد خونه خریدیم و بعد فروختیم چون قسطش وحشتناک بود و خونه مشکل داشت! خونه فروخته شد و همه چیز حل شد! این مدت اختلاف خانوادگی و.شیطنت یه عده‌ای در فامیل گوش خانمم رو احساس میکنم پر کردند و ذهنش رو مسموم کردن. برادرش عامل طلاق از زنش رو خانواده های
دیگر و مثلا خانواده من میدونه نه اعتیاد به مواد مخدر و مادرها هم اختلاف که نه ولی تفاوت دیدگاه داشتند! بعضی ها هم ظاهرا خبر میبردند و میاوردند! بقیه ماجرا هم که کامل تعریف کردم. باور کنید یه روز صبح از بیرون با خبر خوش اومدم خونه گفت دیگه نمیخوامت و طلاق میخوام. ببینید خانم من بارها گفته ام حتما من هم تو مدیریت و رفتارم اشکالی داشتم که اینجوری شده ولی من گفتم حاضرم گفت و گو سازنده بکنم حتی حاضر هستم مشاوره بریم. ولی تمامی راه ها به روی من و خانوادم بسته است. از طرفی صحبت های مطرح شده به من و خانوادم و واسطه ها نه فقط به گفته ما بلکه به تایید همه کسانی که رفتند فقط جنبه توجیه داره و نه دلیل قاطع برای طلاق. متاسفانه خانواده با بی حرمتی هایی که نسبت به ما داشتند پای ما رو بریدند و با عدم احترام به واسطه ها گفتتد دخالت نکنید و حرفشان رو قبول نکردند حتی واسطه ها گفتند ما حاضریم تعهد برای این شوهر بدیم و تضمینش کنیم. شما بگو اگر کسی از کسی مطمئن نباشه حاضره بگه تعهد و تضمین زندگی میدم!؟ واسطه های خودشون هم کفتند خانم این موارد قابل حله و سوتفاهم هستش بعد از این همه سال اینها دلایل قابل قبول برای طلاق نیستند! ولی همچنان ایشون ناراحت هستند و نه حاضرند ارتباط برقرار کنیم و نه مشاوره بریم و نه فرصتی به هم بدیم! من تا چند وقت پیش یه راهم این بود اظهار نامه بفرستم ولی با مشورت دوستان اینجا و به عشق به زندگی و خانمم ترجیح دادم صبر پیشه کنم بلکه
فرجی بشه! الانم تنها موضع و تصمیم من صبر است. یقیناً در صورت تمایل به برگشت به متخصصین مشاوره خانواده خواهیم رفت تا مشکلات ریشه ای حل شوند ولی باید ایشون در قدم اول دست از لجبازی بردارند و مثل الان نگند که من مگر دیوانه هستم برم مشاوره! با تشکر

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

سلام آقا تیام ، متشکرم از شما
با دقت تا انتها بخونین چون مطلب مهم هست.
من نوشته ی دوستان محترم رو خوندم و مطالبی به ذهنم رسید که گفتنش خالی از لطف نیست.
بنده از دید یک خانم صحبت میکنم. زن موجودی هست که نیاز به محبت داره، نیاز به توجه و پیگیری داره.. تا اینجا ما حق رو به زن میدیم.
اما زمانی که این نیازها بشکل بیمارگونه ادامه پیدا کنه و شخص رو از حالت روانی نرمال خارج کنه دیگر به چشم مهر و توجه نگاه نمیکنم.
در جایی دیگر زنان گاهی در زندگی تحت تأثیر حسادت ها و مشورت های غلط یا خطای فردی زندگی شخصیشون رو دچار مشکلات فراوان میکنن که در هر فردی بسته به موقعیت متفاوت هست.
حسادت
حسادت مثل زمانی که فرضا من به خانم شما میگم شوهرت فقط تو رو کلاس هنری گذاشته؟! الان با این دلت خوشه؟؟؟ شوهر من پارسال منو با مادرم فرستاد سفر .. جات خالی رفتیم فلان جا. این حداقل حقوق یه زنه
مشورت غلط
مثلا خانومتون به دوستش، خواهرش یا مادرش میگه دیشب من و تیام بحثمون شد .، اونم هیچی نگفت رفت تو اتاق.. اصلا باهام حرف نزد حالا چیکار کنم؟ دوستش، خواهرش یا مادرش میگن خیلی اشتباه کرده ، صبح بیدار شد صبحونه درست نکن ، جواب سلامشم نده بخواب تا وقتی بره سر کار..
خطای انسانی
خانومتون توی ذهنش میگه من چه اشتباهی کردم با فلانی ازدواج کردم، میتونستم موقعیت های بهتری تو زندگیم داشته باشم. الهه ، مرجان، سهیلا .، اینا همشون خیلی خوشبختن من چی؟(دیدن داشته های دیگران و نادیده گرفتن نداشته های خود) .... تا خطاهایی دیگر که من سعی میکنم بیان نکنم.

ببینین من در مراجعینی که میان اولین نکته ای که به ذهنم میرسه شجاعت آمدن و تلاش برای بهتر شدن هست، قطعا کسی که به مشاوره مراجعه میکنه از منطق و حداقل تشخیص خوب و بد برخوردار هستن.

من ضمن صحبت های شما متوجه این امر شدم که زندگیتون چندان مشکلی نداشته چرا؟
هوسران نیستین...
مردان هوسران وقتی پیش مشاوره میان یا به گناهشون اعتراف میکنن یا اینکه به زور میان و منکر میشن و حرفی برای گفتن ندارن. اکثرا مراجعه نمیکنن چون خودشون در نهان به زشتی عملشون واقفن.
تنگ نظر نیستین...
شما خانومتون رو محدود نکردین ، کاری که بعضی مردان انجام میدن . حتی ایشونو در جریان مسایل مالی و ... قرار دادین.
خسیس نیستین ...
چون به اندازه درآمد و حتی فراتر از آن عمل کردین تا زندگی مطلوبی داشته باشین.
مشکلتون فرزند نیست...
چرا که در پیگیری بودین.
بداخلاق نیستین...
چرا که خیلی با حوصله و زیبا پاسخ میدین ، قطعا ذهن آشفته مطالب آشفته ای هم بیان میکنه.
اعتیاد ندارین و خیلی موارد دیگر...

قطعا در هر خانواده ای یکسری حرف ها و رفتارها جاری هست که ما قدرت تغییر اون آدمها رو نداریم و میتونیم خودمونو بسته به شرایط تغییر بدیم .. یعنی اگر من مادر شوهرم بداخلاقه فقط میتونم رفتارها و گفتارهار خودمو کنترل کنم و در جایگاه خودم حداقل احترام رو بگذارم و بدنبال بد خلقی و دامن زدن به شرایط نباشم. قطعا این آدمها از زندگی من جدا هستن و عنان زندگی در دست من و همسرم هست ... تا من و همسرم نخواهیم دیگران نمیتونن بین ما رو بهم بزنن.
درباره شما من قبلا هم عرض کردم گذشت زمان و عدم پیگیری کار ساز خواهد بود یا ماندنی و یا رفتنی... اما فرصت آخرین هست.
برای ایشون واسطه قرار ندین و تماس نگیرین این کار غلط هست، ایشون نیاز دارن تنها باشن.. اگر قرار بود بی واسطه بسمت شما بیان و یا دلتنگی فشار بیاره قطعا خودشون به واسطه بیان میکردن.
ایشون فکر میکنن جدا از شما خوشبختن و اتفاقا بگذارین تجربه کنن و تلخی این تجربه رو بچشن تا درس عبرتی باشه برای خودشون و خانوادشون.
کسی تو شرایط خانوادگی همسرتون قطعا راضی نیست برگرده به اون محیط، اما وقتی یک عده آدم خودشونو عقل کل بدونن و متقاعد هیچ نظری نباشن یعنی افکارشون از پایه باطل و عملشون نادرست هست.

---

باسلام بسیار بسیار بسیار از زحمات و صحبت های دلسوزانه شما تشکر میکنم و مطمئناً روش پیشنهادی شما رو سرلوحه کار خودم قرار خواهم داد. خدا عمرتون بده فقط برام دعا کنید لطفا.

سلام آقای تیام ،
چقدر خوبه که شما اینقدر پایبند زندگی هستید و کاش خانم تون در این فاصله جدایی به این درک برسند و به زندگی برگردید . ولی نظر من به عنوان یک زن اینه که ریشه اصلی مشکل شما بچه هست. اینکه خانم شما چند بار ivf کردن و جواب نگرفتن اصلا شوخی نیست . یکی از مشکلاتی که ivf جواب نمیده فرگمنتیشین شدید dna اسپرم هست . اسم کامل آزمایش هست
Sperm dna fragmentation .توی گوگل سرچ کنید و برای خودتون هم شده اگر انجام ندادید برید انجام بدید . در موارد شدید درمان نداره و توصیه به استفاده از اسپرم اهدایی میشه. شما حاضر به انجام این کار هستید؟ اگر هستید این پیشنهاد رو به خانم تون بدید تا اگر مشکل بچه هست با اراءه این گزینه ذهن ایشون پاک بشه از طلاق و ازدواج با شخص دیگه فقط برای بچه دار شدن. چون حس بنده این هست که اگر شما الان بچه داشتید محال بود این وضعیت الان شما باشه. این نظر فقط حس بنده هست و ممکنه کارشناسانه نباشه ولی چون گفتید خانم تون تودار هست این رو گفتم. شاید خانم تون فکر میکنه اگر با گزینه های دیگر ازدواج کرده بود شاید الان دو تا بچه هم داشت و مادر هم شده بود . ولی ازدواج با شما که شغل تون به صورت نبودن های طولانی مدت بوده ....فرصت طبیعی باردار شدن رو از ایشون گرفته بوده. مشاور خانواده هم خوبه ولی اکثر این مشاورها به صورت کتابی و رباتیک قصد حل قضیه رو دارند و شاید سعی داشته باشند بچه نداشتن شما رو کوچک جلوه دهند ولی این موضوع حقیقت کوچک نیست و بار روانی اش مال زن هست . چه اعتراف واضح بکنند چه نکنند.

باسلام و احترام و سپاس بابت پیشنهادنون
به امید خدا چنانچه همسرم برگشت و همه چیز بخیر و خوشی تمام شد حتما این آزمایش را هم انجام میدهم

سلام دوستان گرامی
یه سوال، من خانمم الان قهره درست! خودش و خونوادش هم کاری نمیکنن و لج کردن این هم درست! طبق مشورت شما دیگه هیچ واسطه مستقیم یا غیرمستقیم نفرستادیم
ولی مطلبی ذهنم رو مشغول کرده! در ماه اول قهر برای خانمم پول واریز کردم اون متوجه شده بود ( هر چند پول رو برگردوند) الان به نظرتون چه طور بهش اطلاع بدم که پول واریز کردم
اصلا بنظر شما پول واریز کنم!؟ خانمم شماره قبلیش خاموش و احتمالا شماره جدید گرفته و به بانک هم معرفی نکرده تا تراکنش های بانکی رو بهش اعلام کنه و پیامک براش بیاد! ممنون میشم راهنماییم کنین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

سلام دوستان گرامی
یه سوال، من خانمم الان قهره درست! خودش و خونوادش هم کاری نمیکنن و لج کردن این هم درست! طبق مشورت شما دیگه هیچ واسطه مستقیم یا غیرمستقیم نفرستادیم
ولی مطلبی ذهنم رو مشغول کرده! در ماه اول قهر برای خانمم پول واریز کردم اون متوجه شده بود ( هر چند پول رو برگردوند) الان به نظرتون چه طور بهش اطلاع بدم که پول واریز کردم
اصلا بنظر شما پول واریز کنم!؟ خانمم شماره قبلیش خاموش و احتمالا شماره جدید گرفته و به بانک هم معرفی نکرده تا تراکنش های بانکی رو بهش اعلام کنه و پیامک براش بیاد! ممنون میشم راهنماییم کنین

---

سلام آقا تیام
طبق قانون عرض میکنم ؛
اگر زن بدون دليل موجه و بدون موافقت شوهر خانه را ترك كند و حتی در خانه پدر يا مادر خويش اقامت كند مرد می ‌تواند از دادن نفقه به وی امتناع كند و آن را پرداخت ننمايد.
شما بهتر هست اگر پول زیادی به حسابش نریختین، از برقراری ارتباط خودداری کنین. قطعا ایشون حسابشون در یک تایمی افزایش پیدا کرده و متوجه شدن. حتی اگر پیامک براشون نرفته باشه.
پس لطفا از برقراری ارتباط خودداری کنین و دیگر لازم نیست پولی بهش پرداخت بشه تا اطلاع ثانوی و قانونی.
همچنین چنین اسنادی مثل خاموش کردن موبایل، از دسترس خارج شدن و ... خیلی موارد دیگر رو بصورت سند جمع آوری کنین در اینصورت بسیار برای شما از نظر قانونی ارزشمند خواهد بود.

بسیار سپاس گذارم

باسلام مجدد
اسناد مرتبط لا خاموش کردن موبایل و از دسترس خارج کردن و غیره به چه صورت جمع آوری میشود؟ فقط جهت اطلاع میخوام بدونم و گرنه پیرو
مشاوره های قبلی تصمیم و صلاح من در صبر است تا شاید عزیز دلم برگرده

با سلام

برعکس نظر دوستانمن موافق نیستم که شما پولی برای ایشون نریزین...به چه دلیل؟

ریختن پول توسط شما میتونه دو جنبه داشته باشه:

جنبه اول: جنبه روحی و عاطفی
همسر شما اگر ببینه شما در این شرایط نگران وضعیت مالیش و بی پول نموندنش هستی خیلی میتونه نرم بشه

جنبه دوم: جنبه قانونی
اگر ایشون رفت و تقاضای نفقه کرد شما با ارائه فیشهای پرداختی میتونین خودتون رو تبرئه کنین و در دید قاضی هم تاثیر مثبتی میذاره که اگرچه همسرش کنارش نبوده اما این اقا به فکر معاشش بوده.

چون بنده با توجه به تجریه ای که داشتم در این زمینه عرض کردم خدمتتون و این کاری بود که همسر سابق من کرد و تونست بخشی از نفقه رو نده.و در دید قاضی خودش رو کاملا مظلوم و نگران همسر و ..نشون داد.در حالیکه نبود اصلا همچین چیزی.حتی قاضی ازش تشکر کرد که این همه به فکر زنشه !!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryam123

با سلام

برعکس نظر دوستانمن موافق نیستم که شما پولی برای ایشون نریزین...به چه دلیل؟

ریختن پول توسط شما میتونه دو جنبه داشته باشه:

جنبه اول: جنبه روحی و عاطفی
همسر شما اگر ببینه شما در این شرایط نگران وضعیت مالیش و بی پول نموندنش هستی خیلی میتونه نرم بشه

جنبه دوم: جنبه قانونی
اگر ایشون رفت و تقاضای نفقه کرد شما با ارائه فیشهای پرداختی میتونین خودتون رو تبرئه کنین و در دید قاضی هم تاثیر مثبتی میذاره که اگرچه همسرش کنارش نبوده اما این اقا به فکر معاشش بوده.

چون بنده با توجه به تجریه ای که داشتم در این زمینه عرض کردم خدمتتون و این کاری بود که همسر سابق من کرد و تونست بخشی از نفقه رو نده.و در دید قاضی خودش رو کاملا مظلوم و نگران همسر و ..نشون داد.در حالیکه نبود اصلا همچین چیزی.حتی قاضی ازش تشکر کرد که این همه به فکر زنشه !!

---

باسلام و احترام
نظر شما هم بسیار خوب و مفید هست حتما در مورد آن فکر خواهم کرد البته من دو مرتبه تا کنون برای همسر عزیز خودم پول واریز کردم که متاسفانه با استقبال ایشون همراه نشد و پول عودت داده شد. اسناد آن هم موجود است!!!
باسپاس

سلام آقا تیام
اگرچه مریم خانم درست میگن اما طبق قانون مدنی دیگر مؤظف نیستین به خانومتون پولی پرداخت کنین.
این مسئله جنبه ی روانیش برای همسر شما صفر هست ، چرا؟
ایشون با میل و رضایت قلبی از خانه خارج شدن و تاکنون به منزل مراجعه نکردن. تمام دسترسی ها رو قطع کردن و همچنین پول رو عودت دادن.
در هر صورت اگر پایان این راه که همسرتون در اون میتازن جدایی باشه با نفقه یا بی نفقه... مظلوم یا غیر مظلوم شما ضرر های عاطفی و مالی خواهید داشت و تا مدت ها تلخی این اتفاق با شما همراه هست.
فرمودین آخر جملتون( عزیز دلم برگرده)
من دوست دارم مردان و زنان ما منطقی باشن و از یک مسیری به بعد برای عزت انسانی خودشون و حقوق خودشون ارزش قائل باشن.
در جامعه ی ما گاهی یک زن همه ی حقوق رو داره و شوهرش از حقوق خاصی برخوردار نیست یا بالعکس.
این نتها خوب نیست بلکه توازن رو بهم میزنه و خوشبختی به معنای واقعی خودش نیست.
شما حق عاطفی و حتی تلاش ها، مسایل مالی رو نادیده میگیرن در حالی که همین نادیده گرفتن حقوقتون و عدم درک همسرتون زندگی شما رو به این نقطه رسونده.
بیاین زوج هایی رو مثال بزنیم که زندگی خوبی با هم دارن و وضعیت مالیشون از ما بمراتب پایینره و سالهاست فرزند ندارن.
اونها چطور با هم و در کنار هم خوشبختن؟
اگر قرار بود هر کدام خانه رو ترک کنن و همش بی حوصلگی و قهر و ... باشه زوج موفق نبودن.
شما بزرگسالین و باید منطقی تر باشین نسبت به همجنس خودتون که از سر شوق و هیجان عاشقه! پس عزیز دلم کلمات زیبایی نیستن و باید از مسیر عاطفه و احساس خارج بشین تا خدایی ناکرده بعد از جدایی احتمالی ضربه ی روحی نخورین.
هستن دوستانی که دارن قرص میخورن و با افسردگی درگیرن .پس خودتونو از مرور خاطرات فعلا بکشین بیرون و بهش فکر نکنین.فرمودین اسناد موبایل و ...
اگر خطشون مدت سه ماه فکر کنم خاموش باشه و اطلاعاتی رد و بدل نشه اپراتور پیگیری میکنه و ممکنه سیمکارتو بسوزونه این خودش بهترین سنده..، اما در شماره ی جدید ایشون مکالمه یا پیامکی از شما نیست که اینو اپراتور با درخواست قانونی که ببرین بهتون پرینتو میدن.(البته خیلی سخته)
کلا برای این مسایل باید از راه قانونی پیش برین و از اپراتور جویا بشین.
شما خروج ایشون از منزل رو قانونی پیگیری نکردین که در اینصورت همسرتون میتونه بگه دیشب کتک خوردم و اومدم بیرون!
شما هیچ مدرکی برای اثبات این ندارین که همسر من مدت هاست منزل رو ترک کرده ... اصلا اگر برای این خانوم اتفاقی بیافته قانون یکراست سراغ شما میاد. اگر بگین من اطلاع ندارم ازش میگن پس چرا اعلام نکردین ... همین میشه که پاتون در مسائل بزرگتر و بدتری باز میشه.
در هر صورت پیگیر ایشون نباشین و درخواست بازگشت ندین، باید خودش بخواد برگرده که احتمالش صفر هست و بنظر میاد تصمیم خودشونو گرفتن و خیالشون از بابت چیزی راحته و تونستن خلاء عاطفی نداشتن شما رو پر کنن با چه چیز نمیدونم الله اعلم.
شما برای پیگیری بهتر درباره اپراتور و خروج همسرتون... لطف کنین پیش یه وکیل برین ایشون خیلی کمکتون میکنن و مسایل قانونی رو براتون باز میکنن. حداقلش اینه کمی احقاق حقوق از دست رفتتون رو میکنین.
اما طلاق ندین تا زمانی که باز شرایط عاطفی جدید براتون پیش بیاد اون زمان از ایشون جدا شین. این کمترین تنبیه هست و درس عبرت.
به آدم جدیدی هم که وارد زندگیتون میشه اولا روی خودش و خانوادش دقت کنین و ثانیا حقیقت رو بگین که بعدا دیگران متهمتون نکنن.از درگاه خدا سلامت و بهروزی رو برای شما خواستارم توکل بر خدا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

سلام آقا تیام
اگرچه مریم خانم درست میگن اما طبق قانون مدنی دیگر مؤظف نیستین به خانومتون پولی پرداخت کنین.
این مسئله جنبه ی روانیش برای همسر شما صفر هست ، چرا؟
ایشون با میل و رضایت قلبی از خانه خارج شدن و تاکنون به منزل مراجعه نکردن. تمام دسترسی ها رو قطع کردن و همچنین پول رو عودت دادن.
در هر صورت اگر پایان این راه که همسرتون در اون میتازن جدایی باشه با نفقه یا بی نفقه... مظلوم یا غیر مظلوم شما ضرر های عاطفی و مالی خواهید داشت و تا مدت ها تلخی این اتفاق با شما همراه هست.
فرمودین آخر جملتون( عزیز دلم برگرده)
من دوست دارم مردان و زنان ما منطقی باشن و از یک مسیری به بعد برای عزت انسانی خودشون و حقوق خودشون ارزش قائل باشن.
در جامعه ی ما گاهی یک زن همه ی حقوق رو داره و شوهرش از حقوق خاصی برخوردار نیست یا بالعکس.
این نتها خوب نیست بلکه توازن رو بهم میزنه و خوشبختی به معنای واقعی خودش نیست.
شما حق عاطفی و حتی تلاش ها، مسایل مالی رو نادیده میگیرن در حالی که همین نادیده گرفتن حقوقتون و عدم درک همسرتون زندگی شما رو به این نقطه رسونده.
بیاین زوج هایی رو مثال بزنیم که زندگی خوبی با هم دارن و وضعیت مالیشون از ما بمراتب پایینره و سالهاست فرزند ندارن.
اونها چطور با هم و در کنار هم خوشبختن؟
اگر قرار بود هر کدام خانه رو ترک کنن و همش بی حوصلگی و قهر و ... باشه زوج موفق نبودن.
شما بزرگسالین و باید منطقی تر باشین نسبت به همجنس خودتون که از سر شوق و هیجان عاشقه! پس عزیز دلم کلمات زیبایی نیستن و باید از مسیر عاطفه و احساس خارج بشین تا خدایی ناکرده بعد از جدایی احتمالی ضربه ی روحی نخورین.
هستن دوستانی که دارن قرص میخورن و با افسردگی درگیرن .پس خودتونو از مرور خاطرات فعلا بکشین بیرون و بهش فکر نکنین.فرمودین اسناد موبایل و ...
اگر خطشون مدت سه ماه فکر کنم خاموش باشه و اطلاعاتی رد و بدل نشه اپراتور پیگیری میکنه و ممکنه سیمکارتو بسوزونه این خودش بهترین سنده..، اما در شماره ی جدید ایشون مکالمه یا پیامکی از شما نیست که اینو اپراتور با درخواست قانونی که ببرین بهتون پرینتو میدن.(البته خیلی سخته)
کلا برای این مسایل باید از راه قانونی پیش برین و از اپراتور جویا بشین.
شما خروج ایشون از منزل رو قانونی پیگیری نکردین که در اینصورت همسرتون میتونه بگه دیشب کتک خوردم و اومدم بیرون!
شما هیچ مدرکی برای اثبات این ندارین که همسر من مدت هاست منزل رو ترک کرده ... اصلا اگر برای این خانوم اتفاقی بیافته قانون یکراست سراغ شما میاد. اگر بگین من اطلاع ندارم ازش میگن پس چرا اعلام نکردین ... همین میشه که پاتون در مسائل بزرگتر و بدتری باز میشه.
در هر صورت پیگیر ایشون نباشین و درخواست بازگشت ندین، باید خودش بخواد برگرده که احتمالش صفر هست و بنظر میاد تصمیم خودشونو گرفتن و خیالشون از بابت چیزی راحته و تونستن خلاء عاطفی نداشتن شما رو پر کنن با چه چیز نمیدونم الله اعلم.
شما برای پیگیری بهتر درباره اپراتور و خروج همسرتون... لطف کنین پیش یه وکیل برین ایشون خیلی کمکتون میکنن و مسایل قانونی رو براتون باز میکنن. حداقلش اینه کمی احقاق حقوق از دست رفتتون رو میکنین.
اما طلاق ندین تا زمانی که باز شرایط عاطفی جدید براتون پیش بیاد اون زمان از ایشون جدا شین. این کمترین تنبیه هست و درس عبرت.
به آدم جدیدی هم که وارد زندگیتون میشه اولا روی خودش و خانوادش دقت کنین و ثانیا حقیقت رو بگین که بعدا دیگران متهمتون نکنن.از درگاه خدا سلامت و بهروزی رو برای شما خواستارم توکل بر خدا

---

سلام و ممنون بابت پاسخ و اظهار نظرتون
به نظر من انسان نباید امیدشو از دست بده تا لحظه آخر باید تلاششو بکنه حالا این تلاش میتونه در مبارزه با بیماری باشه و یا میتونه در مبارزه و جلوگیری از طلاق و یا.. از اینرو من برخلاف آنچه که حدس میزنید ایشان برنمیگرده تلاشمو میکنم تا به دور از عجلگی تصمیم بگیرم و سعی
کنم تا با کمی مدیریت رفتاری و گفتاری جوری عمل کنم تا دشمن شاد نشوم و خانمم که فوق العاده لجبازی داره میکنه و متاسفانه به شدت داره اشتباه میکنه رو به زندگی مشترک برگردونم. البته میدونم همه دوستان لطف دارن و کلی زحمت کشیدن و مشاوره دادن ولی در حال حاضر من دوست دارم با ذهنیت اینکه خانمم برمیگرده تلاش کنم و صبر پیشه کنم تا برگرده مگر اینکه خودش اقدام قانونی بکنه و فقط اصرار به جدایی داشته باشه

باسلام و احترام فراوان
دوستان عزیز یه نظر خواهی و تحلیلی رفتاری روانشناسی میخواستم
بعد از واریزی جدید تا کنون عودت پولی صورت نگرفته است و ظاهرا خانواده خانم استقبال کردند. البته نه به این معنی که مثلا تشکر بکنن یا چیز دیگری ولی خوب در حد پیگیری واریزی پول به کدام کارت و حساب بوده است.
بنظر شما این رفتار نوعی نرمش و شروع پیش روی به سمت آرامش و گفتگو است؟ آیا میتونه زمینه ساز مسئله مثبتی باشه؟
باتشکر

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

باسلام و احترام فراوان
دوستان عزیز یه نظر خواهی و تحلیلی رفتاری روانشناسی میخواستم
بعد از واریزی جدید تا کنون عودت پولی صورت نگرفته است و ظاهرا خانواده خانم استقبال کردند. البته نه به این معنی که مثلا تشکر بکنن یا چیز دیگری ولی خوب در حد پیگیری واریزی پول به کدام کارت و حساب بوده است.
بنظر شما این رفتار نوعی نرمش و شروع پیش روی به سمت آرامش و گفتگو است؟ آیا میتونه زمینه ساز مسئله مثبتی باشه؟
باتشکر

---

سلام خدمت شما
من بشخصه فکر میکنم اگر اونها در خودشون نیاز به ارتباط ببینن حتما از طریق واسطه یا بی واسطه بشما خواهند رسوند.
بالاخره هر کسی از دیدن پول ذوق میکنه و خوشحال میشه از یک طفل تا یک کهنسال.
یکی از ایرادهای ما بعنوان یک فرد در خانواده یا جامعه این هست منطقی و آینده نگر نیستیم و حرکات و گفتار دیگران رو با استفاده از تخیل خودمون تحلیل میکنیم.
فرضا من دانشگاه رفتم آقای فلانی بهم لبخند زد ... چقدر تحویلم گرفت. وای یعنی من بنظرش اومدم و اون خواستگارمه!
اما در حالی که آقای فلانی فقط یه لبخند زده اونم از روی محبت، نه چیز اضافه ای
بارها و بارها برای شما نوشتم که اگر کسی تمایل به کاری داشته باشه اون رو انجام میده. مگر میشود من عاشق همسرم باشم اما خانه را ترک کرده و مراجعه ننمایم و تمامی راههای ارتباطی خود را قطع کنم؟
در هر صورت شما پول دادین و این بعنوان حق اون خانم در نظر گرفته میشه در حالی که از نظر قانونی باید بررسی بشه.
در هر صورت بنظر میاد تک نفره و با استفاده از تمامی راهکارها میخواین با محبت زیاد و ... طرفتونو برگردونین در حالی که علت رفتن بر شما نامعلوم هست و طرفتون خودش باید به این نتیجه برسه که من همسری دارم و اون تنهاست... و نیاز هست با او صحبت کنم.
راه رفتن هموار هست اگر یک درصد برگردن بار دیگر ممکن هست سر چیز دیگری برن و این مسئله ریشه ای باید حل بشه. اما ....
موفق باشین

با سلام

یه نظر من کار خوبی کردید پول واریز کردید. این کارتون از سه جنبه خوب هست 1. از نظر اخلاقی و انسانی 2 . از جنبه قانونی و عرفی 3. از لحاظ عاطفی و تلاش برای بهبود رابطه
اینکه دفعات قبل پول رو پس میدادند و حالا دریافت کردند بالا خره نشان دهنده یک تغییر هست ولی چه تغییری؟ این رو نمیشه گفت. ولی دلایل زیادی میتونه باشه مثل نیاز مالی، فروکش خشم، فروکش کردن لجبازی و امید به تغییر، امید به گفتگو و .... ولی نمیشه گفت که کدوم دلیل حتمی هست . ولی تغییر رفتار کاملا حتمی و مشخص هست.

به نظر من حتی اگر قرار هست جدایی اتفاق بیفته بهتر هست با توافق طرفین و در ارامش و با منطق و بدون درگیری و اعصاب خوردی باشه. بالاخره شما هشت سال زندگی مشترک داشتید. جنگ و دعوا و زورگویی و کینه و دشمنی و بدبینی و دخالت اطرافیان چه برای ادامه زندگی و چه برای جدایی هیچ سودی نداره. در هر صورت با صبر و ارامش و منطق پیش برید. انشا اله که اخر این ماجرا خیر باشه . هم برای شما و هم برای همسرتون.

درمورد رفتن همسرتون باید بگم به نظر میرسه شما از دلیلش مطلع هستید و میدونید چرا همسرتون این کار رو کرده اند فقط این دلایل به نظر شما مهم نیست و برای به هم خوردن زندگی کافی نیست. در حقیقت مواردی که باعث ناراحتی همسرتون شده برای شما مهم نیستند و برای همین هم تلاشی برای برطرف کردنشون نکردید و همین موضوع باعث شده همسرتون دیگه اوضاع براش غیرقابل تحمل بشه. خصوصا که فرزندی هم ندارید و میشه گفت ایشون به این نتیجه رسیدند که تحمل این شرایط براشون نفعی نداره. همسرتون به احتمال زیاد دچار طلاق عاطفی شدند و شما در این مدت ازش غافل بودید. اگر واقعا این دلایل براتون مهم نیست چرا در جهت رضایت همسرتون تغییرشون نمیدید؟ ببینید از چی ابراز ناراحتی میکنند و برای رضایت و خوشحالی ایشون یک تغییراتی ایجاد کنید.

همه دعواها و کشمکش و واسطه گری رو پایان بدید. حتی اجبار برای ادامه زندگی هم نداشته باشید. یک مدت کوتاه مثلا دوهفته بی سرو صدا باشید و صبر کنید تا خشم همسرتون کمی اروم بشه . بعد ازش بخواهید دونفری برای رسیدن به یک تصمیم صحبت کنید. کلا اطرافیان حتی پدر و مادرها رو هم حذف کنید. فقط خودتون دوتایی. به احتمال زیاد مشکلات شما بیشترش بخاطر اطرافیان بوجود امده. و دو تا موضوع دیگه که برای من مبهم هست یکیش موضوع منزلی هست که فروختید. چه مشکلی اون خونه داشت ؟چه هنگام خرید و چه هنگام فروش و چه در مورد نحوه استفاده از پول فروش خانه ، نظر همسرتون چی بوده؟
ایا در این موارد اختلاف نظر داشتید؟ و یا همسرتون نارضایتی داشتند؟
موضوع دوم اینکه گویا همسرتون نسبت به محدود شدن روابطشون از طرف شما شکایت دارند. و وقتی یکی از دوستان پیشنهاد کنترل نامحسوس و به گونه ای کاراگاه بازی رو دادند شما به سرعت استقبال کردید. ایا شما نوعی کنترل گری دارید که همسرتون ناراضی باشند؟

از انجایی که گفتید همسرتون مهمانی و در جمع بودن رو دوست دارند ، فرضیه درونگرا بودن منتفی هست . هرچند که درونگرایی به تنهایی چیز بدی نیست. اما کاملا مشخص هست که در مورد مشکلات نتونستیدگفتگو کنید و توافق کنید . به نظر من کمی بی توجهی صورت گرفته و باعث طلاق عاطفی شده.

پیشنهاد من به شما این هست که شما خودتون به تنهایی به جلسات مشاوره حضوری برید و مشکلات احتمالی رو بررسی کنید و با نظر مشاور همسرتون رو درجریان مشاوره ها قرار بدید تا کم کم ترس از مشاور و تهمت دیوانگی و اختلال روحی رو فراموش کنند و با شما همراه شوند.

باسلام و احترام
دوستان و اعضا گرامی، بعد از مدتها انتظار و سکوت خانمم بالاخره ایشون علی رغم بستن مسیرهای دسترسی من به خودش مثل واتس اپ و... برای من بعد از چندین ماه
پیامک زدند! البته پیامک به شدت تند و عصبی بود و هیچ نشانی از گذشت و تمایل به اتمام ناراحتی پیش آمده نداشت و فقط خواستار طلاق و جدایی بود. ذهنم خسته شده! از یه طرف شایعه ها که میگن شاید خاطر خواه شده! از یه طرف گذشته خوب یا حداقل معمولی و مرور
اینکه واقعا چرا اینطوری شد و اینکه به هیچ جواب قاطع و توجیه پذیر در حد طلاق به حق نمیرسم! اخه انسان چقدر راحت میتونه زیر زندگی بزنه و طرف مقابل رو هم در نظر نگیره! هرچه باید میگفتم هم گفتم! از پیام های عاطفی گرفته تا دلجویی و از تشویق به برکت آشتی و صلح و صفا و آرامش در شب عید گرفته تا پیشنهاد مشاوره! اما دیگه جوابی نیومد!!!!
باتشکر

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

باسلام و احترام
دوستان و اعضا گرامی، بعد از مدتها انتظار و سکوت خانمم بالاخره ایشون علی رغم بستن مسیرهای دسترسی من به خودش مثل واتس اپ و... برای من بعد از چندین ماه
پیامک زدند! البته پیامک به شدت تند و عصبی بود و هیچ نشانی از گذشت و تمایل به اتمام ناراحتی پیش آمده نداشت و فقط خواستار طلاق و جدایی بود. ذهنم خسته شده! از یه طرف شایعه ها که میگن شاید خاطر خواه شده! از یه طرف گذشته خوب یا حداقل معمولی و مرور
اینکه واقعا چرا اینطوری شد و اینکه به هیچ جواب قاطع و توجیه پذیر در حد طلاق به حق نمیرسم! اخه انسان چقدر راحت میتونه زیر زندگی بزنه و طرف مقابل رو هم در نظر نگیره! هرچه باید میگفتم هم گفتم! از پیام های عاطفی گرفته تا دلجویی و از تشویق به برکت آشتی و صلح و صفا و آرامش در شب عید گرفته تا پیشنهاد مشاوره! اما دیگه جوابی نیومد!!!!
باتشکر

---

داداش تیام سلام
من هنوز ازدواج نکردم . بذار مثل خواهرتون واستون چند جمله درد دل کنم.
من عاشق آقایی بودم و قرار شد بعد چند ماه یک شب مهمانی بگیریم و ایشون بیاد در حضور خانوادم و یکسری صحبت ها بکنه. شما باور نمیکنی اگر بگم مادر من چقدر خانمه، اهل نماز و روزه. نون حلال. باور نمیکنی اگر بگم خواهرم مهندسه و پدر ندارم . ما با حقوق کم زندگی میکنیم.
هیچی از این آقا نخواستم و فقط خودشو دوست داشتم. ایشون چند ماه برای من حتی یه شاخه گل خشکیده نگرفت بده دستم و تو عالم وعده های رنگی بود. فقط یکبار تو خیابون شارژم تموم شد دو هزار تومن بهم شارژ داد که من ده هزار تومن بهش برگردوندم.
درست همون شب و ده روز به نامزدی مونده بود سر یه بحث ساده قهر کرد. دنبالش رفتم از همه جا منو بلاک کرد . الان خیلی وقته میگذره که نه پیامی ازش اومد و نه زنگی.. بجاش رفت سراغ خوشگذرانی
من دختر پاکی بودم و خانوادم کاملا در جریان بودن و آماده.
از ارث پدرم یک گردنبند طلا داشتم ، چون لباس مناسب خواستگاری و بله برون نداشتم فروختمش و لباس خریدم.
این داستان خیلیا تو این مملکت هست. داداشی اگر اون آقا یکبار دنبالم میومد من جانم رو فداش میکردم.دیگه چه برسه باهام زندگی کنه وچیزی کم نذاره. خوشبحال زنت که شما انقدر پیگیرشی و بد به حالش برای این رفتارای سبکسرانه و جاهلانش.
قضاوت آدمها با خودت...

سلام

سکوت شما و نفرستادن واسطه در این مدت کوتاه بالاخره یک نتیجه ای داشته و اون هم اینکه خانمتون فهمیده که قطع مسیرهای ارتباطی فایده نداره . و باعث بیخبری ایشون از شما میشه.

ما اینجا هیچ شناختی از همسر شما نداریم و مجبوریم به گفته های شما اکتفا کنیم و براساس انها نظر بدیم . بنا به گفته شما ایشون شخصیت لجباز دارند.
این پیامک میتونه حامل دو نوع پیام باشه

1. بیخبری از شما و ترس از اینکه شما هم طلاق رو پذیرفته باشید و دیگه برای برگرداندن ایشون تلاش نکنید. که بخاطر شخصیت لجباز پیامکی با محتوای خشم ولی با هدف اطلاع از موضع فعلی شما فرستادند و وقتی فهمیدند شما هنوز هم به فکر آشتی هستید خیالشون راحت شده و دیگه پیامک ندادند.

2. تصمیمشون برای طلاق قطعی هست . ولی فهمیدند که برای طلاق گرفتن چاره ای جز مذاکره با شما ندارند و وقتی که دیدند شما هنوز به فکر آشتی هستید منصرف شدند.

در هر دو حالت بهتر هست شما دوباره سکوت کنید تا ایشون باز هم شروع به ارتباط کنند و این بار در موضع خنثی باشید و نه طلاق رو مستقیم بپذیرید و نه تلاش برای آشتی بکنید و در یک جمله خیلی کوتاه فقط بگید که مسایل به این مهمی با پیامک نمیشه صحبت کرد و از ایشون بخواهید حضوری دیدار کنید و برای آشتی خودتون رو مشتاق نشون ندید و کمی خسته و بی تفاوت وارد صحبت بشید تا زمانی که مستقیما با همسرتون وارد صحبت نشید تکلیفتون معلوم نمیشه. با ایجاد نوعی حالت بلاتکلیفی و نشون ندادن به وضوح طرز فکر و تصمیمتون میتونید ایشون رو در حالت کنجکاوی قرار بدید و به نوعی کششی در همسرتون برای صحبت با شما ایجاد بکنید . یعنی کنجکاو بشند که بفهمند شما الان در چه فکری هستید. اگرکمی زرنگ باشید میتونید ایشون رو وادار به صحبت کنید.

در مورد موضوع خیانت باید بگم بدون دلیل نباید به کسی تهمت بزنید . خصوصا اگر آشتی کنید بعدها نمیتونید دهن مردم رو ببندید. بهتره بی دلیل با ابروی خانوادگی تون بازی نکنید. چون در یک جامعه مردسالار زندگی میکنیم بیشتر مردم فکر میکنند یک زن قدرت تصمیم گیری نداره و نمیتونه بدون کمک و حمایت مرد دیگری در قالب پدر یا برادر یا خاطرخواه تصمیمات مهمی مانند طلاق بگیره و همین طرز فکر باعث ایجاد این جور شایعات میشه و یک چیز معمول هست. اگر هم واقعا خیانتی در کار هست اولا باید به وضوح و با دلیل برای شما اثبات بشه و دوما باز هم به نفع شما خواهد بود که این مسیله بی سرو صدا و بدون ابروریزی تموم بشه . هر چند من به شخصه با توجه به اینکه احتمال میدم شما کمی شخصیت شکاک دارید ، فکر نمیکنم خیانتی در کار باشه.

تا زمانی که مستقیم با همسرتون وارد صحبت نشدید نمیشه در مورد چیزی مطمین شد.

اگر بتونید متن پیامک همسرتون رو اینجا بزارید و یا توضیح بیشتری درمورد شخصیت و طرز فکر و اعتقادات همسرتون بدید ،ما به شناخت بهتری از ایشون میرسیم و بهتر میتونیم کمکتون کنیم.

موقعیت شما بسیار حساس هست و باید تمام جوانب رو بسنجید و کاملا با احتیاط قدم بردارید. ولی من شخصا امیدوارم درمورد همسرتون مورد اول صدق بکنه. یعنی امیدوارم بی خبری از شما باعث ترسش شده باشه ولی لجبازی و غرور و خشم هنوز فروکش نکرده.

شما بهتر هست خودتون به تنهایی به یک مشاور مراجعه کنید و با کمک مشاور بتونید با قدمهای درست با کمترین ضرر از این مهلکه خارج بشید.
چون اگر قدمهاتون درست نباشه چه در مسیر آشتی و چه در طلاق دچار ضررهای بیشتری میشید.

کاملا ارام و منطقی و بدون هرگونه عکس العمل و تصمیم هیجانی حرکت کنید. از دعوا و اصرار و اجباربه آشتی و توهین و تهمت و حتی از موضع ضعف و اصرار فراوان به آشتی پرهیز کنید. اینکه چرا تا الان خانمتون برای طلاق یا مهریه اقدام نکردند جای سوال داره و به نوعی کورسویی از امیدواری وجود داره به اینکه خشم فروخورده و لجبازی ایشون هست که کار دستتون داده و شاید این زندگی رو بشه دوباره ساخت.

انشا الله که نهایت این ماجرا برای شما و همسرتون خیر باشه.

سلام ممنونم از پیامتون، بی درنگ من به دلیل علاقه به زندگی که براش زحمت کشیدم بی گدار به آب نمیزنم،
در مورد تحلیل پیامک خانمم بسیار سپاس گذارم. اما یه چیزی بگم نمیدانم چرا شما میگین شخصیت شما احتمالا شکاکه!! ببینید من همیشه گفتم از گفتگو استقبال میکنم ولی به تمام مقدسات قسم خانم گرامی ایشون منو بلاک کردند و خونوادش به ما تعدی کردند! هیچ پیام روشنی جهت صلح و صفا و آشتی نشان داده نشد! این وسط هم یه عده حرف ببر بیار هایی هم به اختلاف و تفاوت های خانوادگی دامن زدند!به نظر و عقیده من هزار درصد در مواردی که زن و شوهر به مشکل میخورند دو طرف ایرادهایی داشته و دارند ولی از اون مهمتر عزم و اراده برای برطرف کردن مشکلاتی هست
که باید اول اعلام شود چه هستند و بعد راه های صحیح و مناسب را امتحان کرد تا آنها برطرف شوند! چندین بار گفتم متاسفانه ایشون به شدت لجباز و درونگرا هستند که البته از شلوغی و رفت و آمد زیاد به خصوص خانواده خودش لذت میبره! چند وقت پیش کاربر عزیزی گفته بود درونگرا بودن ایشون با وجود رفت و آمد زیاد منتفی هستش در صورتی که اینها ارتباط مستقیمی ندارند! چرا که ایشون مسائل روحی و روانی _ عاطفی خود نسبت به همسر را نشون نمیده به عبارت دیگر سرد مزاج هستش و ربطی به رفت و آمد با خانواده اش نداره!من از انتقاد بی نهایت استقبال میکنم و از مشورت بیشتر از آن! باورتون نمیشه حتی گفتم بیا بریم مشاوره( اینو هم به واسطه گفته بودم و هم خودم به صورت پیامک) ولی در جواب گفته شد که من مگر دیوانه هستم برم مشاوره!؟ در مورد شایعه هم با شما موافقم به چند دلیل: اصلا نمیخوام بر اساس شایعه تفکر کنم و بر اسای شایعه
راهکار پیدا کنم!؟ دوم ماه هیچ وقت پشت ابر نمیمونه! سوم مدرک و سندی وجود نداره و افرادی که یعنی آشنا هستند و تحریک میکنند ممکن است سر حرف خود نمانند و به قول معروف چپ کنند! در مورد راهکارهای آخر پستتون من هم همین رویه را در پیش گرفتم. مدتهاس هیچ اقدامی عجولانه ای نکردم.
در پایان مجدد از شما تشکر میکنم و معذرت می‌خواهم اگر انتقاد کردم.
در پایان منم برای خودم آرزو میکنم که خانم دست از بچه بازی و لجاجت برداره و راه گفتگو و منطق را پیش بگیره، مطمئنا من در وهله اول نیت خیر و تلاش برای آشتی با خانمم را دارم ولی اگر قانع بشم که بی فایدس با قضا و قدر نمیشه جنگ کرد!!!
از همه دوستان عزیز تشکر میکنم که به من راهکار و ایده میدهید و به حرفهام گوش میدهید.

درود...
تیام عزیز من شناختی از شخصیتتون ندارم و نمیدونم رابطه تون با همسرتون از چه جنسی بوده ولی با خوندن مشکلتون و اظهار بی اطلاعیتون از اون مشکل عمده ای که خانمتون رو در این حد دلزده کرده باید خدمتتون عرض کنم شما از دید خانمتون مشکلات عمده ای دارین که از نظر خودتون طبیعی هست و قطعا بابتش از خانمتون در طی این سالها انتقاد و گوشزد شنیدید ولی چون برای خودتون یک امر عادی قلمدادشده در ذهنتون نمونده و هنوز درگیر این مسئله هستین که شما که بی تقصیر بودین یا حداقل اونقدر نبوده که این تاوانش باشه.
من هم با همسرم مشکلاتی داشتم که ایشون کاملا بی توجه بودن به مسائلی که از طرف ایشون روی اعصابم بودبارها با زبان نرم وبارها با کنایه بارها با گلایه یادآوری کردم ولی اصلا متوجه نبود،الان که در آستانه جدا شدن هستم دلم شده یک تکه یخ که خصوصا نسبت به ایشون ذره ای عاطفه و مهربانی درش وجود نداره و فقط به فکر رهایی هستم که تموم بشه.
لطفا وقتی باهاش ارتباطی گرفتین سعی در قانع کردن و اظهار پشیمانی بابت چیزی که موجب رنجش همسرتون شده وتا حالا هم بهش پی نبردین نباشین که قطعا خانمتونو عصبانی تر خواهد کرد.فقط گوش بدین واقعا هم بشنوین و نگید نه اینجور نبوده اشتباه برداشت کردی منظورم اون نبوده که خسته تر و دورتر خواهد شد فقط گوش بدین وبهش فکر کنید.
نمیدونم از تاپیکتون حس بالا رو گرفتم وشاید هم دارم فرافکنی میکنم ولی اون سکوت اون دور شدن اون خشم رو تجربه کردم خودم به نوعی.امیدوارم شما عاقبت بخیر بشین و این قضیه هرجور که به نفع هر دوتاتون هست تموم بشه دوست عزیز.:321:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

چیزی بگم نمیدانم چرا شما از چند پست قبل سعی دارین یا منو مقصر اصلی اعلام بکنید یا مثلا میگین شخصیت شما احتمالا شکاک! بعد هم منو به آرامش دعوت می کنید! ببینید من همیشه گفتم از گفتگو استقبال میکنم ولی به تمام مقدساتت قسم خانم گرامی ایشون منو بلاک کردند و خونوادش به ما تعدی کردند! هیچ پیام روشنی جهت صلح و صفا و آشتی نشان داده نشد! به نظر من هزار درصد در مواردی که زن و شوهر به مشکل میخورند دو طرف ایرادهایی داشته و دارند ولی از اون مهمتر عزم و اراده برای برطرف کردن مشکلاتی هست

---

سلام
رفت و آمد پیاپی و اصلاحا بالا، پایین پریدن همیشه نشانه ی بی گناهی نیست. گاهی همین کارا ما رو در اذهان دیگران مقصر جلوه میده. انقدر میایم و میریم و میگیم که به دیگران تلقین میکنیم و اونها لابه لای جملات و رفتارهای ما دنبال علت میگردن و از طرف مقابل غافل میشن.
شاید یکی از عللی که بنده مباحث روانشناسی رو مدت ها کنار گذاشتم این بود افراد فقط میخواستن حرف بزنن و نیومده بودن که بشون و بکار ببندن.آنچه که با ذهنشون همخوانی بیشتری داشت میپذیرفتن و آنچه که نهی میکرد رو زیر چشمی رد میکردن.
من گفتم تماس نگیرین تا فرصتی باشه و بطرف شما بیان ، قبل از هر کسی... و اما شما چند تا کار این وسط انجام دادین که این تماس گرفتن اونچیزی نبود که انتظارشو داشتین.
چه بسا اگر همینم گوش نمیکردین و مدام پی میگرفتین از این هم بدتر میشد.
من کسی رو به طلاق و گسستگی سوق نمیدیم اما کسی رو هم به ادامه ی یک تلخی سفارش نمیکنم.
ماشینی رو در خیابان نشان دادند که تصادف کرده بود و از بین رفته بود اما همچنان در جاده رانندگی میکرد... در پایین تصویر نوشتند وقتی همه چیز تموم شده و تو نمیخوای قبول کنی.
جمله ی جالبی بود.
خیلی از زوجها بحث و اختلاف دارن اما هر بحث و اختلافی درجه ای داره.
بعضی مردان و زنان این بحث ها به محیط چهار دیواریشون خلاصه میشه.
بعضیا به خانواده و اقوام
بعضی ها به خیانت
بعضی به خشونت و درگیری و قتل
و برخی به خانه گریزی...
برای همه ی اینها نمیشه یک نسخه پیچید.
کسانی که از آمدن، مشورت کردن، مشاوره و ... سر باز میزنن عمدتا بی منطق و مقصر هستن و برای فرار از این اتفاقات به هر دری میزنن.
آنجه که امروز بر شما هویداست یک رفتار نادرست و گفتاری بی منطق هست.
شما با توجه به واقعیات تصمیم بگیرید نه با توجه به حدسیات.
امروز خانومتون میان واتس آپ و شما حس میکنین پرنده ای سبکبالین .. در حالی که خانم دوست شما در منزلش در حال شام پختن برای همسرش هست.
شما متأسفانه با عباراتی نظیر نمیخوام زندگیمو خراب کنم، نمیخوام بی گدار به آب بزنم و غیره... دارین خودتونو گول میزنین و هر بار منتظر یک علامتین.
همیشه همین رو در کامنت های شما میبینم و هر بار از قبل دست خالی تر.
البته وابستگی از نظر عاطفی رو نمیشه انکار کرد اما مرگ یکبارو شیون یکبار.
من در جملاتم در صفحات قبل بخاطر شما فرمودم گیرش بدین در حالی که تفاوتی نمیکنه وگرنه چه عیب داره آدم به خواسته ی همسرش احترام بگذاره!
بنده دیگه به تاپیک شما نمیام اما آرزو میکنم بهتر خوبی در پیش داشته باشین و سال جدید برای شما سال نیکویی باشه. خدانگهدار

سلام آقای تیام ،
نمی تونید پیغام بدید کسی که منزجر هست یا مصمم برای طلاق میاد مهریه شو می بخشه و میره، بفرمایید اگر ایشون درخواست طلاق دارند وکیل بگیرند مهریه رو ببخشند و تمام و گر نه شما هیچ اقدامی نخواهید کرد. بعضی هم مثل خانم شما واقعا لجباز هستند و دنبال تماشای دست و پا زدن شما. تلاش شما در جهت حفظ زندگی تون فقط سکوت هست . درخواست طلاق پیام دادند ..... یک کلمه بنویسید کسی که طلاق میخواد میره مهریه رو می بخشه و بعد هم توافقی طلاق میگیرید نصف روز . تمام. هزاران زن خواستند طلاق بگیرند همین کار رو کردند .خاطر خواه شدند خب باید مهریه بگذرند تا به عشق شون برسند . شما بیشتر به نظر میاد یا بقیه رو سر کار گذاشتید یا واقعا سر کار هستید .

سلام و درود خدمت همه سروران گرامی
شرمنده از اینکه همه شما را هم به زحمت انداختم و باعث شدم وقت مفیدتون گرفته شود. همه شما حق دارین. از مستانه خانم گرفته تا رها خانم وسحر خانم. در
مورد بعضی چیزها نمیدونم چی بگم چون متحیر موندم ولی راه صبر را پیشه گرفتم. تو وضعیتی هستم آشفته که تکلیف هیچ کس معلوم نیست! از یه طرف سکوت و از یه طرف انتظار
و مشخص شدندتکلیف! ولی تا الان که من صبر کردم انشالله در ادامه هم صبر میکنم. متاسفانه انگار من سر کارگذاشته شدم نه خدایی نکرده چیز دیگه! مطمئنا به جدایی و طلاق به دلایل ناخوشایند و اصرار طرف مقابل اگر باشه

بعضی موارد در نظر گرفته میشوند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

سلام و درود خدمت همه سروران گرامی
شرمنده از اینکه همه شما را هم به زحمت انداختم و باعث شدم وقت مفیدتون گرفته شود. همه شما حق دارین. از مستانه خانم گرفته تا رها خانم وسحر خانم. در
مورد بعضی چیزها نمیدونم چی بگم چون متحیر موندم ولی راه صبر را پیشه گرفتم. تو وضعیتی هستم آشفته که تکلیف هیچ کس معلوم نیست! از یه طرف سکوت و از یه طرف انتظار
و مشخص شدندتکلیف! ولی تا الان که من صبر کردم انشالله در ادامه هم صبر میکنم. متاسفانه انگار من سر کارگذاشته شدم نه خدایی نکرده چیز دیگه! مطمئنا به جدایی و طلاق به دلایل ناخوشایند و اصرار طرف مقابل اگر باشه

بعضی موارد در نظر گرفته میشوند.

---

تا حالا در باره ی پیش نویس پایان باز مطلبی شنیدید؟؟
این روند تحت تاثیر دو رانه #دیگران_را_راضی_نگه_دار و #کامل_باش در درون فرد به جریان می‌افتد و بدین شکل که او نمی داند پس از اینکه زندگی را به نقطه‌ای رساند، چه کاری انجام دهد.
پس از ایجاد رابطه و ازدواج پس از آن برنامه‌ای ندارد و پیشروی او در زمینه عشقی و ارتباطی همان جا متوقف می شود.

از آنجایی که رانه های رایج در این روند پیش‌نویسی «دیگران را راضی نگه دار» و «کامل باش» هستند، باید دقت کرد که گاهی فرد برای راضی نگه داشتن دیگران است که هدفی را تعیین می‌کند و پس از اینکه تایید دیگران را گرفت؛ انگیزه درونی برای ادامه پیشبرد آنچه انجام داده است را ندارد و گاهی هم «کامل باش» باعث می شود که فرد از این فکر که مبادا بی نقص نباشد، از ادامه راه باز می‌ماند.

شما تصمیمتون بگیرید حتی اگر ان تکلیف را مشخص نکرد شما به صورت بالغانه رفتار کنید و تصمیمتون برای ادامه یا جدایی بگیرید
و به ایشون اعلام کنید

برای تغییر، باید در نظر بگیریم که خودمان چگونه هدفی را در درونمان تعیین می‌کنیم و به جای صرفا جلب رضایت دیگران، به رضایت خود نیز بپردازیم و آگاه باشیم که بی نقص بودن، در عمل اتفاق نمی افتد و باید در ضمن انجام امور و طی مسیر، نقایص را برطرف کرد.
ایجاد یک قرارداد مثبت، با هدفی تعیین شده و پیش رونده برای مراحل بعدی نیز، در این در خروج از این روند پیش نویسی موثر است.

[QUOTE=sahar.66;442029]سلام
رفت و آمد پیاپی و اصلاحا بالا، پایین پریدن همیشه نشانه ی بی گناهی نیست. گاهی همین کارا ما رو در اذهان دیگران مقصر جلوه میده. انقدر میایم و میریم و میگیم که به دیگران تلقین میکنیم و اونها لابه لای جملات و رفتارهای ما دنبال علت میگردن و از طرف مقابل غافل میشن.
شاید یکی از عللی که بنده مباحث روانشناسی رو مدت ها کنار گذاشتم این بود افراد فقط میخواستن حرف بزنن و نیومده بودن که بشون و بکار ببندن.آنچه که با ذهنشون همخوانی بیشتری داشت میپذیرفتن و آنچه که نهی میکرد رو زیر چشمی رد میکردن.
من گفتم تماس نگیرین تا فرصتی باشه و بطرف شما بیان ، قبل از هر کسی... و اما شما چند تا کار این وسط انجام دادین که این تماس گرفتن اونچیزی نبود که انتظارشو داشتین.
چه بسا اگر همینم گوش نمیکردین و مدام پی میگرفتین از این هم بدتر میشد.
من کسی رو به طلاق و گسستگی سوق نمیدیم اما کسی رو هم به ادامه ی یک تلخی سفارش نمیکنم.
ماشینی رو در خیابان نشان دادند که تصادف کرده بود و از بین رفته بود اما همچنان در جاده رانندگی میکرد... در پایین تصویر نوشتند وقتی همه چیز تموم شده و تو نمیخوای قبول کنی.
جمله ی جالبی بود.
خیلی از زوجها بحث و اختلاف دارن اما هر بحث و اختلافی درجه ای داره.
بعضی مردان و زنان این بحث ها به محیط چهار دیواریشون خلاصه میشه.
بعضیا به خانواده و اقوام
بعضی ها به خیانت
بعضی به خشونت و درگیری و قتل
و برخی به خانه گریزی...
برای همه ی اینها نمیشه یک نسخه پیچید.
کسانی که از آمدن، مشورت کردن، مشاوره و ... سر باز میزنن عمدتا بی منطق و مقصر هستن و برای فرار از این اتفاقات به هر دری میزنن.
آنجه که امروز بر شما هویداست یک رفتار نادرست و گفتاری بی منطق هست.
شما با توجه به واقعیات تصمیم بگیرید نه با توجه به حدسیات.
امروز خانومتون میان واتس آپ و شما حس میکنین پرنده ای سبکبالین .. در حالی که خانم دوست شما در منزلش در حال شام پختن برای همسرش هست.
شما متأسفانه با عباراتی نظیر نمیخوام زندگیمو خراب کنم، نمیخوام بی گدار به آب بزنم و غیره... دارین خودتونو گول میزنین و هر بار منتظر یک علامتین.
همیشه همین رو در کامنت های شما میبینم و هر بار از قبل دست خالی تر.
البته وابستگی از نظر عاطفی رو نمیشه انکار کرد اما مرگ یکبارو شیون یکبار.
من در جملاتم در صفحات قبل بخاطر شما فرمودم گیرش بدین در حالی که تفاوتی نمیکنه وگرنه چه عیب داره آدم به خواسته ی همسرش احترام بگذاره!
بنده دیگه به تاپیک شما نمیام اما آرزو میکنم بهتر خوبی در پیش داشته باشین و سال جدید برای شما سال نیکویی باشه. خدانگهدار

سلام سحر خانم
سپاس و قدردانی میکنم از تمامی نصیحت ها و راهکارهایی که زحمت کشیدین و به من گفتین. من نمیدونم شما از چه چیز ناراحت شدین ؟ این متن را من در پاسخ به پستی از شما نگفته بودم بلکه کاربر عزیزی در صفحه قبل اشاره به موضوع شک و شکاکیت داشتند که بنظرم بی ربط میومد(کاش من همچین خصلتی داشتم و تو تنهایی خودم میگفتم به همین دلیل که خانمم تصمیم جدایی داره) ان کاربر یهویی و بی مقدمه و بی تست از من به من گفته بود شخصیت شکاک دارم !!!! البته در قسمت های مختلف پست خودشون راهکارهای بسیار مناسب و تحلیل های مفیدی داشتند . حالا نمیدنم چی شد که پستی که از طرف من ارسال شده چگونه برای شما اومده؟؟؟!! شاید اشتباهی شده باشه!!! در هر صورت اگر شما ناراحت شدی من عذرخواهی میکنم و از مشورت ها و پیشنهادات شما اتفاقا استقبال میکنم. همین توصیه و مشورت شما بود که در سکوت مطلق من باعث شد ایشون پیامک بزنند هر چند تلخ و سخت و گزنده!! شما از معدود کسانی بودی که از روز اول صادقانه مشورت دادین و من بی نهایت سپاس گذارم و امیدوارم راهکارها و مشورت های شما قطع نشه! در عوض آرزو میکنم خداوند نعمت های سلامتی و عاقبت بخیری و شادی را برای شما بیشتر و بیشتر به ارمغان بیاره.
ارادتمند - تیام

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاوتنها

سلام آقای تیام ،
نمی تونید پیغام بدید کسی که منزجر هست یا مصمم برای طلاق میاد مهریه شو می بخشه و میره، بفرمایید اگر ایشون درخواست طلاق دارند وکیل بگیرند مهریه رو ببخشند و تمام و گر نه شما هیچ اقدامی نخواهید کرد. بعضی هم مثل خانم شما واقعا لجباز هستند و دنبال تماشای دست و پا زدن شما. تلاش شما در جهت حفظ زندگی تون فقط سکوت هست . درخواست طلاق پیام دادند ..... یک کلمه بنویسید کسی که طلاق میخواد میره مهریه رو می بخشه و بعد هم توافقی طلاق میگیرید نصف روز . تمام. هزاران زن خواستند طلاق بگیرند همین کار رو کردند .خاطر خواه شدند خب باید مهریه بگذرند تا به عشق شون برسند . شما بیشتر به نظر میاد یا بقیه رو سر کار گذاشتید یا واقعا سر کار هستید .

---

سلام رها خانم
ممنونم از پست مفیدتون نکته بسیار ریز و جالبی در مورد طلاق توافقی اشاره کردین. ممنونم. الخیر فی ما وقع

سلام آقای تیام ،
من خودم از پست آخری که گذاشتم راضی نبودم . شاید برخی دوستان هم ناخودآگاه حسودی میکنن به پایبندی و صبوری شما. هر زنی آرزو داره همسرش اینقدر وابسته و دلبسته زندگی و زنش باشه. شاید هم خانوم تون به روی خودشون نمی آورند ولی در ضمیر ناخودآگاه حس خوشایندی دارند . من هنوزم فکر میکنم مشکل شما بچه هست و تقریبا مطمءن هستم اگر زندگی تون ثمره بچه داشت شما اینجا نبودید و .... . این بحران صبوری شما رو می طلبه. ولی اگر تا الان پیام های آشتی و صلح فرستادید و جواب نگرفتید .دیگه اینکار رو نکنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاوتنها

سلام آقای تیام ،
من خودم از پست آخری که گذاشتم راضی نبودم . شاید برخی دوستان هم ناخودآگاه حسودی میکنن به پایبندی و صبوری شما. هر زنی آرزو داره همسرش اینقدر وابسته و دلبسته زندگی و زنش باشه. شاید هم خانوم تون به روی خودشون نمی آورند ولی در ضمیر ناخودآگاه حس خوشایندی دارند . من هنوزم فکر میکنم مشکل شما بچه هست و تقریبا مطمءن هستم اگر زندگی تون ثمره بچه داشت شما اینجا نبودید و .... . این بحران صبوری شما رو می طلبه. ولی اگر تا الان پیام های آشتی و صلح فرستادید و جواب نگرفتید .دیگه اینکار رو نکنید.

---

باعرض سلام
سپاس فراوان بابت تک تک کلمات و تمام زحماتی که متحمل شدید . انشالله در آینده خبرهای خوشی پست کنم.
ارادتمند - تیام

باعرض سلام و تبریک سال نو / امیدوارم سالی پر برکت و سرشار از موفقیت پیش رو داشته باشین
ماه های بسیار سختی بر من گذشت تنهایی و جدایی و عدم تمکین خانمم به بی عاطفه ترین شکل ممکن تنها حالت تکراری روزها و ماه های گذشته من بود. متاسفانه همانطور که در پست های پر تعداد خودم خدمتتون عرض کردم به راستی انگار خانمم به درست یا به غلط به تحریک ایکس و وای و زد از برادرش با سابقه اعتیاد گرفته تا دیگران به هیچ صراطی مستقیم نمی شود و دست از یکدندگی و لجبازی بر نمی دارد. صحبت ها و وساطت ها و پادر میانی ها هیچکدام هیچ تاثیری مثبتی در تصمیم غلط ایشون نداشت و ندارد. بهمن ماه شاد وروزهایی که باید استقبال نوروز باهم می رفتیم با اشک های پدر و مادر و خواهر و برادر تنها به دلیل کوته فکری و تصمیم بسیار غلطی بود که خانمم گرفته بود و هست همراه شد.!!! خدای من هم بزرگه و هم شاهد که به عنوان یک جوان هر کاری که لازم بوده انجام دادم تا یک زندگی معمولی بعد از چندین سال یهویی فرو نپاشد اما انگار نمی شود. حتی صحبتهای چهره به چهره من با خودش هم فایده نداشت و معنای گل وشیرینی و هدیه طلا در روز زن هیچ احساس و محبتی در دل سنگش را شعله ور نکرد بلکه با بی شرمی تمام نسبت به منی که سالها شوهرش بودم فقط اهانت میکرد. متاسفم برای خودم. افسوس که سزای محبت و مسئولیت پذیری من اینگونه جواب داد. من هم دیگر خسته شدم و تحمل بیش از این را ندارم. بعد از اینکه به آخرین صحبت های بزرگان فامیل مورد احترام خودشون پیام طلاق توافقی توسط دختر خود را به اطلاع خونواده من رسوندند و موجب ناراحتی و افسردگی شدید ما شدند. بی درنگ به این دختر لجباز اعلام کردم که هر طور که راحتی اقدام کن اگر طلاق میخواهی و مطمئن هستی که تصمیمت درسته و معتقدی که تمام این سالها به دروغ به من و زندگیمون عشق داشتی و به زور (به زور چه کسی نمی دانم؟؟) ازدواج کردی برو طبق درخواست خودت طلاق توافقی بده منم باهات همکاری میکنم و امضا میکنم. یک جمله هم گفتم که هر چند انگار خوندن سوره یاسین در گوش خر است و معذرت میخوام که اینگونه گفتم. ولی اعتقاد راسخی دارم که آدمی در این دنیا از هر دستی بدهد از همان دست میگیرد. یکی هم در آینده بعد از چند سال زندگی تو کاسش میزاره .

سلام آقا تیام، سال نو بر شما مبارک:72:

زندگی در جریان هست..

ایشان بی راهه رو انتخاب کردن و در آینده نادم خواهند شد.

چیزی که برای شما خواهد ماند یک تجربه و یک درس هست.

عشق در زندگی بسیار خوبه... روزهای عاشقانه ، حرف های عاشقانه، رفتارهای خوب. اما کافی نیست!
زندگی مشترک نیاز به افرادی داره که به بلوغ فکری رسیده باشن، انسانهایی با ایمان بر هر دین و مذهبی، افرادی با تعهد و مسئولیت پذیر، منطقی و خوش فکر.
دنیا پر از آواز عشق هست اما اکثرا حبابهای ریز و درشتی بر سطح آبن. عشق واقعی در عمل و در جریان زندگی نمود پیدا میکنه .. در لحظه لحظه جاری میشه.
آدمهایی که از دل و جان مایه میگذارن تا چراغ خانه روشن بماند و خنده از لب اعضای خانواده گرفته نشود.

شما آخر راه نیستین ، بلکه شاید ابتدای مسیری جدید قرار دارین. این روزها درد دیدن دنیایی جدید هست، همانند یک مادر و نوزاد.
امیدوارم در سال ۹۷ روزهای خوبی داشته باشین و این رنج ها آغاز و نوید یک رویه جدید و خوب در زندگیتون باشه.

آقای تیام ، سلام
نمی دونم چرا فکر میکنم پست های شما کمی fakeهستن . اینقدر که دور از واقعیت جامعه الان هست. یادم نمیاد چند سالتونه ولی اگر زیر 40 سال دارید .خیلی راحت اعلام کنید حق طلاق با شماست و ایشون رو طلاق نمی دهید. بعد از مدتی هم برید حکم ازدواج مجدد بگیرید و اجازه اش رو از ایشون بگیرید .بعد هم در عالم واقع دنبال کس دیگر باشید یا این وسط ایشون سر عقل میاد و برمیگرده یا واقعا میره. فقط یک نوشته بگیرید که ایشون درخواست جدایی داشتن و روی این درخواست تاکید کنید .اصلا شاید در همین پروسه ایشون خودش پشیمون شد.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

سلام آقا تیام، سال نو بر شما مبارک:72:

زندگی در جریان هست..

ایشان بی راهه رو انتخاب کردن و در آینده نادم خواهند شد.

چیزی که برای شما خواهد ماند یک تجربه و یک درس هست.

عشق در زندگی بسیار خوبه... روزهای عاشقانه ، حرف های عاشقانه، رفتارهای خوب. اما کافی نیست!
زندگی مشترک نیاز به افرادی داره که به بلوغ فکری رسیده باشن، انسانهایی با ایمان بر هر دین و مذهبی، افرادی با تعهد و مسئولیت پذیر، منطقی و خوش فکر.
دنیا پر از آواز عشق هست اما اکثرا حبابهای ریز و درشتی بر سطح آبن. عشق واقعی در عمل و در جریان زندگی نمود پیدا میکنه .. در لحظه لحظه جاری میشه.
آدمهایی که از دل و جان مایه میگذارن تا چراغ خانه روشن بماند و خنده از لب اعضای خانواده گرفته نشود.

شما آخر راه نیستین ، بلکه شاید ابتدای مسیری جدید قرار دارین. این روزها درد دیدن دنیایی جدید هست، همانند یک مادر و نوزاد.
امیدوارم در سال ۹۷ روزهای خوبی داشته باشین و این رنج ها آغاز و نوید یک رویه جدید و خوب در زندگیتون باشه.

---

سلام سحر خانم سال نو شما هم مبارک باشه ، ممنون بابت دلگرمی که به من دادین و سپاس بابت آرزوهای خوب در سال جدید. من هم آرزوی سلامتی و موفقیت را برای شما و تمامی اعضا دارم. جملات زیبایی در مورد عشق واقعی بیان کردین که من هم با شما موافقم اینو از ته دلم میگم شاید اگر ده سال پیش این جمله رو میخوندم همچین نظری نداشتم ولی الان که این همه موضوع را تجربه کردم به راحتی معنای تک تک کلمات مهم این جملات را با پوست و گوشت و استخون و جان و تنم حس میکنم. بسیار زیبا گفتید.
امیدوارم خوش باشین

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رهاوتنها

آقای تیام ، سلام
نمی دونم چرا فکر میکنم پست های شما کمی fakeهستن . اینقدر که دور از واقعیت جامعه الان هست. یادم نمیاد چند سالتونه ولی اگر زیر 40 سال دارید .خیلی راحت اعلام کنید حق طلاق با شماست و ایشون رو طلاق نمی دهید. بعد از مدتی هم برید حکم ازدواج مجدد بگیرید و اجازه اش رو از ایشون بگیرید .بعد هم در عالم واقع دنبال کس دیگر باشید یا این وسط ایشون سر عقل میاد و برمیگرده یا واقعا میره. فقط یک نوشته بگیرید که ایشون درخواست جدایی داشتن و روی این درخواست تاکید کنید .اصلا شاید در همین پروسه ایشون خودش پشیمون شد.

---

سلام رها خانم، نمیدونم چرا فکر میکنید پست های من تقلبی و fake هستند ؟!!! هر چند این نظر شماست. به هر حال خدای من شاهده و وجدان من راحت . مهم تلاش هایی بود که باید میکردم و صد البته به خرج هم دادم. امیدوارم خداوند صبری به من بدهد و روزگار من بخوبی تغییر کند و بتونم با این مسئله کنار بیایم. کاش دانشگاه ها و خونواده های ایران به دختران و پسران کمی درس زندگی میدادند و میفهماندند زندگی زناشویی فقط سکس و لباس شستن و بالعکس فقط پول در آوردن نیست.
در مورد پیشنهادتون مبنی بر اعلام درخواست ازدواج مجددم به عرض میرسونم به واسطه اینترنت و منابع متعدد دیگر هم خونواده آنها و هم خونواده من و همچنین خودم و اون دختر لجباز همه می دانیم این آپشن ها برای من وجود دارند و هیچ وقت از بین نمی روند. متاسفانه با این رفتارهایی که از خودشون نشون دادند چنانچه بر گردند هم زیر سوال می روند چرا که همه پل های پشت سر خودشون رو خراب کردند و رفتارهایی ناشایست از خودشون نشون دادند. فقط میتونم بگم متاسفم و متاسفم و متاسفم.

نگران

باسلام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای یکایک اعضا
خواستم بعد از مدتها مطلبی به اطلاع دوستان برسونم، نمیدونم چی شده که خانمم راضی شده به مشاوره و روانشناس خانواده مراجعه کنیم؟!! البته با کلی اصرار و توصیه برخی افراد!!! نمیدونم این تصمیم از روی چی هست؟ از این دید که به کمک مشاور مشکلات زندگی مطرح بشن و مشاور کمک کنه و راهکار بده مشکلات حل بشن و یا از روی این دید که مثلا در ادامه پروسه قهر اعلام کنه که ببینید دکتر هم رفتیم نتیجه نداد؟؟!! نمیدونم چی بگم!! البته من خودم به این مورد به عنوان قدم مثبت فکر میکنم اما شواهد شواهد مثبت و تحلیل خوبی نشون نمیده از طرفی همچنان ارتباط زیر صفر است و به هیچ وجه از هر نوع مجازی و واقعی وجود نداره !! ممنون میشم نظرتونو اعلام کنید.
مورد دیگه خواستم در مورد مشاوره بپرسم، معمولا مشاور چند جلسه جداگانه برای زن و شوهر توی این گونه موارد در نظر میگیرن؟ البته میدونم فرد به فرد و مشکل با مشکل فرق داره و باید ریشه یابی بشه و بعد روش درمان و اراده زن و شوهر بکار بیاد اما خواستم یه چیز کلی بدونم.
بانهایت سپاس. تیام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

- - - Updated - - -




سلام سحر خانم سال نو شما هم مبارک باشه ، ممنون بابت دلگرمی که به من دادین و سپاس بابت آرزوهای خوب در سال جدید. من هم آرزوی سلامتی و موفقیت را برای شما و تمامی اعضا دارم. جملات زیبایی در مورد عشق واقعی بیان کردین که من هم با شما موافقم اینو از ته دلم میگم شاید اگر ده سال پیش این جمله رو میخوندم همچین نظری نداشتم ولی الان که این همه موضوع را تجربه کردم به راحتی معنای تک تک کلمات مهم این جملات را با پوست و گوشت و استخون و جان و تنم حس میکنم. بسیار زیبا گفتید.
امیدوارم خوش باشین

- - - Updated - - -




سلام رها خانم، نمیدونم چرا فکر میکنید پست های من تقلبی و fake هستند ؟!!! هر چند این نظر شماست. به هر حال خدای من شاهده و وجدان من راحت . مهم تلاش هایی بود که باید میکردم و صد البته به خرج هم دادم. امیدوارم خداوند صبری به من بدهد و روزگار من بخوبی تغییر کند و بتونم با این مسئله کنار بیایم. کاش دانشگاه ها و خونواده های ایران به دختران و پسران کمی درس زندگی میدادند و میفهماندند زندگی زناشویی فقط سکس و لباس شستن و بالعکس فقط پول در آوردن نیست.
در مورد پیشنهادتون مبنی بر اعلام درخواست ازدواج مجددم به عرض میرسونم به واسطه اینترنت و منابع متعدد دیگر هم خونواده آنها و هم خونواده من و همچنین خودم و اون دختر لجباز همه می دانیم این آپشن ها برای من وجود دارند و هیچ وقت از بین نمی روند. متاسفانه با این رفتارهایی که از خودشون نشون دادند چنانچه بر گردند هم زیر سوال می روند چرا که همه پل های پشت سر خودشون رو خراب کردند و رفتارهایی ناشایست از خودشون نشون دادند. فقط میتونم بگم متاسفم و متاسفم و متاسفم.

---

باسلام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای یکایک اعضا
خواستم بعد از مدتها مطلبی به اطلاع دوستان برسونم، نمیدونم چی شده که خانمم راضی شده به مشاوره و روانشناس خانواده مراجعه کنیم؟!! البته با کلی اصرار و توصیه برخی افراد!!! نمیدونم این تصمیم از روی چی هست؟ از این دید که به کمک مشاور مشکلات زندگی مطرح بشن و مشاور کمک کنه و راهکار بده مشکلات حل بشن و یا از روی این دید که مثلا در ادامه پروسه قهر اعلام کنه که ببینید دکتر هم رفتیم نتیجه نداد؟؟!! نمیدونم چی بگم!! البته من خودم به این مورد به عنوان قدم مثبت فکر میکنم اما شواهد شواهد مثبت و تحلیل خوبی نشون نمیده از طرفی همچنان ارتباط زیر صفر است و به هیچ وجه از هر نوع مجازی و واقعی وجود نداره !! ممنون میشم نظرتونو اعلام کنید.
مورد دیگه خواستم در مورد مشاوره بپرسم، معمولا مشاور چند جلسه جداگانه برای زن و شوهر توی این گونه موارد در نظر میگیرن؟ البته میدونم فرد به فرد و مشکل با مشکل فرق داره و باید ریشه یابی بشه و بعد روش درمان و اراده زن و شوهر بکار بیاد اما خواستم یه چیز کلی بدونم.
بانهایت سپاس. تیام

سلام
راستش همه تاپیک رو نخوندم
ولی به هرحال بهترین کار اینه که برید مشاوره و ببینید نتیجه چی میشه

و به نظر من خیلی صبورانه مساله رو دنبال کنید و خودتون رو به هیچ عنوان ذوق زده نشون ندید
در جریان مشاور رفتن و ... حمایتهایی رو از خانمتون انجام بدید مثلا با ماشین برید دنبالش با ماشین برسونیدش حتی اگر خودتون هم ماشین ندارید با یه تاکسی برید دنبالش و موارد اینچنینی رو رعایت کنید

حس مورد حمایت قرار گرفتن خیلی شیرین هست برای خانمها
ولی در رابطه با این تصمیمش خیلی عادی برخورد کنید نه مثل آدمی که سر از پا نمی شناسه

و اینکه چی تو ذهنش هست رو هم فعلا بهش فکر نکنید
بذارید بیاد تا ببینید چی تو ذهنشه و اینکه ادامه این موضوع فایده داره یا نه

ضمنا فکر کنم تاپیکتون طولانی شده و باید تاپیک جدیدی باز کنید

موفق باشید

سلام آقا تیام

من نظرم اینه که مراجعه کنین. نیت ایشون هر باشه کاملا برای شما مفید و مؤثر هست و نشونه ی اینه که کاملا برای حفظ زندگیتون جنگیدین.
حالا هر چند جلسه و .. ای که بود. (فقط ما رو بی خبر نگذارین )

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar.66

سلام آقا تیام

من نظرم اینه که مراجعه کنین. نیت ایشون هر باشه کاملا برای شما مفید و مؤثر هست و نشونه ی اینه که کاملا برای حفظ زندگیتون جنگیدین.
حالا هر چند جلسه و .. ای که بود. (فقط ما رو بی خبر نگذارین )

---

باسلام سحر خانم خیلی ممنون بابت پاسختون. من خودمم هم بخاطر زندگی علی رغم این همه سختی که متحمل شدم ترجیح میدم با فضایی بدور از شتابزدگی عمل کنم و به کمک مشاور به جلو برویم. مشاوری که رفتیم هم متخصص و دکتری روانشناسی بالینی هست و هم روانپزشک رزومه و اینفوگرافی خیلی خوبی دارن . یه تست 70 وخرده ایی سوالی گرفت و هم مصاحبه و شرح حالی از وضعیت گرفت و قرص سرترالین 50 برای جفتمون نوشت. البته برای خانمم داروی بیشتر نوشت. دکتر معتقده که باتوجه به تشخیصی که داده و همچنین نمونه های مشابه زن و شوهری مشکل پیش امده حل میشه. ممنون میشم نظرتونو
بگین. ارادتمند تیام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تیام2012

باسلام سحر خانم خیلی ممنون بابت پاسختون. من خودمم هم بخاطر زندگی علی رغم این همه سختی که متحمل شدم ترجیح میدم با فضایی بدور از شتابزدگی عمل کنم و به کمک مشاور به جلو برویم. مشاوری که رفتیم هم متخصص و دکتری روانشناسی بالینی هست و هم روانپزشک رزومه و اینفوگرافی خیلی خوبی دارن . یه تست 70 وخرده ایی سوالی گرفت و هم مصاحبه و شرح حالی از وضعیت گرفت و قرص سرترالین 50 برای جفتمون نوشت. البته برای خانمم داروی بیشتر نوشت. دکتر معتقده که باتوجه به تشخیصی که داده و همچنین نمونه های مشابه زن و شوهری مشکل پیش امده حل میشه. ممنون میشم نظرتونو
بگین. ارادتمند تیام

---

آقا تیام درباره ی داروهاتون و روند مراجعات هرچه نظر پزشک شماست عمل کنین. با توجه به وضعیت کنکونی شما و همسرتون سرترالین تجویز شده.
دکنر هم درست میگه در نا امیدی بسی امید هست .. توکل بخدا . احساس میکنم هیجان زیادی دارین و البته حال بهتری.. انشالله این روند به خوبی سپری بشه و به نتیجه برسین.:72: