نوشته اصلی توسط
بهار480
سلام من با این ایده موافقم خانم erthاما درک میکنم که محیط خانوادهات داره بیشتر شما رو به این سمت سوق میده که تنها راه برای خروج از این وضعیت ازدواج هست اما این تنها راه نیست عزیزم یه کم به توصیه دوستان توجه کن یه مدت کوتاه اصلا به ازدواج فکر نکن و با خودت تصمیم بگیر همین شرایطی که درش هستی رو درست کنی حتی اگه شده با نزدیک شدن به مادرت و یه کم فاصله گرفتن از این تصوراتت که داره روز به روز بیشتز اذیتت میکنه ،ازدواج کن چون میخوای در کنا همسرت به کمال برسی نه اینکه از این محیط راحت بشی به این فکر کن که اگه من الان بخوام ازدواج کنم چه مهارتهایی برای خوشبخت شدنم بلدم چی میخوام تو زندگی جدیدم ببرم که همسرم به در منار بودن من افتخار کنه ،نه اینکه با این ذهن آشفته بخوای بنای یه زندگی عاشقانه و عاقلانه رو بزاری،فقط خودتی که تو این شرایط میتونی به خودت کمک کنی فقط بدون تنها نیستی من و هزاران دختر مثل شما هستیم که به هر دلیلی شرایط ازدواج دلخواهمون برامون مهیا نشده و این پایان زندگیمون نیست،امیدوارم اونقدر به نیروی درونت ایمان داشته باشی که خودت نه تنها به خودت کمک کنی حتی کسانی که اطرافت با حرفاشون اذیتت میکنن رو هم مجاب کنی که این تو هستی که دنبال بهترین هستی ،پس این ضعف شما نیست که نتونستی تا الان همسر دلخواهت رو پیدا کنی .موفق باشی