هنوز نمیدونم!
واقعا دوست ندارم بهش ضربه بزنم با رفتنم!
از طرفی میدونم با این طرز فکر موندننم هم کار درستی نیست
- - - Updated - - -
هنوز نمیدونم!
واقعا دوست ندارم بهش ضربه بزنم با رفتنم!
از طرفی میدونم با این طرز فکر موندننم هم کار درستی نیست
نمایش نسخه قابل چاپ
هنوز نمیدونم!
واقعا دوست ندارم بهش ضربه بزنم با رفتنم!
از طرفی میدونم با این طرز فکر موندننم هم کار درستی نیست
- - - Updated - - -
هنوز نمیدونم!
واقعا دوست ندارم بهش ضربه بزنم با رفتنم!
از طرفی میدونم با این طرز فکر موندننم هم کار درستی نیست
هر جور رفتار كني در اينده باهات رفتار ميشه (با هر دستي بدي با همون دست پس ميگيري):47:
فایل صوتی کتاب را می تونی دانلود کنی.
چهار اثر فلورانس اسکاول شین
حالا نفر بعدی وقتی بهش می گه چرا یک سال طول کشید چی بگه؟
وقتی ازش می پرسه دوستش داشتی یا نه چی بگه؟
وقتی می گه چرا به هم خورد چی بگه؟
امیر عزیز
نمی گم جدا نشو. چون با این فکر هم اون را اذیت می کنی و هم خودت را.
اما ازش بخواه حتما بره مشاوره. بره پیش یه روانشناس خوب که کمکش کنه دیگه به این راحتی دل نسپره فداکاری نکنه باور نکنه.یاد بگیره کجا و به کی باید اعتماد کرد.
و اما در مورد خودتون تصور كنيد با فرد ديگه اي ازدواج كرديد كه بهترين بوده بعد متوجه بشين قبل از شما فرد ديگه اي رو دوست داشته طلاقشون ميديد.هزارتا چرا مياريد؟با منطق جور در نمياد اگر اخلاقتون عوض نميشه بايد با يكي ازدواج كنيد آفتاب مهتاب نديده باشه حتي خيابونهاي شهرش هم بلد نباشه.
رک وراست بهت میگم ازت خیلی دلخورم که همچین طرز فکری داری
باشه ولش کن اما پس فردایه زن باب میلت گیرت میادکه شایدبعدازمدتها زندگی باهاش یاشایدحتی دردوران نامزدی ازدیگران چیزهایی بشنوی که حقته
هرکاری بااین بنده خدابکنی صدبرابرش سرت میاد.
درضمن منظورمن بیشتراین بودکه به خودت وکارت ایمان نداری تونمیخوای فراموش کنی رابطه قبلیش رو
توبایدبخوای که فراموش کنی فقط داری:97: تظاهرمیکنی به خودت بیا
به نظر من اگر این خانم این قدر به دل شما راه نرود و کمی خودش را از دسترس شما خارج کند مشکل حل می شود. حداقلش این است که می توانید امتحان کنید. خوب وقتی یک خانم کاملا برای آقا دست یافتنی باشد آن آقا کمی سرد می شود و ذهنش دنبال چنین مسایلی کشیده می شود. اما اگر دست یافتن به این خانم کمی برای شما سخت تر باشد و مجبور باشید کمی تلاش کنید تا ایشان را داشته باشید ذهنتان دیگر دنبال این چیزها نیست. من فکر می کنم شما به کمی استرس در رابطه نیاز دارید تا این خانم برایتان جذاب تر شود . شما گفتید ایشان همه کار برای نفر قبلی می کرده است. خوب از همین جا معلوم است که این خانم بیش از اندازه به پسری که با او رابطه دارد محبت می کند. ظاهرا در رابطه با شما کمی تعدیل شده است اما هنوز هم نشانه هایی از این رفتار که مردان را زده می کند در او هست. اگر خانم بیش از اندازه در رابطه محبت کند و بیش از حد در دسترس مرد باشد مرد از او دلسرد می شود.
گفتید چرا رابطه قبلی به هم خورده است خوب دلیلش همین رفتار خانم است که توضیح دادم. به نظر من ایشان بیش از سهم خودش در رابطه فداکاری می کند و همین باعث می شود شما احساس خوبی نداشته باشید. نشانه اش هم اینکه هنوز تصمیم قطعی برای ازدواج نگرفته اید دارد پس انداز می کند برای زندگی و مسایل دیگر که مطرح کردید. اگرچه نشانه دلسوزی و محبت ایشان است اما از جذابیت زنانه کم می کند و باعث می شود چنین فکرهایی به شما هجوم بیاورد. به نظر من شما درست احساس کرده اید که ایشان بیش از حد رفتار محبت گونه با طرف قبلی داشته است. دلیلش این است که آموزشی راجع به مردان ندیده و شما را همانند خودش می داند. اما مشکلی که در رابطه قبلی بوده در رابطه شما هم باقی است و دارد رابطه را خراب می کند.
- - - Updated - - -
او نتوانسته است احساسات ( مردانه ) شما را ارضا کند. در حالی که این مساله بسیار مهم است.
به خدا من خودمم از دست خودم دلخورم!!
چرا کسی حرف منو متوجه نمیشه؟
من میگم تمام مشکلم فقط و فقط با خودمه میدونم که هیچ تقصیری به گردن اون نیست!
اومدم اینجا که از شما کمک بخوام که خودم رو درست کنم! دوست ندارم با به هم زدن رابطه بهش ضربه بزنم و به قول شما بعد این بلا سر خودم بیاد به مراتب بدترش!
[QUOTE=نوپو;293837]به نظر من اگر این خانم این قدر به دل شما راه نرود و کمی خودش را از دسترس شما خارج کند مشکل حل می شود. حداقلش این است که می توانید امتحان کنید. خوب وقتی یک خانم کاملا برای آقا دست یافتنی باشد آن آقا کمی سرد می شود و ذهنش دنبال چنین مسایلی کشیده می شود. اما اگر دست یافتن به این خانم کمی برای شما سخت تر باشد و مجبور باشید کمی تلاش کنید تا ایشان را داشته باشید ذهنتان دیگر دنبال این چیزها نیست. من فکر می کنم شما به کمی استرس در رابطه نیاز دارید تا این خانم برایتان جذاب تر شود . شما گفتید ایشان همه کار برای نفر قبلی می کرده است. خوب از همین جا معلوم است که این خانم بیش از اندازه به پسری که با او رابطه دارد محبت می کند. ظاهرا در رابطه با شما کمی تعدیل شده است اما هنوز هم نشانه هایی از این رفتار که مردان را زده می کند در او هست. اگر خانم بیش از اندازه در رابطه محبت کند و بیش از حد در دسترس مرد باشد مرد از او دلسرد می شود.
گفتید چرا رابطه قبلی به هم خورده است خوب دلیلش همین رفتار خانم است که توضیح دادم. به نظر من ایشان بیش از سهم خودش در رابطه فداکاری می کند و همین باعث می شود شما احساس خوبی نداشته باشید. نشانه اش هم اینکه هنوز تصمیم قطعی برای ازدواج نگرفته اید دارد پس انداز می کند برای زندگی و مسایل دیگر که مطرح کردید. اگرچه نشانه دلسوزی و محبت ایشان است اما از جذابیت زنانه کم می کند و باعث می شود چنین فکرهایی به شما هجوم بیاورد. به نظر من شما درست احساس کرده اید که ایشان بیش از حد رفتار محبت گونه با طرف قبلی داشته است. دلیلش این است که آموزشی راجع به مردان ندیده و شما را همانند خودش می داند. اما مشکلی که در رابطه قبلی بوده در رابطه شما هم باقی است و دارد رابطه را خراب می کند.
- - - Updated - - -
او نتوانسته است احساسات ( مردانه ) شما را ارضا کند. در حالی که این مساله بسیار مهم است.[/QUOTE]
نوپو جان مرسی بابت پاسخهای زیبات. میشه کتابی تو این زمینه ( کتاب خوب) اگه سراغ داری معرفی کنی! یا کلا مهارت ها و.. من م یبینم تو این تالار این مشکل خ از کاربرای خانمه. امیدوارم پستم رو ببینی.
راستی نوپوجان یه سری تاپیکها امروز زده شدن که مشکلشون خاص بود میشه سری به اونها بزنی. مرسی( کلا شارژ نمی کنی؟) مرسی
ممنون که وقت گذاشتید !
ببینید من اصلا مشکل سرد شدن ندارم! اتفاقا به وقتش از دسترس هم خارج میشه! شکر خدا ایندفعه وقتی دیگه مشکلی از طرف من میبینه همه واکنش نشون میده هم یه جورایی به قول شما کاری میکنه که برای به دست آوردن دوبارش تلاش کنم!
چیزی که خودم ازش خواستم!
من مشکلم با شخص خودمه و طرز فکری که میدونم غلطه ولی هست !
- - - Updated - - -
ممنون به خاطر کتاب!
چشم بهش میگم!
اتفاقا بهش سر بسته یه چیزایی گفتم خودشم کفت خوبه که بره دنبالش پیگیری کنه علت داستان رو :)
تا حالا از احساساتت بهش گفتی؟
امیر جان من کاری به خوبی و بدی این افکار شما ندارم ولی تمام تلاشت رو بکن تا با دلی صاف بری جلو وگرنه کاری نکن تو تجربه دومش باز غصه بخوره!
زودتر تصمیمت رو بگیر!
فقط به خودت فکر نکن . هر چه فرایند تصمیم گیریت طولانی تر بشه فرایند جداشدن واسه این خانم و حتی خودت سخت تر میشه و از طرفی ناخاسته شما فرصتهای ازدواج ایشون رو می گیرید
می دونین که خانمها در ایران مثل اقایون فرصت ازدواجشون همیشگی نیست!
تازه هر چه شما ارتباطت با این خانم بیشتر باشه اونوقت نفر بعدی که می اد براش دوتا مشکل وجود داره رابطه با نفر قبلی و با شما. می دونین که گذشته ادمها خ مهمه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سعی کن از یه مشاور حضوری بهره بگیری!
شما نگران نباشید. من فکر می کنم این ذهنیات شما یک واکنش طبیعی به ارضا نشدن احساسات مردانه است که اگر خانم یاد بگیرد رفتارش را عوض کند تا حد زیادی بهتر می شود.
به خانم بگویید کتاب ( رازهایی درباره مردان ) نوشته باربارا دی آنجلیس را مطالعه کند و در رفتارش اعمال کند.
خیلی از واکنش های ما از ناخودآگاه ما می آید و ممکن خودمان نتوانیم ریشه اش را پیدا کنیم. پس به شما پیشنهاد می کنم مدتی روی این رابطه با استفاده از کتابی که گفتم کار کنید و ببینید بهتر می شوید یا نه. حداقل دیگر عذاب وجدان ندارید.
تا حالا از احساساتت بهش گفتی؟
امیر جان من کاری به خوبی و بدی این افکار شما ندارم ولی تمام تلاشت رو بکن تا با دلی صاف بری جلو وگرنه کاری نکن تو تجربه دومش باز غصه بخوره!
زودتر تصمیمت رو بگیر!
من دوبار نوشتم پاک شد!!!!!!!!!!
امیرخان میشه زودتر تصمیمت رو بگیری هر چه رابطه شما طولان یتر بشه:
1) جدا شدن سخت تر
2) وابستگی بیشتر
3) سر زبونها افادن بیشتر. اونوقت میشهدوتا رابطه ناموفق واسه اون خانوم
4) از دست رفتن کیسهای جدید برا ی اون خانم. خانمها رصت ازدواجشون خ محدوده
دوست عزیز من همه این نکات رو میدونم!
فقط دوست ندارم تصمیمی بگیرم که بعدا پشیمون بشم!
از دست دادنش برای خودم خیلی گرون تموم میشه!ممکنه تا آخر عمر حسرت بخورم!
از طرفی دوست ندارم اینجوری بمونه شرایط ذهنیم!
دلم با موندن ه! دوست ندارم یه بار دیگه جوای اعتماد و صداقتش رو اینجوری ببینه!
ممکنه این کار من باعث بشه هیچوقت با هیچ کس صادق نباشه!
می دونی امیر یه اتفاق بد که می تونه بیفته اینه که به خاطر عداب وجدانت باهاش ادامه بدی!
دوست نازنین از اونجایی که زمان برای هر دوی شما خ مهمه پس حتما از یه مشاور حضوری کمک بگیر!
در پناه حق
نه اگه بخای همین جوری تو دنیای مجازی پیش بری! اما گدشت زمان ماجرا رو واسه اون خانم سخت تر ی کنه! من نمی خام با نظرم ناراحتت کنم فقط می خام بدونی به عنوان یه خانم دارم به قضیه نگاه می کنم. دوست دارم بدونی از اینور داره چی میشه. از من نرنج دوست من. من خوشبختی همه ادمها ارزومه
در چند روز گذشته این تاپیک رو خوندم و چند تا نکته هست که نمیتونم نگم .
چیزی که در این تالار شاهدش هستیم رواج همون رفتارهایی است که سریالهای ماهواره ای دنبال میکنن . تبدیل یک ناهنجاری اجتماعی به هنجار .
لطفا طوری راهنمایی نکنید که آقا امیر عذاب وجدان بگیره و تصمیم اشتباهی بر حسب دلسوزی بگیره .
اینکه اکثر دخترها دوست پسر یا رابطه ی قبل از ازدواج دارن دلیل نمیشه این اشتباه به یه مسئله ی عادی و درست تبدیل بشه . دروغ گفتن بده حتی اگر کل شهر دروغ بگن . دزدی بده حتی اگر همه دزد باشن .
هر اشتباهی یه تاوانی داره .من تو سن 10 سالگی یه اشتباه خیلی خیلی کوچیک کردم . 15 ساله که دارم تاوان میدم . اون خانم هم تو سنی که به بلوغ کامل رسیده اشتباهی مرتکب شده .
امیر آقا مطمئن باش بعد از ازدواج این حساسیت شما بیشتر میشه . پس با دقت تصمیم بگیر .
من اصلا درك نميكنم كه چرا چراغي كه به مسجد روا هست به ميخانه حرامه.
آقا مگه شما تا حالت دوست دختر نداشتي !مگه ميتوني ادعا كني كه هيچ إحساسي نداشتي تر عمرت به كسي!
مشكلتون اين هست كه ترجيح ميدادين دروغ بشنوين و سرتونو مثل كبك بكنيد زير برف و بگيد كه اين دختر تا از شكم مادرش در اومده عاشق من شده!
نه آقا اينجوري ها هم نيست!
ما همه انسان هستيم، احساس داريم و حالا اگه توي يه كشوري قوانين بر عليه زنان نوشته شده كه هيچ ديده شدن و فقط واسه سرويس دادن به آقا يون و اونم با سند دست اول بأيدم اينو بگيد.
عزيز من اين دختر ساده و راستگو به درد تون نميخوره و باعث اذيتش ميشيد زندگيشو سياه ميكنيد با اين أفكار و اعقايد البته نميگم تنها شما مقصري اون جامعه و حتي تربيت پدر و مادرهامون اينجوري بوده.
اما اگه واقعا دنبال خوشبختي خودتون و اون هستين اين رابطه رو قطع كنيد و بريد يه دختري پيدا كنيد كه اونجوري كه ميخوايد بهتون راستشو نگه چون تحمل حقيقت بنظر مياد راحت نباشه!!!
- - - Updated - - -
من اصلا درك نميكنم كه چرا چراغي كه به مسجد روا هست به ميخانه حرامه.
آقا مگه شما تا حالت دوست دختر نداشتي !مگه ميتوني ادعا كني كه هيچ إحساسي نداشتي تر عمرت به كسي!
مشكلتون اين هست كه ترجيح ميدادين دروغ بشنوين و سرتونو مثل كبك بكنيد زير برف و بگيد كه اين دختر تا از شكم مادرش در اومده عاشق من شده!
نه آقا اينجوري ها هم نيست!
ما همه انسان هستيم، احساس داريم و حالا اگه توي يه كشوري قوانين بر عليه زنان نوشته شده كه هيچ ديده شدن و فقط واسه سرويس دادن به آقا يون و اونم با سند دست اول بأيدم اينو بگيد.
عزيز من اين دختر ساده و راستگو به درد تون نميخوره و باعث اذيتش ميشيد زندگيشو سياه ميكنيد با اين أفكار و اعقايد البته نميگم تنها شما مقصري اون جامعه و حتي تربيت پدر و مادرهامون اينجوري بوده.
اما اگه واقعا دنبال خوشبختي خودتون و اون هستين اين رابطه رو قطع كنيد و بريد يه دختري پيدا كنيد كه اونجوري كه ميخوايد بهتون راستشو نگه چون تحمل حقيقت بنظر مياد راحت نباشه!!!
اینچا صحبت از درست و غلط بودن روابط دختر و پسر
یا هنجار و ناهنجارها نبود.
آقایی هست که یک سال با دختری دوست بوده و رابطه داشته ( دقت کنید که خودش داره همون کاری را میکنه که شما بهش می گید ناهنجار )
اول آشنایی هم دختر شرایط و رابطه قبلیش را واضح گفته
حالا بعد از یک سال آقا دچار شک شدند.
آیا کسی که خودش رابطه داره می تونه بگه این یک ناهنجاره و ....؟
ما توی این تاپیک داریم در مورد کیس خاص امیر و اون دختر صحبت می کنیم. چه ربطی به ناهنجاریهای اجتماع داره !!!
امیر این تاپیک که خودش الان یکی از همون ناهنجارهای شماست.
یکسال رابطه دوستی داشته.
می دونستم نباید بحث را به روابط دختر و پسر و شرایط اجتماع و ... کشوند و تاپیک را منحرف نکرد
اما لازم بود به شما یادآوری کنم که اگر مشکلی برای دختر هست برای پسر هم هست.
اگر دختر رابطه داشته، امیر هم الان رابطه داره.
خیلی ریکلس خودتون را مبرا می دونید و می گید عذاب وجدان نداشته باش
بکش کنار.
کاملا موافقم که ازدواج از سر عذاب وجدان و ترحم درست نیست
ولی لازمه قبل از این که کسی را درگیر خودتون کنید و احساساتش را برانگیزید و امیدوارش کنید
یادتون به هنجارهاتون باشه.
- - - Updated - - -
امیر
پست شماره 46 از نوپوی عزیز
من خیلی باهاش موافقم. حرفهایی بود که من می خواستم بزنم و نمی دونستم چطوری بگم.
نوپو خیلی قشنگ گفت.
این خانم یه ضعفی داره. اون را باید رفع کنه.
خوبه قبل از اینکه اتهامی از روی پرخاش به دیگران بزنیم قبلش یه شناختی ازش داشته باشیم .
من نگفتم برای پسر مشکلی نیست . من خودم 25 سالمه و تا الان به دختری نگاه بد هم نکردم چه برسه به دوستی و... بعد از این هم پاک میمونم چون به درست بودنش اعتقاد دارم .
پس این مسئله رو پذیرفتم که دوستی (از نوع دوست دختر دوست پسری) اشتباهه میخواد پسر باشه یا دختر .
دوم اینکه دقیقا ربط داره . همین پست بعد من خانمی گفته اگه رابطه داشت و نمیگفت خوب بود یا اینکه صادقانه از رابطش گفته؟ اینکه یک نفر کار خیلی بدی میکنه دلیل بر خوب بودن کارِ بدِ دیگری نیست .
چرا نباید یه گزینه ی خوب جلوی راه دوستمون بذاریم به جای گزینه ی بد و بدتر ؟
بحث اصلی من حس ترحم و عذاب وجدانی بود که به امیر آقا داده میشد . در حالی که الان بیش از هر زمان دیگه ای نیاز داره که منطقی باشه .
ازدواج با شک به مراتب سنگین تر از جدایی قبل از ازدواجه . این روزها دادگاه خانواده پره از زن و شوهرهایی که از روابط قبلی همدیگه خبر داشتن و فکر میکردن میتونن باهاش کنار بیان ولی نتونستن .
و نکته ی آخر درمورد احساسات دختر خانم بود . به هممون گفته شده این روابط اشتباهه . و وقتی با آگاهی مرتکب اشتباهی که قبلا بابتش بهمون هشدار داده شده میشیم باید تبعاتش رو هم بپذیریم .
شکست و افسرگی حاصل از قطع رابطه میتونه یکی از این تبعات باشه .
ای بابا!
دوستان چرا کلا بحث رو میبرید به یک سمت دیگه!
ببینید من اصلا مشکلم این چیزها نیست! ریشه یابی اینکه رابطه داشتن خوبه یا بده و این ها اصلا بحث من نیست!
ببینید من خودم با ازدواج سنتی به اون شکل خیلی موافق نیستم!
الانم برای بار هزارم میگم! من به هیچ وجه!تاکید میکنم به هیچ وجه هیچ گناه یا اشتباه یا خطا ای رو متوجه طرف مقابلم نمیدم!
اون داشته یک مورد رو برای زندگیش بررسی میکرده که به این نتیجه رسیده مناسب هم نیستن!!
عزیزان الان مشکل فقط و فقط منم!
البته اون داستان که ممکنه یه ضعف هایی داشته باشه رو متوجه شدم اون کتاب که دوستمون معرفی کرد رو هم بهش دادم تا بخونه!
الان به دنبال یه راهکاری هستم تا ذهن خودم که بیمار ه رو درمان کنم!
تورو خدا به انجراف نکشید بحث رو!
من خودم اعتراف میکنم دارم اشتباه فکر میکنم!اومدم اینجا تا از شما بخوام اگه راهکاری بلدید بهم بگید تا فکرم رو اصلاح کنم!
من خودم اعتراف میکنم دارم اشتباه فکر میکنم!
اين اولين گام و مهمترين گامه افكار منفي رو بريزيد دور .بهش فكر نكنيد... هر چه سريعتر تكليف خودتون و اون خانوم رو مشخص كنيد.
دارم تمرکز میکنم روش!
این چند روز نمیدون چرا کسی نبود که بگه میتونی درستش کنی،راهکاری واسه درست شدن بده!
یک سری میگن من اشتباه کردم،یه سری میگن اون اشتباه کرده!
همش گفته میشه تموم کن رابطه رو ! در بهترین حالت هم میگن تکلیفت رو با خودت معلوم کن و تصمیم بگیر
من توقع ندارم کسی جای من تصمیم بگیره ولی کاش یه راهکاری میگفتن دوستان!
البته اون کتابهایی که معرفی کردن خیلی خوب بود حتما مفید هم واقع خواهد شد به امید خدا!
تصمیمم مشخصه!دارم راهکارهای درست شدن شرایط رو بررسی میکنم!
دلم برای اون نمیسوزه،اگه به هم بزنم یک عمر دلم برای خودم میسوزه! پس میخوام که درستش کنم این اشتباهم رو و شرایط رو آماده کنم! هر چه زود تر
برای دوماه (60 روز) با هم هیچ ارتباطی نداشته باشید ... و اجازه بدید که در مورد این موضوع هر دو فکر کنید و دقیقا سر دوماه (با تعیین روز و ساعت و دقیقه) برای احترام به خواسته طرف این عمل را اجرا کنید.
اگر طرفتان با این شرط موافقط کرد یکمرحله راگذرانده
اگر تا 30 روز تحمل کردید هردو شما دو مرحله را گذراندید
اگر 45 روز توانستید تحمل کنید ... عقل توانسته بر شما حاکم شود و مرحله سوم را سپری کردید
اگر 60 روز گذشت و بدونه وسوسه و بدون توجه به شعارها و توجیهات هنوز بر سر تصمیم خود بودید در مرحله چهارم هستید
و اگر تماس برقرار شد و اینبار عاقلانه سخن گفتید و بزرگترها در جریان بودند ... ماراهم به جشن عروسیتان دعوت کنید تا شاهد ازدواج دو دوست خوب و عاقل باشم نه دوجنس مخالف نا بالغ.
منبعش رو نميدونم.
- - - Updated - - -
این روش از دهه 50 (1950) پس از جنگ جهانی دوم در اروپا رواج یافت و باعث شد تعداد ازدواجها به نحو قابل ملاحظه ای کاهش یابد ولی میزان طلاق و قتلهای ناموسی و درگیریهای رایج قبل و پس از ازدواج و همینطور خودکشی و.... کاهش یابد
در حال حاظر هم انقدر این روند معمول شده که تا شخصی از شخص دیگر تقاضای ازدواج میکند بدونه تامل و چانه زنی زمانی را برای قطع رابطه(منطقی) تعیین میکنند و جالب اینجاست که در این دو ماه هیچ انتظاری از دیگری ندارند و در زمان موعود اگر تماسی برقرار نشد .... تکلیف روشن است که تقریبا 80 درصد قرار ها بهم میخورد ولی اون 20 درصد کاملا محکم و قابل اطمینان است .... شرایط روانشناسی این روش کاملا تخصصی است و اگر لازم شد عارض میشوم ... البته در ایران بارها این فرایند را توصیه و تجربه کرده ام و جالب اینجا بود که نتیجه 100در 100 ثمر بخش بود .
منبع:http://www.hamdardi.net/thread-20219.html
قبل از اینکه بخواهی در مورد من قضاوت کنی کفشهای مرا بپوش و در راه من قدم بگذار...از خیابانها و کوها و دشت هایی گذر که من کردم....
اشکهایی را بریز که من ریختم. دردها و خوشی های مرا تجربه کن.
سالهایی را بگذران که من گذراندم روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم...
دوباره و دوباره بر پا خیز و مجددا در همان راه سخت قدم بگذار همانطور که من انجام دادم
بعد ان زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی
اوضاع بهتره!
با هم بیشتر حرف زدیم! منم به حرف بچه ها گوش کردم و کمی بالغ تر نگاه کردم!
موضوع رو بیش از اندازه بزرگ کرده بودم!
نیاز به یه تلنگر داشتم که حس کنم دارم از دستش میدم! این اتفاق افتاد و من تا حدودی به خودم اومدم!
اون کتاب رازهای مردان رو هم داره میخونه
روی این داستان اینکه چند وقت همدیگرو نبینیم دارم کمی تحقیق میکنم ببینم ریشه علمیش چجوریه!
آخه تو فیلم آتش بس هم همچین چیزی رو دیدم ولی او داستانش متفاوت بود!
خلاصه ممنون از همگیتون!
- - - Updated - - -
یک بار اشتباه کرده بود و به اندازه کافی تاوان اون اشتباهو داده بود!
همه آدمها تو زندگی حق اشتباه دارن!
من با دادن یه شانس مجدد به زندگی اون دختر قطعا اگر بعدا هر جای زندگی اشتباهی بکنم هر کسی طرف حسابم باشه این شانس مجدد رو بهم برمیگردونه! چون واقعا از هر دستی بدی از همون میگیری!
برامون دعا کنید :)
شرایط مالیمون خیلی جالب نیست و واقعا داریم تلاش میکنیم که زندگیمونو با دستهای خودمون بسازیم!
ممنون
:104::104::104::104::104::104::104::104::104:آف ین اینه
خداکنه هرچی ازخدامیخواید به بهترین حالت بهتون بده
در زندگی هیچ چیز بزرگتر از گذشت نیست... خیلی خوشحالم که موضوع شما هم ختم به خیر شد و تصمیم درستی گرفتید...
مهم گذشته نیست آینده هست و همین که با انسانیت این موضوع رو پذیرفتین بزرگترین قدم برای ساختن آینده ای برداشتین که گذشته رو فراموش کنید...
هیچ گلی بی خار نیست....
برای بدست آوردن یه گل زیبا در باغچه زندگی اگر کمی رنجش خار رو تحمل کنید در عوض لطافت و زیبایی گل برای همیشه بهتون طراوت و شادابی میده...
من بیشتر دنبال کننده بحث شما بودم...
و افتخار میکنم که هنوز هم مردونگی،گذشت و انسانیت نمرده و وجود داره.....
سعادت دنیوی و اخروی رو از ایزد منان برای شما زوج عزیز آرزومندم....
تکیه گاه هم باشید با اعتماد و توکل به خدای بزرگ زندگیتون رو شروع کنید....
بفکر نقاط قوت هم باشید نه نقاط ضعف...
موفق باشید...