خوب من تو مسیر رشدم و یکم میخواستم تست کنم ، حماقت کردم میدونم
نمایش نسخه قابل چاپ
خوب من تو مسیر رشدم و یکم میخواستم تست کنم ، حماقت کردم میدونم
اون اقاپسرالان داره شدیدا از روی احساس تصمیم میگیره وحرف میزنه بنظرمن 20سال واسه پسرسن ازدواج نیست مطمئن باش وقتی سنش بالاتر بره کاملا مسیرزندگی شما تغییرمیکنه شماازاون بزرگتریدتوخیلی مسائل ممکنه نتونیدهمدیگه رو درک کنید سعی کن ی جوری قانعش کنی که بدردهم نمیخوریدتااونم حساب همه چیزوبکنه شماالان ازلحاظ تجربه از اون کامل ترید پس شمامنطقی باشیدوقانعش کنیدکه زیاد هم لطمه نخوره
سلام جوانه خانم. شما 5 سال بزرگتری. طبق نوشته خودت در جاهای دیگه باید با مردی ازدواج میکردی که 10 سال از خودت بزرگتر بود. مجموع این اختلاف میشه 15 سال. یه همسر داره گیرت میاد 15 سال جوون تر از اونی که انتظار میرفت. از گفته من ناراحت نشی.:305:اما یادت باشه زمانی که اون یه مرد جا افتاده 40 _ 45 به بالا میشه شما بخاطر اینکه خانمها زودتر چهرشون تغییر میکنه بسیار مسن تر نشون میدی. اون موقع شاید سر بودن در رابطه با ایشون صدق کنه.
این در مورد یکی از دوستام اتفاق افتاد هر جا با هم میرن همه فکر میکنند مادر و پسرند مخصوصا که پسره بی بی فیس هم هست.
با همه کلنجارهایی که با خودم رفتم فکر میکنم بهتر ازدواج کنم
این ارتباطم داره خیلی سریع پیش میره و من هیچ کاری نمیتونم کنم انگار
مشکل بزرگمم اینه که من هنوز تو یه احساس دیگه موندم که مشاور و دکتر و دعا و هیچی نتونست کمکم کنه ازش جدا شم :54:
دلم میخواد دلمو خوش کنم به یه زندگی و یگم همینه که هست
و دیگه دغدغه ازدواج نداشته باشم و ذهنمو و قسمت های دیگه زندگیم که برام مهم تره متمرکز کنم
:104::104::104: تبریک منو از حالا بپزیر.
...
- - - Updated - - -
فکر نمیکنید این دو تا حرفتون با هم در تناقضند. شما خودتون هم متاسفانه اصلا نمیدونید چی میخواهید. و مثل اینکه تصمیمتان را از اول گرفته اید و ما را هم مثل این آقا پسر دارید بازی می دید. ماشاءاله خوب هم بلدید حرف بزنید چون دوستان هر حرفی با هر دیدگاهی که زدند شما یک حرف جدید برای پستشان داشتید