واااااااای که چقدر حرفاتون روم تاثیر مثبت گذاشت ستاره عزیز
الان که فکر میکنم میبینم من هیچی از سیاست و جذابیت زنانه رو اجرا نکردم و در عوض انتظار یه زندگی عاشقانه داشتم.... ممنون از این همه دقت و راهنمایی خوب....
از این به بعد میخام واقعا این کارا رو احرا کنم.... ممنون میشم بازم بهم یاد بدین....
شوهرم آدمی نیست که بخواد از قصد کسی رو آزار بده و خیلی همیشه سعی داره رک و راست باشه...بهم میگه من نمیتونم راجب احساسم و این چیزا دروغ بگم...و همون چیزی رو نشون میدم که تو دلم هست... و این بی میلیش به من رو هم بهمین خاطر بیان کرده ..... اما خب الان فهمیدم من هیچ فرصتی بش ندادم تا بهم علاقه پیدا کنه....
اما الان یه حس بدی که دارم اینه که وای دیگه از دستم رفته.... دیگه نمیتونه بهم علاقه پیدا کنه... وای همه چیو خراب کردم...میدونم هیچوقت واسه شروع دیر نیست... اما الان حس میکنم دیگه از من رنجیده و برگشتنی نیست...تازه از اولم وه بم علاقه نداشته حالا دیگه بد تر شده...