عشق دانشجوي دختر به استاد

از شما که استاد دانشگاه هستین ، واقعا بعیده!!
استاد دانشگاه موظفه به دانشجو مشاوره درست و منطقی بده ، نه اینکه بدتر زندگیش رو خراب کنه.

ضمنا اون دختر خانم تنها فردی نیست که روی کره زمین مشکلاتی داره. همه کم یا زیاد مشکلاتی دارند. پس لزومی نداره کسی قهرمان بازی در بیاره و زندگی یک نفر رو درست کنه.
هر چند شما به جای اینکه از اول با اون دختر قاطع و محکم برخورد می کردید و بهش درست مشاوره می دادید ، بدتر باهاش هم صحبت شدید و حاضر به ازدواج موقت شدید.

از همه بدتر شما فکر کردی تو این تالار بقیه کاربر ها گوش هاشون دراز هستش؟؟!!

ازدواج موقت و بدون رابطه جنسی!! مثل جوک می مونه.
یک مرد 34 ساله متاهل هیچ حس عاطفی ای به یک دختر 20 ساله نداره و فقط جنبه رفع نیاز جنسی داره.

اون دختر خانم هم یا قوه عقل ضعیفی داره یا مخصوصا می خواد اویزون شما بشه تا نیاز مالی و عاطفیش رو تامین کنه ، در صورتی نیاز ایشون برای یک زمان بسیار محدودی تامین میشه و بقیه عمرش قطعا حسرت این اشتباه برزگ رو خواهد خورد و تا اخر پشیمون میشه.

از طرفی شما هم زندگی خودت ، خانومت و فرزندت رو داری خراب می کنی.

سلام .
من همه تايپيك ها رو خوندم و همشون مربوط مي شد به زمان حال من با اجازتون چند تا سوال داشتم.
1)ايشون چند ترم دانشجوي شما هستند؟؟؟
2)به جز جلسات دو ساعته كلاس كجا ايشون رو ديديد كه تونستن از خانواده و مشكلاتشون بگن؟؟؟
3)شماره همراه شما رو دارن تماس ميگيرن؟؟؟پيام ميدن ؟؟؟با چه موضوعاتي ؟؟؟
4)از كي متوجه شدن شما متاهل هستيد همون ابتدا يا وقتي ابراز علاقه كردن؟؟؟
5)چه خصوصيت مثبتتون باعث جذب اين دختر خانوم شده؟؟؟
6)تا قبل از ابراز علاقه ايشون متوجه علاقه ايشون به خودتون نشديد؟؟؟
اگر لطف كنيد پاسخ بديد تا كمي موضوع روشن تر بشه.

به نظر من شما با این کارتون هم به خودتون هم به همسرتون و فرزندتون و هم به اون دختر خیانت میکنین...اون دختر 20 سال بیشتر نداره و از طرفی به قول خود شما مشکلاتی در زندگی داره که فکر نمیکنین کشیده شدنش به سمت شما به خاطر همین مشکلات هست...اون شمارو میخواد که همه ی اون محبت هاییرو که الان نداره شما بهش بدین..ایشون از لحاظ عاطفی بحران داره و شما هم مورد خوبی برای حل این بحران نیستین چون با ارتباط با ایشون بیشتر بهش ضربه میزنید..در ضمن شما خودتون استاد دانشگاه هستین و خیلی از آدم هارو در روز میبینین و معاشرت دارین و فکر کنم شناخت خوبی از آدم ها باید داشته باشین...سعی کنید با قاطعیت اون دختر رو به خدا بسپارید و ازش دوری کنید تا فاجعه ای بد برای شما و زندگی خودتون اتفاق نیفته و همچنین برای اون دختر...کمی فکر کنین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبوري

سلام .
من همه تايپيك ها رو خوندم و همشون مربوط مي شد به زمان حال من با اجازتون چند تا سوال داشتم.
1)ايشون چند ترم دانشجوي شما هستند؟؟؟
2)به جز جلسات دو ساعته كلاس كجا ايشون رو ديديد كه تونستن از خانواده و مشكلاتشون بگن؟؟؟
3)شماره همراه شما رو دارن تماس ميگيرن؟؟؟پيام ميدن ؟؟؟با چه موضوعاتي ؟؟؟
4)از كي متوجه شدن شما متاهل هستيد همون ابتدا يا وقتي ابراز علاقه كردن؟؟؟
5)چه خصوصيت مثبتتون باعث جذب اين دختر خانوم شده؟؟؟
6)تا قبل از ابراز علاقه ايشون متوجه علاقه ايشون به خودتون نشديد؟؟؟
اگر لطف كنيد پاسخ بديد تا كمي موضوع روشن تر بشه.

---

1)ترم اوله كه با من درس دارن البته به احتمال زياد در ترمهاي بعد هم 2 الي 4 بار با من درس داشته باشه
2) يه موقعهايي غيبت كلاسي داشت و دليلش رو اينطوري توضيح مي داد
3) پيامهاشون با موضوع علاقه و محبته
4) به گفته خودش از اواسط ترم متوجه شد من متاهلم ولي اواخر ترم ابراز علاقه كرد
5) اينكه به گفته خودش من مشكل خانواده او را درك كردم
6) تا قبل از ابراز علاقه او من هيچ چيزي را متوجه نشده بودم و البته نسبت به او احساس ويژه اي هم نداشتم به جز نوعي احترام كه آنهم فقط قلبي بود و خيلي بروز نميدادم.
و البته بعد از ابراز علاقه او من گفتم علاقه اي به او احساس نمي كنم و خيلي ناراحت شد

در ضمن یه چیزی هم بگم شما تو پستاتون همش نگران این هستین که اون دختر نکنه از شما متنفر بشه یا بهش ضربه روحی وارد بشه پس مشکل احساس خودتونه که قلقلک داده شده کمی بیشتر روی ذهن و افکار خودتون کار کنین . اینو هم بدونین که ما مسئول این نیستیم که کاری کنیم دیگران از ما خوششون بیاد و یا بهشون ضربه وارد نشه...

خودت اصرار داشتی می خوام کمک کنم و حس فردینی داشتی.

ما همه گفتیم بهترین کمک تو اینه که کمکی نکنی

الان اگه بهش بگی نه نهایتش یک ترم سخت را پشت سر می گذاره. هر چند به احتمال زیاد برای امتحانات تیرماه دیگه حالش خوب شده و مشکلی نیست.

اما با این کار که می خوای صیغه اش کنی و ازش استفاده کنی و بعد هم رهاش کنی همه آینده اش را خراب می کنی. نه یک ترم و دو ترم.

حالا اگه ترم بعد یه دختر دیگه هم نیاز به کمک داشت صیغه اش می کنید؟ تا کجا می خواهید به این کمکهای خداپسندانه ادامه بدید؟

تاپیکهای سادگی را بخون. این آقا هم به قصد خیر صیغه اش کرده و حالا می گه به صلاحمونه جدا بشیم!!

چند وقت دیگه هم مث ایشون دنبال راه آسون و خداپسندانه واسه جدایی می گردید

اینم باز همون ماجراست !

به نظر من اين دختر خانومي كه شما ميخوايد كمكش كنيد يا خيلي ساده است يا خيلي زرنگه يك ترم مدت زيادي نيست كه بتونه علاقه اي به اين شدت ايجاد كنه.دختري كه به خودش اجازه بده با توجه به متاهلي شما ابراز علاقه كنه و حتي پيشنهاد صيغه بده پس فردا كه صيغه كرد از كجا مطمعن هستيد به خانومتون نميگه و زندگيتون رو به باد نميده.
اين نظر من كاملا شخصيه و ميتونه كاملا اشتباه باشه.
من تا الان فكر ميكردم بدون اطلاع همسرتون ميتونيد قضيه رو ختم به خير كنيد ولي حالا نظرم اينه حتما خانومتون در جريان قرار بگيرن و در صورت لزوم با دختر خانوم آشنا بشن اين كار چند مزيت داره
1)علاقه همسرتون به شما بيشتر ميشه
2)همسرتون اعتمادي كه به شما داشته رو درست دونسته و براش بيشتر ميشه.
3)چون همسرتون اطلاع دارن دچار ترديد يا تحت تاثير صحبت هاي دختر يا وسوسه اون دختر رو صيغه نميكنيد
4)اگر حمايت و محبتي هست كه از طريق خانومتون ادامه ميديد در اين صورت حمايتي كه مد نظر شماست و ساير دوستان لزومي بر اون نميدونن به خير خوشي متوجه اون دختر خانوم ميشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط as112

مرسي از محبت شما
ولي اين صحبت شما يا بقيه دوستان كه مهمترين عيب اين كار رو خراب كردن زندگي همسر من مي دونن با اين فرضه كه همسر من از اين كار ناراحت باشه. بله در اين صورت حق با شماست. ولي اگه همسر من مشكلي با ازدواج موقت من نداشته باشه و از اونجا كه اين مساله با دين خدا هم تضاد نداره . در اون حالت هم بحث كنيد تا موضوع را بيشتر درك كنيم.

بازم تشكر

---

ببینید استاد گرامی این راهی که میگید اخرش به ترکستان ختم میشه.بلافرض که شما این دختر 20 ساله رو هم صیغه کنید(واقعا موندم این دختر خانم ساده که فقط به خاطر خلا عاطفیش اومده سمت شما نمیدونه که چه عواقبی در پی این ماجرا براش پیش میاد)خوب شروع میشه روابط پنهانی چون نه در دانشگاه و نه در محیط بیرون نمیتونید همدیگه رو ملاقات کنید پس میمونه یه مکانی که کسی نباشه .خوب بار اول میاد براتون درد و دل میکنه بار دوم بازم میگه مشکلاتم اینه خیلی دوست دارم که بهم کمک میکنی و بار سوم خدا داند چی میشه.نگید این حرفو قبول ندارم که حتما اتفاق میفته (شیطان خوب میدونه دامشو کجا پهن کنه). با گذشت زمان خودتون متوجه میشید و احساس خطر میکنید و رابطه رو تموم میکنید اونوقت اون دختر و حال روز خودتون رو تصور کنید.استاد گرامی این فقط فقط یه هیجان و هوس هست که اون دختر خانم با پر بال دادن بهش داره زندگی و ابروی یه خانواده رو بر باد میده

- - - Updated - - -

مرسي كم كم دارم به اين نتيجه ميرسم كه بايد تمومش كنم از همتون ممنون كه كمك كرديد .
البته يه نكته خيلي مهم است كه امروز متوجه شدم اون هم اينكه بدون رضايت پدر دختر نميشه دختر را صيغه كرد (البته دختري كه دوشيزه باشه) همين ميتونه ماجرا رو تموم كنه

فرشته مهربان، این تاپیک به 50 رسید. لطفا قفلش کن. وگرنه ممکنه نتونم خودم رو کنترل کنم چیزی به این آقای فردین بگم که اکانتم رو ببندی.

امیدوارم واقعا این ماجرارو تمومش کنین و چشم و گوشتون رو از حرفها و آه و ناله هایی که این دختر براتون خواهد کرد ببندین..ان شاالله که موفق باشین استاد عزیز

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ayine

امیدوارم واقعا این ماجرارو تمومش کنین و چشم و گوشتون رو از حرفها و آه و ناله هایی که این دختر براتون خواهد کرد ببندین..ان شاالله که موفق باشین استاد عزیز

---

به احتمال زياد اگه اين دليل رو براي اون بيارم اميد اونم قطع ميشه و تمومش ميكنه
چون از اولش هم ميگفت من راضيم به رضاي خدا. اگه خدا بخواد يه راهي باز ميشه ولي با اين استدلال ديگه اميدش قطع ميشه. اگه رضايت پدرش رو گرفت كه ميشه كاملا شرعي و خانوادش هم ميدونن (كه غير ممكنه پدرش راضي بشه به صيغه) اگه رضايت نگرفت هم كه با درد دلش ميسوزه و ميسازه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط as112

مرسي كم كم دارم به اين نتيجه ميرسم كه بايد تمومش كنم از همتون ممنون كه كمك كرديد .
البته يه نكته خيلي مهم است كه امروز متوجه شدم اون هم اينكه بدون رضايت پدر دختر نميشه دختر را صيغه كرد (البته دختري كه دوشيزه باشه) همين ميتونه ماجرا رو تموم كنه

---

استاد گرامی انشاالله هیچ وقت دیگه چنین ماجرایی براتون پیش نیاد قدر همسرتون و فرزندتون رو بدونید که یک لحظه خوشی به هیچ نمیارزه.اینو برای همیشه داشته باشید که شما در برابر تمام دانشجوهاتون فقط وظیفه استادی دارید نه چیزی بیشتر.نگران اون دختر خانم هم نباشید به مرور باید یاد بگیره که هر راهی برای پر کردن خلا عاطفه اش و مشکلاتش درست نیست ...

نقل قول:

---

به احتمال زياد اگه اين دليل رو براي اون بيارم اميد اونم قطع ميشه و تمومش ميكنه
چون از اولش هم ميگفت من راضيم به رضاي خدا. اگه خدا بخواد يه راهي باز ميشه ولي با اين استدلال ديگه اميدش قطع ميشه.

اگه رضايت پدرش رو گرفت كه ميشه كاملا شرعي و خانوادش هم ميدونن (كه غير ممكنه پدرش راضي بشه به صيغه) اگه رضايت نگرفت هم كه با درد دلش ميسوزه و ميسازه

---

شما خانواده خودتون رو بيخيال شديد چسبيديد به خانواده اون دختر؟؟؟؟؟
من واقعا حس ميكنم شما اصلا متوجه عواقب نيستيد اگر پدرشون رضايت بدن صيغشون ميكنيد؟؟؟؟؟
به حق چيزاي نديده و نشنيده:97::97::97:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط as112

به احتمال زياد اگه اين دليل رو براي اون بيارم اميد اونم قطع ميشه و تمومش ميكنه
چون از اولش هم ميگفت من راضيم به رضاي خدا. اگه خدا بخواد يه راهي باز ميشه ولي با اين استدلال ديگه اميدش قطع ميشه. اگه رضايت پدرش رو گرفت كه ميشه كاملا شرعي و خانوادش هم ميدونن (كه غير ممكنه پدرش راضي بشه به صيغه) اگه رضايت نگرفت هم كه با درد دلش ميسوزه و ميسازه

---

به دنبال راه حل نباشید فقط قاطعانه بهشون بگید که نمیخوام این رابطه ادامه پیدا کنه و اگه میتونید شمارتون هم عوض کنید که به زندگی زناشویتون هم اسیب نرسونه .بهشون بگید که همسرتون هم در جریان هستن.

استاد عزیز فکر کنم شما اصلا حرفای مارو نگرفتین...خودتون و اون دخترو دارین با فکراتون گول میزنین...زدین به خواب خودتونو؟
مگه باید دلیل بیارین برای کارتون...نیازی به توضیح نیست...چرا فکر میکنیم ما برای هرکاریمون باید توضیح بدیم...
بگین نه نه نه...یک کلام ختم کلام

اگر مشكلتون اينه ايشون يه مرجعي رو پيدا ميكنه اذن پدر نخواد.
شما بايد خودتون به اين باور برسيد اين دختر و ماجراش قاتل زندگي شماست.

نقل قول:

---

مدتی با مردی که متاهل بود آشنا شدم داستان زندگیم رو قبلا گفتم اما بعد از این که ترکم کرد باهمدیگر رو دیدیم و بالاخره ازدواج موقت کردیم چون من واقعا دوستش دارم حتی یک ثانیه هم نمی تونم بدون اون زندگی کنم بارها خاستم فراموش کنم اما نشد به هر حال ازدواح کردیم چون مرجع تقلید هر دو اذن پدر رو واجب نمی دونستن

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبوري

اگر مشكلتون اينه ايشون يه مرجعي رو پيدا ميكنه اذن پدر نخواد.
شما بايد خودتون به اين باور برسيد اين دختر و ماجراش قاتل زندگي شماست.

---

من نميدونم اطلاعات ديني فردي كه اينو نوشته چقد بوده ولي تا جايي كه من تحقيق كردم هيچ مرجعي همچين اجازه اي نميده.
و يه نكته جالب اينكه در همين حين بهش پيام دادم و اينو گفتم (البته با مقدمه چيني) و او هم قبول كرد و خداحافظ!

دوستان عزير صحبت هاي ما آب تو هاون كوبيدنه.
ايشون الحمدالله 34 ساله هسن و مدرس دانشگاه اين مملكت. 6 سال هم تجربه زندگي مشترك دارن .
همه ما رو تشنه ميبرن قنات تشنه برميگردونن.
من كه به ندرت عصباني ميشم ولي شما كفر منو دراورديد.

با توجه به راهنمایی های کافی و اطلاع رسانی جناب استاد مبنی بر خاتمه یافتن مسئله و از حد مجاز عبور کردن تاپیک ، آنرا قفل می کنیم


با آروزی موفقیت هرچه بیشتر و توصیه به مراقبت از این نوع آفت ها که مطمئناً باز هم سر راه شما هست