خیلی برام جالبه که بدونم این خانم هایی که همسرشون رو در جایگاه این آقا تصور کردن و همچین پاسخ های تیز و برنده ای دادن، اگر برادرشون رو هم جای این آقا تصور می کردن، دقیقا همین حرفها رو می زدن؟
نمایش نسخه قابل چاپ
خیلی برام جالبه که بدونم این خانم هایی که همسرشون رو در جایگاه این آقا تصور کردن و همچین پاسخ های تیز و برنده ای دادن، اگر برادرشون رو هم جای این آقا تصور می کردن، دقیقا همین حرفها رو می زدن؟
دقیقعامن به خانواده نامزدم همچین حرفی زدم گفتم اگه پسرتون موقعیت منوداشت هم شمااینقدکم توجهی میکردین البته بعدش خودشون فهمیدن که چقدراشتباه کردن الان هم دیگه خودشون دنبال بقیه درمان هستن
برای یک زن هیچ چیز بدتر از این نیست که مورد پسند همسرش نباشه . و اینکه تصور کنه از نظر همسرش زیبا نیست . شما تا به حال به روح و روان همسرتون هم توجه کردید یا فقط به جسم اون توجه دارید ؟ مشکل همسر شما به راحتی با عمل اصلاح میشه . ولی شما حتی با دیدن جای عمل ایشون هم دچار انزجار میشید . رفتار و اعمال شما مثل یه مرد عاشق نیست . یا از نظر جنسی سرد هستید .
مشکل من هم دقیقاهمینه که ادم سردی نیستم گرنه مشکلی بااین قضایانداشتم شماکه میفرماییدچه جورشوهری هستین که بادیدن زخم عمل روتون تعثیرمیذاره خانمافکرکنم بیشترحساس باشن رواین قضیحه یه خانم صورتش یه جوش میزنه حت امکان سعی میکنه شوهرش نبینه حالاخودتون روبزاریدجای من که هنورامضای تومحضرم خشک نشده بایدهمچین صحنه های بدی روببینم اونم همچین عملی که مرتب خونریزی داره وبایدپانسمان عوض کنی فکرکنم هرکس دیکه ای هم جای من بودتوروحیش تعثیرمیذاشت باورکنیدروزی نیست که به جدایی فکرنکنم ولی دارم میبینم اگه خدای نکرده جدابشم داغون میشم ودیگه هیچوقت ازدواج مجددنمیکنم
منم اگر جای همسر شما بودم ترجیح میدادم جدا بشم . تا اینکه با اینهمه احساسات بد زندگی کنم . با اینکه شما با وجود نداشتن احساس و علاقه به ایشون رابطه جنسی برقرار کردید . با اینکه اینکار در دوران نامزدی معمولا انجام نمیشه و به بعد از عروسی موکول میشه . با این وجود من اگر جای همسر شما بودم حتما جدا میشدم . ولی بعد از جدایی و ازدواج مجدد متوجه خواهید شد که همسر بدون عیب فقط تو سریالهاست .
خب برادر من بهشون بگید نمی تونید پرستاری کنید
متاسفاته ماادماندونسته درباره دیگران قضاوت میکنیم من هیچ وقت نه تودوران مجردیم نه الان که متاهل شدم درحق کسی نامردی نکردم بنده گفتم رابطه دارم ولی رابطه مارابطه کامل گاهی نبوده حتی ایشون ازمن خواستن رابطه کامل باشه من قبول نکردم گفتم تازمانی که بهبودی کامل نشده همچین کاری روانجام نمیدیم البته به قول دوستان هرکسی درجایگاه خودش ومشکلاتی که نسبت به زنذگیش داره نظرمیده بازم ازهمه تشکرمیکنم بابت نظرات خودشون چون واقعابعضی ازنظرات دوستان منوخیلی کمک کرده تاالان که نخوام تصمیم عجولانه بگیرم یا به قول دوستون که میگه خب پرستاری نمیکردین حق شایدباایشون باشه ولی وقتی میخوادیه اتفاق بدبیفته همه چی دست به دست هم میده بنده هم تواین قضایامقصربودم .بازم تشکرمیکنم ازهمه که باصبروحوصله این حقیرروراهنمایی کردن امیدوارم مشکلات تمام دوستانی که این جاهستن حل بشه.یاحق
در تاپیک http://www.hamdardi.net/thread36658-3.html
در این تاپیک
خانم واحد اگر در شرایط روحی مناسبی نیستید نیازی نیست کسی رو راهنمایی کنید
مراجع به دنبال همدردی اومده . نه طعنه و زخم زبون خوردن
ویس عزیزم درسته که اینجا تالار همدردیه . ولی در هر مسئله ای نمیشه همدردی کرد . دوستان گاهی به یک تلنگر هم نیاز دارند .
تلنگر با حرف ناحق زدن و رفتن روی اعصاب ملت و تهمت زدن خیلی فرق دارهنقل قول:
. ولی در هر مسئله ای نمیشه همدردی کرد . دوستان گاهی به یک تلنگر هم نیاز دارند
در ضمن دوستان اینجا عاقل و بالغ هستن
نیاز ندارن کسی براشون تعیین تکلیف کنه که چی براشون لازمه و چی نیست
سلام آقا پویا،من مشکل همسرتون رو ندارم،اما شوهرم لاغره و من تپلی، و من رو تپل بودنم حساسم همش فکر میکنم شاید همسرم دوست نداشته باشه
گاهی ازش میپرسم من تپلی ام و شاید تپل تر هم بشم،عیب نداره؟ نظرت چیه؟ و شوهرم هر دفعه میگه نه عیب نداره،من تورو بخاطر خودت دوست دارم،این چیزا مهم نیست.
مثلا من خودم دوست داشتم شوهرم توپر و پر مو باشه اما دقیقا برعکس شد،اولاش خیلی حساس بودم و ناراحت،اما بعد یه مدت اخلاق شوهرم بود که من رو جذب کرد و عاشق خودش کرد.
الان اصلا ظاهرش برام مهم نیست.چون چه بسیار آدم های زیبا دیدم،چه از لحاظ چهره و چه از لحاظ هیکل اما اخلاق نداشتن.
تو زندگی مگه آدم چی میخواد؟؟ زندگی فقط هیکل نیست.
اخلاق خوب هستش که باعث خوشبختی میشه.
آقا پویا ظاهر از بین میره، این نفس و ذات آدمه که هیچوقت تغییر نمیکنه.
برید خداروشکر کنید که همسرتون خانوم و هوش اخلاق و با حجب و حیاست،دیگه چی میخواید غیر از این؟؟
دلتون میخواست یه دختر خوش هیکل و زیبا قسمتتون میشد اما اخلاق نداشت؟؟؟!! اما بی ادب و بی حیا بود و زندگیتون تلخ میشد؟
شما خودت رو جای همسرت بذار اگر خدایی نکرده ظاهرشما براش مشکل بوجود بیاد همسرتون شما رو میذاره بره یا این فکر های شما رو میکنه؟
مشکل همسر شما بدتر از اسید پاشی و سوختگیه؟؟
مگه تو ماه عسل نبود خانومه چند روز مونده به عروسیش صورت شوهرش سوخته بود اما شوهرش مونده بود چون شوهرش.رو بخاطر اخلاق و وجودش میخواست وگرنه چهره ی شوهرش واقعا وحشتناک شده بود.
مگه سولماز و احسان نبودن؟ احسان با سولماز مونده بود با اون وضعیت جسمانی سولماز که انگشت شمارن مرد هایی که با این شرایط کنار بیان اما احسان میگفت من همین که سولماز کنارم باشه کافیه من سولماز رو بخاطر خودش میخوام.
یه سر به اینترنت بزنید از این امثال زن و.شوهر ها زیادن که عاشق وجود هم هستن نه ظاهر هم.
هیچوقت ناشکری نکنیدچوب خدا صدا نداره،یکوقت خدایی نکرده ظاهر خودتون دچار مشکل میشه بعد افسوس این افکار و حساسیت هاتون رو میخورید.
موفق باشید
سلام آقا پویا.
دوست خوبم به قول خودتون گاهی مواقع یه چیزایی دست به دست هم میده تا چیزی خلاف میل ما جریان پیدا کنه. مثلا: سهل انگاری شما در انتخاب، چه اینکه حتما لازمه حتی در ازدواج سنتی، در مورد سلامتی و ظاهر خانوم حالا به واسطه مادر، خواهر و ... حتما تحقیق کرد. یه سری مسائل واقعا مقدور نیست یه دختر خانوم به خاطر شرم و حیاش با خواستگار در میون بذاره. مانند اینجور مسائل. نباید بذارید پای این مسئله که میخواستن کلک بزنن و ... ضمن اینکه بعضی چیزا رو واقعا دختر نمیدونه که از دید آقا پسر مشکل محسوب میشه که بخواد عنوان کنه. خب دختر خانوم هم کوتاهی کردن ، اگر متوجه نقصی شدن یا باید با مشاوری مطرح میکردند که ایشون بی رودربایستی با شما در میون بذارند و یا غیر مستقیم نظر شما رو جویا میشدن. به هر حال به قول شما همه چی دست به دست هم داده تا شما ازدواج کنید و تا این مرحله هم پیش برید.
الان دیگه وقت مقصر یابی و گله و شکایت نیست. مشکلی هست، باید حلش کرد.
پیشنهاد من به شما اینه:
این تصاویر رو از ذهنتون بذارید کنار، با همسرتون مهربان باشید و تحقیرش نکنید. نشون بدین مثل گذشته دوستش دارید. میدونید برای یه خانوم خیلی سخته فقط به خاطر جسمش دوست داشته بشه. بهشون بگید ترجیح میدین تا زمانی که زخم و پانسمان هستند بهشون نزدیک نشید و دوست دارید بعد بهبودی کامل از زیباییشون سورپرایز بشید و فعلا دیگه هرگز به ایشون نزدیک نشید. نوازش کنید، محبت کنید، اما فعلا رابطه برقرار نکنید.
عروسی رو عقب بندازید تا تعادل برقرار شه. هم ایشون برای زیباییشون تلاش کنند، هم شما در زیبا دیدن تامل و تدبر کنید و توقعاتتون رو متعادل کنید. دغدغه هاتون رو متعالی کنید. تا زمانی که حس یک فریب خورده رو داشته باشید نمیتونید بهش مهر بورزید. پس اول قدم لازم هست ایشون رو ببخشید و در ذهنتون تبرئه کنید.
بعد از این، وقتی بهبود پیدا کردند و البته در کنار تلاش شما برای ارتقا نگرشتون و سعی در پذیرششون، اگر موفق نبودند و موفق نبودید آنوقت میتونید در مورد جدایی فکر کنید. چرا که هیچکس دوست نداره بدون عشق زندگی مشترک رو آغاز کنه.اما الان، در حالی که تلاشی برای بهبود شرایط نکردید وقتش نیست به جدایی فکر کنید. تا زمانی که راهی هست، طلاق آسیب و حماقته.
باری توصیه میکنم این راه رو هم امتحان کنید و به هیچ راه دیگه ای از جمله طلاق فکر نکنید.
موفق باشید :)
سلام آقا پویای عزیزاینکه همسرتون این موضوع و حالا به هر دلیلی نگفتن تقصیر شما نیست اما به این فکر کنید که خدا خواسته شمارو از کانال همسرتو امتحان کنه...خب هرکسی از یه کانالی امتحان میشه اینم امتحان شماست.....میگن الخیر و فی ما وقع...مطمئن باشید این خانم بهترین همسر واسه شما بوده و شما اینو بعدها خواهید فهمید به شرط اینکه صبوری کنیدو ازین امتحان سربلند بیاین بیرون......ایشا الله که ازین به بعد زندگیتون پر از اتفاقای رنگی و شاد باشه....آمین:)
با سلام
این تاپیک از حد مجاز عبور کرده و می بینم که چت واره شده و بین فردی ادامه پیدا کرده لذا ناچار به قفل کردنش هستیم .
مراجع گرامی در صورتی که هنوز هم به راهنمایی نیاز دارید تاپیک جدید باز کرده و لینک این تاپیک را قرار داده و ادامه دهید ضمناً تایک خود را کنترل کنید که به حاشیه نرود و به جای بحث و جدل تبدیل نشود