چند بار رفتین پیش زن اولش؟
میشه یبار دیگه مثلا پدرتونو بفرستین با شوهرشون صحبت کنن تا بیاین شهادت بدن؟
شاید ایشون فکر کردن شما تاحالا طلاق گرفتین بدون شهادت یشون هم میتونین نمیدونن که بدون شهادتشون نمیتونین طلاق بگیرین یا خیلی سخته.
نمایش نسخه قابل چاپ
چند بار رفتین پیش زن اولش؟
میشه یبار دیگه مثلا پدرتونو بفرستین با شوهرشون صحبت کنن تا بیاین شهادت بدن؟
شاید ایشون فکر کردن شما تاحالا طلاق گرفتین بدون شهادت یشون هم میتونین نمیدونن که بدون شهادتشون نمیتونین طلاق بگیرین یا خیلی سخته.
دفعه ی اول زنگ زدم به دختره که اول شوهرش گوشیو برداشت خودمو به شوهرش معرفی نکردم ولی بعد به دختره معرفی کردم خودمو و گفت باید از شوهرم بپرسم بعد بهت خبرشو میدم .
بعد از 20 دقیقه مامان دختره بهم زنگ زد و گفت دیگه زنگ نزنید شوهرش ناراحت شده و دخترم بارداره
سری بعد رفتیم جای خونه شون هرچی زنگ زدیم جواب ندادن زنگ زدیم به مادرش و خواستیم باهم قرار بزاریم یک جایی که باهم حرف بزنیم شاید حضوری به نتیجه رسیدیم که همکاری نکردن و گوشیشونو بعد از نیم ساعت تا 2-3 روز بعد غیر فعال کردن منم بیخیال شدم دیگه .
گفتم که به زور که نمیشه بیارمشون اگه یک اتفاقی برای خودشو بچه ی تو شکمش بیوفته تقصیر من میندازن .
وقتی من با دختره صحبت کردم گفت منو 40 روز حبس کردن و من نمیخوام از گذشته م حرفی بزنم خاطره ی خوشی ندارم من بهش گفتم خواهری کن در حقم و بیا به عنوان شاهد خیلی میترسید از این بابت که اتفاقی براش بیوفته . که شوهرش و مامانش گفتن دیگه زنگ نزن .
مادرش میگفت توافقی طلاق بگیرین. چرا مادرش کاملا در جریان موضوع زندگی من هست که طلاق نگرفتم ولی گفت توافقی جدا شین راحت ترین . نمیدونن که پدر شوهرم یک فیلم جدید داره سر من پیاده میکنه .
من وقتی بهشون زنگ میزدم صحبت هاشونو با همراهم ضبط میکردم ولی متاسفانه صدای ضبط شده ی اونا هم دلیل و مدرک محکمی برای دادگاه نیست .:54:شایدم برای من جرم باشه که صدای کسیو ضبط کردم :47:
به هیچ وجه اون دختر راضی نمیشه که بیاد چون الان خوشبخته و نمیخواد زندگی جدیدشو به خاطر یک دختر بیچاره ی دیگه نابود کنه ..:305:
قانون های مرد سالارنه که برای زن ها پشیزی ارزش قائل نیست.
باید خون گریه کرد.
نتیجه گیری من بعنوان یه پدر حتما توی عقدنامه ذکر بشه حق طلاق با زن هستش:72:
فرزانه عزیز:72:
واقعا از شرایط بلاتکلیفی که درش هستی ناراحتم و برات متاسفم شدم امیدوارم خداوند زودتر راه درست رو برات سهل و آسان کنه:323:
واقعا موندم پس چرا اینقدر در همین تالار هم تا یک دختر خانم میاد بیان میکنه میخوام به خواستگارم در مورد شروط ضمن
عقد صحبت کنم همه جبهه میگیرند حتی مدیران تالار مثل خانم بالهای صداقت، فرشته مهربون و ......
واقعا توجیح دوستان چی هست؟ آیا "احتیاط شرط عقل نیست؟؟ و نباید فکر روز مبادا را بکنند تا بقول دوستی
ماجرای "من بدو آهو بدو" پیش نیاید.
آیا واقعا حق هست که فرزانه عزیز اینقدر اذیت بشه برای جداشدن از یک مرد مجنون بدون اینکه حتی
بخواد حق و حقوق قانونی و شرعیش رو بگیره
بهار68 باید از کار منع بشه چون شوهرش لج کرده نمیخواد طلاقش بده از طرفی حق کارکردن رو هم ازش میخواد بگیره
و حق ازدواج دوم رو گرفته:47:
http://www.hamdardi.net/thread34135-3.html
به قول کارشناسی در این سایت شروط ضمن عقد را جدی بگیرید:305:
شروط ضمن عقد رو باید جدی گرفت. ای کاش دوستان و مسیولان کمی فرهنگسازی کنند تا نوبت به بچه های خودشون نرسیده است.
متاسفانه مسیله مهریه رو که تنها صلاح خانمها برای روز مبادا بود اینقدر تضعیف و کمرنگ کردند که عملا
دیگه هیچ استفاده بهینه ای در این شرایط مشابه نمیشه ازش کرد.
امثال فرزانه و بهار ما خیلی زیاد داشتیم داریم و در آینده متاسفانه با این قوانین باز خواهیم داشت.:47:
ممنونم خاله قزی و سنجاب عزیز
از راهنماییهایتون ممنونم . انشالله زود حل بشه مشکلات همه ی دوستان . از وقتی وارد این سایت شدم و میدونم کسی حرفای منو میخونه و با من همدردی میکنه واقعا حس خوب و آرامش دهنده ای به من دست میده .
قبلا فکر میکردم من یکی تنهام که این مشکلو دارم حالا میبینم هر کسی یک مشکلی داره شاید از مشکل من بدتر..
تقصیر خودم بود که باهاشون رو راست بودم و متاسفانه من خیلی دختر مظلومی ام و ضربه ای که خوردم از سر مظلومی و ساکتیه من بوده . که شوهرم جرات داده به خودش این همه کارهای زشتشو روی من پیاده کرده ولی من با اینکه بدی دیدم خوبی کردم محبت میکردم حتی تا لحظه ی آخر . اما الان برام عقده شده که چرا یک سیلی نخوابوندم توی گوشش .
حرفی برای گفتن ندارم ...
شما زندگیتو معطل اینجور افراد نکن
دقیقا نقطه ضعف شما رو پیدا کردن و از این طریق فشار می یارن ، اینکه خسته بشی و بی خیال این قضیه شی
حتی یه پولی هم حاضر می شی بدی که فقط از دستشون راحت شی
فکر می کنی چطور طرف 4 میلیون پول داده و النگو ، همین ! راهشو یاد گرفتن ! خسته کنند طرف رو برن دنبال یه دختر بدبخت دیگه
شما زندگی عادیتو بکن ، ولی پیگیر این قضیه باش ، مطمئن باش وقتی ضعف نشون ندی اونا سوتی می دن و دست خودشون رو رو می کنند .
بخواهی ضعف نشان بدی هم ظلم به خودت کردی هم به دخترهای بعدی
برو ورزش کن ، تفریح کن ، تو دادگاه جلو قاضی خودتو ناراحت نشون بده ولی بیرون خودتو پر انرژی نشون بده
بزار که باور کنند نمی ترسی و تا آخرش هستی
دقیقا دارن کاری می کنند که روانی و خسته بشی که هم راحت طلاقت بدن و هم یه پولی ازت بگیرن
محکم باش و برای محکم بودن زندگیتو تغییر بده
اولین قدم همین ورزش کردن و تفریحه ، هی تو خانه بشینی و قصه بخوری من چه گناهی کردم ، چه اشتباهی کردم این بلا سرم اومده هیچ مشکلی رو حل نمی کنه
حتی باعث می شه ازدواج بعدیتو هم خراب کنی
به چشم یه تجربه نگاه کن هرچقدر هم تلخ ، نهایت می خواد 1 سال دیگه زندگیتو خراب کنه
ولی اگه همین امروز هم طلاق بگیری یه عمر زندگیت خرابه چون الان که وقت بازسازی روحت هست نشستی داری خرابترش می کنی
موفق باشی
فرزانه جان سلام
گفتی حکم بریدن دقیقا حکم چیه ؟ ماهیانه یک ربع سکه یا هر چار ماه یه سکه ؟ از چه تاریخی لازم الاجرا است / رفتی
روش اعتراض بزنی یانه پیشقست چند تا قرار شد بدن . درامدشو چه قدر بیان کرده ؟ شما کل مهرت چقدر بوده و چندتا گذاشتی اجرا ؟
فرزانه خانم نشین ومدام خود خوری و قصه خوری کن حالا برگ برنده دست شماست پاشو به کارت برس زندگیتو شروع کن خاستگار پشت در نیست که دنبال طلاق باشی فکر کن تموم شده فقط مونده شناسنامه اونم به موقش درست میشه
خاله قزی عزیز باید بگم زود تصمیم نگیر بعضی وقتا شروط زمن عقد باعث شکاف در زندگی خواهد شد به نظر من حق طلاق برا زن اگه مناسب بود خداوند اینو حکم میکرد و لازم الاجرا به نظر من برا زندگی و عشق اول این حکم جایز نیست چون اختیار زندگی از مرد گرفته میشه واگر چنین بود الان آمارها سر به آسمون بود . برادرمن ما مردا همینطوریش زز هستیم صبح تا شب چشم چشم گفتن و جان جان گفتن از لبمون نمی افته اونوقت حق طلاق بدیم دست خانمها که با یه تق کوچیک خونمونو تو شیشه کنن
برادر بزرگ من تمام مردها مثل هم نیستن تمام زن هاهم مثل هم نیستن مثالش همسر خودم همسر شایسته ای نبود ونیست هر چند گفته من طلاق نمیخوام طلب مهرم بابت خرج واسم پارسا تو شناسنامه ام باشه ولی دروغه طلاق میخواد .
بهتر به عنوان یه پدر تحقیق خوب و فکر باز و آگاهانه ای از داماد داشته باشی یا عروس و از مدت آشنایی شما بیشتر تحقیق کنی
فرزانه خانم صبور باش بزار دو تا سکه دادن یه شخص سوم یا وکیلتو واسته کن برا طلاق
بدرود
پارسای عزیز ممنونم از پاسخت
من خودمو زیاد دخیل توی کار های دادگستری نمیکنم و اینایی که گفتم وکیلم به بابام گفت که حکمش اومده که هر 4 ماه یک سکه باید بده .
بخدا من تو غم و غصه نیستم و جوش نمیزنم من الان کلاسای ورزشی میرم برای گواهینامه رانندگی رفتم تا به این موضوع فکر نکنم.اتفاقا خیلی هم خوشحالم که جدا شدم و ازش دورم چون اگه باهاش میبودم شاد بودن برای من معنی نداشت . خداروشاکرم که منو نجات داد.
من چطوری میتونم اعتراض کنم ؟ که چی بشه ؟
امروز توی ماه عسل برنامه شون راجع به طلاق بود با خودم گفتم چقدر سر چیزای الکی جدا شدن من چقدر صبوری کردم تا لحظه ی آخر و بازم نمیخواستم چدا شم بازم با اون همه حقارت ازش دفاع میکردم ولی دیگه نشد دفاع کنم چون یک دستم خونی بود و میسوخت و داشتم تحمل میکردم دردشو و دفاع میکردم ازش که وجودم گفت که حقیقتو به خانواده ت بگو تا کی میخوای مخفی کنی.. طلاق هم اگه شد بزار بشه جونتو داری نجات میدی..این همه زن میدیدم و با خودم میگفتم اینا چقدر خوشبختن که خنده رو لباشونه هر جور بخوان میپوشن و با همسرشون خوشحالن ولی من ددر ظاهر جلوی خانواده م لبخند داشتم تا شک نکنن که دخترشون بدبخت شده ..
روزای سختی بود ولی خدارو شکر تموم شد فقط 2 ماه بود ولی باورتون میشه اون 2 ماه ثانیه به ثانیه ش برام خیلی دیر میگذشت. پیر شدن صورتمو خودم متوجه میشدم انقدر فشار عصبی روم بود که فک دهنم قفل شده بود تا 20 روز من با قاشقای چای خوری غذا میخوردم وقتی یاد اون روزا میوفتم برام مثل جهنم میمونه وقتی دست چپمو میبینم یاد اون روز میوفتم که چطوری رگ دست زنشو برید وحشیانه..
خدارو شکر خانواده م تونستن منو نجات بدن از افسردگی و ناراحتی بعد از جدایی . ولی بازم خوشحال ترین هم که باشی بازم هیچوقت نمیتونی فراموش کنی ولی باید کنار بیای با این مسئله که این زندگی مال تو بوده و حالا تو یک شکستی خوردی .
من اگه دوست دارم زود جدا شم و طلاقمو بگیرم به این دلیله که میخوام زندگیم برگرده به روال اولش و امنیت داشته باشم . من تصمیم به ازدواج مجدد ندارم که بخوام زود جدا شم . ولی همین بلاتکلیفی خیلی بده .
من که تو زندگیم خیلی صبوری کردم با تمام مشکلاتش الانم برای طلاقم باید صبوری کنم و بذارم زمان بگذره چون اونا الان فقط میخوان زجر و التماس کردن منو ببینن..
خدا شفاشون بده واقعا :323::321::203:
فرزانه ج ا ن سلام
این خاطراتو برا خودت تکرار نکن و هرگز دوباره به زبون نیار خدا ازشون نگذره انشالله
راستی نا امید نباش همه مردا اینطوری نیستن و من مطمعا هستم زندگی خوبی با مرد خوبی در انتظار شماست مثل همسر اول اون آقا که الان فکر کنم فرزند دومشو بارداره و خوشبخته پس ناشکر نباش
باز بهتون سر میزنم والبته :203:
بدرود
سلام دوستان عزیز
من چهارشنبه دادگاه طلاق دارم . به نظرتون این جلسه میتونه همه چی تموم شه ؟ من بهتره این جلسه چی بگم تا زود تر تموم شه . اگه بخوان طاقمو بدن همه چیو میبخشم اینو چطوری بگم. خیلی استرس دارم از دادگاه هایی که میاد و میره
پسفردا من دادگاه دارم بخدا از دلشوره دارم میمیرم که بازم باید ببینم قیافه ی نحضشونو هنوز که هنوزه دستو پام میلرزه وقتی میبینمشون . این جلسه چیکار کنم چی بگم که همه چی تموم شه دعا کنید همین چهارشنبه توافقی جدا شیم حوصله ندارم دیگه پیگیر دزد و پلیس بازی باشم.:54:
امیدوارم مشکلت هر چه زودتر به بهترین نحو ممکن حل بشه .
الهی آمین!
قبل رفتن به دادگاه قرآن باز کن و یک صفحه یا حتی یک آیه اش و بخون.
آروم میشی.
اگه تونستی با صدای بلند برای خودت بخون.
توکلت به خدا باشه.
خدا بنده هاشو دوست داره، طوری امتحانشون میکنه که تحملشو داشته باشن، از درجه تحمل بنده اش بیشتر پیش نمیره.
سلام فرزانه جان
نگران نباش قبلش برو پیش وکیل یا مشاوره حقوقی . فردا بهت سر میزنم .
سلام
من درکت میکنم خود من هم همینطوریم هر وقت نزدیک نوبت دادگاه میشم استرس و دلشوره عمونم نمیده . دیونم میکنه
ولی اگه به حرف دختر بیخیال بکنی و قبلش دو خط قرآن بخونی یا یه قرآن کوچیک با خودت ببری و خودتو به خدا بسپاری حله .
قبلا بهت گفتم جلوشون نترس شجاع باش خونسرد . نذار بفهما ترسیدی .
جلسه دادگاه مربوط به چیه ؟ مهریه؟ یا تمکین شوهرت؟ یا طلاق؟ کدومش . اگه مربوط به مهریه ست که کوتاه نیا و باید از توانایی همسرت در پرداخت مهریه صحبت کنی و اینکه حقته
فرزانه جلو قاضی نگی مهر نمیخوام طلاق میخوام . اونوقت نشوزتو ثابت کردی و قاضی مهریه کمی برا شوهرت میزنه و اسیر شوهرت میشی . بایه پول ناچیز باید بشینی تو خونه .
مهریه اهرمی برا طلاق وباید طوری باشه که پسر توان پرداخت نداشته باشه وبه طلاق راضی شه .
اینکه مهر نمیخوایی مربوط به خارج دادگاه و تفاهم فیمابین شماست . ولی نه جلو قاضی اونم تو پرونده مهریه
بعدشم اگه پرونده مربوط به مهریه باشه اون در دادگاه حضور پیدا نمیکنه و تو فردا اونا رو نخواهی دید تا بعد از تجدید نظر
اما اگه دادگاه طلاقه . امشب با یه وکیل مشورت میکردی تا فردا بدونی چی بگی چون من اطلاعات کمه .
در هر صورت خودتو نباز قوی باش سعی کن تفاهم کنی با پدرش تند صحبت نکنید بگید اینا هم نمیخوان و این کشمکشا بیفایدس پس بیان جدا شیم تمام .
فرزانه تو تنها نیستی . اعتماد به نفستو ببر بالا . فردا صبحانه یادت نره . یا حداقل یه چایی شیرین .
من برات دعا میکنم . بدرود
ممنونم پارسا عزیز
دادگاه در مورد طلاق هست . امروز میخواستم برم پیش وکیلم ولی نشد که برم خیلی میترسم ازشون خیلی ... میدونم نباید بترسم ازشون و محکم تر از اونا عمل کنم ولی ناخود آگاه دست و پام میلرزه چیکار کنم .
فردا ساعت 10 وقت دادگاهه اتفاقا من میخواستم شرط بذارم براشون که اگه شناسنامه و کارت ملی منو بیارن و همین امروز تمومش کنن و طلاق بدن از همه چی میگذرم نمیدونم حرفم درسته یا نه..
وگرنه اگه طلاق ندن منم مجبورم صبر کنم که آبان بیادو بیاد سکه بده .
بعضی وقتا میگم عجب غلطی کردم بله گفتم ... چه زندگی جهنمی داشتم ..
نمیدونم بخدا کلافه شدم از دست فکر و خیال ..
دعا کنید همین فردا تموم شه و من خبر خوش جداییمو بهتون بدم:203::203::203::203::203::203::203::203::203 ::203:
سلام بچه ها من الان از دادگاه اومدم و خدارو شکر همه چیز تموم شد
اولش میگفتن ما طلاق نمیدیم عروسمو میبرمش خونه مون و جهازشم خودم درست میکنم بعد من گفتم اگه پسرتون آدم بود من زندگی میکردم باباش اومد گفت تو آدم نبودی نتونستی زندگی کنی من گفتم من چه جوری میتونم با یک روانی اعصاب زندگی کنم با آدم بد دل بعد باباش گفت تو دختره سر لخت و ک...ن لخت میای بیرون بایدم غیرت داشته باشه . وکیل من هم کنارم نشسته بود بعد باباش گفت عیبی نداره هر چی ما هزینه کردیم پولشو دید گفت تا الان من 4 میلیون خرجت کردم ما هم گفتیم 3 میلیون میدیم و طلاق توافقی . پدرا هم با هم دعوا کردن هم لفظی هم جسمی . امروز میریم برای مشاوره و پزشکی قانونی و تموم .
خدارو شکر بعد 2 ماه زندگی و بعد 5 ماه علافی بعد از جدایی تموم شد . فقط کارای نامه نگاریش مونده ...
تمووووووووووووووووووووووو ووووووووووم شدددددددددددددددددددددددد ددددد :227::227::227::227::180::180::180::123::123::123:
ممنونم از همگی واقعا ممنونم خیلی کمکم کردید خدارو شکر همه چی تموم شد :310::72:
چی چیو تموم شد؟4ملیون خرجت کردم 3ملیون می دم چه صیغه یه؟نکنه برای طلاق داری
بهشون پول می دی.مهریه چی شد؟حبس؟زخم دستت؟همه پر؟
فقط جونم آزاد شه حوصله ندارم دنبال پرونده ش باشم هر کی تو قبر خودش میره من نمیتونم عذاب بکشم تا 1-2 سال طول میکشه. قاضی همونجا گفت اگه میخواین من طلاقتونو میگیرم فقط زمان بره . بخدا اصلا وجدان نداره راس راس جلوم واستاده و باباش میگه تو آدم نبودی رفتن برام پاپوش ساختن که من خودمو میخواستم از 4 طبقه بندازم پایین و خودکشی کنم نمیدونم حتی عکس هم از اون صحنه داشتن برام نمیدونم چه طوری برام درست کردن این دروغارو ..امروز راست راست جلوی من دروغ میگفتن بهم توهین میکردن که دعوا شد .
اونا میگن باید پول بدید تا طلاق بدیم و گرنه هیچوقت راضی به طلاق نمیشیم . جناب فرهنگ باور کنید قاضی بعد از اینکه اونا رفتن گفت زود توافقی جدا شید من قلبم درد گرفت نامه نوشتن برای توافقی که من از همه چیم گذشتم . منم توی دادگاه جلو قاضی گفتم حالا برعکس شده مردا دارن مهریه میگیرن تا زن بدبخت ...
ببخشید اصلا جمله بندیم خوب نشده اصلا نمیدونم چی دارم مینویسم انقدر روز پر استرسی داشتم .
ولی همین که آزاد شم از دستشون یک دنیاست برام ...
ایشون پرونده هاشون درش گفته شده که چه بدرفتاری هایی با شما کردن؟ مثل همون که رگ دست زدن؟ یا حتی جایی ثبت نشده این موارد خشونت؟
سوسابقه ای براش ثبت نشد؟
سلام
اونا خانواده بی آبرویی بودن و بدبخت پول . در هر حال مبارکت باشه باز خدارو شکر که تو این مدت زندگی بکارتتو از دست ندادی و الا اوضاع خیلی به ضرر شما میشد
این 3 میلیونم صدقه سر خودتو خانوادت خوردشون نخواهد شد و خرج دکتر خواهند کرد
بعد از طلاق خودتو نباز و خودتو برا یه زندگی خوب آماده کن نذار به خانوادتم سخت بگذره قسمت اینطوری بوده . بدتر از این نشد خدارو شکر .
فرزانه خانم شیرینی یادت نره . برا منم دعا کن هر چی صلاح زود تر برام رقم بخوره . خسته شدم آب شدم . .ولی با دیدن پست شما شاد شدم
شادو سر زنده باشی مواظب خودت باش تو انتخاب بعدی دقت بیشتری کن همینطور تحقیق بهتر . همه مثل هم نیستن
اگه شد تو انتخاب بعدی بایه مهر کم حق طلاق بگیر . بشرطی که با یه دعوا کوچیک نری جدا شی
در پرونده ها ثبت شده که فریب در ازدواج داشته و ضرب و جرح و خشونت ها و بد رفتاریاش ثبت شده.
آره عزیزم نون دونی باز کردن طلاق نمیدن پول میگیرن با اولی هم همین رفتارو کرد با منم همین کارو کرد اگه صبر میکردم 2 سال زندان برای تدلیس در ازدواجش ثبت میشد . واقعا خسته م که وصله به جووونمه .. همین که خلاص شدم خوشحالم این 3 میلیونم به جایی نمیره که براش بال بال میزنن واقعا الان داماد باید بیاد مهریه شو قبل عقد مشخص کنه نکه عروس..
با اون 3 ت هم یک شبه پولدار نمیشن ولی من واگذارشون کردم به خدا . خدا خودش میدونه چیکارشون کنه ... من ناتوانم توی عذاب دادن اینا ..نمیکشم بخدا ..
نمیدونم بگم خوشحالم برات، بگم متاسفم از اینکه همیچین اتفاقی افتاده!!!!
اما میتونم بگم خوشبحالت، چقدر قوی هستین همیچین اتفاقی برات افتاده اما بازم تونستی رو پای خودت واستی، خودت و نجات بدی.
روحیه قوی ای داری!
من همچین روحیه ای ندارم.
امیدوارم این اتفاق باعث نشه نسبت به همه آقایون بد بین بشی.مردای خوب هم هستن،از این اتفاق تجربه اش و واسه خودت نگه دار بقیه اشو بریز تو انباری ذهنت و خیلی خیلی کمرنگش کن.
بیشتر رو خواستگارهات تحقیق کن.
شایدم من نوعی از دور قضیه و که نگا میکنم بخوام بگم کاش اونقدر پیش میرفتی که تا بیوفته زندان و درس عبرتی براش بشه اما وقتی تو شرایط روحی و جسمی خودت باشم بگم حاضرم خیلی بیشتر از 3تومن بدم تا فقط تموم بشه راحت بشم.
بهرحال امیدوارم آینده خیلی روشنی اونطور که واقعا شایستگی و لیاقتشو داری نصیبت بشه
الهی آمین.
سلام ممنونم ازتون ایشالله هر چه زودتر مشکل شما هم حل بشه و هر چی صلاحتون هست اتفاق بیوفته
درسته پول دادم تا طلاق بگیرم هیچ عیبی نداره با این پولا من فقیر نمیشم اونم پولدار نمیشه عیبی نداره این همه گذشت داشتم اینم روش . اون همه مال منو خوردن اینم روش ..
آره جناب پارسا من خیلی شانس آوردم تو خیلی از موارد انقدر اینا آدمای نجس و کثیفی بودن که من تونستم جدا شم و شکایت کنم که منو نفرستادن حل اختلاف گفتن برو دادگاه ..
انشالله همه جوانها توی انتخاب همسر موفق باشن واقعا خیلی زندگی بهم سخت گذشت به خاطر انتخاب اشتباه . خیلی دردارو تحمل کردم خیلی صبوری کردم ..
عیبی نداره از ما که گذشت و تموم شد این قضیه با هر سختی و جوش و بدبختی که بود من توننستم جدا شم . همین که ازشون کنده شدم خدارو هزار مرتبه شکر میکنم ..
با کمک دوستان همدردی من خیلی آرامش گرفتم وگرنه توی تنهایی خودم فکر میکردمو جوش میزدم ممنونم از همگی :72:
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ
دختر بیخیال عزیزم ممنونم ازت
باید بگم من به خاطر خانواده م روحیه م قوی شد وگرنه خیلی خودمو باخته بودم اگه 2 ماه اول زندگی منو میدیدی فکر میکردی یک دختر معتاد هستم چون جوش منو اینطوری از پا در آورده بود ولی وقتی خانواده م باهام صحبت کردن و مهر این پسره رو از دلم بیرون انداختن فهمیدم من لیاقتم بالاتر از این جهنم بود جای من اصلا اینجا نبود . من دختر یک پدری هستم که توی این شهر رئیس آگاهی بوده و ابهتی برای خودش داشته همه تا الان که بازنشسته شده عزت و احترام براش قائل میشن بعد یک خانواده ی لاشی و بی ایمان بیان با آبروی ما توی شهر بازی کنن فکر کن چیکار کردن با من .. منم دخترم آبرو دارم خیلی زشته باباش برداشته گفته این هم خواب پسرم نبوده در صورتی که اینجوری نبوده ما هر روز و هر شب کنار هم بودیم ..
باباش گفته اگه باکره نباشه رفته این چند ماه خودشو در اختیار مردای بیرون قرار داده ... اونا به خودشون شک دارن و میخوان برای من تهمت زنا بنویسن ..حالا ببین تا چقدر آدم باید پست فطرت باشه ..
درسته با من به زور کاریو انجام داده اما من شانس آوردم و با وجود اینکه به زور کاریو با من انجام داد ولی من هنوز باکره م ..
فقط شما یک لحظه چنین تهمتیو فرض کن که چطوری میشه هضمش کرد چه برسه به کارای دیگه شون ...
به من برداشته گفته من رابطه داشتم با شوهر خواهرم واسه همین گوشی موبایلو از من گرفته ... یک روده ی راست توی شکمش نداره ..
عزیزم من با تمام وجود گذشت کردم از حقم ..تا پای مرگش راضی هستم که هر بلایی سرش بیارن ولی کسی که با زندانی کردنه من هیچی نمیفهمه براش درس نمیشه من نمیتونم خودمو عذاب بدم که اون آدم شه .
هر انسانی وظیفه داره خودشو اصلاح کنه من اگه بخوام اونو اصلاح کنم خودم پیر میشم به خاطر یک نفهم ..اون این رفتاراش توی ذاتشه 100 تا زنه دیگه هم بگیره بازم کارش به طلاق میکشه ..
این که مرده زندگی نیست پس ازدواج میکنه که هر چند سالی به یک پولی برسه ... (کلاه برداری )
من از دادگاه از حقم گذشتم و بخشیدم اما وجدانن و خدایی هیچوقت نمیبخشمش چون عذابم داد خرد خردم کرد . واگذارش کردم به خدا . خدا خودش میدونه که چطوری بهش بفهمونه بالاخره ما هم خدایی داریم این همه تهمت و دروغ شنیدم . ولی میگن چوب خدا صدا نداره ... از خدا ضربه بخوره بهتره و دردناک تره تا من بنده ی کوچیکش . من اگه بخوام اونو زجر بدم خودم ذره ذره آب میشم .
تو این مدت برای اینکه روحیه خودمو حفظ کنم میرفتم باشگاه ورزشی تا به هیچی فکر نکنم و روزام سپری بشه .
این که شخصیت خودتو 180 درجه به خاطر شوهرت عوض کنی خیلی سخته میدونی نتیجه ش این میشه که من خودم نبودم یک شخصیت بیگانه بودم که شوهرم کمتر عصبی شه .
وقتی بعد از جدایی برگشتم به شخصیت فرزانه اصلی وقتی خودم شدم تمام آرامشم برگشت .
دیروز برداشته گفته من شکست روحی و عشقی خوردم هزینه شو میدین پول به وکیل دادم پولشو میدین وسیله خریدم (انگشتر و پارچه و قرآن) پولشو میدین . خیلی زور داره
حالا حلقه ی دستشو اومده به ما داده رفتیم طلا فروشی بهمون گفتن این نقره س .. دزدن حلقه ای که من براش خریدمو رفته فروخته یک نقره مثل همون خریده به من داده ..
حالا منم پول انگشترشو از اون 3 میلیون کم میکنم ببینم کی منو خر فرض کرده ...
فقط بگم این همه صبر و صبوری به خاطر دوست داشتن بود که تحمل کردم ..گذشت کردم و از حقم گذشتم به خاطر رهایی خودم ..
دیگه نمیتونم اعتماد کنم میدونم همه ی مردا بد نیستن اما باید یک مدت از زمان جداییم بگذره چون خیلی اذیت شدم .
امروز به همسر اولش پیام دادم و جوابمو داد گفت که خیلی خوشحال شدم و همش تو فکرت بودم و خیلی دوست داشتم بدونم کارتون به کجا رسید گفت دوباره متولد شدنتو بهت تبریک میگم ..
الان خوشحالم چون فقط خدارو شکر نجات پیدا کردم از جهنم ..
شما از حقت گذشتی ولی داری در حق یک زن دیگه ظلم می کنی.اگر تو جامعه هر کسی
وظیفه شهروندیشو به درستی انجام بده اون جامعه رو به پیشرفت می ذاره.
امیدوارم زن بعدی انقدر ترسو و راحت طلب نباشه.
این حرف خیلی تنده.
مشکل اینجاست که همه چیز ثابت شده ولی قاضی میگه یه دو سالی طول میکشه ،به نظر من این ضعف سیستم قضاییه وگرنه این رئیس دادگاه ضمن صدور مجوز طلاق میتونست پرونده رو بفرسته برا دادسرا و دادستان کار رو ادامه بده نه اینکه بگه برید چند میلیون باج بدید تا فقط بتونید خلاص بشید! وقتی اونایی که مسئول صیانت از جامعه در مقابل جرم و جنایت هستند اینطوری رفتار میکنند چرا ایشون باید دو سال عمرش رو حروم کنه؟، وقتی بعضی از ماها حاضر بودیم 20-30 میلیون بدیم و دو سال عمرمون رو تو سربازی هدر ندیم ،سه چهار میلیون برای دو سال بیشتر زندگی کردن که چیزی نیست.
ایشون وظیفه ی شهروندیش رو انجام داده و سیستم رو از وجود چنین شیادهایی مطلع کرده،تازه تونسته ادعاهای قابل اثباتش رو ثابت کنه و وظیفه ی دیگه ای هم نداره.پس نباید ایشون رو سرزنش کنیم بلکه چیز دیگه ای باید سرزنش بشه حالا یا به دلیل سستی و بی مسئولیتی یا کلا ضعف ساختاری.
خانم فرزانه آرزو میکنم تو زندگی بعدیتون با یه انتخاب آگاهانه خوشبخت بشید.
فرهنگ جان من ترسو و راحت طلب نیستم . ووقتی منی که شاکی هستم متهم میشم و اون مقابل من میاد شاکی میشه به خاطر کارهای نکرده من نمیتونم چنین فردیو اصلاح کنم و یا نمیتونم اینو به حقش برسونم به خاطر اینکه دختر بعدی با این آقا ازدواج نکنه و... اون دختر باید هشیار باشه که مردی که 2 تا ازدواج ناموفق داشته مفهومش یعنی چی.
من نمیتونم جوش زدن و پیر شدن پدر و مادرمو ببینم به خاطر این خانواده شیاد ..
شما خودتو بذار جای من .. وقتی میبینی پدر و مادرت دارن روز به روز به خاطر دخترشون ذره ذره آب میشن . مجبور میشی هر چی زودتر تمومش کنی .
من دیروز خودم وقتی حرفای تند اون پسرو میشنیدم خیلی لجم میگرفت که دارم پول زور میدم اونا هم خوشحالن که به هدفشون رسیدن مثل قبلی . به بابام گفتم من حاضرم 1-2 سال صبر کنم ولی زندانیش کنم دلم خنک شه . چون خیلی بهم تهمت میزد ...که بابام گفت من دیگه نمیکشم نمیتونم..
در واقع فقط به خاطر خانواده م دارم تموم میکنم .
اینم بگم پرونده کیفری من هنوز توی بایگانی هست ببینید 5-6 ماه از شکایتم گذشته ولی هنوز توی دادیاری مونده به دادگاه نرسیده . هیچکی اصلا پیگیری نمیکنه ...
قاضی به من گفت اگه میخوای صبر کنی و زندانی شه و به مهریه ت برسی تا 2 سال طول میکشه .
اینم بگم دادگاهای الان هم یک دادگاهی نیست نه کار دیه منو انجام دادن نه فریب در ازدواج نه بیماری روانی و تشنج . من شروط ضمن عقد هم 3 موردشو داشتم اما کیه که جوابگو باشه همشون طرف مردو میگیرن . حالا میگن مهریه بالا نگیرید و.... بابا الان داره مد میشه دیگه داماد هم یه مهریه ای داره برای خودش ... کلاه برداری داره مد میشه ..
نمیدونم دیگه من تمام تلاش خودمو کردم خیلی چیزارو ثابت کردم حتی انقدر دنبال گشتم تا زن اولشو پیدا کردم که ببرمش دادگاه خیلی پیگیر و دنبال زندانی کردنش بودم ولی خسته شدم ...به ته خط رسیدم و نمیتونم ببینم دارم افسرده میشم سر یک طلاق ...
اگه شرارت هاش ثبت شده و قابل پیگیری هست به نظر من همینم خوبه.
البته اگه بمونه. از نظر قانونی نمی دونم شکایتی که به اثبات نرسیده چه وضعیتی پیدا می کنه.
موفق باشی.
احساسم بهم میگه فرزانه خانوم دارن خالی میبندن .