-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیز، بهت حق می دم، خیلی سخته که به خاطر یه خصوصیت مثبت توی روی همه بایستی و بعد ببینی که همون خصوصیت هم وجود نداره. عزیزم باید به همسرت بگی یا یه طوری بهش بفهمونی که فقط یک تضمین برای باقی ماندن علاقه بین هیچ زن و شوهرها وجود داره و اون احترام به خواسته ها و رشد و پیشرفت شخصیتی دو طرفه، وگرنه اگر یکی از طرفین بعد از چند وقت رفتارش رو به ضعف پیش بره هیچ انگیزه ای برای طرف مقابل باقی نمی گذاره. سیگار کشیدن مسئله کمی نیست اما متاسفانه انقدر در جامعه ما زیاد شده که به چشم نمیاد، عزیزم ارزشهات رو حفظ کن، اونها برای هزارمین بار هم که شده به همسرت بگو، بگو که چه توقعاتی ازش داری، به خاطر کدوم خصوصیات مثبتش باهاش ازدواج کردی، اگه چه مسائلی رو ببینی ازش نسبت بهش سرد میشی و از اون هم بخواه که توقعاتی که از تو داره رو بهت بگه...
عزیزم برای زندگیت قانون بذار، بعضی وقتها شما باید کوتاه بیای و بعضی وقتها همسرت، این حد و مرزها رو مشخص کنید تا احساس نکنی تمام گذشت ها و فداکاری ها رو شما باید انجام بدی و همسرت هیچ تغییری نباید بکنه...
:72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیز
با این کارهات داری شوهرتو از دست می دی و یقین داشته باش اگه ادامه بدی میره با یک نفر دیگه. مواظب برخوردات باش. تو برای شوهرت یک زندان درست کردی و خودت شدی زندانبانش. با این کارهات داری میگی که اصلا بهش اعتماد نداری. منطقی تر برخورد کن. اون شوهر تو هست نه زندانیت.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزیزم تو شغل شوهرتو فراموش کردی اگر اشتباه نکنم ایشون مامور نیروی انتظامیه مطمئن باش انقدر تو گوششون میخونند که به راه کج نیافتند
با سیگار کشیدن که زندگی تو فنا نمیشه اصلا اجازه نده خانوادت بفهمن که شوهرت سیگار میکشه ببین بیا به شوهرت بگو دوست دارم هر کاری که میکنی حتی خلاف پیش من بکنی میخوای سیگار بکشی بکش ولی پیش من بکش میخوای مشروب بخوری بخور ولی جلوی من بخور میخوای دختر بازی کنی بکن ولی پبش من بکن ببین این موردی که بهت میگم کلی انسانها رواز هر چی که جلوشونو بگیری حریصتر و حساستر به اون موضوع میشن مثلا یه بچه رو فرض کن اگر بهش بگی نری سر کود دست نزنی به فلان چیز بچه بیشتر کنجکاو میشه که تو کمد چی هست فلان چیز به چه دردی میخوره و بالاخره هم سراغ کمد میره هم به فلان چیز دست میزنه اما یواشکی و بی اجازه .حالا اگر خودمون در کمد وباز کنیم و به بچه بگیم عزیزم ببین تو کمد هیچ چیز خاصی نیست و فلان چیزو ببین به درد تو نمیخوره بچه قانع میشه مثل همین بد حجابی مملکت خودمون از بس زدن تو سرمون گفتند ال کنید بل کنید تا دوتا مانتو تنگ و روسری کوتاه میدیدند میبردنشون ارشاد بدبختارو وضع بهتر نشد که هیچ بدترم شد خیلی حرف زدم ببخشید اما کمی بیشتر با شوهرت دوست باش تا یه مربی تربیتی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام عزیزم ببخشید اگربا صراحت حرف می زنم ایشالا بتونم برات مثمرثمر واقع بشم
بله من اول زندگیم هستش حدودسه ماه.اما حق باشماست شوهرمن کارش طوری نیست که سه روزازش دورباشم
خب حالا که مشاوره رفتی باید قاعدتا مشاوره رفتنتون ثمره ایی داشته باشه شما که فقط نرفتید مقصرکار راپیدا کنید باید راه حلی هم برای مشکلاتان مشخص کرده باشه نه؟؟واینکه آقاتون هم باهاتون اومده خیلی خوبه .اگراهلش هست ازش بخواید دوباره باهم برید تا بلکه با مشاوره رفتن وهمکاری همسرتان مشکلتان حل شود.دوتا عرض دیگه1.با سیاست بودن همانطور که دوستان گفتن درزندگی مشترک یک اصل خیلی مهمی هست علی الخصوص که زن باید این توانایی را بتواند اگرم ندارد درخودپرورش دهد.توصیه:مطالعاتت را دررابطه نحوه برخورد زناشویی بیشتر کن یا مقالاتی که دراینترنت می توانند کمکت کنند (بالا بردن آگاهی درباره حل مشکلت)2-صبور باش توکل داشته باش پشتکار داشته باش البته استمراری بودن رفتارخیلی اهمیت داره.3.یک خاطره آموزنده:یک مردی بود که مدتی بود زن دوم گرفته بود که بعضی روزا به صورت مخفیانه یکی دوسا عت به اون سر می زد اما خانم اول که متوجه شده بودند بعد ازتعقیب وغیره وذالک یک روزرفتن دم خانه زن دوم شروع به داد وبیدادوعابروریزی...حال همسرش که متوجه شده بودخانم اولش به مسئله پی برده با زن اول عهدوشرط کرد که یک روز درمیان خانه هرکدام می رودو......)خب این را بهش می گن بی سیاستی زن دوم که بدون فکر کاری کردکه ازچاله به چاه افتاد اونطوری حداقل هرشب همسرش پیشش بودو....اما حالا قضیه بدتربه ضررخودش شد تاسودش.عزیزم مراقب باش برچسب نزنی ونکات مثبت اورا گوشزد کنی وتشویق باید طوری باشی که برای اون حکم رفیق را پیدا کنی اینطوری که به شما نزدیک بشه حرف شما که با مهرورزی بهش می گی بهتر می تواند بسنجدوعمل کند وازدستتون فراری نباشدخدای نکرده...ابای کاررا ازنظرش نینداز بزارفک کند درمورد هیچی خبر نداری کاری نکن که با خیال راحت درجلوی رویت هم هرکاری خواست بکند...دیگه اینکه دوستان دیگرهم که ف را می گویند خودت بروفرزاد...
ایشالا مشکلت حل میشه با گذرزمان وپشتکارخودت وتوکل.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام دوستاي گلم.
ممنون كه جواب منو ميدين ، بهش پيشنهاد دادم يه مسافرت 3-4 روزه بريم شايد توي روحيه هر دومون تاثير بذاره.آخه ماه عسل هم نرفتيم بهش مرخصي ندادن.
ديشبم توي خونه سيگار كشيد اما هيچ حرفي نزدم از قبل هم بهش گفتم هر كاري ميخواد انجام بده بهم بگه فقط همين.الانم دارم برنامه زندگيم رو عوض
تا 3كه سر كارم بعد از اونم ميرم يوگا البته در هفته 3 بار تصميم دارم برم دنبال درسم.
مشكل من اينه كه 100% فكرم رو به شوهرم اختصاص دادم و بقيه رو فراموش كردم.درسته كه شريك زندگيمه اما 50 % زندگي هم مربوط به خودمه به خونواده و دوستام...
تازه فهميدم كه منم بايد مثل اون خونسرد باشم اون آدمه منم آدمم ! تازه زن هميشه حساس تره.
برام دعا كنيد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان داستان زندگی چکامه رو خوندی؟ بهت پیشنهاد میدم حتما" بخونش
قسمت متارکه و طلاق
موفق باشی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
elina
مرسي عزيزم كه جواب ميدي.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. خيلي خوشحالم كه بالاخره حد و مرزها را با خودت مشخص كردي. لذت ببر از زندگي . اميدوارم كه همين رويه رو در پيش بگيري و يادت نره. موفق باشي عزيزم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوست خوبم سلام . من الان تازه پستتو خوندم. واقعا متاسف شدم.
متاسفم برای تو که می خوای زندگیت از هم نپاشه ولی دقیقا داری این کار رو می کنی. عزیزم می خوای یکم از خودت بگم ؟؟؟
یک زن وابسته- حساس و شاید هم کمی بیمار که مجبور باشه دارو مصرف کنه. داره با دست های خودش زندگی قشنگشو خراب می کنه. داستان چکامه رو خوندی ؟؟؟ خب آخرش چی شد ؟؟؟
خراب کردن خیلی راحته ولی ساختن سخته. چکامه راحت خراب کرد ولی الان برای ساختنش داره جونشم بالا می یاد. خب کار درستیه ؟؟؟
نوشتی شوهرم سیگار کشیده.
خب بکشه. چیزی ازت کم می شه ؟؟؟ از زندگی مشترکش و علاقه اش به تو ؟؟؟ چرا بیخودی اعصاب خودت و شوهرتو خرد می کنی ؟
عزیزم تو زندگی مشترک اعتماد داشتن به همدیگه خیلی مهمه. خیلی زیاد.
با یکی از دوستام صحبت می کردم می گفت بریم مهمونی ناراحت می شوم شوهرم زنی رو نگاه کنه ( شوهرش مرد سالمی بود دوستم خیلی الکی حساس بود ) می دونی بهش چی گفتم ؟ گفتم اگه تو بری مهمونی و مرد فوق العاده جذاب و شیک پوشی رو ببینی یک نگاه بهش بندازی و تو دلت تحسینش کنی. این یعنی خیانت به شوهرت ؟؟؟ گفت نه . گفتم پس چرا وقتی شوهرت یک همچین کاری بکنه شر به پا می کنی ؟؟؟
زیبایی در هر جایی و در هر مکانی احسنت داره اما به حدش.
در هر مرحله ای از زندگی اگه تعادل باشه هیچ مشکلی به وجود نمی یاد. اینکه زن یا مرد بعد از ازدواج در حد تعادل با دوستاش رابطه داشته باشه- کارهای مورد علاقه اش رو انجام بده و گاهی اوقات کمی هم شیطنت کنه هیچ اشکالی نداره. تازه باعث شیرین تر شدن زندگی هم می شه. زن یا مردی که بعد از ازدواجش احساس کنه تو قفس افتاده نه تنها از زندگیش راضی نیست و نمی تونه نقش اش رو در زندگی مشترک به خوبی ایفا کنه بلکه بعد از مدتی خسته می شه و شاید برای رهایی دست به هر کاری بزنی.
یک چیز دیگه رو هم همیشه یادت باشه. فنر رو هر چی بیشتر فشار بدی وقتی ولش کنی بیشتر می پره!!! امیدوارم انقدر شوهرتو تحت فشار نذاری که یک روز خسته بشه و بخواد بپره .
در ضمن اختلافات شما و همسرتون باید بین خودتون دو تا حل بشه. خوب بود تا مشکلی پیش می یومد همسرت گوشی رو برداره و بخواد به مادرش زنگ بزنه ؟؟؟ کمی منصف باش.
تراوت عزیز در تالار بیشتر جستجو کن . ببین چند نفر مثل تو بودند و با ادامه دادن اشتباهشون زندگیشون به کجا رسید؟؟؟
اگه تند حرف زدم معذرت می خوام. موفق باشی.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
به نكته خيلي خوبي اشاره كردي
50 در صد زندگي خودتو
خودتو به اون محدود نكن
تو هم علايقي داري،تو هم مي توني كارهايي كه دوست داري انجام بدي
چه اشكالي داره؟!
تا جايي كه به زندگيت لطمه نزنه مي توني براي خودت باشي
دوستاتو دعوت كن خونت.
با آدماي جديد آشنا شو و وقتتو باهاشون بگذرون
شايد اينطوري كمي از حساسيت هات كم بشه و خودت هم كمتر حرص بخوري
مطمئن باش شوهرت هم كاري نمي كنه كه زندگي به اين خوبي رو از دست بده . اون هم براي خودش عقل و شعور داره و مي فهمه كه چي خوبه و چي بده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه
ضمنا اگر شما هم بتوانيد براي خودتان مشغوليت پيدا كنيد و وابستگي ساعتي بيش از حد به ايشان نداشته باشيد به نظرم كمتر از اين از دير و زود كردنشان ناراحت خواهيد شد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نازنين عزيز ممنون از راهنماييت.اصلا تند صحبت نكردي و خيلي هم خوشحالم كه بهم كمك كردي.
دانه جان خيلي دوست دارم مرصي كه هميشه جوابم رو ميدي ، داستان زندگي چكامه تلنگري بود كه به خودم بيام و نذارم بيشتر از اين زندگيم خراب شه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
خدا رو شکر عزیزم. خیلی مواظب باش این نتیجه ای که الان بهش رسیدی مقطعی نباشه و دوباره دو ماه دیگه برنگردی سر خونه اولت. خیلی مواظب باش عزیزم. :72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
تمام سعي ام رو دارم ميكنم اگه روزگار بازي در نياره.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان سلام
نه به اینجور نه به اونجور!!!!
شماکه نمی خوای مردت سیگاری بشه ...سیگارمقدمه ایی میشه برای کارهای بعدی که عواقب خوبی هم نداره
این خیلی خوبه که دست ازاون حساسیت ها ومحدود کردنات برداشتی اما عزیزم باید سعی کنی بهش نزدیک بشی حرفات به دلش بشینه نباید اجازه بدی به این راحتی سیگار بکشه اما نه با توپ وتشر.....مواظب باش
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
با ملايمت صحبت كردن خيلي خيلي راحت تر مشكلات را حل مي كند
اما با دعوا و مرافه حق ترين حرفها هم به گوش ناخوشايند مي آيند.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اي بابا چرا شما فكر ميكنيد من همش دعوا ميكنم؟بيشتر مواقع حرفهام رو موقع خواب ميزنم ، هميشه هم داد و بيداد نيست !!! وقتي ديديم ملايمت فايده نداره داد و بيدادرو شروع كردم.
خيلي جدي هم بهش گفتم اگه يه بار ديگه سيگار بكشه براي هميشه تركش ميكنم ، گفتم روزي 1000 تومن پول سيگار نيست كه من بابتش ناراحت باشم بهش گفتم به خاطر سلامتيشه.قبول كرده حالا ببينم چي ميشه.ديروزم برام مانتو و شال و كيف خريده بود(خدايي سليقه به خرج داد)گفت اينم هديه به خاطر اذيت هايي كه ناخواسته انجام دادم.
دوستهاي خوبن برام دعا كنيد بتونم اين گير دادن ها رو كمتر كنم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دلداده جان اينو ميدونم سيگار زمينه همه چيز اما دوستان توي تالار اين براشون عاديه...زدم بر طبل بي عاري..................ضمنا ازت ممنون كه راهنمايم ميكني.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. خيلي خوشحالم كه زندگيت بهبود پيدا كرده. وسايل هايي رو هم كه برات خريده مباركت باشه عزيزم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
harfedel
عزيز ممنون ، دعا كن دوباره به قبل برنگردم خيلي خودم اذيت ميشم كه مجبورم خودم رو به بي خيالي بزنم اما اينطوري بهتر جواب ميده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
خوبه عزیزم همین رویه رو در پیش بگیر امیدوارم موفق باشی یه دنیا شور وشادی برات آرزو میکنم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام دوستان:72:.
امروز خيلي ناراحتم ! هي گفتيد گير نده ، خودت زندگيت رو خراب نكن اينكار رو كردم و گير نميدادم.اما ديروز دعوامون شد حسابي. نميدونم چرا از وقتي كه اومد خونه بد اخلاق بود و هي بي محلي ميكرد:162: منم به روي خودم نياوردم تا 2-3 ساعت بعد بالاخره پرسيدم چي شده كه گفت ديگه نميذارم بري دانشگاه:81: اين در صورتيه كه توي عقد نامه هم قيد شده كه حق تحصيل با منه و به خاطر كارهاي عروسي1 ترم مرخصي تحصيلي گرفتم و ترم 4 هستم..پرسيدم چرا گفت نميخوام درس بخوني خيلي عصبي شدم اما بازم حرفي نزدم برگشت گفت چرا بي محل ميكني چرا حرف نميزني اون موقع منم قاطي كردم و گفتم حرف بزنم ميگي حرمت نگه نميداري،حرفم كه نميزنم ميگي بي محل ميكني.بهم گفت:خيلي گير ميدي اعصابمو خورد كردي (به خدا از زماني كه اينجا نوشتم گير نميدم واقعا گير ندادم)به خدا تو اين مدت هر دفعه دوستاش زنگ ميزدن هيچ حرفي نميزدم كلي هم دوست جديد پيدا كرده يكي سيستم رو ماشين ميبنده'اون يكي سي دي ميزنه'.....
بازگفتم از يه جايه ديگه پر ميخواد رو من خالي*شب كه ميخواستم بخوابم گفت فردا شب ميريم خونه داداشش منم بهش گفتم حوصله ندارم تا 4 سر كارم بعد هم خسته نميام مهموني بعد ديگه شروع كرد كه:تو نميفهمي'همه زن دارن منم زن دارم'درستت ميكنم.منم رفتم راحت خوابيدم از صبح هم نه اون زنگ زده نه من نمي دونم شب برم يا نه؟.يه بدي هم داره وقتي با من قهره همه ميفهمن حالا بيا به اونها جواب پس بده كي چي شده.:97:[/align]
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
واسه چی نری عزیزم؟
به نظر من برو
امروز هم اصلا" به روی خودت نیار که دیشب چی شده؟
موفق باشی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان، چرا نمي ري؟ با نرفتنت فقط جار و جنجال رو بيشتر مي كني. اون فكر كرده تو گير نمي دي يه جور داري بهش بي محلي مي كني. آخه به اون طراوت عادت كرده بود هرچند كه مضر بود. بشين باهاش منطقي صحبت كن. در مورد رفتارهاي قديمت و الانت. بگو بهش كه براي چي بهش ديگه گير نمي دي. امشبم حتماً برو.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
elina-harfedel
عزيز باهاش حرف زدم و گفتم كه قبلا به خاطر اين كه هميشه بيرون بود ناراحت بودم وبهش شك داشتم وقتي هم گفتم منو بوسيد و بغلم كرد و گفت ممنون از خانوم عاقلم كه گير نميدي(خرم ميكرد)دليل نرفتن من امشب به خاطر ديشب نيست به خدا خسته ام و اونها ساعت 11 شب تازه شام ميخورن يعني مهموني تا 12 -12:30 طول ميكشه و دير ميايم خونه و فردا صبح هم كسر خواب پيدا ميكنم و دليل دوم هم اينه كه از خواهر شوهر كوچيكم خوشم نمياد 18 سالشه به قدر اذيتم كرده وقتي هم ميرم همش ميچسبه به منو از دوست پسراش ميگه و منم حوصله ندارم بعدها اگه اتفاقي افتاد بگه كه من در جريان بودم ميدونيد اين دختره بيشعور(عكس منو به دوست پسرش داده بود و گفته بود اگه من به شوهرم يعني داداشش گفتم عكس منو پخش كنه)به امام حسين داشتم رواني ميشدم.بازم خدا پدر مادر پسره رو بيامورزه كه به موبايلم زنگ زد و گفت برم عكس رو بگيرم با اين حال من بازم بهش حرفي نزدم و به مادر شوهرم كه گفتم گفت:بچه است و نادوني كرده!!!دلم پره نميدونم چرا دارم لج ميكنم كه نرم؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اون بچه است عزيزم. هنوز از لحاظ عقلي رشد كافي نكرده. تو بي خيال باش. بذار اون هر چي مي خواد بگه ولي تو هم در جوابش هيچي نگو. بذار كم كم بفهمه كه دوست نداري به حرفهاش گوش كني و بره پي كارش. حالا يه روزم ديرتر بخواب. نمي شه . به خاطر همسرت اين كارو بكن. لج نكن. با لج و لج بازي هيچي درست نمي شه كه بدترم مي شه. زندگي ارزشش خيلي بيشتر از اين حرفهاست. سعي كن لذت ببري عزيزم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان سلام
خانومی با لج کردن هیچی درست نمی شه فقط این می شه که اونم لج می کنه یه جایی تلافی کنه پس برو الکی برای خودت شر درست نکن دختر خوب
سعی کن یه جور دیگه شوهرتو رام کنی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اولا که حق داری تراوت جان. منم دقیقا مثل تو با این مهمونی های دیروقت مشکل دارم ولی چاره ای نیست از هر 10 تا 4 تاشو می روم توش حرف درنیاد. تو هم برو. اشکال نداره.
دوما خانمی یک موقع از اون ور پشت بوم نیفتی. ببین عزیزم تعادل رو حفظ کن. نه خیلی بی یند و بار باشه همسرت نه خیلی تو منگنه. خودت عاقلانه رفتار کن به وقتش.
در مورد رفتار خواهرشوهرت باید به همسرت می گفتی ولی خواهش می کردی به روی اونا نیاره. باید در جریان قرارش می ذاشتی تا خدای ناکرده اگه اتفاقی افتاد چوبشو تو نخوری.
در هر صورت عزیزم یادت باشه تو زندگی همیشه باید تعادل رو حفظ کنی خانمی. :72:
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوستهاي خوبم ممنون كه جواب منو ميدين ديشب به حرف شما گوش كردم و رفتم مهموني ، دروغ چرا از هميشه بيشتر تحويلم ميگرفت جلوي مادرش و جاريم همش دست من تو دستش بود و هي ميگفت و ميخنديد يه جورايي كه ديگه خودم خجالت ميكشيدم .همه چيز خوب بود تا بعد از شام داداشش گفت دو سه روز پيش اومدم درخونتون نبودين ميخواستم چراغ اضطراري رو بگيرم آقا هم به مامانش فت فردا زنگ بزن يادم بنداز يه كليد بزنم بدم به شما !!! منو ميگي داشتم خفه ميشدم بحث لج كردنم نيست برادر شوهرم از شوهرم 6 سال بزرگتره اما مجرده و نميخوام خدايي نكرده در نبود ما............ميدونم همش فكر غلط اما نميخوام وقتي نيستم حتي خواهرمم بره خونمون.يه چيزي نزديك بود يادم بره برام قسم خورداز زماني كه به دنيا امده تا الان به جزء اون يكي دوباري كه جلوي من و يه باري كه سركارش بوده لب به سيگار نزده بهم گفت چون من اذيتش ميكردم ميخواسته يه جوري تلافي كنه.خودمونيم اين بچه بازيهام بعضي وقتها تو زندگي لازمه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نه عزیزم منطقی شوهرتو راضی کن کلید یدک به کسی نده بگه هروقت کاری داشتید ساعتهایی که من یاهمسرم خونه هستیم بیایید
بهش بگو اون مجرد و من تازه عروس درست نیست که اون رفت و امد تو خونه داشته باشه وقتی هردو ما نیستیم شاید همسایه ها بد بین بشن و این خیلی بد
اما اروم با قربون صدقه رفتن بهش بگو
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
مینا 22 عزيز حتما اين حرف رو بهش ميزنم:(وقتی هردو ما نیستیم شاید همسایه ها بد بین بشن و این خیلی بد)ازت ممنونم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام. طراوت جان. به نظر منم معني نداره كليد يدك به برادر شوهرت بدين. هر موقع شما رو كار داشته باشه مي تونه هر زماني كه شما هستيد بيايد نه غير از اون. منم با مينا موافقم. با چرب زباني مي توني شوهرت رو از اين كار منصرف كني. موفق باشي.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سعي ميكنم ، اميدوارم بشه مرصي عزيزم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ديديد گفتم يه حس بد داريم.ديديد گفتم شكاكم.:54:
خدا كنه بميرم ، فقط از خدا برام مرگ بخواهيد ، آخه كدوم آدمه كه بعد از 4 ماه شوهرش شماره بده به دختر؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:302::47::4 7::47::47::47::47::4
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
چی شده عزیزم؟ اتفاقی افتاده؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
وااااااااااااااااااااااای مطمئنی یا دوباره حس بدبینی بهت دست داده آروم باش آروم خوب فکراتو بکن تحقیقاتو بکن مطمئن شو بعد دنبال راه حل بگرد اصلا به روی شوهرت نیار
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام عزیزم
آروم باش تورو خدا
از کجا فهمیدی ؟؟؟ مطمئنی؟؟؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ارسال: #1شوهران از زنان چه می خواهند؟
--------------------------------------------------------------------------------
خانم خوبم، کمکم کن برای فرزندانم یک قهرمان باشم. از من و از کارهای خوبی که کرده ام تعریف کن. فقط از کاستی هایم حرف نزن.
*****************************
همان طور که به بچه هایمان هم گفته ام: « تو را دوست دارم و به تو افتخار می کنم». نیاز دارم که من هم همین را از تو بشنوم: « که دوستم داری و به عنوان یک شوهر و یک پدر به من افتخار می کنی».
*****************************
یک شوهر به تحسین و احترام دائم نیاز دارد. بخشی از این تحسین و احترام را می تواند در محیط کار و والدین و سایرین دریافت کند. اما مشتاق است که بخش عمده آن را از همسرش دریافت کند.
*****************************
به شوهرت احترام بگذار. علی رغم همه کمبودهایش (که تو ضعفهایش را بهتر از هر کسی می شناسی). بگذار بداند که تو فکر می کنی او بزرگ است. و تحسینش می کنی.
*****************************
وکیل من باش. طرف من باش. اگر فکر می کنی اشتباه می کنم. راهنمایی ام کن تا به سمتی که فکر می کنی درست است بروم. نخواه که بر من مسلط شوی و مرا به آن سو بکشانی.
*****************************
وقتی دارم از خودم انتقاد می کنم. وقتش نیست که بارم کنی.
*****************************
وقتی دارم داستانی را تعریف می کنم. با تصحیح جزئیات حرفم را قطع نکن. واقعیت ها مهم نیستند. مهم آن است که حمایتم کنی و کاری کنی که خوب به نظر برسم. نه مثل احمتقی که نمی تواند واقعیت ها را بیان کند.
*****************************
به داستان هایم گوش کن . حتی اگر به نظرت ملال آور بیایند. برای من ملال آور نیستند و لابد دلیلی دارم که می خواهم آنها را برای تو بگویم