عشق اول . عشق آخر ( اگه درد و دل داري بيا تو)

نه ميشه باورت كنم
نه ميشه از تو رد بشم
نه ميشه خوب من بشي
نه ميشه با تو بد بشم
نه دل دارم كه بشكني
نه جون دارم فدات كنم
نه پاي موندن مني
نه ميتونم رهات كنم
نه ميتونه تو خلوتش دلم صدا كنه تورو
نه ميتونم بگم بمون نه ميتونم بگم برو
كجا برم كه عطر تو نپيچه توي لحظه هام؟
قصه مو از كجا بگم كه پانگيري تو صدام؟
چه جوري از تو بگذرم تويي كه معني مني؟
تويي كه از مني اگر تيشه به ريشه ميزني
نه ساده اي نه خط خطي
نه دشمني نه همنفس
نه باتو جاي موندنه نه مونده راه پيش و پس
نه ميتونه تو خلوتش دلم صدا كنه تورو
نه ميتونم بگم بمون نه ميتونم بگم برو
كجا برم كه عطر تو نپيچه توي لحظه هام؟
قصه مو از كجا بگم كه پانگيري تو صدام؟
نه ميشه باورت كنم
نه ميشه از تو رد بشم
نه ميشه خوب من بشي
نه ميشه با تو بد بشم
نه دل دارم كه بشكني
نه جون دارم فدات كنم
نه پاي موندن مني
نه ميتونم رهات كنم
نميشه با تو باشم و اسير دست غم نشم
فقط ميخوام با خواستنت تا هستم از تو كم نشم ...

کسی به جات نیومده هنوزم
نه هیچ وقت حتی واسه یه روزم
ولی ای بی وفا کمی وفا کن
تا کی چشامو به جاده بدوزم
جای خالی تو شعله کشیده
به قلبم که تو رو عمری ندیده
چه احساس بدی دارم عزیزم
گمونم دم آخرم رسیده
خاطراتت اینجا کنارم
هنوز یادگاریاتو دارم
تو شاد باش از این که خوش باشی
ولی من یه عمری ...

لحظه ی بودن و موندنم دیگه سر اومده
فال من به نام تو ببین چقدر بد اومده
می نویسم روی صفحه ی غریب زندگی
من فراموشت نمی کنم عزیز به سادگی

بیا سر مزار من آروم و آهسته عزیز
طاقت گریه ندارم
اشکی برای من نریز
می خوام بگم دوست دارم
حتی اگه جدا باشیم
این همه فاصله کمه
اگه به یاد هم باشیم

وقتی خندیدی به رفتنم دلم از تو شکست
بعد تو دیگه دلم دل به غریبه ها نبست
تک تک خاطره هامون هر چی بود دیگه گذشت
جای من کی تو قلب مهربون تو نشست
بیا سر مزار من آروم و آهسته عزیز ...

این آهنگو روز آخر توی ماشینم با هم گوش کردیم ، هیچ کس حرف نمی زد فقط من گریه می کردم . چقدر دلم برات تنگ شده ، حتی برای همون حرف نزدنات و بد اخلاقیات ... :47:

چقدر غم انگيز بود ، اشكم و در آوردين ، /....

پارميس جان دركت ميكنم عزيزم .... ولي بد تر از اين چيزي كه تو گفتي اينه كه ببيني طرفت اون آدمي نيست كه قبلا بوده و اون آدم قبلي ديگه رفته و نيست !!!! اين بيشتر آتيش به جون آدم ميكشه چون كه ديگه هيچ موقع اميدي به بازگشتش نيست... http://qsmile.com/qsimages/258.gif
من همه ي اون كساني رو كه عشقشون رهاشون كرده و رفته رو درك ميكنم
اميدوارم كه همگيتون موفق باشين دوستان خوبم

lمریم عزيز سلام
ببخشيد كه دير جوابت رو دادم عزيزم
شما كار خوبي ميكني كه با كسي كه علاقه نداري رابطه اي نداري چون اگه رابطه داشتي و ميخواستي جدا بشي طفلك ديگه خيلي زجر ميكشيد .... حد اقل اينجوري راحت تر تحمل ميكنه !!!! دوست داشتن كه زوري نيست .... ولي اي كاش آدم ها حد اقل وانمود نميكردن كه طرفشون رو دوست دارن تا طرف وابستشون نشه !!!( منظورم به شما نبود مريم عزيز ... كلي گفتم )
اميدوارم موفق باشي دوست من

من ندانم با که گویم شرح درد
قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟
هر که با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
قصه ام عشاق را دلخون کند
عاقبت ، خواننده را مجنون کند
آتش عشق است و گیرد در کسی
کاو ز سوز عشق ، می سوزد بسی
قصه ای دارم من از یاران خویش
قصه ای از بخت و از دوران خویش
قصه ای دارم از این همراه خود
همره خوش ظاهر بدخواه خود
او مرا همراه بودی هر دمی
سیرها می کردم اندر عالمی
یک نگارستانم آمد در نظر
اندرو هر گونه حس و زیب و فر
هر نگاری را جمالی خاص بود
یک صفت ، یک غمزه و یک رنگ سود
هر یکی محنت زدا ،‌خاطر نواز
شیوه ی جلوه گری را کرده ساز
هر یکی با یک کرشمه ،‌یک هنر
هوش بردی و شکیبایی ز سر
هر نگاری را به دست اندر کمند
می کشیدی هر که افتادی به بند
بهر ایشان عالمی گرد آمده
محو گشته ، عاشق و حیرت زده
من که در این حلقه بودم بیقرار
عاقبت کردم نگاری اختیار
مهر او به سرشت با بنیاد من
کودکی شد محو ، بگذشت آن ز من
رفت از من طاقت و صبر و قرار
باز می جستم همیشه وصل یار
هر کجا بودم ، به هر جا می شدم
بود آن همراه دیرین در پیم
من نمی دانستم این همراه کیست
قصدش از همراهی در کار چیست ؟
بس که دیدم نیکی و یاری او
کار سازی و مددکاری او
گفتم : ای غافل بباید جست او
هر که باشد دوستدار توست او
شادی تو از مدد کاری اوست
بازپرس از حال این دیرینه دوست
گفتمش : ای نازنین یار نکو
همرها ،‌تو چه کسی ؟ آخر بگو
کیستی ؟ چه نام داری ؟ گفت : عشق
گفت : چونی ؟ حال تو چون است ؟ من
گفتمش : روی تو بزداید محن
تو کجایی ؟ من خوشم ؟ گفتم : خوشی
خوب صورت ، خوب سیرت ، دلکشی
به به از کردار و رفتار خوشت
به به از این جلوه های دلکشت
بی تو یک لحظه نخواهم زندگی
خیر بینی ، باش در پایندگی
باز ای و ره نما ، در پیش رو
که منم آماده و مفتون تو
در ره افتاد و من از دنبال وی
شاد می رفتم بدی نی ، بیم نی
در پی او سیرها کردم بسی
از همه دور و نمی دیدیم کسی
چون که در من سوز او تاثیر کرد
عالمی در نزد من تغییر کرد
عشق ، کاول صورتی نیکوی داشت
بس بدی ها عاقبت در خوی داشت
روز درد و روز ناکامی رسید
عشق خوش ظاهر مرا در غم کشید
ناگهان دیدم خطا کردم ،‌خطا
که بدو کردم ز خامی اقتدا

آدم کم تجربه ظاهر پرست
ز آفت و شر زمان هرگز نرست
من ز خامی عشق را خوردم فریب
که شدم از شادمانی بی نصیب
در پشیمانی سر آمد روزگار
یک شبی تنها بدم در کوهسار

سر به زانوی تفکر برده پیش
محو گشته در پریشانی خویش
زار می نالیدم از خامی خود
در نخستین درد و نکامی خود
که : چرا بی تجربه ، بی معرفت
بی تأمل ،‌بی خبر ،‌بی مشورت

***
من که هیچ از خوی او نشناختم
از چه آخر جانب او تاختم ؟
دیدم از افسوس و ناله نیست سود

درد را باید یکی چاره نمود !......

راستش الان تو مرحله ای هستم که سعی می کنم همه چی رو فراموش کنم هر چند دلم میخواد سطرها در مورد عشقم (بهتره بگم کسی که به خاطر هوسش منو میخواست) صحبت کنم اما خیلی چیزها هرگز گفته نشه بهتره هر چند به عقیده خودم و یکی دو نفر که در جریان هستند دردناکترین حادثه عشقی (بلوف عشق) که اتفاق افتاده از آن منه ولی میگم خدا نصیب هیچ کس نکنه ............... هیچی اصلا ولش کن ، به خدا واگذارش میکنم ..........

یه چیزی میخواستم در مورد عشق بگم ........بی خیال شدم.

خیلی سخته
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوستش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونه تو براش گذاشتی
خیلی سخته
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفها
می سوزونه گاهی قلبو طعم تلخه بعضی حرفها
خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه
خیلی سخته اون کسی که گفت واسه چشات می میره
بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره
خیلی سخته که ببینیش توي يك فصل طلايي
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوستش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونه تو براش گذاشتی
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوستش نداری

خيلي سخته .... هنوز شاخه گلي كه بهم داده بود .... خشك شده و توي كشومه ..... هنوز وقتي كشو مو باز ميكنم بوي عطرش كه يه روزي روي كتابهام ريخته بود وجودمو پر ميكنه و اشك تو چشمام حلقه ميشه .... خيلي سخته وقتي نامه هاشو ميخونم ..... خيلي سخته وقتي عروسكهايي كه بهم هديه داده بود رو هر روز ميبينم .....خيلي سخته وقتي ياد گريه هاي دونفريمون ميوفتم......
خدايا كمكم كن !!!!
كاش ميشد صبح بلند شم و ببينم همه چيز درست شده !!!!!

می پرسم... چه کار می کنی؟ می گویی... به آینده فکر می کنم! می پرسم.... آینده؟ می گویی.......................................... ... آ... آری کاش ی.... یک بار ن.... نشان بدهی د.... دوستم داری ه..... همین

غصه نخور مسافر اينجا ما هم غريبيم

از ديدن نور ماه يه عمره بي نصيبيم

فرقي نداره بي تو بهار مون با پاييز

نمي بيني كه شعرام همه شدن غم انگيز

غصه نخور مسافر اونجا هوا كه بد نيست

اينجا ولي آسمون باريدنم بلد نيست

غصه نخور مسافر فداي قلب تنگت

فداي برق ناز اون چشماي قشنگت

غصه نخور مسافر تلخه هواي دوري

من كه خودم مي دونم كه تو چقدر صبوري

غصه نخور مسافر بازم مي آي به زودي

ما رو بگو چه كرديم از وقتي تو نبودي

غصه نخور مسافر غصه اثر نداره

ز دل تو مي دونم هيچ كس خبر نداره

غصه نخور مسافر رفتيم تو ماه اسفند

بهار تو بر مي گردي چيزي نمنونده بخند

غصه نخور مسافر تولد دوباره

غصه نخور مسافر غصه نخور ستاره

غصه نخور مسافر غصه كار گلا نيس

سفر يه امتحانه به جون تو بلا نيس

غصه نخور مسافر تو خود آسموني

در آرزوي روزي كه بياي و بموني

ديدي آخرش

ديدي آخرش من و گذاشت و رفت

از زمين قلبم رو بر نداشت و رفت

ديدي آخرش من و ديوونه كرد

واسه رفتن همينو بهونه كرد

ديدي اون وعده هايي كه رنگي بود

تمومش فقط واسه قشنگي بود

ديدي اون كه دلم و بهش دادم

رفت و از چشماي نازش افتادم

ديدي اوني كه مي گفت مال منه

دم آخر نيومد سر بزنه

ديدي خط زد اسمم و از دفترش

رفت و افند نزدم دور سرش

ديدي اون نخواست برم به بدرقش

ديدي كه باختم توي مسابقش

ديدي مهربونيا رو زد كنار

رفت و چشمام و گذاشت تو انتظار

ديدي رفت گذاشت به پاي سرنوشت

گفت شايد ببينمت توي بهشت

ديدي بي خبر گذاشت و رفت و سفر

گفت بذار بمونه چشم اون به در

ديدي افتاد اسم من سر زبون

همشون گفتن به اون نامهربون

ديدي كه دعاها مستجاب نشد

آخرم دلش واسم كباب نشد

ديدي لااقل نزد به پنجره

كه بهم خبر بده مي خواد بره

ديدي رفت بدون هيچ سر و صدا

ولي من سپردمش دست خدا

ديدي بي خداحافظي روونه شد

ديدي قولاش و گذاشت تو چمدون

كه ديگه نمونه از اونا نشون

ديدي با دل اين و در ميون نذاشت

رفت و از خاظره ها نشون نذاشت

ديدي آخرش من رو نظر زدن

تو سر اين دل در به در زدن

ديدي آخرش من و تنها گذاشت

تشنه رو تو حسرت دريا گذاشت

يعني رفته اونجا آشيان كنه

يا مي خواسته من رو امتحان كنه

ديدي حتي اون نگفت مي ره كجا

چه بده رسماي روزگار ما

ديدي خواستمش ولي من و نخواست

اينم از بازياي دنياي ماست

حالا چند روزيه كه بدون اون

چشم من خيره شده به آسمون

امون از عاشقياي چنروزه

كه فقط يكي تو شعرش مي سوزه

چه كنم خدا پشيمونش كنه

يا كه مثل من پريشونش كنه

رفت و ديگه نمي ياد به شهر ما

بهتره بسپرمش دست خدا

او گفت خاطرت هست به تو نگاه كردم

آن شب به خاطر تو كلي گناه كردم

گفتم چطور زيبا چيزي شده مگر ؟ گفت

قدري شبيه اويي من اشتباه كردم

دلم مي خواد يه چيزي رو بدوني

ديگه نه عاشقي نه مهربوني

منم ديگه تصميمم رو گرفتم

اصلا نمي خوام كه پيشم بموني

ديشب كه داشتم فكرام و مي كردم

ديدم با تو تلف شده جووني

يه جا يه جمله ي قشنگي ديدم

عاشقو بايد از خودت بروني

چه شعرايي من واسه تو نوشتم

تو همه چيز بودي جز آسموني

يادت مياد منتم رو كشيدي ؟

تا كه فقط بهت بدم نشوني ؟

يادت مي اد روي درخت نوشتي

تا عمر داري براي من مي خوني ؟

يادت مياد حتي سلام من رو

گفتي به هيچ كس نمي رسوني

حالا بيار عكسامو تا تموم شه

اگر كه وقت داري اگه مي توني

نگو خجالت مي كشي مي دونم

تو خيلي وقته ديگه مال اوني

خوش باشي هر جا كه مي ري الهي

واست تلافي نكنه زموني :203::47::203::72::47::47:

يعني بايد باور كنم ديگه نيستي يعني بايد باور كنم ؟
چه جوري ميتونم اونهمه خاطراتتو يك شبه پر پر كنم؟
يكي دو روز نيست آخه صحبت يه عمره كه دارم براي تو ميميرم
ميدونم محاله، بدون تو نميتونم يه لحظه رو سر كنم
مگه منو دوستم نداري كه اينجوري ميذاري ،ميري، بي خيال ما ميشي؟
مگه فكر كردي من بازيچم كه يك روز ميگي دوستم داري و فرداش ميري ؟
آخه چه جوري باور كنم رفتن تو برام مرگه بدون تو نميتونم
بگو كي اومد به جاي من افتادم از چشماي تو نگو لايق تو نبودم

دوستت دارم هایت را باور می کنم....... درست مثل امضای آخر نامه هایت.... که می گویی خون است ولی طعم آب انار می دهد..!!!

از تو خبری نیست..... نه پاکتی.. نه الکترونیکی... دیگر آن قدر دور شده ای....... که فکر کنم نزدیکی.

وحدس ميزنم شبي مرا جواب ميكني
و قصر كوچك دل مرا خراب ميكني
سر قرار عاشقي هميشه دير كرده اي
ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني
من از كنار پنجره تو را نگاه ميكنم
و تو به نام ديگري مرا خطاب ميكني
چه ساده در ازاي يك نگاه پاك وماندني
هزار مرتبه مرا زخجلت آب ميكني
به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام
تو كمتر از غريبه اي مرا حساب ميكني
و كاش گفته بودي از همان نگاه اولت
كه بعد من دوباره دوست انتخاب ميكني

دل از سنگ مي خواهد كه از درد عشق ننالد خدايا دلم سنگ نيست
مرا عشق او چنگ اندوه ساخت كه جز غم در اين چنگ آهنگ نيست

به تو تبریک می گم که به تو باختمو
زیر پا له کردم دل خود ساختمو
به تو تبریک می گم که دلم پیش تو بود
که تموم زندگیم توی آتیش تو بود
مگه چی خواستم ازت ، به جز عاشق بودن
که چشام برای تو آینه ی دق بودن
بگو چی کم داشتم که بریدی از دلم
به کدوم مقصودت نرسیدی از دلم
دلی غمگین تر از دل من هم مگه هست
تو نشون من بده دل غمگین مگه هست
تو صدای قلبمو نشنیدی ای وای
مردم از چشمای تو دیگه از من چی میخوای ؟
به تو تبریک می گم به تسلای دلم
که دل سنگیتو بذاری جای دلم
این منم از دنیا رونده و وامونده
این منم که هر چی داشت پای تو سوزونده

وقتی که رفت و منو از یاد برد

هر چی که داشتم همه رو باد برد

تو کنج عزلت خودم نشستم

هر چی که آینه بود زدم شکستم

زخم زبونا رو به جون خریدم

از همه حتی از خودم بریدم

چه عشق ناروایی ، چه درد بی دوایی

چه زخم ناتمومی ، چه سرنوشت شومی

با توام ای که آبرومو بردی

کشتی منو اما خودت نمردی ...

تو که نیستی غم غربت با منه
همیشه یه دنیا حسرت با منه
تو که نیستی روزا با شب یکین
هر دوشون تاریکن و تاریکین
با تو ماهو همه جا می بینم
حتی خورشیدو شبو می بینم
بی تو این دنیا که تو چنگ منه
دیگه چنگی به دلم نمی زنه
می دونستی پیش تو گیره دلم
می دونستی بری می میره دلم ...
دارم از این همه گریه آب می شم
رو سر دنیا دارم خراب می شم
خیلی مأیوسه دلم یه کاری کن
داره می پوسه دلم یه کاری کن
غم و غصه شده حق دل من
به همینا مستحقه دل من
دلی که بی تو بدون دل باشه
به خدا بهتره زیر گل باشه
می دونستی پیش تو گیره دلم
می دونستی بری می میره دلم
دارم از درد غریبی آب میشم
رو سر خودم دارم خراب میشم ...

بچه ها امشب خیلی دلم پره میخوام بازم بنویسم . چقدر دلم تنگه ، خودمم نمی دونم چی می خوام ، شاید دلم میخواد بلند بلند گریه کنم ...

سکوت کن ، گاهی وقتا سکوت هم ناگفته های ما رو از تو چشمامون به سادگی فریاد می زنه

رها کن این پرنده ی به آسمون پریده رو برو
رها کن این تولد به انتها رسیده رو برو
بذار به حال خسته خودم بمونم و برم
سکوت آخرینمو برات بخونم و برم
جواب گریه های این دل شکستمو نده
جواب هق هق دل به گل نشسته مو نده
دلم تو شک موندنو پاهام رو ریل رفتنو
گناه این جدا شدن نه از توا ، نه از منه
حالا که پیک عاشقانه های ما نمی پره
سکوت کن سکوت کن سکوت حرف آخره ، سکوت حرف آخره
تحملم نکن ولی نگو که خسته ای ز من
برو ولی تو این ترانه حرف رفتنو نزن
اگه نشستم و عصا شدی به روی من نیار
این از خودم بریدنو به پای بی کسیم بذار
دلم تو شک موندنو پاهام رو ریل رفتنو
گناه این جدا شدن نه از توا ، نه از منه
حالا که پیک عاشقانه های ما نمی پره
سکوت کن سکوت کن سکوت حرف آخره ، سکوت حرف آخره

عماااااااااااااااااااد من کجایی ؟؟!! دوس دارم یه بار دیگه سرمو بذارم رو شونه ت به اندازه ی تمام این مدتی که تنهام گذاشتی و تحمل کردم گریه کنم .

آهای همیشه و هنوز قلبم
خبر داری داره می سوزه قلبم
یه بار شده سراغمو بگیری
سراغ درد و داغمو بگیری
جای اینکه تشنه خونم باشی
یه بار شده دل نگرونم باشی
اما با این همه نامهربونی
کاشکی بفهمی که عزیز جونی
یار قشنگ دلم بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم
من از تو بی خبرم تو از همه دنیا
نمی دونی بی تو پر از غمه دنیا
خنده رو از روی لبم گرفتی
عشقمو خیلی دست کم گرفتی
حیف نبود به جای حق شناسی
این همه بی وفایی ناسپاسی
خوب می دونم ولی پی باطلم
از تو یه دنیا فاصله ست تا دلم
اما بازم می خوام که برگردیو
تموم کنی این همه نامردیو ...
یار قشنگ دلم بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم ؟

بد نیست بنویسم اون سه تا شعر اول با این یک شعرای محسن چاوشیه اون یکی دیگه ام مال پویا بیاتیه که فوق العاده س .
خدااااایاااااا کمکم کن هیچکی رو به جز تو ندارم

پارميس جان
دركت ميكنم عزيزم كه دلت چقدر براش تنگ شده
اصلا نميدونم اين حس چيه كه آدم هرچقدر هم كه باهاش مبارزه ميكنه تا سراغش نياد ولي بازم يه فرصت كه گير مياره مياد سراغ آدم و داغونش ميكنه!!!!!
اي خدا!!!!!!
آدم ميشينه كلي با خودش حرف ميزنه و خودش رو براي فراموش كردن قانع ميكنه و يه چند روزي هم حالش خوبه و فكر ميكنه كه ديگه همه چيز درست شده ولي نميدونم چرا چند روز بعد دوباره همون احساسهاي دلتنگي و غصه مياد به سراغ آدم ؟؟؟؟؟؟
خيلي احساس بديه پارميس چان .... دركت ميكنم كه چقدر دلتنگي و چقدر داري زجر ميكشي ..... از همه بد تر بي وفايي يار و بي خيال بودن اونه كه آتيش به جون آدم ميكشه و اينه كه اون واقعا نميدونه كه چه روزها و شبهايي رو داري تحمل ميكني و حال و روزت چه جوريه
كاش ميشد با يه هيپنوتيسم آدم همه ي خاطراتش رو فراموش كنه و زندگيشو بكنه ولي نميشه .......
خدايا به همه ي اون كساني كه شكست عاطفي خوردن كمك كن : يا يارشون رو بهشون برگردون يعني كاري كن كه طرف خودش برگرده ..... يا اينكه اين غم و غصه رو از دل ببر و كمكش كن تا بهتر بتونه با اين مسئله كنار بياد و فراموشش كنه (آمين )
بد درديه اين درد ، به نظرم بد ترين درد رو كساني تحمل ميكنن كه شكست عاطفي خوردن و تا كسي اين شكست رو تجربه نكنه نميفهمه كه چه رنج و عذابي واسه آدم داره!!!!!

قسمت نميشه انگار دست تورو بگيرم
براي آخرين بار براي تو بميرم
گريه نكن كه اشكات براي من يه درده
تحمل غم تو منو ديوونه كرده
هيچكي مثل من تورو دوست نداره اينو از تو چشام ميتوني بخوني
تو بودي جونمو عمرمو كسي كه ميخواستمو قسم راستمو كه ميخواي بدوني
واسه ي عشق تو همه چي دادمو به جز غرورمو كه اونم رفته به باد
بود و نبودمو همه وجودمو واسه تو دادمو تو ميگي منو نميخواي
هيچكي مثل من تورو دوست نداره .......

اگه كه خاليه دستام اگه هيچي ندارم
عوضش براي تو يه قلب ديوونه دارم
اگه كه تو رو گرفتن اگه تو داري ميري
عوضش توي خيالم با تو پروازي دارم

عماد من ... اميدوارم خدا همه جا سايه به سايه از همه ي بدي ها و زشتيا دورنگهت داره و مواظبت باشه . خودتم مواظب عشق گلم با اون چشاي ناز و مهربونش باش

برام دعا کن عشق من همین روزا بمیرم
آخه دارم از رفتنت بدجوری گر می گیرم

دعا کنم که این نفس تموم شه تا سپیده
کسی نفهمه عاشقت چی تا سحر کشیده

این آخرین باره عزیز دستامو محکمتر بگیر
آخه تو که داری میری به من نگو بمون نمیر

تو می ری و یه باغ سبز درش به روت بازه هنوز
من باغ سوخته ام نازنین باشه برو با من نسوز

نعره های بی امونم گوش آسمونو کر کرد
مگه فریادمو نشنید که داره دیر میشه برگرد

آی به گوشش برسونید کسی جز من نمی تونه
کوله بار غصه هاشو روی دوشش بکشونه

این همه پیغوم و پسغوم می فرستم تا بدونه
داره دلواپسی دنیامو به آتیش می کشونه

من که جاشو پر نکردم شاید اصلاً نمی دونه
آی به گوشش برسونید یکی اینجا نگرونه

نمی تونم بی تفاوت رو گذشته پا بذارم
اون که پاره تنم بود چه جوری تنها بذارم ...

سلام دوستان
خواستم يه خبري رو بهتون بدم
عرفان من دوباره پيشمه .... البته تقريبا يك ماهي ميشه كه پيشم برگشته ولي اون موقع فقط جسمش پيش من بود ولي حالا روحشم پيش منه !!!!
خدايا ازت متشكرم.....
خدايا اين روزهارو از من نگير .... نگذار كه دوباره از دستش بدم
خدايا بهم توانايي بده كه بتونم تغييرات مثبت( از نظر ديني و اخلاقي ) توي اون اينجاد كنم و بهترينش بكنم
خيلي دوستش دارم
خيلي خوشحالم خخخخخخخخخخييييييييليييييي خوشحالم

دوستت دارم
بهترين ترانه رو من از چشاي تو ميسازم
تو غمار زندگيمون تو نباشي من ميبازم
اگه باشي در كنارم با تو من مالك دنيام
بي خيال غربت و غم بي خيال نور فردام
دوستت دارم دوستت دارم توي دنيام تورو دارم
دوستت دارم دوستت دارم توي دنيام تورو دارم
مثل آسمون كه تنها اميدش چندتا ستاره ست
ديدن برق نگاهت واسه من عمر دوباره ست
اثر انگشت تو يعني قصه ي خوب نوازش
هر نگاه عاشق تو غزل آبي خواهش
جاده هاي مهربوني ميگذره از تو نگاهت
روشنه شباي تارم با خيال روي ماهت
جاده هاي مهربوني ميگذره از تو نگاهت
روشنه شباي تارم با خيال روي ماهت


عرفان جونم ، خيلي دوستت دارم ، خيلي مهربوني ، هميشه پيشم بمون

خدايا بازم مرسي از لطفت .... كاري كن كه ديگه هيچ موقع از عرفانم جدا نشم .... كاري كن كه ديگه واسه هميشه مال هم بشيم و مادر پدرامون موافقت كنن

اميدوارم كه همه به عشقشون برسن( پارميس جان واسه تو هم دعا ميكنم )
موفق باشين

نقاب عزيز تا كي پنهون كاري؟آخرش چي ميشه؟

سلام بر taravatعزیز. عزیزم خودم هم میدانم پنهان کاری راه خوبی نیست ولی تا دو ماه دیگر همه چیز معلوم خواهد شد. برایم دعا کنید تا بهترین تصمیم را بگیرم. ارادتمند شما نقاب. از روزی که به تو آموخته اند.... بیماری "عشق " از "وبا" هم خطرناک تر است.... احساسم را با آب معدنی می شویم و قلبم را روزی سه بار... ضدعفونی می کنم! پس جای نگرانی نیست!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roya.b

سلام دوستان
خواستم يه خبري رو بهتون بدم
عرفان من دوباره پيشمه .... البته تقريبا يك ماهي ميشه كه پيشم برگشته ولي اون موقع فقط جسمش پيش من بود ولي حالا روحشم پيش منه !!!!
خدايا ازت متشكرم.....
خدايا اين روزهارو از من نگير .... نگذار كه دوباره از دستش بدم
خدايا بهم توانايي بده كه بتونم تغييرات مثبت( از نظر ديني و اخلاقي ) توي اون اينجاد كنم و بهترينش بكنم
خيلي دوستش دارم
خيلي خوشحالم خخخخخخخخخخييييييييليييييي خوشحالم

دوستت دارم
بهترين ترانه رو من از چشاي تو ميسازم
تو غمار زندگيمون تو نباشي من ميبازم
اگه باشي در كنارم با تو من مالك دنيام
بي خيال غربت و غم بي خيال نور فردام
دوستت دارم دوستت دارم توي دنيام تورو دارم
دوستت دارم دوستت دارم توي دنيام تورو دارم
مثل آسمون كه تنها اميدش چندتا ستاره ست
ديدن برق نگاهت واسه من عمر دوباره ست
اثر انگشت تو يعني قصه ي خوب نوازش
هر نگاه عاشق تو غزل آبي خواهش
جاده هاي مهربوني ميگذره از تو نگاهت
روشنه شباي تارم با خيال روي ماهت
جاده هاي مهربوني ميگذره از تو نگاهت
روشنه شباي تارم با خيال روي ماهت


عرفان جونم ، خيلي دوستت دارم ، خيلي مهربوني ، هميشه پيشم بمون

خدايا بازم مرسي از لطفت .... كاري كن كه ديگه هيچ موقع از عرفانم جدا نشم .... كاري كن كه ديگه واسه هميشه مال هم بشيم و مادر پدرامون موافقت كنن

اميدوارم كه همه به عشقشون برسن( پارميس جان واسه تو هم دعا ميكنم )
موفق باشين

---

رؤیا جون گریه م گرفت . خیلی خوشحال شدم عزیز دلم . امیدوارم واسه همیشه یشت بمونه . قدر این روزا رو بدون . من حسرت دارم که یه بار دیگه فقط یه بار دیگه بگه دوسم داره حتی اگه هیچ وقت برنگرده . راستش بهت حسودیم شد دلم گرفته ، تمام دریچه های امیدم بسته شد . دیگه از نظر من هیچ راه برگشتی وجود نداره . من تصمیم به ازدواج گرفتم و به یک نفر تعهد دادم .این پسری که گفتم از عماد خیلی بهتره خیلی ولی ... قراره همه ی اون عشق و عاشقی ها رو دفن کنم . خدایا بزرگیتو شکر ، چرا تقدیر من این بود ...

پاتريس و رويا من متن شما رو خوندم خيلي تحت تاثير حرفاتون قرار گرفتم آخه منم يه موقعه اي عشقي داشتم ولي پيشم نموند منم ولش كردم به حال خودش با وجود اينكه خيلي دوسش داشتم.چند وقت پيش شنيدم كه ميخواهد ازدواج كنه با تمام وجودم براش آرزوي خوشبختي دارم .و هميشه دوستش خواهم داشت.رويا جان اميدوارم عشقت هميشه پيشت بمونه و هيچوقت تركت نكنه و هميشه براي هم تازگي داشته باشيد.پاتريس براي تو هم آرزوهاي خوبي دارم. اميد وارم روز به روز به اين آقا علاقمند تر بشي و هميشه همديگر رو دوست داشته باشيد.
چه سخت است دم دل دادن از دست
دم دل كندن از يار
چه سخت است ماندن پشت يك سنگ
براي ديدن پايان يك عشق....

سلام دوستان
مثل اينكه خوشي به من نيومده !!!!! http://qsmile.com/qsimages/258.gif
اي كاش هيچ موقع عاشق نميشدم كه حالا اينقدر زجر بكشم ....
ميگه كه من رو دوستم داره و منو واسه ازدواج ميخواد ولي واسه دوستي ....
خداياا!!!!!!!!!!!
چرا خوشي ها مون اينقدر كوتاهه ولي غمهامون فراوون ؟؟؟؟؟؟؟ چرا بايد اينقدر خورد بشم ؟؟؟ ديگه بدنم طاقت اينهمه رنج و عذاب رو نداره .... از غم و ناراحتي ام بدنم ضعيف شده و دائما مريض ميشم !!! از نظر روحي خيلي داغونم
خدايا توكلم به توعه ... كمكم كن....
كسي كه روزي 100 بار بهم زنگ ميزد حالا روزي يكي دوبار اونم به زور زنگ ميزنه و خبرم رو ميگيره !!! كسي كه وقتي مريض ميشدم كلي حالم رو ميپرسيد و نگرانم ميشد ، ديگه واسش فرقي نداره كه سالم و سرحالم يا مريض و رنجور .... ديگه حرفهامم نميشنوه !!!!!تازه اونقدر سرد و خشك و معموليه كه ...
از همه بدتر اينه كه طرف بي تفاوت باشه ؟ كجاست اون حرفاي عاشقونه ؟؟؟ كجاست اون مهر و محبت ؟؟؟؟ كجاست اون گريه هاي شبونه ؟؟؟؟ انگار كه همه چيز فراموش شده !!!!
خوشي به من نيومده !!! نيومده !!!! http://qsmile.com/qsimages/258.gif
شايد هنوز با خودش كنار نيومده و توي بحرانه !!!! ولي من ديگه طاقت ندارم ... اي كاش ميمردم ...
شايدم من خيلي حساس شدم !!!! خيلي حساس !!!!


پارميس جان دركت ميكنم عزيزدلم ، تو اينجور مواقع بايد فقط به خدا توكل كنيم
زجر داره وقتي ميبيني كه طرفت ديگه دوستت نداره و اينقدر پيشش كوچيك شدي و غرورت خورد شده ولي خيلي باهات بي تفاوته !!!! بي رحم !!! دل سنگ !!!!!كاش ميفهميد كه چه گوهري رو داره از دست ميده ولي رفتارش جوريه كه انگار واسش هيچ ارزشي نداري !!! واسش مهم نيست كه كيو داره از دست ميده ....
پارميس جان اميدوارم هرجا كه هستي خوشبخت باشي .... فقط يادم ميمونه كه ديگه عاشق هيچ كس نشم و اين عشق اول و آخرم بود .... به نظرم هيچ پسري ارزش دوست داشته شدن رو نداره .....
ديگه از حرف زدن عاجزم ... حالم اصلا خوب نيست ...
ما كه تكليفمون معلوم نيست ولي آقا پسرهايي كه دارين اين تاپيك رو ميخونين ... تورو خدا اينقدر سنگ دل نباشين !!!! دختر ها خيلي حساسن !!! اينقدر بي تفاوت ازشون نگذرين !!!! بازيشون ندين .... كوچيكشون نكنين ....
اينجوري تو زندگيتون خير نميبينين........

از زمين و زمان شاكيم ولي ميدونم مسبب همه ي بلاهايي كه سرم اومد خودم بودم و اون اين بود كه اشتباه كردم كه قدم در راه دوستي با پسر گذاشتم !!! اشتباه ترين و البته زيباترين تجربه ي زندگيم بود... ولي هنوز هم دوست دارم كه به هم برسيم و هيچ موقع نميتونم عرفانم رو از دلم ببرم بيرون ... ( حيف كه پسرها هيچي نميفهمن !!! هيچي !!!)

من تمام زندگیم دوست داشته نشدم. حتی از طرف کسی که با تمام بغضهای امروزم می پرستیدمش. راه سرد زندگی من الان به اشکهای گرم ختم شده. نمی دونم. شاید هم خوب باشه.
یا حق

خدایا کمک. . . . . .
از خدا میخوام به هممون کمک کنه:203:
واسه منم دعا کنید:54: منم واسه شماها:72:

خدايا به هممون كمك كن
امروز بيشتر از هر روز ديگه اي نيازمندت هستيم

خدا جون مجکریم که چشم دادی بهمون .. واسه ی گریه کردن و دیدن این دنیای زشت... خدا جون ممنون از دلی که تو سینمونه.. می تونیم دل یکی دیگرو بازیچه کنیم. اخ که شکرت ای خدا واسه ی جهان به این بدی.. چی میشد اگه تو دست به ساختنش نمی زدی.

عزيزان من عشق يعني همين.اصلا انتظار ديگهاي از يه عاشق نمي شه داشت.زندگي هيچوقت به كام عشاق نيست اگه يه لحظه خوش باشن يه عمر غمگينن.در يك جمله"عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد."
ما بايد خيلي خوشحال باشيم كه تو زندگي عاشق شديم.من كه هيچ وقت عشقمو فراموش نمي كنم.و هميشه دوسش دارم.و از خدا ممنونم كه منو عاشق كرد.
شما هم غمهاتونو فرامش كنيد و از خدا تشكر كنيد كه اينقدر لياقت داشتيد كه خدا شما رو عاشق كرد.
اميدوارم همه به عشقشون برسن ام اگه كسي هم به عشقش نرسيد اميدوارم تا ابد عاشق بمونه.