نوشته اصلی توسط
meysam61
درود فراوان
با مریم صحبت کردم البته من بیشتر شنونده بودم فقط ازش بابت رفتارم عذرخواهی کردم گفتم بیا دوباره شروع کنیم بخاطر خودمون دخترمون مریم گفت به شرطی که باهم مشاوره بریم چند تا شرط هم گذاشت1_خونه مستقل گرفتن مکانش رو خودش انتخاب کنه و سندش به نامش باشه2_حق طلاق با اون باشه3_ارتباطمون با خانوادم کمتر باشه4_خودشم به هیچ عنوان پاشو خونه پدرم نمیذاره اونا هم حق ندارند بیاند گفتم اگه همشو بپذیرم دوباره زنم میشی؟گفت چند جلسه باید مشاوره بریم بعد تصمیم میگیرم بهش گفتم چه حسی نسبت به من داری؟با تبسمی زیبا گفت کوفت:311:وقتی خندیدم گفت هر هر رو آب بخندی این زن چقدر عوض شد وقتی خشن میشه جذابتر میشه:227:موقع خداحافظی هم گفتم مریمم دوست دارم گفت بیخود یه خورده جلوتر که رفتم گفت مواظب خودت باش:58:زنا عجب موجوداتیند بلانسبت شماها:72:اخجون دوباره دارم داماد میشم:18: